خانه » همه » مذهبی » تاریخ انقلاب اسلامی-تبعید امام خمینی(ره)

تاریخ انقلاب اسلامی-تبعید امام خمینی(ره)

مردم با دریافت خبر تبعید غیر قانونى امام خمینى، دست به اعتصاب و تظاهرات زدند.در تهران، قم و بسیارى از شهرستان ها، بازارها تعطیل گردید.در قم، مشهد، تهران و برخى از شهرستان ها درس هاى حوزه هاى علمیه و نمازهاى جماعت به عنوان اعتراض به مدت 15 الى 30 روز تعطیل شد.علماى ایران و نجف هم با صدور تلگراف و اعلامیه، ضمن تقبیح تبعید امام خمینى، پشتیبانى خود را از اهداف ایشان اعلام داشته راه و شیوه او را ستودند.آیت الله نجفى مرعشى، سید هادى میلانى، سید محمد رضا گلپایگانى، سید ابو القاسم خوئى، سید حسن قمى، سید على بهبهانى و…از جمله عالمانى بودند که با مخابره تلگراف و ارسال نامه به این اقدام دولت اعتراض کردند.در قسمتى از اعلامیه اول و تند آیت الله نجفى مرعشى آمده بود: هیات حاکمه بداند که جرم بسیار مرتکب شده و تاریخ جهان این جنایت را هرگز فراموش نخواهد کرد…آیا ننگ نیست که اجانب مصون باشند و آیت الله خمینى را به بیگانگان بسپارند؟على دوانى، نهضت روحانیون ایران، ج 4، صص 29- 27.
در سطوح پایین تر حوزه نیز، برخى از روحانیون ضمن محکوم کردن تبعید امام، دست به افشاگرى علیه رژیم زدند، بسیارى از آنان دستگیر، محاکمه و به زندان هاى متفاوتى محکوم گشتندز جمله مى توان به سید هادى خسرو شاهى، على اکبر ناطق نورى، فضل الله محلاتى، طاهرى اصفهانى و ربانى املشى اشاره کرد. (ر.ک: همان، ج 5، ص 96)
رژیم شاه محل دقیق تبعید امام در ترکیه را مخفى نگاه مى داشت.اما بر اثر فشار افکار عمومى، دولت حسنعلى منصور ناگزیر شد به خواسته علما گردن نهد و با اعزام نمایندگان مراجع تقلید به ترکیه و استفسار از حال رهبر انقلاب موافقت نماید.به عنوان مثال، سید فضل الله خوانسارى – داماد آیت الله خوانسارى، در 30 آذر 1343 در استامبول با امام ملاقات کرد.
از سوى دیگر امام خمینى به وسیله نامه و پیغام هاى شفاهى به دوستان و منسوبان خود تاکید کرده بود که «راضى نیستم کسى براى آزادى من نزد دستگاه جبار وساطت کند» .همان، ج 5، صفحات 78 و 154.
2.کم تر از سه ماه پس از تبعید حضرت امام، حسنعلى منصور به اتهام به تصویب رساندن لایحه کاپیتولاسیون، با فتواى آیت الله میلانى توسط محمد بخارایى – یکى از اعضاى هیات هاى مؤتلفه اسلامى – ترور شد و به قتل رسید.سه ماه بعد از آن نیز شاه توسط رضا شمس آبادى – یکى از محافظان کاخ مرمر که از هواداران امام بود – حدیث انقلاب، ص 236. ترور شد، اما جان سالم به در برد.شش ماه بعد از این واقعه، حزب ملل اسلامى که جمعیتى مخفى و مسلح بود و قصد براندازى رژیم و ایجاد حکومت اسلامى را داشت در ارتفاعات شمال تهران توسط نیروهاى امنیتى و انتظامى رژیم کشف و متلاشى شد. 5.این حرکت هاى سیاسى – نظامى از آن جا ناشى مى شد که همه سازمان هاى سیاسى اسلامى در تحلیل و تبیین واقعه 15 خرداد، دلایل ناکامى آن را عدم سازماندهى توده هاى انقلابى و غیر مسلح بودن آن ها مى دانستند.از این رو گروه هاى اسلامى و حتى غیر اسلامى که از آن زمان به بعد در کشور به وجود آمدند، وجود «تشکیلات » ، «توسل به سلاح » و «پنهان کارى » را سه رکن مهم مبارزه تلقى کرده و بدان باور داشتند. (همان، ص 237) .
این حرکت هاى سیاسى – نظامى از آن جا ناشى مى شد که همه سازمان هاى سیاسى اسلامى در تحلیل و تبیین واقعه 15 خرداد، دلایل ناکامى آن را عدم سازماندهى توده هاى انقلابى و غیر مسلح بودن آن ها مى دانستند.از این رو گروه هاى اسلامى و حتى غیر اسلامى که از آن زمان به بعد در کشور به وجود آمدند، وجود «تشکیلات » ، «توسل به سلاح » و «پنهان کارى » را سه رکن مهم مبارزه تلقى کرده و بدان باور داشتند. (همان، ص 237) .
3.پس از گذشت یازده ماه از اقامت امام خمینى در ترکیه، ساواک مجبور شد بر اثر فشار افکار عمومى، ایشان را به عراق منتقل نماید.رژیم شاه که در خصوص انتقال امام به نجف اشرف با دولت عراق به مذاکره نشسته بود، شرط کرده بود که آن دولت از امام استقبال رسمى نکند و تبلیغاتى نیز به انجام نرساند.در مقابل، دولت ایران نیز متعهد شده بود امام را به عنوان تبعیدى به عراق نفرستد و دخالتى در مدت اقامت ایشان نکند.مدنى، پیشین ج 2، ص 124.
تحلیل ساواک از انتقال امام به نجف اشرف این بود که فضاى غیر سیاسى و راکد حوزه علمیه نجف از یک سو و وجود مراجع سر شناس در آن از سوى دیگر، موجب انزوا و افول تدریجى روحیه انقلابى و سیاسى ایشان شده، اسباب خاموشى اعتراضات داخلى مردم ایران را فراهم سازد.
البته شرایط غیر سیاسى نجف، دشوارى هایى براى امام فراهم ساخت و تا مدتى او را در عمل از ادامه فعالیت هاى سیاسى باز داشت.مهم ترین دل مشغولى امام، آغاز دروس حوزه در مسجد شیخ مرتضى انصارى بود که على رغم شایعات و جو سازى هاى عده اى، به تدریج به یکى از محافل علمى قوى در نجف مبدل شد و شاگردان زیادى به دور او گرد آمدند.
در طول اقامت در عراق ارتباط امام با ایران از طریق محافل روحانى، حوزه هاى علمیه، مسافرین و افراد بر جسته انقلابى ایران بود که به گونه هاى مختلف به عراق سفر مى کردند.دانشجویان مسلمان ایرانى مقیم اروپا و امریکا نیز با امام ارتباط بر قرار نموده و در برخى موارد به نجف مسافرت و از نزدیک با ایشان به گفت و گو مى پرداختند.رژیم که نسبت به چنین ارتباطهایى حساس بود، شایع کرد که آیت الله خمینى اشتیاقى به پذیرفتن دانشجویان ندارد.امام خمینى بى درنگ ضمن نامه اى که در پاسخ به یکى از دانشجویان خارج از کشور نگاشت از این نقشه پرده برداشت و آن را تکذیب نمود.متن این نامه در یکى از روزنامه هاى مخالف به چاپ رسید.
امام در نخستین نطقى که به مناسبت آغاز درس – 23 آبان ماه 1344- ایراد کرد ضمن تحلیلى از صدر اسلام تاکید نمود که:
اسلام برنامه زندگى دارد، اسلام برنامه حکومت دارد، اسلام تقریبا 500 سال یا بیش تر حکومت کرده است.با این که احکام اسلام در آن وقت آن طور که باید اجرا نشده است، لکن همان قدر که اجرا شده است ممالک بزرگ و وسیعى را با عزت و شوکت…اداره کرده است.اسلام مثل…مسیحیت [نیست که] جز چند کلمه اخلاقى چیزى ندارد و راجع به تدبیر نظام، سیاست مدن و اداره کشورها برنامه ندارد…اسلام سیاست دارد، برنامه اداره امور مملکت دارد.امام در این نطق، هم چنین استفاده از حربه نفت را به زمامداران کشورهاى اسلامى یادآور شد و نیاز مبرم ابر قدرت ها و دولت هاى مقتدر به نفت و دیگر منابع دولت هاى اسلامى را گوشزد کرد و با تکیه بر این که «نماز و دعا فقط یک باب از احکام اسلام است…مسجد، محل فرمان دهى و اداره امور و بررسى و تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات روز بوده است » تفکرى که اسلام را در عبادت، طهارت و نجاست خلاصه مى کند نادرست خواند. کوثر، مجموعه سخنرانى هاى امام خمینى (ره) همراه با شرح وقایع انقلاب اسلامى، صص 197- 185.
نطق تاریخى امام، بیش از هر چیز، حوزه علمیه نجف را تکان داد و نیز در بسیارى از محافل روشنفکرى و دانشجویى با تحسین و آن دستور داد: «از نقاط ضعف این سخنرانى استفاده و با گذاردن این نوار به وسیله مخالفان خمینى، این بیانات از طرف یک پیشواى دینى تقبیح شود» . روحانى، پیشین، ج 2، ص 799.
اما نه تنها هیچ نقطه ضعفى از سخنرانى به دست نیامد، بلکه متن آن به وسیله یاران امام در تیراژى وسیع انتشار یافت و دانشجویان مسلمان مقیم آمریکا آن را به انگلیسى برگردانده در سطح وسیعى توزیع کردند.
علاوه بر این، امام خمینى به مناسبت هاى مختلف مانند جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل – خرداد ماه 1346- ، برگزارى جشن هاى 2500 ساله شاهنشاهى – مهر ماه 1350- ، رواج تفسیرهاى التقاطى از اسلام و برگزارى جشن مبتذل هنر در شیراز در سال 1356 اطلاعیه هاى متعددى صادر مى کردند که به وسیله برخى از انقلابیان به ایران منتقل و در سطح گسترده اى نشر و توزیع مى شد.امام در قسمتى از اطلاعیه خود ضمن نکوهش رابطه شاه و اسرائیل فرمود: «…کمک به اسرائیل، چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت، حرام و مخالفت با اسلام است.رابطه با اسرائیل و عمال آن، چه رابطه تجارى و چه رابطه سیاسى، حرام و مخالفت با اسلام است و باید مسلمین از استعمال امتعه و اجناس اسرائیل خوددارى کنند» . (کوثر، پیشین، ص 219)
مهم ترین سخنان امام خمینى در نجف اشرف، مجموعه سیزده سخنرانى است که ایشان در فاصله (1/11/1348 تا 20/11/1348) درباره ولایت فقیه ایراد کرده است.این سخنرانى ها در همان روزها به صورت هاى مختلف، گاه کامل و گاه به صورت یک یا چند درس تکثیر و منتشر شده است.سخنرانى ها نخست توسط یاران امام در بیروت به چاپ رسید و پنهانى به ایران فرستاده شد و هم زمان براى استفاده مسلمانان انقلابى به اروپا، امریکا و کشورهاى پاکستان و افغانستان ارسال گردید.این مجموعه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى در سال 1356 در ایران با نام «نامه اى از امام موسوى کاشف الغطاء به ضمیمه جهاد اکبر» چاپ شده است.
امام خمینى در این اثر پس از بیان مستدل ضرورت تشکیل حکومت اسلامى، به سابقه تاریخى انحراف از این اصل که به عصر بنى امیه و بنى عباس باز مى گردد و از آن پس شیوه هاى ضد اسلامى حکومت ها تا دوره معاصر ادامه مى یابد، اشاره نموده، تاکید مى کند که عقل و شرع بر قیام براى تغییر این وضع و ضرورت یک انقلاب سیاسى حکم مى کنند.
امام با توجه به ماهیت سیاسى، اجتماعى و قضایى احکام اسلامى که اجراى آن ها بدون تشکیل حکومت نا ممکن است، از نظر عقلى لزوم حکومت اسلامى را اثبات مى کند و معتقد است حاکم اسلامى باید از دو شرط اساسى علم به احکام خدا و عدالت و درستکارى برخوردار باشد.
هم چنین امام روایات ولایت فقیه را به طور گسترده مورد بررسى فقهى قرار مى دهد، حدود اختیارات فقیه عادل حاکم را بر اساس این روایات تحقیق مى کند و چنین نتیجه مى گیرد:
از آن چه گذشت، – دلایل عقلى و نقلى ولایت فقیه -ر.ک: امام خمینى، کتاب بیع، ج 2، ص 488- 464 و نیز ولایت فقیه، صص 120- 110.
به این نتیجه مى رسیم از سوى معصومان علیهم السلام براى فقیهان ولایت ثابت است در هر آن چه که براى خود آنان ولایت ثابت بوده است. امام خمینى، کتاب بیع، ص 488 و ولایت فقیه، ص 112.
در این نظریه، ولایت فقیه به معناى حاکمیت قانون الهى بر جامعه است، ولى این به معناى عدم مشروعیت قوانین وضع شده از سوى انسان ها نیست.قوانینى که انسان ها وضع مى کنند، باید در جهت مصالح اسلام و مسلمانان بوده، با موازین استنباط شده از وحى الهى منطبق باشند. امام خمینى، کتاب بیع، ص 468.
در حکومت اسلامى، حاکمان تنها باید بر اساس اصول و مبانى اسلامى حکومت کنند.امام خمینى در این باره مى فرماید:
حکومت اسلامى نه استبدادى است نه حکومت مطلقه، بلکه مشروطه است، البته نه مشروطه به معناى متعارف فعلى آن که تصویب قوانین، تابع آراى اشخاص و اکثریت باشد، مشروطه از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه شرط هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم صلى الله علیه و آله معین گشته است. امام خمینى، ولایت فقیه، ص 33.
امام تاکید مى کند که ولایت فقیه فى حد ذاته شان و مقامى نیست، بلکه وسیله اجراى احکام اسلامى مى باشد.
(انقلاب اسلامى و چرایى و چگونگى رخداد آن، ص 88 )

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد