مسألة دوستي، ملاكها و حدود آن موضوعي است كه توجه به آن راه سعادت را براي انسان هموار ميكند و بيتوجهي بدان سرانجامش خسران و پشيماني است. از اين رو توجه شما به اين موضوع ستودني است.
بايد دانست كه اطرافيان انسان، آنان كه در گذر زمان به شكلهاي مختلف با فرد در ارتباط هستند، به دو گروه تقسيم ميشوند. يك دسته آنان هستند كه در بيشتر لحظهها همدل و همراز او هستند، از سرّ و آشكارش خبر دارند و بر روحيات و رفتار او تأثير ميگذارند. دستة دوم آناني هستند كه ارتباط با آنها سطحي و گذرا است. گروه اول همان دوستان صميمي هستند كه انتخاب آنها كار سادهاي نيست و نميتوان بدون برنامهريزي و تفكر قبلي و تنها بر حسب علائق و پيش آمدها فرد يا افرادي را به عنوان رفيق شفيق برگزيد. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: « انسان به دين دوستش است. پس هر يك از شما بايد بنگرد كه با چه كسي دوستي ميكند.»[1]اسلام به علت اهميت فراواني كه دوست در زندگي انسان دارد، توصيههاي زيادي دربارة انتخاب دوست و همنشيني با او عنوان كرده است. در راستاي پاسخ به سؤال شما پرداختن به مراحل انتخاب دوست از ديدگاه اسلام نيكو است. دراين قسمت، اين مراحل را به اختصار بيان ميكنيم.
اول: دقت در انتخاب دوست
« دوستي مؤمن با ديگر مؤمنان براي خدا، از بالاترين شاخههاي ايمان است.»[2]دوست پل مبادلة اخلاق و خصوصيات است. بسياري از محاسن و رذائل اخلاقي از طريق همنشيني انتقال مييابد. اگر از انسانهاي موفق بپرسيد كه عامل موفقيت شما چه بود، بيدرنگ يكي از عوامل مهم موفقيت خود را رفاقت با دوستان خوب اعلام ميدارند. در مقابل اگر از انسانهاي شكست خورده در زندگي بپرسيد: علت ناكاميهايتان چه بود؟ خواهند گفت: دوست ناباب.[3] پس براي انتخاب، دانستن معيارهاي انتخاب مانند: داشتن ايمان و تقوا، داشتن عقل و درايت و دستگير بودن فردي كه ميخواهيم او را به دوستي برگزينيم ضروري است.
دوم: امتحان هم نشين
اعتماد به ظاهر افراد كار پسنديدهاي نيست؛ چنان كه سوءظن به افراد نيز ناپسند است. از اين رو انسان بايد كسي را كه ميخواهد با او پيمان دوستي ببندد بيازمايد.[4] امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: « لا تثق بالصديق قبل الخبرة»[5] پيش از آزمودن به كسي اطمينان مكن.
با توجه به اين مطلب داشتن برخي صفات نيك مانند: شركت در نماز جماعت كافي نيست؛ بلكه براي يافتن دوست راستين بايستي دست به آزمايش زد. يكي از راههاي امتحان وقت خشمگين شدن وي است. اگر هنگام عصبانيت او از شما از جاده اعتدال و عفت كلام خارج نشد مي توان بر دوستي او اعتماد كرد.
سوم: محكم ساختن پايههاي دوستي
پس از انتخاب دوست بر اساس معيارهاي صحيح و دريافتن اين كه اين صفات نيك در درون فرد سرچشمه دارد، نوبت آن است كه فرصت را غنيمت شمرده و رابطة دوستي خود را با او پايدار سازيم. برخي عوامل كه در محكم شدن رابطهها نقش آفرين هستند عبارتند از:
رعايت حقوق دوست: « امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هرگاه با كسي برادري كردي حق برادري را گرامي دار ـ حقوق دوستي را رعايت كنـ[6]». ابراز محبت و احترام : «رحماء بينهم» (فتح: 29).
مريدان او ( پيامبر ص) يار همديگرند
كه با مشفقي بار هم را برند
ولي سخت گيرند بر كافران
سخن تند رانند با منكران.[7]چشمپوشي از خطا و آيينه بودن: امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ به ما آموخته است كه در برابر خطاي ديگران چه كنيم: « مسلمان آيينة برادرش است. پس هرگاه از برادرتان لغزشي ديديد، همگي چون دشمن بر سرش نريزيد، بلكه ارشادش كنيد و برايش خير خواهي كنيد و با او نرمي كنيد و مبادا اختلاف كنيد كه سبب خروج از دين است.[8]»
مراحل بالا پلههايي است كه در راه رسيدن به دوستان نمونه بايد پيموده شوند. براي مطالعة بيشتر در اين زمينه پيشنهاد ميكنيم كتابهاي زير را مطالعه كنيد:
– صادق نيا، مهراب، سيماي روزانة فرد مسلمان، قم: بوستان كتاب،1382.
– بهرامي، غلام رضا، آيين دوست يابي، مجمع ذخائر اسلامي، قم، 1379.
دوست ارجمند! در مورد اين كه در مقابل اين گونه دوستان كه اهل مسجد و هيئت هستند، اما برخي رفتارها از آنها سر ميزند به نكات زير اشاره ميكنيم؛
علت اساسي اهميت داشتن دوست در زندگي تأثير پذيري انسان از او است همان گونه كه دوستان بر روح و رفتار ما تأثير ميگذارند ما هم ميتوانيم بر روحيات و رفتار آنان تأثير گذار باشيم و تأثير گذاري در ديگران تنها با توصيه و گفتار نيست. شما دوست گرانقدر براي حل اين مسأله بايد «قدرت تأثير گذاري» خود را افزايش دهيد تا رفتار آنان در اثر الگو گيري و تأثير پذيري از شما تغيير يابد، از همين رو در اين جا برخي از راههاي افزايش تأثير انسان در ديگران را ذكر ميكنيم:
1. شخصيتي دوست داشتني داشته باشيم، براي رسيدن به اين مرحله: هميشه تبسم بر لب داشته باشيد، افراد را با اسم و لقب مناسب صدا بزنيد؛ چرا كه نام هر كس براي او دلنشين است، به حرفهاي دوستتان خوب گوش كنيد، به او ابراز علاقه كنيد .[9] با گرمي آغاز گر سلام باشيد، به گرمي دست بدهيد، به آنها محبت كنيد و احترام بگذاريد، به دوستان خود هديه بدهيد و …[10].
2. راز داري و عيب پوشي؛
3. ايمان و تقوا « آن كساني كه ايمان آوردند و عمل نيك كردند به زودي خدا قرار دهد دوستي آنها را در دل مردم.[11] ( مريم: 96).
4. تمرين انتقاد پذيري و ناراحت نشدن از آن ؛
5. آموختن طريقة معاشرت با ديگران.[12]پس از تلاش براي تأثير گذاري مثبت در رفتار و روحيات اطرافيان و دوستان اگر دريافتيد كه آنان بر اعمال ناشايست گذشتة خود پافشاري ميكنند، بايستي از آنها فاصله بگيريد تا از اثرات ويرانگر معاشرت با آنان در امان بمانيد.
تا تواني ميگريز از يار بد
يار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
يار بد بر جان و بر ايمان زند
مزاح و شوخي:
توجه به اين نكته لازم است كه مزاح و شوخي در حدي كه موجب زدودن غم و اندوه و شاد كردن مؤمن باشد و به گناه، افراط، جسارت و سخنان زشت و دور از ادب كشيده نشود، عمل پسنديده است. آن چه در اين باره از پيشوايان دين به ما رسيده در همين محدوده است به تعبير امام علي ـ عليه السّلام ـ زشتگويي شيوة فرومايگان است.
اصل شاد بودن و شوخ طبعي به ويژه براي جوانان و نوجوانان طبيعي و قابل قبول است. پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: « اِنّي لأمزحُ و لا أقولُ الاّ حقاً» من شوخي ميكنم ولي جز سخن حق نميگويم.
داستان راستان
شخصي به نام يونس شيباني ميگويد حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ از من پرسيد: مزاح شما با يك ديگر چگونه است؟ عرض كردم بسيار اندك حضرت فرمود: اين گونه نباشيد، چرا كه مزاح كردن از حسن خلق است و تو ميتواني به وسيلة آن برادر دينيات را شاد كني. پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز با افراد شوخي ميكرد و منظورش شاد كردن آنان بود.
چند نکته کاربردي
– در جمع دوستان به کسي تذکر ندهيد.
– تذکر غير مستقيم بدهيد.
– روي تک تک دوستان خود کارکنيد.
– رابطه خود را با افراد همنوا با خودتان عميق تر کنيد.
– تلاش کنيد بحث را مديريت کنيد و با بحث هاي جالب و مفيد مانع سخنان لغو شويد.
– با شخصيت جالبي که در خود ايجاد مي کنيد به آنها هم بفهمانيد که لهو و لغو شما را مي رنجاند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. كاشفي، محمد رضا، آيين مهرورزي، قم: دفتر تبليغات اسلامي، 1376.
2. مهاجرت، عزت، دوستي و دوست يابي از ديدگاه امام علي ـ عليه السّلام ـ ، نشر عابد، 1379.
3. دست داده، زين العابدين، شميم دوستي، جهرم: مجتمع فرهنگي هنري شهيد عبدالرضا مصلي نژاد، 1378.
پي نوشت ها:
[1] . محمدي ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، مؤسسة فرهنگي دارالحديث، 1383، ص 163.
[2] . مركز پژوهشهاي صدا و سيما، سيماي روزانة فرد مسلمان، قم، بوستان كتاب، 1382، ص72.
[3] . همان، ص74.
[4] . همان، ص76.
[5] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، انتشارات دارالحديث، 1372، ج5، ص311، ح 10317.
[6] . محمدي ري شهري، محمد، دوستي در قرآن و حديث، مؤسسة فرهنگي دارالحديث، 1383، ص301.
[7] . مجد، اميد، ترجمة منظوم قرآن مجيد، انتشارات اميد مجد، ص515.
[8] . اسفندياري، محمد، همة ما برادريم، مركز باز شناسي اسلام و ايران، 1380، ص54.
[9] . ر،ك: كارنگي، ديل، آيين دوست يابي، ترجمة: رشيد ياسمي، نشر چكاوك، 1373.
[10] . ر،ك: دست داده، زين العابدين، شميم دوستي، جهرم: مجتمع فرهنگي هنري شهيد مصلي نژاد، 1378.
[11] . قرآن كريم با ترجمه و خلاصة تفسير مرحوم آية الله ياسري، قم: انتشارات بنياد فرهنگي امام مهدي ـ عج الله تعالي فرجه الشريف ـ 1415.
[12] . ر،ك: دست داده، زين العابدين، شميم دوستي، جهرم: مجتمع فرهنگي هنري شهيد مصلي نژاد، 1378.