1. آنچه از سرمايه داريم، (سلامتي، علم، عمر، آبرو، مال و …) از اوست، پس به خود او بفروشيم. آري، اگر فرزندي زمين و مصالح و پولي از پدر گرفت و منزلي ساخت بعد افرادي خريدار منزلش شدند كه يكي از آنان همان پدر بود، عقل و وجدان مي گويد خانه را به پدر بفروشد، زيرا خود فرزند و تمام دارايي هايش از اوست و فروش به بيگانه جوانمردي نيست.
2. خداوند به بهاي بهشت ابدي مي خرد، ولي ديگران هر چه بخرند، ضرر و خسارت است، چون ارزان مي خرند و زودگذر است.
3. خداوند كم را مي پذيرد «فمن يعمل مثقال ذرة»[1]، ولي ديگران كم را نمي پذيرند.
4. خداوند از روي عفو و اغماض، عيب جنس را مي پوشاند و با همان نواقص مي خرد. در دعاي بعد از نماز مي خوانيم: خداوندا! اگر در ركوع و سجود نمازم خلل و نقصي است ناديده بگير و نمازم را قبول فرما. در دعاي ماه رجب مي خوانيم: «خاب الوافدون علي غيرك و خسر المتعرّضون الّا لك»[2] باختند كساني كه در خانه غير تو آمدند و خسارت كردند كساني كه به سراغ ديگران رفتند.
«إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ»[3]؛ (كساني كه كتاب الهي را تلاوت ميكنند و نماز را برپا ميدارند و از آنچه به آنان روزي دادهايم پنهان و آشكار انفاق ميكنند، تجارتي (پرسود و) بيزيان و خالي از كساد را اميد دارند.)
پي نوشت:
[1] زلزال/7
[2] مفاتيح الجنان
[3]فاطر/29