توضيحي درباره اين پرسش نيازمند چند نكته است كه اينگونه اشاره ميشود:
اولاً آيات و روايات فراواني عشق و محبت واقعي را تنها ويژة خداوند متعال مي داند؛ زيرا هستي و عظمت خداوند از همه برتر است و منشأ تمام محبت ها و عشق ها اوست و به همين خاطر از هركس ديگر به محبت و عشق ورزيدن سزاوارتر است. ميل و محبت هاي ديگر نيز هر كدام به نوعي در محبت به او ريشه دارند و هر محبت و عشقي كه در برابر عشق به خداوند قرار گيرد و يا برخلاف رضاي او باشد و در جهت رسيدن به كمال و رسيدن به عشق حقيقي نباشد باطل و بي ارزش است.
خداوند مهربان در قرآن كريم در اين باره مي فرمايد: «والذين ءامنو اشد حبّالله[1]؛ اما آنها كه ايمان دارند، عشقشان به خدا شديدتر است.»
بنابراين، در مرحلة اول هر انساني بايد عشق و محبت به خداوند مهربان داشته باشد و ساير محبت ها در طول محبت خداوند متعال قرار دارد، البته گاهي براي رسيدن به محبت حقيقي ممكن است ما به واسطه هايي كه در پيشگاه خدا، داراي قرب و احترام هستند و از محبوبيت و تقرّب بيشتري برخودارند، تسمك و توسل بجوييم و با محبت ورزيدن به آن ها، به محبوب واقعي، يعني خداوند كريم برسيم، خداوند متعال در قرآن مجيد مي فرمايد: «يا ايها الذين ءامنوا اتقوالله و ابتغوا اليه الوسيله …[2]؛ كساني كه ايمان آورده ايد از (مخالفت فرمان خدا) بپرهيزيد و وسيله اي براي تقرب به او بجوييد.»
مقصود از وسيله هر چيزي است كه باعث تقرب و نزديك شدن به خداوند مهربان شود كه يكي از بهترين مصاديق آن، پيامبر اكرم و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ مي باشد.[3]ثانياًعشق به پيامبران و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ بر اساس سفارش خداوند متعال و در راستاي همان محبت به خداوند مهربان است، قرآن كريم در اين باره مي فرمايد: «قل لااسئلكم عليه اجراً الاالمودة في القربي[4]…؛ بگو: من در برابر ابلاغ رسالتم ـ هيچ پاداش در خواست نمي كنم، جز دوست داشتن نزديكانم.» پيامبر اكرم و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ واسطه فيض و رحمت خداوند مهربان هستند، پس عشق و محبت به آن ها مي تواند مقدمه براي رسيدن به محبوب حقيقي كه همان خداوند كريم است باشد، چون پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ در پيشگاه خدا محبوب و مقربند ما به عنوان وسيله به آن ها محبت و عشق مي ورزيم.
ثالثاً: پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ ما را از هر گونه مبالغه و غلوّ دربارة خود نهي كرده اند، به اين معنا كه نبايد پيامر و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ را بالاتر و فراتر از خداوند متعال قرار داد و يا حتي در عرض و هم سطح با خداوند بزرگ قلمداد شوند. حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي فرمايد: «به هوش باشيد كه غلوكنندگان، جوانان شما را فاسد و تباه نكنند، زيرا غلوكنندگان بدترين خلق خدا هستند، عظمت خدا را كوچك پنداشته و براي بندگان خدا ادعاي ربوبيت مي كنند، به خدا قسم! كه غلوكنندگان از يهود، نصاري، مجوس و مشركان بدترند»[5]پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ حد و اندازه خاصي از صفات و فضايل را دارا مي باشند و اعتقاد به بيش از آن چه كه هست غلوّ شمرده مي شود، چون امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ از نظر جسم مادي، همانند ما هستند ولي از جهات صفات كمال، در مرتبه بسيار بلندي قرار دارند، به گونه اي كه انسان هاي عادي حتي نمي توانند تصور آن را بنمايند.
بنابراين، پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ را در صفات نبايد آن چنان توصيف كرد كه آنان را از مخلوق و بندة خدا بودن خارج نمود: آنان هرچه دارند از بندگي ذات مقدس خداوند متعال دارند و تمام معجزات و كرامات آن ها به اذن خداوند قادر ممكن است.[6] حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «ما را از حد بندگي فراتر نبريد، آن گاه هرچه خواستيد (درباره ما) بگوييد كه كم گفته ايد … و از غلو همانند نصاري، بپرهيزيد، زيرا من از غلوكنندگان بيزارم.»[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. رضا برنجكار، آشنايي با فرق و مذاهب اسلامي، قم، مؤسسة فرهنگي طه، ص 151.
2. محمد جواد مشكور، فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، بنياد پژوهش هاي آستان قدس رضوي.
پي نوشت ها:
[1] . بقره/165.
[2] . مائده/35.
[3] . ر.ك: طباطبايي، سيد محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، ج1،ص406ـ411 تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1379 ق.
[4] . شوري/23.
[5] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمة،ج9،ص4388،ح15262 ترجمه: حميدرضا شيخي، قم، انتشارات دارالحديث، چاپ دوم.
[6] . ر.ك: مشكور، محمدجواد، فرهنگ فرق الاسلامي، ص244، بنياد پژوهش هاي اسلامي آستان قدس،مشهد.
[7] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار،ج25،ص274 بيروت، مؤسسة الوفاء.