با آنکه اصحاب امام حسین(ع) در شمار برترین یاران امامان معصوم(ع) به شمار میآیند -شاهد آن، کلام حضرتش در شب عاشورا است که فرمودند: «من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خودم نمیشناسم»-[1] اما اطلاعات زیادی در رابطه با زندگی شخصی یا اجتماعی بسیاری از این بزرگان در اختیار نیست. از این جملهاند جناب «أنس بن حارث کاهلی».
در مورد انس بن حارث باید گفت؛ ایشان از طایفه بنى کاهل از بنى اسد بود و از اصحاب پیامبر(ص) به حساب میآمد. گفتهاند وی در جنگ بدر و حنین هم شرکت داشت. او پیر مردى سالخورده و از شیعیان کوفه بود که موقعیتى والا در میان مردم داشت. در حادثه کربلا، وی شبانه خود را به کربلا رساند و در روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید. رجز او در هنگام نبرد چنین بود:
«قَدْ عَلِمَتْ کَاهِلُنَا وَ ذُودَان *** والْخِنْدِفِیُّونُ وَ قَیْسُ غَیْلَانَ *** بأنَّ قَوْمِی آفَةٌ لِلْأَقْرَانِ *** یا قَوْمِ کُونُوا کَأُسُودِ خَفَّان *** و اسْتَقْبِلُوا الْقَوْمَ بِضَرْب الْآن *** آلُ عَلِیٍّ شِیعَةُ الرَّحْمن *** آلُ حَرْبٍ شِیعَةُ الشَّیْطَان»؛[2] قبیله من کاهل و قبیله ذودان و نیز فرزندان خندف و قیس عیلان میدانند که قوم من، آفت و دشمن حریفان خودند. ای قوم من، مانند شیران شجاع باشید و با تیغ گداخته در مقابل دشمن مقاومت کنید. فرزندان علی حزب خدایند و فرزندان حرب (ابوسفیان، معاویه و یزید) حزب شیطانند.
باید به این نکته اشاره کرد که در منابع مختلف، نامهای متفاوتی از انس بن حارث نقل شده است؛ برخی ایشان را «مالک بن انس کاهلی» نامیده، و برخی «مالک بن انس مالکی» نام نهادهاند.[3] همچنین برخی منابع ایشان را «انس بن حارث بن نبیه» نامیده و برخی دیگر او را «حارث بن نبیه» خواندهاند.[4] حتی در کتاب فتوح نام ایشان به صورت مالک بن أنس باهلی آمده است.[5]
سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه، ذیل نام «انس بن حارث» میگوید که شیخ طوسی در کتاب رجال خود نام او را هم در زمره اصحاب رسول الله(ص) آورده و هم گفته است که او به همراه امام حسین(ع) به شهادت رسیده است. در میان اصحاب امام حسین(ع) هم نام «انس بن حارث کاهلی» را آورده است که به نظر میرسد همان «انس بن حارث» مذکور در اصحاب نبی(ص) باشد. ابن داوود (رجالی معروف) نیز نام او را هم در اصحاب رسول خدا(ص) ذکر کرده است و هم در یاران امام حسن(ع) و امام حسین(ع).
ایشان سپس به نقلهای مذکور از اهل سنت درباره انس میپردازد و میگوید که در کتاب «الاستیعاب»[6] گفته شده است که او از رسول خدا روایت نقل کرده و همراه حسین بن علی به شهادت رسیده است.
در کتاب «الاصابه» هم آمده است که برخی از علما، روایت انس بن حارث را قبول ندارند، هرچند شهادت او همراه حسین بن علی قطعی است. و بخاری [صاحب صحیح بخاری] به این مطلب اذعان کرده و گفته است او به خاطر حدیثی[7] که از رسول خدا درباره حسین بن علی شنیده است، همراه او به شهادت رسیده است. حتی برخی مانند ذهبی و المزی گفتهاند که اصلاً انس بن حارث صحابی رسول خدا نبوده است.
سید محسن امین پس از این نقل قولها، به نقد قول اخیر که او را صحابی ندانسته و روایات او را مرسل میداند، میپردازد و میگوید که علمای اهل سنت از جمله البغوی و ابن السکن و ابن شاهین و الدغولی و ابن زیر و البارودی و ابن منده و ابو نعیم و… به صحابی بودن وی تصریح کردهاند. وی در ادامه به نقد کلام برخی از معاصرین خود در مورد انس میپردازد و در پایان نقل قولی از مقتل ابی مخنف بیان میکند که وی در مورد انس، چنین گفته است: او پیرمردی کهنسال بود که در جنگ بدر و حنین حضور داشت و وقتی از حسین(ع) اذن میدان گرفت، کمر خود را با عمامهاش بست و دعا کرد، در حالیکه حسین(ع) به او مینگریست و در حالیکه حضرتش گریه میکرد فرمودند: «شکر الله لک یا شیخ»؛[8] خداوند تو را پادش دهد ای پیرمرد.
