به سوي کمال
خداوند خواست تا دين را به کمال برساند؛ پس آخرين خانه آن را بنا کرد و نامش را «اسلام» گذاشت. آجرهايش را به وسيله سيمان «ايمان» به هم پيوند داد و ستونهايش را به وسيله «نماز» استوار کرد. کليد ورود به اين خانه را «تسليم» قرار داد و شرط ورود به آن را «اطاعت و بندگي» خواند. پايگاهش را «کعبه» و روکردن به سوي آن را «قبله»
به سوي کمال
نويسنده: زهرا لوکه عليخان
خداوند خواست تا دين را به کمال برساند؛ پس آخرين خانه آن را بنا کرد و نامش را «اسلام» گذاشت. آجرهايش را به وسيله سيمان «ايمان» به هم پيوند داد و ستونهايش را به وسيله «نماز» استوار کرد. کليد ورود به اين خانه را «تسليم» قرار داد و شرط ورود به آن را «اطاعت و بندگي» خواند. پايگاهش را «کعبه» و روکردن به سوي آن را «قبله» نام نهاد. جهانيان را به اين سو خواند تا پيوند «اخوت و برادري» را ميان آنها استحکام بخشد و دوستي و مودت را ميان آنها رايج کند. پس هر کسي مأمور شد، تا خود بکارد و از کشته خود درو کند. «رود توبه» را در سرتاسر آن جاري ساخت تا هر گاه آلودگي گناه آنها را فرا گرفت در آن شستشو کنند و خود را مطهر سازند. هر گاه يأس و دلتنگي گريبان آنها را گرفت و نياز به صفاي روح داشتند از «پلکان دعا» بالا روند و درجات قرب خود را افزايش دهند. اين خانه با زيور سادگي آراسته و فرش «مهر و عطوفت» در آن گسترده شد تا دلها به آن انس گيرند و وحدت و برادري را در بين خود ايجاد کنند. «عشق» پا در مياني کرد و همه را مسحور خود نمود. همه چيز و همه کس به يک سو متوجه شدند: «لا اله الا الله». راهنمايي جاويدان در کنار اهل ايمان قرار گرفت تا از سقوط آنها در لغزشگاه ها جلوگيري کند. راهنمايي که خطايي در کارش نبود و نقصاني در آن ديده نمي شد. اين راهنما کلام خداوند بود تا در هر زماني که نياز به گفتگو بود حاضر باشد و پاسخ شيفتگانش را بدهد. و چه زيبا راهنمايي که نکته ها و رازهاي فراواني در آن نهفته بود تا هر کس به اندازه معرفتش از آن بهره مند شود. «موحد» را وعده بهشت مي داد:» (ان الذين قالوا ربنا الله ثم استقاموا…) (سوره فصلت، آيه 30).
«آنان که گفتند پروردگار ما خداست و بر اين ايمان پايدار ماندند، فرشتگان (رحمت) بر آنها نازل شوند وآنها را گويند مترسيد و اندوهيگين مشويد که شما را به بهشتي که وعده داده شده است، بشارت باد.»
قربانيان راهش را حيات ابدي: (ولا تحسين الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون) (سوره آل عمران ، آيه 169) و کساني را که در راه خدا کشته شدند مرده نپنداريد بلکه زنده (به حيات ابدي) هستند و در نزد پروردگارشان روزي مي خورند.
ستم ديدگان را اذن دفاع از خود و مبارزه با ستمگران: (اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا…) (سوره حج، آيه 39) به کساني که مورد ستم قرار گرفته اند اجازه جنگ داده شد.
و خداوند بر ياري آنها قادر است.
انديشمندان را به تفکر در جهان يپرامون خود: (… و يتفکرون في خلق السماوات والارض…) (سوره آل عمران، آيه 191)، کساني که در حال ايستاده ، نشسته و بر پهلو خفته خدا را ياد مي کنند « و در همين حال، در آفرينش آسمان ها و زمين انديشه مي کنند و مي گويند: پروردگارا اينها را بيهوده خلق نکرده اي، منزهي تو، پس ما را از عذاب آتش دور نگهدار.» قاضي و داور را به عدالت و انصاف و امانتدار را به رد امانت: (ان الله يامرکم ان تؤدوا الامانات الي اهلها…) (سوره نساء آيه 58) به تحقيق که خداوند به شما فرمان مي دهد که امانات را به صاحبان آنها برگردانيد و هنگامي که بين مردم قضاوت مي کنيد به عدالت و درستي حکم کنيد. خداوند شما را به چيزهاي نيکو پند مي دهد. به درستي که او شنواي بيناست.
و بسياري ديگر از ندانسته هاي مردم که چون برآنها آشکار شود، نور و روشنايي را براي آنها به ارمغان مي آورد و از تاريکي وهم و پندار مي رهاند. پاسخي براي تمام سؤالات و حاکمي براي رفع شکايات آنهاست. و سپس بار سنگين «مسئوليت» را بر دوش «انسان» نهاد که مقام «خليفه الهي» يافته بود. و از ميان انسانها آن که بهترين و بردبارترين بود، انتخاب شد، تا «پيامبر» شود و پيام حق را به گوش خلق رساند و راه فلاح و رستگاري را به او بنماياند؛ و بدين سان انسان تاج کرامت و برتري را بر سر خود نهاد و با پذيرش دين، به سوي کمال رهنمون شد. سرچشمه اين دين چنان بزرگ و قوي بود که در اندک زماني تمام جهان را فرا گرفت و نداي توحيد را در سراسر گيتي به انعکاس درآورد. و سرانجام جهاني ديگر را از پس اين جهان فرا گرفت و نداي توحيد را در سراسر گيتي به انعکاس درآورد. و سرانجام جهاني ديگر را از پس اين جهان آفريد تا «هدفدار» بودن جهاني را که در آن زندگي مي کني به شما بفهماند و بگويد: (افحسبتم انما خلقناکم عبثا وانکم الينا لاترجعون) (سوره مؤمنون، آيه 115)؛ «آيا پنداشتيد که شما را بيهوده آفريده ايم و به سوي ما بازگشت نمي کنيد؟»
آري اين است معني کشتن و درو کردن. هر آنچه در اين جهان انجام دهي نتيجه آن را در جهان ديگر، که اکنون از ديد تو پنهان است، خواهي ديد. پس اي انسان، قدر «گوهر وجودي» خود را در «صدف آفرينش» بدان و تا مي تواني از نور هدايت بهره گير و در صراط مستقيم گام بردار. جهان آخرت چون آيينه اي است که افعال تو را به تو باز مي تاباند. هيچ وقت نگو دير است. وارد اين خانه (خانه اسلام) شو و آن را مسکن دائمي خود قرار ده. فقط بدان که دشمني به نام «وسوسه» همواره در کمين توست؛ با ياد خدا او را از خود دور کن و به خاطر داشته باش که در «توبه» به روي تو باز است، اگر آن را بسته ببيني، «وسوسه» را مي بيني که در را به روي تو گشوده و تو را مي خواند. سعي کن تا از غافلان نباشي که «غفلت» موجب پشيماني است و براي پشيماني علاج و درماني جز افسوس بيهوده خوردن نيست!!
منبع:نشريه بشارت- ش77
/ن
«آنان که گفتند پروردگار ما خداست و بر اين ايمان پايدار ماندند، فرشتگان (رحمت) بر آنها نازل شوند وآنها را گويند مترسيد و اندوهيگين مشويد که شما را به بهشتي که وعده داده شده است، بشارت باد.»
قربانيان راهش را حيات ابدي: (ولا تحسين الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون) (سوره آل عمران ، آيه 169) و کساني را که در راه خدا کشته شدند مرده نپنداريد بلکه زنده (به حيات ابدي) هستند و در نزد پروردگارشان روزي مي خورند.
ستم ديدگان را اذن دفاع از خود و مبارزه با ستمگران: (اذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا…) (سوره حج، آيه 39) به کساني که مورد ستم قرار گرفته اند اجازه جنگ داده شد.
و خداوند بر ياري آنها قادر است.
انديشمندان را به تفکر در جهان يپرامون خود: (… و يتفکرون في خلق السماوات والارض…) (سوره آل عمران، آيه 191)، کساني که در حال ايستاده ، نشسته و بر پهلو خفته خدا را ياد مي کنند « و در همين حال، در آفرينش آسمان ها و زمين انديشه مي کنند و مي گويند: پروردگارا اينها را بيهوده خلق نکرده اي، منزهي تو، پس ما را از عذاب آتش دور نگهدار.» قاضي و داور را به عدالت و انصاف و امانتدار را به رد امانت: (ان الله يامرکم ان تؤدوا الامانات الي اهلها…) (سوره نساء آيه 58) به تحقيق که خداوند به شما فرمان مي دهد که امانات را به صاحبان آنها برگردانيد و هنگامي که بين مردم قضاوت مي کنيد به عدالت و درستي حکم کنيد. خداوند شما را به چيزهاي نيکو پند مي دهد. به درستي که او شنواي بيناست.
و بسياري ديگر از ندانسته هاي مردم که چون برآنها آشکار شود، نور و روشنايي را براي آنها به ارمغان مي آورد و از تاريکي وهم و پندار مي رهاند. پاسخي براي تمام سؤالات و حاکمي براي رفع شکايات آنهاست. و سپس بار سنگين «مسئوليت» را بر دوش «انسان» نهاد که مقام «خليفه الهي» يافته بود. و از ميان انسانها آن که بهترين و بردبارترين بود، انتخاب شد، تا «پيامبر» شود و پيام حق را به گوش خلق رساند و راه فلاح و رستگاري را به او بنماياند؛ و بدين سان انسان تاج کرامت و برتري را بر سر خود نهاد و با پذيرش دين، به سوي کمال رهنمون شد. سرچشمه اين دين چنان بزرگ و قوي بود که در اندک زماني تمام جهان را فرا گرفت و نداي توحيد را در سراسر گيتي به انعکاس درآورد. و سرانجام جهاني ديگر را از پس اين جهان فرا گرفت و نداي توحيد را در سراسر گيتي به انعکاس درآورد. و سرانجام جهاني ديگر را از پس اين جهان آفريد تا «هدفدار» بودن جهاني را که در آن زندگي مي کني به شما بفهماند و بگويد: (افحسبتم انما خلقناکم عبثا وانکم الينا لاترجعون) (سوره مؤمنون، آيه 115)؛ «آيا پنداشتيد که شما را بيهوده آفريده ايم و به سوي ما بازگشت نمي کنيد؟»
آري اين است معني کشتن و درو کردن. هر آنچه در اين جهان انجام دهي نتيجه آن را در جهان ديگر، که اکنون از ديد تو پنهان است، خواهي ديد. پس اي انسان، قدر «گوهر وجودي» خود را در «صدف آفرينش» بدان و تا مي تواني از نور هدايت بهره گير و در صراط مستقيم گام بردار. جهان آخرت چون آيينه اي است که افعال تو را به تو باز مي تاباند. هيچ وقت نگو دير است. وارد اين خانه (خانه اسلام) شو و آن را مسکن دائمي خود قرار ده. فقط بدان که دشمني به نام «وسوسه» همواره در کمين توست؛ با ياد خدا او را از خود دور کن و به خاطر داشته باش که در «توبه» به روي تو باز است، اگر آن را بسته ببيني، «وسوسه» را مي بيني که در را به روي تو گشوده و تو را مي خواند. سعي کن تا از غافلان نباشي که «غفلت» موجب پشيماني است و براي پشيماني علاج و درماني جز افسوس بيهوده خوردن نيست!!
منبع:نشريه بشارت- ش77
/ن