كلمه »هيات» در لغت به معناي «صورت، شكل، حالت هر چيز» آمده است.[1] و منظور از هيات هاي عزاداري، نوعي تشكل مذهبي، بر محور عزاداري براي سيد الشهداء و ائمه ـ عليهم السّلام ـ است. «مجموعه هايي از مردم هر محله، در شهرها يا روستاها، كه براي سوگواري و روضه خواني براي امام حسين ـ عليه السّلام ـ بويژه در ايام عاشورا تشكيل مي يابد».[2]پيدايش عزاداري رسمي و علني بر امام حسين ـ عليه السّلام ـ از زمان آل بويه شكل گرفته است. آل بويه شيعه اثني عشري بودند و خلفاي عباسي كه بغداد مقر آنان بود، سني مذهب بودند. اوج قدرت آل بويه در زمان معزالدوله بود در حالي كه در اين زمان خلفاي عباسي در ضعف كامل به سر مي بردند. «معزالدوله در سال 352 هـ . ق دستور داد كه مردم در روز عاشورا گرد يكديگر برآيند و اظهار حزن (و عزاداري نسبت به امام حسين ـ عليه السّلام ـ ) كنند. در اين روز بازارها بسته شد، خريد و فروش موقوف گرديد، قصابان گوسفند ذبح نكردند، هريسه پزها، هريسه (حليم يا آبگوشت) نپختند، مردم آب ننوشيدند، در بازارها خيمه برپا كردند و بر آنها پلاس آويختند، زنان بر سر و روي خود مي زدند و بر حسين ـ عليه السّلام ـ ندبه مي كردند، در اين روز نوحه گري و ماتم به پا گرديد…. »[3] اين مراسم و عزاداري در زمان آل بويه فقط روز عاشورا بوده و تا انقراض اين سلسله هر سال، تكرار مي شده است. در زمان صفويان نيز از آنجايي كه مذهب رسمي، شيعه دوازده امامي بوده است، مراسم عزاداري در ماه محرم و روز عاشورا انجام مي گرفته و همراه با قمه زني بوده است.
تاورنير، سياح و سفرنامه نويس اروپايي در حضور شاه سليمان ناظر مراسم سوگواري ماه محرم بوده و مي نويسد: «شاه سليمان در ساعت 7 صبح در وسط تالار جلوس كرده و بزرگان همه بر پا ايستاده بودند. مسئوليت برپايي نظم به بيگلر بيگي سپرده شده بود… بعد از آن بيگلر بيگي شروع به داخل كردن دسته ها كرد. هر دسته عماري داشت كه هشت تا ده نفر آن را حمل مي كردند و در هر عماري تابوتي گذارده و روي آنرا با پارچه زري پوشانده بودند… »[4]اولئاريوس هم شاهد عزاداري مردم در شهر اردبيل بوده است، وي مي نويسد: «مراسم در ميدان بزرگ شهر انجام مي گرفت… اردبيل پنج خيابان اصلي بزرگ دارد و هر يك از آنها مختص به صنف معيني است. اين اصناف هر كدام دسته ويژه ي جداگانه اي تشكيل داده اند و براي خود مداحان جداگانه اي دارند. صنفي كه بهترين سروده و نوحه را ارائه دهد، مشهور مي شود. اين گروه ها به مدت دو ساعت يكي پس از ديگري به نوبت عزاداري مي كنند… »[5]ايل زند نيز به تقليد از پادشاهان صفوي، در ايام محرم به برگزاري مراسم عزاداري مي پرداختند.[6] امّا در زمان قاجاريه به خصوص در عهد ناصر الدين شاه ما شاهد برپايي عزاداري چشمگير هستيم. به نحوي كه مراسم ديگر منحصر به روز عاشورا نبوده بلكه به دهه ي اول محرم و به ايام سوگواري هاي ائمه ـ عليهم السّلام ـ مانند19 تا 23 رمضان و 28 صفر نيز گسترش يافته بود. خود ناصر الدين شاه در دهه ي اول محرم در تكيه دولت حضور پيدا مي كرد و سالانه مبلغ پنجاه هزار تومان براي برگزاري مراسم سوگواري امام حسين ـ عليه السّلام ـ خرج مي شد.
گزارش هاي نظميه ي تهران از محلات مختلف در سال هاي 1303 تا 1305 خبر از برپايي مراسم عزاداري مي دهد. از بررسي گزارش هاي مربوطه به روز هفتم محرم 1304 بر مي آيد كه 48 مجلس روضه و در روز تاسوعاي همان سال 53 مجلس برگزار شده است. گذشته از دو ماهِ محرم و صفر، چنان كه گزارش هاي نظميه گواهي مي دهند مجالس روضه خواني در ديگر ماه هاي سال نيز برگزار مي شد. شنيده شده است كه رسم روضه هاي هفتگي و ماهانه را ملا آقا دربندي بنياد نهاده.[7] در دوره ي پهلوي ابتدا رضا شاه براي تثبيت حكومت خود و جلب توجه مردم، به برگزاري مجلس روضه خواني اقدام مي كرد و حتي هنگام عزاداري گِل بر سر خود مي ماليد.[8] امّا بعد از گذشت چند سال، او از برگزاري مجالس و مراسم عزاداري به كلي جلوگيري كرد و به شدت با برگزاري آنها مخالفت و مبارزه نمود. او روضه خوانها را زنداني و اذيت و اهانت مي كرد و صاحب خانه را به جرم روضه خواني دستگير و زنداني مي نمود. در اين اوضاع و احوال بود كه روضه خواني و عزاداري مخفيانه در خانه ها برگزار شد، هر چند منع عزاداري با مخالفت شديد و مبارزه مردم روبرو شد، ولي كم كم روضه خواني و عزاداري بطور پنهاني به خانه ها كشيده و پايه و بنيان هيئت ها بناگذاري شد.
در زمان محمد رضا شاه، عزاداري آزاد ولي بسيار محدود شده و خروج دسته جات را منحصر به سه روز تاسوعا و عاشورا و يازدهم محرم نمودند و آن هم به خاطر استفاده از اين فرصت براي تبليغات سوء عليه عزاداري امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود تا مراسم مذهبي و سنت هاي موروثي آباء و اجدادي ما را از بين ببرد و يا به شكل ديگري تغيير بدهد.
منع عزاداري توسط رضا و محمد رضا شاه باعث ايجاد تشكل هاي مردمي و دسته جمعي به صورت هيئت هاي مذهبي گرديد. تا اينكه در دوران انقلاب اسلامي به اوج خود رسيد. به موجب آماري كه از سازمان تبليغات اسلامي تهران و غيره بدست آمده، تعداد دسته جات و هيئت هاي حسيني تهران تا سال 1376 شمسي به چهار هزار و پانصد هئيت رسيده و با دسته جات اطراف تهران كه مجموع دسته جات استان بود به حدود هشت هزار هيئت مي رسيد.[9] در اين هيئت ها علاوه بر مجالس روضه خواني هفتگي و ماهيانه و دهگي، مجالس دعاي كميل و ندبه و سمات و زيارت عاشورا برگزار مي گردد. نكته قابل ملاحظه درباره ي اسماء هيئت ها اين است كه هر هيئتي نام خاص و پرچم و علامت ويژه انتخاب مي كند. محدثي در كتاب خود راجع به تاريخ اين گونه هيئت ها مي نويسد:
«هيئت كه نوعي سوگواري گروهي است، در قديم هم رايج بوده و شيعيان به صورت جمعي نوحه خوان و با تشكيلات به زيارت قبر حسين ـ عليه السّلام ـ مي رفتند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ به فائد حنّاط كه خبر اين گونه زيارت هاي جمعي را باز مي گفت، فرمود: هر كس قبر حسين ـ عليه السّلام ـ را زيارت كند، در حالي كه به حق او آشنا باشد خداوند گناهان گذشته و آينده او را مي آمرزد».[10]از قديمي ترين هيات هاي موجود در تهران مي توان به موارد ذيل اشاره كرد:
1. هيئت محبان حسين كه در سال 1363 هـ . ق تاسيس شد. از علماي شركت كننده در اين هيئت مي توان از آيت الله حاج ميرزا ابوالقاسم تنكابني و محمد رضا تنكابني، آيت الله خوانساري، واعظ محترم سلطان الواعظين شيرازي و… نام برد.
2. هيئت احمدي كه در سال 1365 هـ . ق تاسيس شد.
3. هيئت كربلائيهاي تهران كه در 1348 هـ . ش تاسيس گرديد. اين هيئت بسيار گسترده و وسيع بوده و شعبه هاي متعددي در نقاط مختلف تهران پيدا كرد.
4. هيئت كربلائيهاي مقيم قزوين در تهران به سال 1352 هـ . ش تاسيس گرديد.[11]پس هيات هاي عزاداري كه ما امروزه شاهد آن هستيم، ابتدا در مفهوم و معنا گسترده و عام بود و به تدريج اين تشكل خاص و منظم به صورت «هيأت» شكل گرفت. در زمان آل بويه عزاداري به صورت علني براي اولين بار صورت گرفت و در زمان صفويه نيز ادامه يافت و در دوره ي قاجاريه به اوج و گستردگي خود رسيد به طوري كه علاوه بر روز عاشورا، دهه ي محرم و ماه صفر و حتي تشكيل مجالس روضه ي هفتگي و ماهيانه شكل پيدا كرد. در دوره ي پهلوي با ممانعت حكومت، عزاداري هاي به صورت منظم و هيئت هايي در خانه ها به صورت مخفيانه تشكيل يافت تا اينكه در دوره ي انقلاب اسلامي اين هيئت هاي خانگي، رسمي و آشكارا به ارائه ي برنامه هاي مختلف پرداختند و هر هيئتي بنام يكي از شهداي كربلا و ائمه ـ عليهم السّلام ـ شروع به فعاليت كرد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ايران و تشيع، نويسنده:دكتر دادخواه.
2. تاريخچه ي عزاداري حسيني، نويسنده:شهرستاني.
پي نوشت ها:
[1] . دهخدا، علي اكبر، لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، 1258، 1334 ش، ج 49، ص 351.
[2] . محدثي، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ سوم، چ دانش، 76، ص 472.
[3] . فقيهي، علي اصغر، آل بويه، چاپخانه ديبا، چاپ سوم، 67، ص 459.
[4] . نوايي، عبدالحسين و غفاري فرد، عباسقلي، تاريخ تحولات سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي ايران در دوران صفويه، تهران، سمت، چ اول، 81، ص383.
[5] . نوايي، عبدالحسين، و… همان، ص 384.
[6] . شعباني، رضا، تاريخ تحولات سياسي، اجتماعي ايران در دوره هاي افشاريه و زنديه، تهران، سمت، چاپ چهارم، 81، ص 155.
[7] . منظور الاجداد، سيد محمد حسين، بزرگداشت حماسه يحسيني در تهران، عصر ناصري، فصلنامه ي تاريخ اسلام، سال دوم. شماره ي يكم، بهار 80، قم، موسسه ي باقر العلوم، ص 168.
[8] . جمعي از نويسندگان. انقلاب اسلامي و چرايي و چگونگي رخ داد آن، دفتر نشر معارف، نهاد رهبري در دانشگاه ها، 81، چاپ 23. ص 53.
[9] . كاشاني، سيد حسين معتمدي، عزاداري سنتي شيعيان در بيوت علما و حوزه هاي علميه و كشورهاي جهان، قم، ناشر مولف، چاپ اعتمادي ، چاپ اول، 79، ج2، ص229.
[10] . محدثي، جواد، همان.
[11] . كاشاني، همان، ج دوم، ص 234.