حديثي كه از امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين باب وارد شده اين است كه راوي مي گويد به امام صادق ـ عليه السلام ـ گفتم:
شنيدم كه مي گفتي همة شيعيان برغم آنچه در آنهاست (گناهاني كه دارند) در بهشت جاي دارند. فرمود: به تو راست گفتم. بخدا سوگند كه همة آنها در بهشت جاي دارند. گفتم: فدايت شوم گناهان، بسيارند و بزرگ! فرمود: اما در قيامت همگي شما با شفاعت پيامبر كه خواسته اش برآورده مي شود و يا جانشينش در بهشت خواهيد بود امّا بخداوند سوگند كه من در برزخ بر شما مي ترسم. گفتم برزخ چيست؟ فرمود: همان قبر است از هنگام مرگ تا روز قيامت.[1]با توجه به اين روايت پس از قيامت و محاسبه اعمال هيچ شيعه اي از شيعيان داخل جهنم نمي شود بلكه به شفاعت وجود مقدس رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ يا يكي از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ مشمول عنايات الهي قرار مي گيرد و اهل نجات خواهد شد.
حال در اينجا دو پرسش اساسي به ذهن مي آيد اولاً مراد از شيعه چه كساني هستند، ثانياً شفاعت به چه معنا است و آيا مطلقاً شامل حال شيعيان مي شود يا شرائطي هم دارد.
اما پرسش اول كه مراد از شيعه چه كساني هستند. براي پاسخ به اين پرسش مراجعه مي كنيم به متون روايي و از خود روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ تعريف شيعه و يا اوصاف شيعيان را بدست مي آوريم.
1. امام رضا ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: شيعيان ما تسليم امر ما هستند و به فرمايشات ما عمل مي كنند با دشمنان ما مخالفند پس هر كس اين گونه نباشد از ما نيست.[2]2. جابر جعفي گفت: امام محمدباقر ـ عليه السلام ـ فرمود:
اي جابر آيا كافي است براي كسي كه ادعاي تشيع داردبگويد كه دوستدار ما اهل بيت است؟ بخدا سوگند شيعة ما نيست مگر آن كسي كه تقواي خدا را رعايت كند و از او اطاعت نمايد.[3]3. امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمود: (عذرتراشي نكنيد در معاصي خدا) و رأيهاي باطل را متابعت نكنيد (كه ما شيعه هستيم و انتساب به اهل بيت اسباب نجات ماست) «بخدا قسم شيعه ما نيست مگر كسي كه اطاعت خداي تعالي كند.»[4]پس، از منظر روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ شيعه كسي است كه ملتزم به دستورات آنان باشد و در عمل هم فردي كوشا باشد. همين جا سؤال ديگري مطرح مي شود و آن اينكه اگر شيعه تنها كساني باشند كه مطيع فرمان خدا و اهل تقوي و عمل صالح هستند ديگر چه نيازي به شفاعت هست به عبارت ديگر آنچه باعث نجات اين گونه افراد مي شود همان ايمان و عمل صالحشان مي باشد.
براي رسيدن به پاسخ اين پرسش لازم است به معناي شفاعت و شرائط آن كه در پرسش دوم مطرح شد توجه نمود.
حقيقت شفاعت چيزي نيست جز وصول رحمت و مغفرت و فيض پروردگار به بندگانش از طريق اولياء و برگزيدگان از عبادش.
همانگونه كه خداوند متعال هدايتش را از طريق انبياء و نخبگان از بندگان به عموم مردم در دنيا ارزاني مي كند همچنين مغفرتش را به سوي گنهكاران از طريق همين انسانهاي وارسته در روز قيامت ارسال مي كند.[5]و اما شرائط شفاعت شوندگان، آيا هر كسي مشمول شفاعت اولياء دين قرار مي گيرد يا تحت شرائط خاصّي انسانهاي گنهكار موفق به شفاعت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ يا يكي از امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ مي شود.
شرائط شفاعت شوندگان:
1. شرك بخدا نداشته باشد.
2. از روي اخلاص شهادت به وحدانيت حق داشته باشد.
3. معتقد به پيامبران و روز رستاخيز و آنچه كه خدا بر پيامبرانش نازل فرموده است.
4. شفاعت رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ را تكذيب نكنند.
5. نماز را خفيف نشمرد.
حال اگر كسي با ايمان بخدا (و حفظ امورات فوق) از دنيا برود ولو مبتلا به معاصي و گناهاني هم باشد كه موفق به توبه نشده است ولي بواسطه داشتن گوهر «ايمان» جهنمي نخواهد بود البته بار سنگين گناهان او بوسيله مصائب دنيا و سختيهاي برزخ و مواقف آغازين رستاخيز سبك مي گردد و اگر با اين ها از آلودگي گناهان پاك نشد به وسيله شفاعت از عذاب دوزخ نجات مي يابد.[6]
پس با توجه به مطالب بيان شده پاسخ نهايي عبارت است از:
صرف ادعاي شيعه بودن باعث نجات آدمي نمي شود بلكه ايمان و التزام قلبي و باور به اعتقادات مذهب حقه (تشيع) لازم است و در عمل هم بايد فردي مطيع بود حال اگر شيعه اي پيدا شد كه در ايمان و باور قلبي معتقد بخدا و رسول و امامان معصوم است و در عمل هم بي اعتناء به فرامين الهي نيست ولي گرفتار خيلي رذايل اخلاقي است، تا موقعي كه اين صفات ناپسند او را از ايمان و باور قلبي اش خارج نه كند و در حال مرگ با ايمان از دنيا برود قابليت دارد كه در روز قيامت شفاعت اولياء دين شامل حال او شود چون بواسطة گوهر ايمان در قلب او اين قابليت را دارد كه مورد شفاعت قرار گيرد ولو معاصي كثيري از او صادر شده باشد.
پس اگر كسي مدّعي شيعة دوازده امامي است ولي امر نماز را خفيف مي شمرد ولو به ظاهر محبت اهل بيت را هم در دل داشته باشد و با آن حال از دنيا برود اينچنين شخصي قابل براي شفاعت شدن نيست چون از شرائط قابليت براي شفاعت شدن اين است كه آدمي مؤمن به خدا و پيامبر و هر آنچه كه بر او نازل شده باشد و نماز را خفيف نشمرد و فرض اين است كه اينچنين آدمي در امر نماز كوتاهي كرده و اين مسأله مهم را خفيف شمرده است.
در نتيجه معناي روايت امام صادق ـ عليه السلام ـ چنين خواهد بود.
هيچ شيعه اي با آن تعريفي كه از شيعه بيان شد به جهنم نمي رود. شيعيان دو دسته مي شوند شيعه اي كه عملش او را بهشتي مي كند و شيعه اي كه براي بهشتي شدن عملش كافي نيست و با انضمام شفاعت بهشتي مي شود. پس شيعيان چه از گروه اول باشند و چه از گروه دوم جهنم نخواهند رفت اما عذاب و عقاب بر گنهكاران شيعه در برزخ حتمي است (البته اگر در دنيا يا هنگام جان كندن با مكافات و عذاب گناهانشان پاك نگردند) چرا كه ائمه قول و وعدة شفاعت در برزخ را به ما نداده اند و به عهده ما و خدا گذاشته اند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. معاد در قرآن، تفسير موضوعي، ج 5، آيت الله جوادي آملي.
2. منشور جاويد، ج 8، آيت الله سبحاني.
3. عدل الهي. شهيد مرتضي مطهري.
4. معاد، محسن قرائتي.
پي نوشت ها:
[1] . كليني، محمد بن يعقوب، فروع كافي، كتاب الجنائز، دارالكتب الاسلاميه، 1367 هـ ش، ج 3، ص 242، ح 3.
[2] . صدوق، صفات الشيعه، انتشارات زراره، چاپ اول، 1379، ص 18.
[3] . همان، ص 38.
[4] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1388 هـ ق، ج 2، ص 73، ح1.
[5] . ر.ك. سبحاني، جعفر، الالهيات، مؤسسه امام صادق، چاپ پنجم، 1423 هـ ق، ج 4، ص 344.
[6] . ر.ك: همان، ص 347-348.
ر.ك: مصباح يزدي، محمدتقي،آموزش عقايد، ناشر شركت چاپ و نشر بين الملل سازمان تبليغات اسلامي، چاپ پنجم، 1380، ص 481.