خانه » همه » مذهبی » بهترین حال

بهترین حال

این نوشته بخشی از پیام نوروزی مقام معظم رهبری به
مناسبت حلول سال 1373 شمسی است. متن کامل آن را در
سایت دفتر حفظ و نشر آثار ایشان بخوانید

 

ما در دعاى آغاز تحویل، از خداى متعال مى 
خواهیم که حالمان را به بهترین حال برگرداند. در طول ماه مبارک رمضان هم، از خداى
متعال خواستیم که «اللّهم غیّر سوء حالنا بحسن حالک.» بدی ها و ناهنجاری هاى حال
ما، منش ما، زندگى ما و روح و جسم ما را به برکتِ خیر و رحمت محضى که در وجود توست،
تبدیل کن. این تغییر و تحوّل، یکى از بزرگترین اسرار حرکت تکاملى انسان است که
اسلام ما را به آن امر کرده و دستور داده است. مخصوص کسان خاصى هم نیست. مبادا کسى
خیال کند که تغییر حال، از آنِ کسانى است که طبق معیارهاى اسلامى، دچار بدحالى اند!
حتّى کسانى که حال و اخلاق نیکى دارند، چون بهترین نیستند، از خدا مى خواهند که به
سمت بهترین حرکت کنند. ما، هر که هستیم، هر جا هستیم و در هر مرتبه اى از دانش،
معرفت، کمال و اخلاق انسانى قرار داریم، باید از خدا بخواهیم که حالمان را نیکوتر
کند و ما را به سمت کاملتر شدن پیش ببرد.

این جا سؤال پیش مى آید که «نشانه و جهت این کامل شدن
چیست و چگونه مى شود که انسان حالش بهتر مى گردد و به سمت کاملتر شدنْ پیش مى رود؟»
من، دو عنوان را به عنوان نشانه به شما عزیزان خودم که این صحبت را در آغاز سال مى
شنوید، عرض مى کنم. این دو نشانه، عبارت است از سازش و آشتى با خدا و سازش و آشتى
با مردم. ما، هر جا هستیم و هر کیفیّت حالى که داریم، باید به سمت اُنس و آشتى کردن
با خداى متعال پیش برویم. یعنى گناهان را در رفتار خودمان جستجو کنیم و آنها را
کنار بگذاریم. انسان، غالباً بدیهاى کار خودش را نمى شناسد. به عبارت دیگر، حبّ
نفسْ نمى گذارد که ما به نواقص و عیوب خودمان آشنا شویم. پس، باید اوّل این نواقص و
عیوب را جستجو کنیم و بشناسیم و با برطرف کردن آنها، خودمان را به خدا نزدیک سازیم.
به تعبیر من، «با خدا، آشتى کنیم.» سپس، آشتى با مردم، صفا با مردم، وفا با مردم،
نیک رفتارى با مردم و نیکوکارى با مردم را – یعنى با همه قشرها؛ مخصوصاً با کسانى
که ضعیفند؛ چه ضعیف از لحاظ جسمى، چه ضعیف از لحاظ مالى، چه ضعیف از لحاظ موقعیت
اجتماعى و چه ضعیف از لحاظ ندانستن راه و چاه زندگى – سرلوحه رفتار خود قرار دهیم.
در برابر هر کس که قرار مى گیریم، مخصوصاً اگر ضعیف باشد، به تصحیح رفتارمان با او
بپردازیم و سعى مان این باشد که با مردمِ خوب و بندگان خدا، حالت آشتى پیدا کنیم.
اگر در این جهت پیش برویم و خودمان را لحظه به لحظه پیراسته تر کنیم، آن وقت، تحویل
«حال» به «احسن حال» انجام گرفته است. نمى گویم که «بهترین» خواهیم شد. اما ان
شاءاللَّه به سمت «بهترین» حرکت خواهیم کرد.

من از این فرصت، جهت عرض یک تذکّر اخلاقى استفاده مى
کنم که آن هم براى همین بهتر شدن است. قبلاً این را بگویم: در شرایط کنونى که ما
برخوردار از نظامى جوان و تازه، داراى ارزشهاى متعالى و شعارهاى بسیار مهم و
جهتگیرى روشن و پرجاذبه براى هر انسانِ با انصاف هستیم، و از طرف دیگر، کشورى بزرگ
و با عظمت، داراى سابقه تاریخى مهم، با فرهنگ بسیار متعالى و درخشان در طول تاریخ،
با میراث ارزشمندى از گذشته و با ثروتهاى فراوان مادّى داریم – که یکى از این
ثروتها که معلوم هم نیست بزرگترینش باشد، نفت و گاز و دیگر منابع زیرزمینى ماست – و
در این کشورِ به این بزرگى و شکوفایى، ملتى با این عظمت زندگى مى کند، جا دارد که
مردم ما، این تحوّل اخلاقى را در خودشان به وجود آورند.

تذکّرى که مى خواهم عرض کنم این است که از آغاز سال
جدید، دو شاخص را به عنوان شعار براى خودمان قرار دهیم: این دو شاخص، عبارت است از
«وجدان کار» و «انضباط اجتماعى». این دو شاخص، براى همه ما، در هر جا که هستیم
بسیار مهم است. «وجدان کار» یعنى این که اگر کارى را به عهده گرفتیم و انجام آن را
تعهّد کردیم – چه این کار، براى شخص خودمان یا خانواده خودمان؛ جهت نان درآوردن
باشد، و چه کارى اجتماعى و مردمى و مربوط به دیگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعى و
مسؤولیتهاى کشورى – آن را خوب و کامل و دقیق و تمام انجام دهیم. به تعبیر معروف،
براى آن کار، «سنگ تمام بگذاریم». اگر ملتى داراى «وجدان کار» باشد، محصول کار او
خوب خواهد شد، و وقتى محصول کار نیکو شد، وضع اجتماعى، به طور قطع بهبود پیدا خواهد
کرد.

ممکن است هر کس از افراد اقتصادى یا سیاسى، تحلیلهاى
گوناگونى نسبت به مسائل و پدیده هاى مختلف کشور داشته باشد. اما من عرض مى کنم: هر
کس هر تحلیلى داشته باشد، راه حل مشکلات، همین دو شاخص «وجدان کار» و «انضباط
اجتماعى» است. «انضباط اجتماعى»، یعنى نظم پذیرى در همه امور. شما براى اِعمال این
انضباط، از کارهاى کوچک شروع کنید. فرض بفرمایید، عبور نکردن از خطّ عابر پیاده،
براى اتومبیلها، در خیابانهاى شلوغ و پرجمعیت، یا همه جا. یا عبور نکردنِ پیاده ها
از غیر محلِ خطِّ عابر پیاده، در خیابان. این کار، در وهله اوّل، به نظر کوچک و پیش
پا افتاده مى آید. اما از همین جا شروع کنیم و انضباط اجتماعى را در همه مسائلمان
تعمیم دهیم تا به مسؤولیتهاى بالاى کشور در برخورد با مسائل کشور برسد. یعنى کسانى
که مراجعات مردمى دارند، در برخورد با مردمى که به آنها مراجعه مى کنند، نظم و
انضباط را حاکم کنند و کسانى که کارى را بر دوش گرفته اند، نظم و انضباط را در
انجام آن کار معمول دارند. همه اینها، کشور و ملت ما را به شادابى خواهد رساند و
کارِ آنها را پیش خواهد برد.

امروز، خوشبختانه کارها در حال پیشرفت است. من این را
با اطّلاع و آگاهى از مسائل کشور، به شما عرض مى کنم. البته، بسیارى از مردم ما هم،
به ویژه کسانى که در مسائل جارى، قرار و حضور دارند، این پیشرفت را احساس مى کنند.
فشارها به سمت ما از طرف قدرتهاى قلدر – که دشمن ملت و استقلال ما هستند – زیاد
است. اما خوشبختانه، این فشارها را این کشور با عظمت، این ملت بزرگ و این دولتمردان
مخلص و صمیمى و دلسوز، با کمال قدرت، از سرِ خودشان دفع مى کنند و در درازمدّت هیچ
گونه تأثیرى بر زندگى واقعى آنها نمى گذارد؛ اگر چه ممکن است بعضى از مشکلات را، در
کوتاه مدت، به وجود آورد. همه اینها را مى توان به خوبى از سرگذراند. ما در حال
پیشرفت و سازندگى و در حال بناى یک تمدّن هستیم. من این را مى خواهم به شما بگویم:
مسأله ما این نیست که زندگى خودمان را نجات دهیم و گلیم خودمان را از آب بکشیم.
مسأله این است که ملت ایران – همچنان که شأن اوست – در حال پدید آوردن یک تمدّن
است. پایه اصلى تمدّن، نه بر صنعت و فنآورى و علم، که بر فرهنگ و بینش و معرفت و
کمالِ فکرى انسانى است. این است که همه چیز را براى یک ملت فراهم مى کند و علم را
هم براى او به ارمغان مى آورد. ما در این صراط و در این جهت هستیم. نه این که ما
تصمیم بگیریم این کار را بکنیم؛ بلکه حرکت تاریخى ملت ایران در حالِ به وجود آوردن
آن است.

در چنین شرایطى، با احراز موقعیت عظیم ملت بزرگ
ایران، باید همه بدانند که چه مى کنند و در چه صراطى به حرکت در مى آیند. به نظر
من، این دو عنوان – یعنى «وجدان کار» و «انضباط اجتماعى» – مى تواند براى ما دو
شعار باشد و عرض کردم که این دو شاخص، در ما تکامل و تحوّلى به وجود خواهد آورد که
ان شاءاللَّه آن تحوّل، در جهت آشتى با خداى متعال و با ارزشهاى الهى و آشتى با
مردم و زندگى مردم است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد