خانه » همه » مذهبی » تاثيرناپذيری قرآن از عهدين

تاثيرناپذيری قرآن از عهدين

“عهد” در لغت به معنای میثاق[1] یا وصیت[2] آمده و می­توان معنای این ماده را به طور کلی تعهدی خاص در برابر دیگران دانست.[3] و در اصطلاح دینی منظور از “عهدین” دو عهد عتیق و جدید است که کتاب مقدس مسیحیان می­باشد؛ و مسیحیان این نام­ را بر کتاب خود و کتاب یهودیان نهادند. پس یهودیان کتاب آسمانی خود را عهد عتیق نمی­گویند، بلکه این فقط نظر مسیحیان است که به هر دو عهد اعتقاد دارند، بر خلاف یهودیان که فقط کتاب خودشان را قبول داشته و آن را “تنخ”[4] می­نامند.[5]

در اعتقاد مسیحیان “عهدین” دو پیمانى است که خداوند با انسان بست: یکی پیمان کهن قبل از حضرت عیسای مسیح که با حضرت ابراهیم(علیه السلام) و قوم اسرائیل بست، و دیگری پیمانی است که توسط حضرت عیسی(علیه السلام) با انسان­ها بسته شد.[6]

كلمات كليدي:  قرآن، عهدين (كتاب مقدس)، وحي، تأثيرپذيري و تأثيرناپذيري، مستشرقان

 

عهد عتیق و عهد جدید

بخش نخست عهدین که کتاب دینى یهودیان است و از سوى مسیحیان، عهد عتیق نامیده شده، مجموعاً 39 کتاب در اعتقاد “پروتستان­ها” و 46 کتاب در اعتقاد “کاتولیک­ها” است.[7] (اسفار پنجگانه یا تورات، نوشته­های انبیاء و نوشته­های دیگران). و بخش دوم کتاب مقدس را که عهد جدید تشکیل مى­دهد، در مجموع 27 کتاب است (اناجیل چهارگانه، اعمال رسولان، رسائل رسولان و مکاشفه).
محتوای کتاب مقدس شامل مباحثی چون تاریخ آفرینش، تاریخ پیامبران، احکام، اعداد و آمار، نامه­ها و آثار رسولان، اخلاق، شعر و رمان، سیره­ی انبیاء و… می­باشد.
 

وحی الهی، مصدر قرآن

قرآن در آیات بسیاری، خود را کاملاً وحیانی معرفی کرده به­طوری که،  لفظ و محتوا، ظاهر و باطن قرآن از جانب خداوند بوده و پیامبر اسلام جز وحی الهی سخن به زبان نیاورده است:
«وَ مَایَنْطِقُ عَنِ­الْهَوَی إِنْ هُوَ إِلاََّ وَحْيٌ يُوحى‏»[8] «و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی­گوید. آنچه مى‏گويد، چيزى جز وحى كه بر او نازل شده، نيست!»

بهترین دلیل وحیانی بودن قرآن و نزول آن از طرف خداوند، جنبه­های اعجاز قرآن است؛ جنبه­های ادبی، تشریعی و علمی قرآن با نساب فوق­العاده­ی بالا و خارج از توان بشری، جای هیچ شکی را نسبت به اعجاز قرآن باقی نگذاشته و هر قاضی منصفی را بر اعتراف به وحیانی بودن قرآن مجبور می­کند. [9]  اما غیر منصفان و کسانی که با غرض و هدف قبلی وارد مباحث قرآنی شده­اند، در برابر این عظمت و بزرگی قرآن چون راهی نیافته­اند، شبهاتی را مطرح کرده­اند؛ از جمله، شبهه­ی تاثیرپذیری قرآن از عهدین[10] که در ذیل به تبیین و نقد این شبهه می­پردازیم.

 

ریشه­های شبهه­ی تاثیرپذیری قرآن از عهدین

تعدادی از مستشرقین (اسلام شناسان غیر مسلمان) مغرب زمین سعی دارند، با ساختن مصادری غیر وحیانی و الاهی ثابت کنند که کتاب مقدس مسلمانان ساخته و پرداخته حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) است؛ لذا از جنبه­های مختلف، مصادری احتمالی برای قرآن مطرح کرده­اند.[11] برخی از شرق­پژوهان شبهه­ی استفاده­ی حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) از متون مقدس، آیین حنفاء، هندیان، زرتشتیان و… را مطرح نموده­اند.[12] و جمع زیادی از مستشرقان که مجموعه­ی معارف قرآن را برتر از اندیشه­ی بشری دیده­ و مشاهده کرده­اند، به اینکه اندیشه­های بلند، جامع و حکیمانه­ی موجود در آیات قرآن، جز از مبدأ عالم از راه دیگر قابل وصول نیست، برای فرار از اعتراف به نزول وحی بر پیامبر اسلام، احتمال اقتباس این معارف را از تورات، انجیل و دیگر کتاب­های آسمانی پیشین مطرح نموده­ و بر این احتمال اصرار ورزیده­اند. آنان جهت اثبات ادعای خود، به جستجوی قرائن و شواهد پرداخته­، تا در نتیجه ثابت کنند که قرآن ساخته و پرداخته حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و وحی الهی نیست.[13] از جمله افرادی که در این زمینه نظریه­پردازی نموده­اند، می­توان به “کارل بروکلمان”،[14] “ایگناس گلدزیهر”[15] و “ویلیام مونتگمری وات”[16] اشاره کرد.

 

تبیین شبهه­ی تاثیرپذیری قرآن از عهدین

این گروه از مستشرقان اصل ادعایشان بر اقتباس قرآن از عهدین به دلیل شباهتی است که میان قرآن و عهدین وجود دارد. برای نمونه به باور برخی مستشرقین حضرت محمد –صلی­الله علیه و آله- در تألیف قصص قرآنی از یهودیت به ویژه “تورات” کمک گرفته است.
“بروکلمان” می­نویسد: در مکه پیامبر با گروه­هایی از مسیحیان روابط داشته که از تورات و انجیل آشنائی خوبی داشتند.[17] همچنین در جائی دیگر می­نویسد: پیامبر فکر خطاء و گناه حضرت آدم را از تورات اقتباس کرد. و نیز می­گوید: اعتقادات “محمّد” درباره­ی روز قیامت، به مصادر یهودی برمی­گردد.[18]

 

نقد و جواب شبهه

یک. از جمله دلائل مستشرقان برای اثبات نظریه­ی اقتباس، شباهت میان کتب آسمانی است. خود قرآن و مسلمانان نیز معترف هستند که قرآن و کتب آسمانی دیگر، با هم شباهت دارند. با توجه به این بیان، سه وجه کلی در علل این شباهت، می­توان مطرح نمود:
1. چون منشأ آنها واحد است، پس مطالبشان نیز شبیه به هم می­باشد؛
2. به دلیل اقتباس یکی از دیگری، به هم شباهت دارند؛
3. به طور تصادفی و بدون دلیل عقلی شباهت پیدا کرده­اند.
احتمال سوم مردود است، چون مطالب مطرح شده در قرآن عقلاً امکان ندارد که از ذهن بشری سرچشمه گرفته باشد.[19] و احتمال دوم نیز مردود است چون، در اقتباس سه رکن وجود دارد که از خود عملیات اقتباس برمی­آید: اقتباس کننده (فرع)، اقتباس شونده (اصل) و ماده­ی اقتباس. در اقتباس، فرع منبعی جز اصل ندارد و از این جهت می­توان فرع را اسیر اصل دانست؛ زیرا فرع راهی به منبع اصلی، به جز اقتباس از اصل که در بحث ما وحی الهی است، ندارد؛ حال اگر چیزی در فرع بیاید که صحیح­تر از اصل بوده و اشکالات آن را بر طرف کرده، این نشان دهنده­ی عدم اقتباس است. قرآن کریم معارف بسیار والایی را داراست که نه در کتب قبل از آن آمده و نه از ذهن بشری برمی­آید.[20] پاسخ دیگر در مورد اقتباس، شبهه­ی اخذ قصص قرآنی از تورات است؛ اگر قرآن داستانهای خود را از تورات گرفته، باید در زمینه­ی قصص، از تورات ضعیف­تر یا برابر باشد؛ در حالی­که قصه­های تورات، بیشتر خرافاتی و دروغ محض بوده، اما این خرافات و دروغ در قرآن راه پیدا نکرده است؛ این بهترین نشانه­ای است بر اینکه منبع قرآن کریم وحی الهی­ بوده، نه تورات تحریف شده و مملو از خرافات یهودیان که بیشتر مطالبشان با قرآن کاملاً منافات و تناقض دارد؛ از جمله:

 

الف. توهم کُشتی با خدا:

در تورات مقام خدا تا آنجا پایین آمده که وارد خیمه­ی یعقوب پیامبر شده و از سر شب تا صبح با او کشتی می­گیرد و آن قدر ناتوان است که مرتب در برابر یعقوب می­بازد و به زمین می­خورد.[21]

 

ب. توهم زنای لوط با دختران خود:

یکی دیگر از خرافات تورات، داستان زنای حضرت لوط در حال مستی با دختران خودش است.[22] در صورتی که حضرت لوط از پیامبران بزرگ الهی است و پیامبران از عصمت برخوردارند، اما تورات محرّف به حضرت لوط نسبت زنا با دختر خود در حال مستی می­دهد.[23] برخلاف تورات و انجیل، قرآن پیامبران خدا را از گناه مبرا می­داند و برای آنان مقام عصمت قائل است. خداوند در قرآن امر می­کند که از رسول خدا اطاعت کنیم، این نشان دهنده­ی عصمت پیامبر است:[24] «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُول‏…»[25] «اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا را…»

پس با کمک آیات قرآن کریم که برتری قرآن نسبت به تورات و انجیل محرّف، به خوبی روشن شده، معلوم است که از سه احتمال گذشته تنها احتمال اول صحیح بوده و ما مسلمانان اعتقاد داریم که شرائع الهی از منشأ واحد الهی سرچشمه گرفته­اند و هدف نهایی آنها یکی است؛[26] چنانچه قرآن کریم می­فرماید:
«شَرَعَ لَكُم مِّنَ­الدِّينِ مَا وَصّىَ‏ بِهِ نُوحًا وَ الَّذِى أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَ مَاوَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسىَ‏ وَ عِيسىَ أَنْ­أَقِيمُواْ الدِّينَ وَ لَاتَتَفَرَّقُواْ فِيهِ…»[27] «آيينى را براى شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود و آنچه را بر تو وحى فرستاديم و به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرديم اين بود كه: دين را
برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد!…»

دو. دلیل دیگر مستشرقان بر تأثیرپذیری قرآن از عهدین، دیدارهای پیامبر با برخی مسیحیان و یهودیان از جمله، “بحیرای راهب” و “ورقة بن نوفل” است؛ که در این زمینه تذکر چند نکته لازم است:
1. تمام تلاش این مستشرقان تنها به دو دیدار محدود می­شود؛ دیدار با بحیرای راهب و ورقة بن نوفل، که دیدار با “بحیرا” در سن 9 یا 12 سالگی گزارش شده که امکان انتقال این همه معارف در زمانی کوتاه، به کودکی حداکثر 12 ساله امکان ندارد؛ و دیدار با “ورقه” تنها یک دفعه نقل شده که بعد از بعثت بوده؛ بنابراین ورقه نقشی در پیامبری حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) ندارد.
2. در هیچ یک از این دیدارها پیامبر تنها نبوده است.
3. چرا کسانی که پیامبری را به حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) آموختند، خود ادعای نبوت نکردند، تا خودشان به جایگاهی برسند؟

4. اگر چنین ملاقات­های علمی و مهمی وجود داشته، چرا دشمنان اسلام در صدر اسلام آن را مطرح نکردند؟
و چندین علامت سوال دیگر که در زمینه­ی این ادعای ساختگی وجود دارد.[28]  

نویسنده:  روح‌الله رضائی

 

پی نوشت:

[1]. ابن­منظور، محمدبن­مكرم‏؛ لسان العرب‏، بیروت‏، دار صادر، 1414ق‏، چاپ سوم، ج‏3، ص311.
[2]. فراهیدى، خلیل­بن­احمد؛ كتاب العین‏، قم‏، هجرت‏، 1410ق،‏ چاپ دوم، ج‏1، ص102.
[3]. مصطفوى، حسن‏؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم‏، تهران‏، بنگاه ترجمه و نشر كتاب‏، 1360ش، ج‏8، ص246.
[4]. Tanakh
[5]. توفیقی، حسین؛ آشنایی با ادیان بزرگ، تهران، سمت، 1385ش، چاپ هشتم، ص97.
[6]. پیشین، ص159.
[7]. زنجانی، مسعود؛ مقاله­ی کتاب مقدس چیست؟ 20/12/ 1388 http://www.bashgah.net
[8]. نجم/3و4. 
[9]. معرفت، محمدهادی؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، موسسه فرهنگی تمهید، 1386ش، چاپ اول، ج7، ص30.
[10]. اعظم­شاهد، رئیس؛ اعجاز قرآن از دیدگاه مستشرقان، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1386ش، چاپ اول، ص145.
[11]. زمانی، محمدحسین؛ شرق­شناسی و اسلام­شناسی غربیان، قم، بوستان کتاب، 1385ش، چاپ اول، ص51.
[12]. اعظم شاهد، رئیس؛ پیشین، ص155.
[13]. زمانی، محمدحسین؛ مستشرقان و قرآن، قم، بوستان کتاب، 1385ش، چاپ اول، ص142.
[14]. Carl Brockelmann ر. ک. بروکلمان، کارل؛ تاریخ الشعوب الاسلامیه، ترجمه: نبیه امین و منیر بعلبکی، بیروت، 1984م، ص34.
[15].  Ignaz Goldziherر. ک. گلدزیهر، اگناس؛ العقیده و الشریعه فی الاسلام، مترجم: یوسف موسی؛ مصر، دارالحدیثه، چاپ دوم، ص20.
[16].  William Montgomery Wattر. ک. زمانی، محمدحسین؛ مستشرقان و قرآن، پیشین، ص144.
[17]. بروکلمان، کارل؛ پیشین، ص39.
[18]. بروکلمان، کارل؛ پیشین، ص71.
[19]. معرفت، محمدهادی؛ پیشین، ج7، ص26 – 27.
[20]. المطعنی، عبدالعظیم؛ الاسلام فی مواجهة الاستشراق العالمی، المنصوره، دارالوفاء، چاپ دوم، 1992م، ص240-241.
[21]. سفر پیدایش، باب32، آیه3- 24.
[22]. سفر پیدایش، باب 19، آیه30- 38.
[23]. معرفت، محمد هادی؛ پیشین، ج7، ص72.
[24]. طباطبايى(علامه)، سيدمحمدحسين؛ الميزان فى تفسيرالقرآن، قم‏، جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، ‏1417ق،‏ چاپ پنجم، ج‏4، ص389.
[25]. نساء/59، مائده/92، نور/54، محمد/33 و تغابن/12.
[26] . معرفت، محمدهادی؛ پیشین، ج7، ص27- 28.
[27]. شوری/13.
[28]. زمانی، محمدحسین؛ مستشرقان و قرآن، پیشین، ص148.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد