براي استفاده ي بهينه از مفاهيم، معاني و معارف قرآن كريم، مقدماتي لازم است كه بعضي جنبه ي اعتقادي و برخي جنبه ي اخلاقي و دستهاي نيز ابعاد عملي و فكري و… دارند و هر اندازه انسان بتواند با اين مقدمات آشنا شود و به آنها عمل كند بديهي است كه بهرهمندي او از قرآن بيشتر ميشود.
برخي از اين مقدمات عبارتند از:
1ـ مقدّمات علمي: مثل فراگيري زبان قرآن كريم و آشنايي با ادبيات عرب، معاني، بيان، و علوم مختلف قرآني و شناخت تفاسير عربي و فارسي و بهرهگيري از آن ها.
2ـ تحقيق و تفحّص: از نظر تحقيق و تفحّص نيز بايد توانايي خود را بالا برد تا با نظرات دانشمندان اسلامي و روايات پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ آشنا شد و از آنها بهره برد.
3ـ شناخت و باورمندي: شناخت پيدا كردن به عظمت كلام خدا و ايمان به آن و اين كه از چه مقام با عظمتي صادر شده و در بردارنده ي تمام برنامههاي سعادت آفرين دنيا و آخرت است، بسيار مهمّ است. به دنبال يك چنين باورمندي است كه: تعبّد و ايمان به غيب و… حاصل ميشود. بدون شناخت قرآن كريم ممكن نيست انسان به بلنداي آن دست يابد. خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: « … هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ …[1]؛ اين قرآن براي مؤمنان، مايه ي هدايت و شفا است.»
4ـ اخلاق محوري: داشتن اخلاص و صداقت در عرصه ي تلاوت و اين كه تلاوت قرآن كريم تنها به قصد نزديك شدن به خداوند تبارك و تعالي و موجب رضايت او باشد، بسيار مهمّ است. نه اين كه هر وقت گرفتار شد به قرآن كريم پناه بياورد و در مواقع فراغت و گشاده دستي، اهميّتي به قرآن ندهد.! حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: « از اين كتاب بزرگ آسماني براي بيمارهاي خود شفا بخواهيد و براي حلّ مشكلاتتان از آن ياري بطلبيد؛ چون در اين كتاب درمان بزرگترين دردها وجود دارد؛ درد كفر و نفاق و گمراهي و ضلالت و … »[2]
5ـ رعايت تقوا و پرهيزكاري: انجام كارهاي خير و عمل به آيات قرآن كريم ؛ چنان كه خداوند ميفرمايد: « ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ(2)[3]؛ اين كتاب (با عظمتي) است كه شك در آن راه ندارد و مايه ي هدايت پرهيزكاران است.»
6ـ استعاذه و پناه بردن به خدا: از شر وسوسه ي ابليس خبيث و شياطن رجيم بايد به خدا پناه برد. خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد:« فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ[4]؛ هنگامي كه قرآن مي خواني از شرّ شيطان مطرود شده به خدا پناه ببر.» هم چنين تلاوت قرآن كريم بايد هدفدار باشد و قاري قرآن كريم هنگام تلاوت، خود را با آيات و خطابهاي قرآن كريم ، بسنجد و سعي كند كه طوري عمل و رفتار كند كه خطابهاي مدح آميز شامل او شود و در واقع از مصاديق آيات بشارتآميز قرآن كريم قرار بگيرد. خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: « تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ هُدًى وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ[5]؛ اين آيات كتاب حكيم است، مايه ي هدايت و رحمت براي نيكوكاران است.»[6]7ـ استمداد و توسّل: توسّل به پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ و فرمايشات و سخنان سودمند آنان درباره ي معارف و علوم قرآني بسيار مهمّ است. خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: « … در حالي كه تفسير آنها ( آيات قرآن) را جز خدا و راسخان در علم نمي دانند..[7]»
براساس روايات اسلامي« راسخون في العلم » به پيامبر و امامان معصوم و اهلبيت پيامبر اكرم ـ عليهم السّلام ـ تفسير شده است.[8]8ـ تفكّر، تأمّل و تدبّر در آيات قرآن كريم: خداوند تبارك و تعالي ميفرمايد: « أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ …[9]؛ يعني آيا آنها در قرآن تدبّر نميكنند …» قرآن كريم، تنها براي تلاوت نيست؛ بلكه هدف نهايي آن تذكّر و يادآوري و خارج ساختن انسانها از تاريكيها به سوي نور و شفاء رحمت و هدايت است.[10]امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: « تفكّر ساعة خير من قيام ليلة؛ يك ساعت تفكّر از قيام و شب زندهداري بهتر است».
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، در 27 مجلد.
2ـ محمد هادي معرفت، علوم قرآني، قم، مؤسسه التمهيد.
3ـ علّامه سيّد محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسير القرآن، بيروت: مؤسسه الاعلمي، در 20 مجلد ( به فارسي نيز ترجمه شده است).
4ـ ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير موضوعي پيام قرآن ، قم؛ نشر مدرسه الامام اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ، در 10 مجلد.
پي نوشت ها:
[1]- ر. ك: فصلت: 41/ 44.
[2]- ر.ك: امام علي عليهالسلام ـ نهج البلاغه، ترجمه: جعفر شهيدي، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، خطبه 176، ص 182.
[3]- ر.ك: بقره: 2/ 2.
[4]- نحل: 16/ 98.
[5]- لقمان: 31/ 2 و3 .
[6]- ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب السلاميه، چاپ چهارم، ج 1-7، صص 9- 11 .
[7]- نساء: 4/ 162.
[8]- ر.ك: الجمعة العروسي الحويزي، نور الثقلين، قم: نشر اسماعيليان، ج 1، ص 315 .
[9] – محمد: 47/24.
[10]- ر.ك: تفسير نمونه، همان، ج 21، ص 467-470.