در مورد انس بن حارث باید گفت؛ ایشان از طایفه بنى کاهل از بنى اسد بود و از اصحاب پیامبر(ص) به حساب میآمد. گفتهاند وی در جنگ بدر و حنین هم شرکت داشت. او پیر مردى سالخورده و از شیعیان کوفه بود که موقعیتى والا در میان مردم داشت. در حادثه کربلا، وی شبانه خود را به کربلا رساند و در روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید. رجز او در هنگام نبرد چنین بود:
«قَدْ عَلِمَتْ کَاهِلُنَا وَ ذُودَان *** والْخِنْدِفِیُّونُ وَ قَیْسُ غَیْلَانَ *** بأنَّ قَوْمِی آفَةٌ لِلْأَقْرَانِ *** یا قَوْمِ کُونُوا کَأُسُودِ خَفَّان *** و اسْتَقْبِلُوا الْقَوْمَ بِضَرْب الْآن *** آلُ عَلِیٍّ شِیعَةُ الرَّحْمن *** آلُ حَرْبٍ شِیعَةُ الشَّیْطَان»؛[2] قبیله من کاهل و قبیله ذودان و نیز فرزندان خندف و قیس عیلان میدانند که قوم من، آفت و دشمن حریفان خودند. ای قوم من، مانند شیران شجاع باشید و با تیغ گداخته در مقابل دشمن مقاومت کنید. فرزندان علی حزب خدایند و فرزندان حرب (ابوسفیان، معاویه و یزید) حزب شیطانند.
باید به این نکته اشاره کرد که در منابع مختلف، نامهای متفاوتی از انس بن حارث نقل شده است؛ برخی ایشان را «مالک بن انس کاهلی» نامیده، و برخی «مالک بن انس مالکی» نام نهادهاند.[3] همچنین برخی منابع ایشان را «انس بن حارث بن نبیه» نامیده و برخی دیگر او را «حارث بن نبیه» خواندهاند.[4] حتی در کتاب فتوح نام ایشان به صورت مالک بن أنس باهلی آمده است.[5]
سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه، ذیل نام «انس بن حارث» میگوید که شیخ طوسی در کتاب رجال خود نام او را هم در زمره اصحاب رسول الله(ص) آورده و هم گفته است که او به همراه امام حسین(ع) به شهادت رسیده است. در میان اصحاب امام حسین(ع) هم نام «انس بن حارث کاهلی» را آورده است که به نظر میرسد همان «انس بن حارث» مذکور در اصحاب نبی(ص) باشد. ابن داوود (رجالی معروف) نیز نام او را هم در اصحاب رسول خدا(ص) ذکر کرده است و هم در یاران امام حسن(ع) و امام حسین(ع).
ایشان سپس به نقلهای مذکور از اهل سنت درباره انس میپردازد و میگوید که در کتاب «الاستیعاب»[6] گفته شده است که او از رسول خدا روایت نقل کرده و همراه حسین بن علی به شهادت رسیده است.
در کتاب «الاصابه» هم آمده است که برخی از علما، روایت انس بن حارث را قبول ندارند، هرچند شهادت او همراه حسین بن علی قطعی است. و بخاری [صاحب صحیح بخاری] به این مطلب اذعان کرده و گفته است او به خاطر حدیثی[7] که از رسول خدا درباره حسین بن علی شنیده است، همراه او به شهادت رسیده است. حتی برخی مانند ذهبی و المزی گفتهاند که اصلاً انس بن حارث صحابی رسول خدا نبوده است.
سید محسن امین پس از این نقل قولها، به نقد قول اخیر که او را صحابی ندانسته و روایات او را مرسل میداند، میپردازد و میگوید که علمای اهل سنت از جمله البغوی و ابن السکن و ابن شاهین و الدغولی و ابن زیر و البارودی و ابن منده و ابو نعیم و… به صحابی بودن وی تصریح کردهاند. وی در ادامه به نقد کلام برخی از معاصرین خود در مورد انس میپردازد و در پایان نقل قولی از مقتل ابی مخنف بیان میکند که وی در مورد انس، چنین گفته است: او پیرمردی کهنسال بود که در جنگ بدر و حنین حضور داشت و وقتی از حسین(ع) اذن میدان گرفت، کمر خود را با عمامهاش بست و دعا کرد، در حالیکه حسین(ع) به او مینگریست و در حالیکه حضرتش گریه میکرد فرمودند: «شکر الله لک یا شیخ»؛[8] خداوند تو را پادش دهد ای پیرمرد.
[1]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۹۱، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[2]. محدّثی، جواد، فرهنگ عاشوراء، ج 6، ص 4، نشر معروف، 1374ش.
[3]. ر. ک: شمس الدین، محمد مهدی، انصار الحسین، ج 1، ص 60، چاپ دوم، 1401ق.
[4]. ابن اثیر جزری، على بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 418، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م.
[5]. ابن اعثم الکوفى، أبو محمد أحمد، الفتوح، تحقیق، على، شیرى، ج 5، ص 107، بیروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411ق، 1991م.
[6]. ابن عبد البر، أبو عمر یوسف بن عبد الله بن محمد، الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، تحقیق، بجاوی، على محمد، ج ۱، ص ۱۱۲، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[7]. چنین میگوید: روزی خدمت پیامبر خدا رسیدم. حسین بن علی(ع) کنار او نشسته بود. رسول خدا(ص) فرمود: این فرزندم در سرزمین عراق کشته میشود، هر کس در زمان او زنده است باید یاریش دهد.« ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 1، ص 140، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
.[8]امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 3، ص 500، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1406ق.