خانه » همه » مذهبی » تاریخچه زندان -آزار و شکنجه -شکنجه در عصر پیامبر(ص)

تاریخچه زندان -آزار و شکنجه -شکنجه در عصر پیامبر(ص)

یکی از بزرگ ترین اهداف تشکیل حکومت اسلامی از سوی پیامبر اکرم(ص) و امام علی(ع) مبارزه با ظلم، فساد, طغیان, تبعیض و بی عدالتی و نیز احقاق حقوق مردم و حاکمیت اسلام اصیل در جامعه اسلامی بود.
بدین لحاظ قانون محوری در صدر برنامه های آن بزرگواران قرار داشت.
اما در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شکنجه و آزار جسمی و روحی مخالفان جایی نداشت. پیامبر اکرم و ائمه اطهار تنها از طریق احکام الهی با مخالفان خود برخورد می کردند به طور مثال کسانی که مرتکب خطا یا جنایتی می شدند به نسبت جرم و جنایتشان به زندان و قصاص یا پرداخت دیه یا حد خوردن یا تعزیز و… مجازات می شدند و خارج از حدود الهی با آنان برخورد نمی شد.
حتی اگر هم موردی پیدا می شد که از یاران آنان کسی برای اجرای احکام خدا از حدود الهی تجاوز می کرد آنان در صدد جبران بر آمده و با راضی کردن متضرر سعی در احقاق حقوق بندگان خدا را داشتند.
به طور مثال نقل شده هنگامی که خالد بن ولید از سوی پیامبر برای ماموریتی به طرف قبیله بنی­جذیمه فرستاد خالد آن‌ها را به اسلام فرا خواند. آنان پذیرفتند ولی خالد که انسان قصی القلب و شکاکی بود اسلام آنان را نپذیرفت و دست به کشتار و اسارت آنان زد. پیامبراکرم پس از آگاهی از این امر به شدت ناراحت شده و دست به دعا برداشت که خدایا من از آنچه خالد کرد، به نزد تو بیزاری می جویم و این عمل را دو بار تکرار کرد(تاریخ طبری ، ج 3، ص 67)
سپس علی بن ابی طالب (علیه السلام) را فرا خواند و فرمود: یَا عَلِی أُخْرُجْ إلِی هَؤلَاءِ الْقَوْمِ فَانْظُرْ فِی أَمْرِهِمْ ؛ وَاجْعَلْ أَمْرَ الْجَاهِلِیۀِ تَحْتَ قَدَمَیْکَ ؛ای علی به سوی این قوم برو و بر امورشان نظارت کن و این کار جاهلانه را زیر پاهایت بگذار و سپس در اختیار امیرالمومنین علی علیه السلام مالی قرار داد و فرمود: برو به کار آنها رسیدگی کن و رضایتتشان را فراهم آور. علی علیه السلام بعد از انجام مأموریت برگشت. رسول خدا )صلی الله علیه و آله( فرمود: ازآنچه انجام دادی گزارش بده. امیر المومنین عرض کرد: یا رسول الله هر خونی را دیه دادم، هر جنین که سقط شده بود بنده یا کنیزی دادم و هر مالی تلف شده بود عوض دادم؛ مبلغی زیاد آمد که در عوض کاسه­ی سگ­ها و ریسمان گله­بانان که از بین رفته بودند دادم؛ باز هم زیاد ماند به جبران ترس زنان و هراس کودکان آن‌ها دادم؛ باز هم چیزی مانده بود مبلغی دادم عوض شود به آنچه نمی‌دانند بعدها اگر دانستند ناراحت نباشند. قسمت زیادی آخرین را دادم از تو راضی شوند(تاریخ الخمیس،ج2، ص 97؛ تاریخ الکامل،ج2، ص173) بدین شکل پیامبر اکرم در پی انجام حقوق الهی بود.
به هر حال در منابع تاریخی از جایی به نام زندان در دوران پیامبر اکرم گزارش نشده است و تنها نقل شده که اسیران جنگی را در نزدیکی مسجد النبی نگه داری می کردند تا با دادن فدیه یا مانند آن آزاد شوند.
امیر المومنین نیز هر چند به شدت با هر گونه اخلال مقابله می کرد اما شکنجه و رفتارهای شبیه به آن جایی در سیره حکومتی آنحضرت نداشت. بلکه حضرت با آنان بر طبق موازین شرعی و با عدالت تمام برخورد می کرد، در اینجا خوب است که در باره زندانهای زمان حضرت مطالبی جالب و درس آموز را خدمتتان عرض کنیم:
1- بنای زندان
در منابع مختلف حدیث و تاریخ، ثبت شده است که امیر المؤمنین برای اولین بار، ساختمانی به عنوان زندان بنا کرد. سیوطی گفته است که پیش از آن، خلفا، زندانیان را در چاه، حبس می‌کردند، مقصود از چاه، زیر زمین‌های تاریک و وحشتناک با ورودی‌های بسیار تنگ و باریک بوده است.(التراتیب الاداریه، ج۱، ص۲۹۷)، با این حساب، ساختن زندان را یکی از اقدامات افتخارآفرین حضرت باید دانست که در شیوه‌ی در بند نگهداشتن محکومین، تحولی به وجود آورده و زجر و شکنجه حبس در سیاه چال را از بین برد.
۲ـ بندهای زندان
در زندان امیر المؤمنین، گروه‌های مختلفی از مجرمان، حبس بودند، اهمّ این موارد عبارتند از:
۱ـ اشرار، اراذل و اوباش هر محل: کان علی(ع) اذا کافی القبیلة او القوم الرجل الاعر حبسه(ابی یوسف، الخراج، ص۱۵۰)
۲ـ اختلاس و دزدی: ان امیرالمؤمنین اتی برجل اختلس درة من اذن جاریة فقال: هذه الدغارة المعلنه، فضربه و حبسه(کافی، ج۷، ص۲۶۶)
۳ـ خیانت در اموال مردم: کان علی(ع) لا یحبس فی السجن الاثلاثة: الغاصب، و من اکل مال الیتیم ظلماً و من أتمن علی امانة فذهب بها.(رسائل، ج۱۸، ص۱۸۱)
۴ـ عالمان فاسق و پزشکان بی‌سواد و ورشکستگان: قال علی(ع) یجب علی الامام ان یحبس الفساق من العلماء، و الجهال من الاطباء و المفالیس من الاکیراء(من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۰)
۵ـ گواهی به دروغ: انه(ع) کان اذا اخذ شاهد زور،… طیف به ثم حبسه ایاماً ثم یخلّی سبیله(وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۲۴۴)
۶ـ امتناع از ادای حقوق همسر: قال علی(ع): یجبر الرجل علی النفقة علی امرأته فان لم یفعل حبس(مستدرک، ج۱۵، ص۱۵۷)
۷ـ زنان مرتد: انّ علیاً(ع) قال: اذا ارتدت المرأة عن الاسلام لم قتل ولکن تحبس دائماً(من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۹۰)
۸ـ کارگزاران خائن:
ـ ابن هرمه که در اهواز، ناظر بازار بود.(نهج السعادة، ج۴، ص۳۴)
ـ منذربن جارود، کارگزار در فارس و اختلاس از بیت المال.(ابن ابی الحدید، ج۱۸، ص۵۴)
ـ زید بن حجیه، فرماندار و دزدی از بیت المال.(ابن ابی الحدید، ج۴، ص۸۳)
ـ مصقلة بن هبیره، فرماندار محلی در فارس و سوءاستفاده.(همان، ص۱۴۵)
ـ مسیب، فرماندار نظامی نالایق.(نهج السعاده، ج۲، ص۵۷۷)
۹ـ دستیاران قاتل: مثل کسی که دیگری را نگهدارد تا قاتل او را به قتل برساند.(کافی،ج۷، ص۲۸۷)
۱۰ـ اسیرانی که در شورش‌های مسلحانه‌ی اهل بغی دستگیر می‌شوند.(مستدرک،ج۱۱، ص۵۷)
علاوه براین موارد، موارد نادر دیگری هم دیده می‌شود که حضرت دستور حبس داده اند، مثلاً نجاشی شاعر که در ماه رمضان شرب خمر کرده بوده، یک شب در زندان بود(کافی، ج۷، ص ۲۱۶) و یا زنی که با اصرار و اقرار خود به زنای محصنه،چون حامله بود تا وضع حمل و اجرای حد، زندانی گردید.(فقیه، ج۴، ص۲۰) در ایلاء هم شوهری که قسم می‌خورد از همسر خود کناره‌گیری کند، اگر حاضر به طلاق و یا برگشت به زندگی نباشد، زندانی می‌شود تا طلاق دهد.(کافی، ج۶، ص۱۳۳)
۳ـ حقوق زندانیان
حضرت دستور می‌داد که با تعهد اولیاء زندانیان، آن‌ها را روزهای جمعه آزاد کنند تا در مراسم نماز جمعه حاضر شوند.(جامع احادیث الشیعه، ج۶، ص۶۸) حضرت در نامه به رفاعه درباره‌ی ابن هرمه که زندانی بود، نوشتند که هر کس برای او خوردنی یا پوشیدنی یا لوازم دیگر می‌آورد، در اختیار او بگذار(دعائم الاسلام، ج۲، ص۵۳۲)، حبس‌های موقّت بیش از یک هفته به طول نمی‌انجامید و در پایان هفته، اگر فردی استحقاق اجرای حد داشت، حد درباره‌ی او اجرا می‌شد، و الا آزاد می‌شد (مستدرک، ج۱۸، ص۳۶)زندانیان، بر حسب شرایط خاص خود، از امکانات رفاهی وبهداشتی و درمانی برخوردار بودند، مثلاً یک سیاه حبشی در مدینه با مشک به مردم آب می‌داد، ولی انگشتان یک دستش قطع شده بود، فردی از او پرسید؛ چه شده؟ وی پاسخ داد: قطعنی خیر الناس، دستم را بهترین خلق خدا، قطع کرده است، ۸ نفری بودیم که دزدی کردیم ودر نزد حضرت اقرار کردیم، حضرت پرسید: آیا می‌دانستید که دزدی حرام است؟ گفتیم: آری، حضرت دستور داد که دستمان را قطع کنند، ولی بعد از آن ما را در خانه‌ای نگه‌داری کردند و با روغن حیوانی و عسل، از ما پذیرائی کردند تا زخم دستمان بهبود پیدا کرد، و سپس با احترام ما را آزاد کردند و لباس مناسبی به ما هدیه دادند. سپس امام به ما فرمود: ان تتوبوا و تصلحوا فهو خیر لکم یلحقکم‌الله بأیدیکم الی الجنة و ان لاتفعلوا یلحقکم‌الله بأیدیکم فی النار(کافی، ج۷، ص۲۶۴) نمونه دیگر خوش رفتاری با زندانیان، سفارشات حضرت درباره‌ی ابن ملجم مرادی است.
۴ـ زندانی متهمّان
یکی از تفاوت‌های زندان امیر المؤمنین با زندان‌های دیگر این است که در این زندان” مجرمان”، کیفر و عقوبت خود را تحمّل می‌کنند، یعنی کسانی که جرمشان به اثبات رسیده است، ولی حضرت اجازه‌ی زندانی کردن “افراد متهم” را نمی‌داد. تنها استثنائی که در این باره وجود داشت، فردی است که متهم به جنایت آدم کشی و قتل باشد، که او را تا روشن شدن مسأله، حبس می‌کنند، دستور حضرت این بود که: لاحبس فی تهمة الّا فی دم(مستدرک، ج۱۷، ص۴۰۳) و چون زندانی بودن نوعی کیفر و مجازات است لذا تا جرمی به اثبات نرسیده باشد، نمی‌توان کسی را مجازات کرد، تعبیر فقها، مانند شیخ طوسی این است: ان الحبس عذاب.(مبسوط، ج۸، ص91)
۵ـ زندانیان سیاسی
در دولت علوی، زندانی سیاسی، دیده نمی‌شود، این بدان معنا نیست که در حکومت حضرت، کسی مرتکب جرم سیاسی علیه حکومت نمی‌شد، بلکه به عکس، در آن دوره به دلیل فتنه خوارج، شورش طلحه و زبیر، و شرارت‌های معاویه، اوضاع جامعه از نظر سیاسی بسیار ملتهب بود، به خصوص که چون خوارج و اصحاب جمل، از میان یاران حضرت انشعاب پیدا کردند و با تبلیغات گمراه‌کننده‌ی ضدِ حضرت، عضو گیری می‌کردند، ارتکاب جرائم علیه حکومت فراوان اتفاق می‌افتاد، این گروه‌ها، پس از شورش مسلحانه، با مقابله‌ی حضرت و جنگ رو به رو شدند، ولی قبل از آن، زندانی نداشتند در حالی که برخی از آن‌ها به حضرت دشنام می‌دادند، برخی دیگر به نشر اکاذیب و تشویش اذهان می‌پرداختند، برخی هم تجمعات علیه حکومت تشکیل می‌دادند و….
شگفت آور است که در آن شرائط حادّ امنیتی و سیاسی، حتی نام “چند نفر” که زندانی شده باشند، دیده نمی‌شود! در حالی که مخالفان، افراد سرشناسی بودند و حبس آن‌ها در تاریخ ثبت می‌شد، و شگفت آورتر آنکه در همان اوضاع، افراد متعددی از مسئولان دولتی به دلیل تخلفات خود، در زندان بودند!
کثیر حضرمی، می‌گوید در مسجد کوفه، گروهی علیه امیرالمؤمنین صحبت می‌کردند و یکی از آن‌ها قسم خورد که حضرت را خواهد کشت، من او را گرفتم وخدمت حضرت آوردم، حضرت فرمود: آزادش کن! توقع‌داری که قبل از اقدام به قتل، او را بکشم! گفتم: به شما اهانت می‌کرد! فرمود: تو هم به او اهانت کن یا رهایش کن. (مبسوط سرخسی، ج۱۰، ص125)
حکومت‌ها معمولاً، مخالفان را پیش از اقدام علیه حکومت دستگیر می‌کنند، تا فرصت اقدامات ضد حکومتی را از آنان بگیرند، ولی امیرالمؤمنین شیوه‌ی دیگری داشت، مثلاً خرّیت بن راشد، سر به عصیان برداشت و خروج کرد، برخی اصحاب اصرار داشتند که حضرت او را دستگیر کند و حتی در این باره به حضرت اعتراض کردند، ولی پاسخ حضرت این بود که تا جنایتی اتفاق نیفتاده نمی‌توان کسی را زندانی کرد، و الّا باید زندان را از متهمان پر کنیم: انا لو فعلنا هذا لکل من نتهمّه من الناس ملأنا السجون منهم (الغارات، ج۱، ص۳۳۵) سیره‌ی امیرالمؤمنین چنان بود که در جریان جنگ جمل، اسیران را به پشت میدان جنگ فرستاد و آن‌ها را که دست به شورش مسلحانه زده بودند، زندانی کرد، ولی با پایان جنگ، آن‌ها را آزاد کرد، لذا فقها درباره‌ی همین مجرمان هم فتوی داده‌اند که زندانی شدن آن‌ها در مدّت جنگ و برای آن است که به دشمن نپیوندند، ولی پس از آن آزاد می‌شوند.(شهید، الدروس، ج۲، ص43)
۶ـ شکنجه برای گرفتن اعتراف
در زندان امیرالمؤمنین، شکنجه وجود نداشت به این معنی که زندانی برای اقرار کردن تحت فشار قرار نمی‌گرفت و حضرت دستور داده بود اگر کوچک‌ترین تهدیدی نسبت به افراد زندانی وجود داشته باشد، اعترافات آن‌ها قابل استناد نبوده، و نمی‌توان آن‌ها را مجازات کرد، دستور حضرت چنین بود “من أقرّ عند تجرید او تخویف او حبس او تهدیدفلا حد علیه”(کافی، ج۷، ص۲۶۰) در فرمانی حضرت اقرار در ۴ مورد را بی‌اثر شمردند: “اقرار کسی که لباس از تنش برون می‌آورند و به او اهانت می‌کنند، اقرار کسی که در حال ترساندن اعتراف می‌کند، اقرار کسی که در زندان محبوس است، اقرار کسی که تهدید شده است”. دستور دیگری نیز از حضرت وجود دارد که فرمودند اگر فرد متهم به سرقت در اثر ترساندن از کتک، ویا در بند کشیده شدن و یا زندانی کردن، و یا شدت عمل، اقرار کند، دستش قطع نمی‌شود، مگر آنکه بدون زور و فشار اقرار کند. (الوافی، ج۱۵، ص412)
آری وقتی که آفتاب کرامت بر دولتی بتابد تاریکخانه‌های آن را هم روشن می‌کند و تا تاریکخانه روشن نشده، یعنی کرامت از ظاهر حکومت عبور نکرده است و این است همان دولت کریمه اهل بیت که نمونه کامل آن در دوران ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف محقق خواهد شد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد