طلسمات

خانه » همه » مذهبی » به چه كساني مي توان اعتماد كرد و با آنان درد دل نمود و چرا بعضي نمي توانند به دوستان خود اعتماد كنند؟

به چه كساني مي توان اعتماد كرد و با آنان درد دل نمود و چرا بعضي نمي توانند به دوستان خود اعتماد كنند؟

در ابتدا اعتماد را معنا مي كنيم و سپس سطوح اعتماد را طرح مي كنيم و بعد توضيح مي دهيم كه درد دل چيست و چه فايده اي دارد و چه موضوعاتي را نمي توان درد دل كرد و به چه كساني نبايد اعتماد كرده و با آنها درد دل كرد و در پايان توضيح مي دهيم چرا برخي به هيچ كسي اعتماد ندارند و با كسي درد دل نمي كنند.
ـ اعتماد يعني تكيه كردن وقتي به كسي اعتماد مي كنيم در حقيقت به او تكيه كرده ايم.
ـ براي مثال در زمينة علمي: اعتمادي كه ما به دانشمندان مي كنيم. مثلاً بيمار مي شويم و اطلاع كافي از درمان بيماريمان نداريم لذا به پزشك مراجعه مي كنيم و به نسخه اي كه تجويز مي كند اعتماد مي كنيم. يا در زمينة اموال: فرض كنيد پول يا شيء ديگري را نزد فردي به امانت مي گذاريم يعني ما به آن فرد اعتماد كرديم كه از مال ما نگهداري كند و زماني كه خواستيم به ما برگرداند.
در هر يك از زمينه هاي اعتماد بايد مشخص شود كه آيا انسان بايد به خود متكي باشد و يا مي تواند به ديگران اعتماد كند. واضح است كه نمي توان در همة امور به هر كسي اعتماد كرد البته در مواردي اعتماد لازم است مثل اعتماد بيمار به پزشك و در مواردي اعتماد جايز نيست.
ـ درددل كردن يعني بيان مشكلات و ناراحتي هايي كه شخص احساس مي كند و معمولاً كسي از آن اطلاع ندارد و فايدة آن آرام شدن شخص و يا كمك گرفتن از طرف مقابل و يا غيره مي باشد.
حال ببينيم به چه كساني مي توان اعتماد كرد، از جمله كساني كه مي شود به آنها اعتماد كرد دوست خوب است. برخي صفتهاي دوست خوب از ديد روايات اسلامي عبارتند از:
1. از رسول اكرم صلي الّله عليه و آله روايت شده است كه در وصيت به اباذر فرمودند: اي اباذر جز با مؤمن دوستي مكن.[1]2. از رسول اكرم صلي الّله عليه و آله: تنها با كسي همنشيني كنيد كه شما را از پنج چيز به پنج چيز فرا مي خواند از شك به يقين، از خود برتر بيني به فروتني، از دشمني به دوستي، از رياكاري به اخلاص، از محبت دنيا به زهد[2].
3. از رسول اكرم صلي الّله عليه و آله سوال شد همنشين خوب چه كسي هست؛ در جواب فرمودند: كسي كه ديدن او شما را به ياد خداوند اندازد و گفتار او به علم شما بيفزايد و عملش شما را به ياد آخرت اندازد.[3]اما كساني كه نبايد به آنان اعتماد كرد و نبايد دوستي نمود:
1. از امام صادق عليه السلام: با فاجر و بدكار رفاقت مكن، چه او فجور و كردار بد خود را به تو مي آموزد.[4]2. از اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال شد كدام رفيق بدتر است فرمودند: كسي كه نافرماني خداوند را در نظر تو بيارايد (زينت دهد)[5]3. از اميرالمؤمنين عليه السلام: به كسي كه رازت را فاش مي كند اعتماد نكن.[6]نبايد اسرارمان را با كسي كه امين و رازدار نيست در ميان بگذاريم چون ضرر آن بيشتر است زيرا ممكن است اسرار شخصي ما را فاش كند و بر مشكلات ما بيفزايد. بلکه بايد با كسي كه مي تواند مشكل ما را حل كند و توانايي آن را دارد درددل كرد و همچنين كسي كه با درددل با او آرام مي شويم. اما كسي كه درددل ما براي او ايجاد مشكل مي‎كند و تحمل آن را ندارد درددل كردن خوب نيست.
از جمله موضوعاتي كه نمي توان به كسي گفت گناهاني است كه فرد مرتكب شده است. زيرا ابراز گناه و افشاء آن براي ديگران معصيت و گناه است و فقط بايد در پيشگاه خداوند اعتراف کرد و توبه نمود. چه خوب است انسان با خداوند درددل كند و از خداوند كمك بطلبد زيرا كه خداوند شنواي سخن بندة خود است و بر رفع مشكل او قادر مي باشد و به همة جوانب و مصالح و مفاسد كار بنده اش آگاه است.
روشن است هر اندازه محبت و دوستي ميان دوستان زياد شود وثوق و اعتماد آنها به يكديگر نيز فزوني مي يابد، اما چون همة انسانها داراي ورع و پرهيزگاري نيستند و صفات دوست خوب را ندارند لذا مقتضاي دورانديشي آن است كه انسان به هر كسي كه با او همنشين مي شود اعتماد نكند مگر آنكه مدتي طولاني با دقت و باريك بيني، او را آزمايش كرده باشد.
اميرالمؤمنين – عليه السلام- فرموده اند: همة محبت خود را به دوستت نثار كن وليكن همة اطمينان را نسبت به او نداشته باش، درباره او همة همدردي ها و مواسات (كمك كردن) را به كار بر اما همة اسرارت را نزد او فاش نكن تا حق حكمت و مصلحت را رعايت و حقوق واجب دوست را ادا كرده باشي.
و همچنين در رواياتي ديگر اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: براي انسان پسنديده نيست كه همة اسرار خود را حتي به دوست امين و مورد اعتماد خود بسپارد. زيرا احتمال دارد پس از مدتي در ارتباطشان دگرگوني و تبديل پديد آيد، بلكه خرد و دورانديشي حكم مي كند كه او را به چيزي از اسرار خود آگاه نكند جز به آنچه اگر روزي دشمن شود نتواند به وسيله او بر او زيان رساند.[7]از آنچه بيان شد واضح است به همه كس اعتماد كردن نابجاست و همچنين در مورد همة موضوعات و اسرار، با شخصي درددل كردن درست نيست.
اما اينكه شخصي به هيچكس اعتماد ندارد و با كسي درددل نمي كند مي تواند به يكي از دلايل زير باشد.
1. كسي را نمي يابد كه صلاحيت براي درددل كردن داشته باشد.
2. فرد به همه بدگمان است و رفتار دوستانش را منفي تفسير مي كند. لذا به همه بدبين بوده و به كسي اعتماد نمي‎كند چنين فردي بايد بدبيني را كنار بگذارد تا از نعمت دوست خوب بهره مند شود.
3. گاهي انسان از دوستي ضرر مي بيند و گمان مي كند همة انسانها اين طور هستند (تعميم مي دهد). بايد متوجه بود كه بين انسانها، انسانهاي صادق، امين و رازدار نيز وجود دارد ولي بايد با امتحان و گذشت زمان آنها را شناخت.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شناخت دوست، عباس خدايي، انتشارات قدس.
2. شميم دوست، زين العابدين دست داده، انتشارات مجتمع فرهنگي هنري عبدالرضا مصلحي نژاد، داراي.
3. روش دوست يابي ، محمد الحيدري ترجمه سيد محمد صادق عارف، انتشارات بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوي، چاپ دوم 1380، صفحة 81 و صفحة 82 و …

پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، نشر مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403 ه‍.ق، ج74، ص84.
[2] . بحارالانوار، ج71، ص188.
[3] . بحارالانوار، ج71، ص186.
[4] . بحارالانوار، ج71، ص191.
[5] . بحارالانوار، ج71، ص190.
[6] . الحيدري، محمد، روش دوست يابي، ترجمه سيد محمد صادق عارف، بنياد پژوهش هاي آستان قدس رضوي، چاپ دوم، 1380، ص82.
[7] . بحارالانوار، ج71، ص177.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد