خانه » همه » مذهبی » به طور كلي اين سلسله هاي مختلف درويشي راه ضلالت را مي پيمايند يا راه هدايت را؟

به طور كلي اين سلسله هاي مختلف درويشي راه ضلالت را مي پيمايند يا راه هدايت را؟

شايسته است براي شروع كلام روايتي از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل كنيم كه فرموده اند:
«دروغ مي گويد كسي كه ادعاي شناخت ما را مي كند؛ ولي در عين حال به سراغ ديگران مي رود.»[1]تمام شيعه، صوفيه را انكار نموده اند و از امامان خويش، احاديث بسياري در نكوهش آنان نقل كرده اند. حقيقت آن است كه؛ تصوف جريان فكر واحدي نيست، مجموع جريان هاي گوناگون است. در تصوف، مبادي و اصولي هست كه با پاره اي از افكار و عقايد غيراسلامي مطابقت مي كند و كاملاً با مبادي اسلام در تضادّ است لذا نمي توان منشأ واقعي آن را اسلام و قرآن دانست.[2]اينكه بعضي از صوفيان تلاش مي كنند تاريخ خود را به آغاز اسلام برسانند؛ و حتي «خرقه» را از علي ـ عليه السلام ـ بگيرند؛ و سلمان و ابوذر و مقداد را مشايخ خود بشمرند، تلاشي مذبوحانه مي كنند؛ زيرا در تاريخ اسلام شاهدي بر ادعاي خود ندارند.[3]با توجه به اينكه راه هدايت، راه قرآن و عترت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ مي باشد، گروه هاي صوفيه و دراويش نه تنها در مسير قرآن و اهل بيت حركت نمي كنند بلكه برخلاف قرآن و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ قدم برداشته و داراي عقايد باطل و عمل كرد خلاف شرع مي باشند كه براي نمونه برخي از اين موارد را مي آوريم:
ـ گروهي لعنت را عين رحمت مي دانند، و بعضي مي گويند لعن از حروف نوراني است.[4]ـ گروهي گويند خدا با همه چيز متحد است؛ بلكه همه چيز اوست و همين است كه صورتهاي مختلف دارد. گاه به صورت شخص خاصي و گاه به صورت سگ و گربه و گاه بصورت قاذورات (نجاسات) خود را جلوه داده و نشان مي دهد.[5]ـ گروهي گويند چون صحبت قائم (عج) شود و (حال) در دلها راه يابد، امر و نهي و تمام امور شرعيه باطل شود و لقمه هاي حرام، حلال گردد. زنان و كودكان ما و ديگران چون گل و ريحانند، و بوئيدن بر خاص و عام مباح است.[6]ـ گروهي گويند كه نماز و روزه و حج و ساير احكام شرعيه از آن جهت وضع شده اند كه آدمي تهذيب اخلاق كند، چون ما تهذيب اخلاق نموده ايم واجبات از ما ساقط شده و محرّمات بر ما حلال شده است.[7]دليل بر اين، كلام مولوي است كه آورده: چون حقيقت حاصل شود، شريعت باطل شود.[8]ـ گروهي ازدواج را حرام دانسته و خود را قادر بر احياء اموات و ميراندن احياء مي دانند.[9]ـ گروهي همه چيز را بر خود حلال مي دادند حتي خوردن مال مردم با دزدي و حيله و همچنين و طي مادر و خواهر و ساير فروج را.[10]ـ گروهي بوسيدن روي پسران و شاهدان را؛ و زنا و لواط را ثواب مي دانند.[11]ـ گروهي نگاه كردن و مطالعة كتب را غير از كتب صوفيه حرام مي دانند.[12]ـ گروهي كفر و اسلام، حرام و حلال و امام حسين ـ عليه السلام ـ و يزيد و… همه را خوب مي دانند و نيز هيچ كس را بر كس ديگر نامحرم نمي شمارند.[13]ـ گروهي گويند اگر شهوت بر پير ما غالب شود و قصد مجامعت با ديگري كند و آن شخص امتناع كند، كافر است؛ و اگر اجابت كند خواه مرد باشد خواه زن، به درجة ولايت مي رسد و از اولياء عظيم القدر شود.[14]اين مواردي كه ذكر گرديد در نزد عقلاء عالم كه پاي بند به هيچ ديني هم نباشند قابل پذيرش نيست تا چه رسد كه مورد تأييد اسلام كه دين هدايت و كمال انساني است قرار بگيرند. طبق فرمايش امام كاظم ـ عليه السلام ـ «خداوند براي مردم دو حجت قرار داده است، ظاهري و باطني. حجت ظاهري رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ ، انبياء و امامان ـ عليهم السلام ـ هستند و حجت باطني، عقل اوست.»[15] هر كسي از اين دو حجّت پيروي كند راه هدايت را رفته است و اگر نه قطعاً در گمراهي و ضلالت قرار خواهد داشت. افزون بر اين مطالب روايات متعددي در ردّ تمام سلسله هاي فرقه تصوف از معصومين ـ عليهم السلام ـ نقل شده است.
شخصي خدمت امام صادق ـ عليه السلام ـ رسيده و گفت: در اين زمان جمعي ظاهر شده اند كه آنها را صوفيه مي گويند، دربارة آنها چه مي فرمائيد؟
حضرت فرمودند: آنان دشمنان مايند. پس هر كه به سوي آنان ميل كند از ما نيست؛ و ما از او بيزاريم و با آنها محشور خواهد شد. و كسي كه كلام شان را رد كند و از آنان دوري گزيند؛ مانند كسي است كه در كنار رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ با كافر جهاد كند.[16]بنابراين بر شيعه و هيچ مسلماني روا نيست كه با وجود قرآن و كلام صحيح معصومين ـ عليهم السلام ـ ، به دنبال كساني باشند كه هر روز با رنگ و چهره ي خاصّي فرقه اي را معرفي مي كنند؛ و بر اينكه فلان شخص عابد و فيلسوف و حكيم اينگونه مي گويند و مي­نويسد دل خوش نكرده و باور نكنند؛ بلكه هر آنچه مطابق قرآن و كلام اهل بيت ـ عليهم السلام ـ كه امانت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي باشد را در نظر گرفته و راه سعادت را در پيش گيرند. علماء بزرگ دين و فقهاء و مراجع تقليد در عصر غيبت تنها چراغ هاي هدايت هستند كه ما را به سوي قرآن و روايات و احاديث اهل بيت دعوت مي كنند.
حال با در نظر گرفتن عقائد صحيح شيعه و اين گروه هاي ضالّه با عقايد منحرف، خود قضاوت كنيد كه اينان به كدامين سو مي روند؟

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. الاثنا عشرية في الرّد علي الصوفيّة، شيخ حر عاملي، تعليق: سيدمهدي لاجوردي، دارالكتب العلميه، قم.
2. خيراتيه، محمدعلي بن وحيد بهبهاني، تحقيق: سيدمهدي رجائي، انتشارات انصاري، 1412 هـ ق، قم.
3. حديقة الشيعه، مقدس اردبيلي، انتشارات گلي و علميه اسلامي، تهران.
4. فضايح الصوفيّه، محمدجعفر محمدعلي بن وحيد بهبهاني، تحقيق: مؤسسة علامه وحيد بهبهاني، انتشارات انصاريان، 1413 هـ ق، قم.
5. تحفة الاخيار، ملامحمد طاهر قمي، مطبوعاتي هدف، قم.
 
پي نوشت ها:
[1] . وسايل الشيعه، ج 18، ص 93، حديث 16، شيخ حر عاملي، نشر مؤسسة آل البيت ـ عليهم السلام ـ ، 1409 هـ ق، قم.
[2] . خيراتيه، ج 1، ص 29، محمدعلي بن وحيد بهبهاني، تحقيق سيدمهدي رجائي، انتشارات انصاريان، 1412 هـ ق، قم.
[3] . خيراتيه، ج 1، ص 80.
[4] . فضايح الصوفيه، ص 77، محمدجعفر بن محمد علي بن وحيد بهبهاني، تحقيق مؤسسة علامه وحيد بهبهاني، انتشارات انصاريان، 1413 هـ ق، قم.
[5] . شرح فصوص الحكم، ص 7 و 38، داود بن محمود قيصري، انتشارات بيدار، قم.
[6] . فضايح الصوفيه، ص 97.
[7] . خيراتيه، ج 2، ص 431.
[8] . مثنوي معنوي، ص 818، ‌جلال الدين محمد بلخي رومي (مولوي)، انتشارات اميركبير، تهران.
[9] . حديقة الشيعه، ص 579، مقدس اردبيلي. انتشارات گلي و علميه اسلاميه، تهران.
[10] . تبصرة العوام في مقالات الانام، ص 49، سيدمرتضي حسيني رازي، چاپ سنگي، تهران.
[11] . حديقة الشيعه، ص 581.
[12] . خيراتيه، ج 2، ص 437.
[13] . فضايح الصوفيه، ص 119.
[14] . حديقة الشيعه، ص 577.
[15] . كافي، ج 1، ص 16، مرحوم كليني، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1365، تهران.
[16] . الاثنا عشرية في الردّ علي الصوفية، ص 32، شيخ حر عاملي، تعليق: سيدمهدي لاجوردي، دارالكتب العلميه، قم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد