تحدّى به معناى همآورد خواستن است. قرآن مكرّرا ناباوران را به مبارزه و هماوردى خوانده، گويد اگر باور نداريد كه اين قرآن سخن خدا باشد و گمان مى بريد ساخته و پرداخته دست بشر است، آزمايش آن آسان است، سخندانان و سخنوران خود را واداريد تا در اين راستا نيروى خود را به كار گيرند و سخنى همچون قرآن، زيبا و شيوا، محكم و استوار، و حكمت وار، ارائه دهند؛ ولى هرگز چنين اقدامى نتوانيد كرد، زيرا به خوبى مى دانيد كه قرآن همانند سخن بشر نيست.
تحدّى و همآورد خواستن قرآن فراگير است، همه جهانيان را شامل مى شود و دامنه آن براى هميشه گسترده است، همانگونه كه براى ديروز بوده براى امروز و فردا نيز پابرجا است. گرچه دليل اعجاز قرآن- كه همان عجز عرب آن روز است- براى هميشه است. يعنى امروزه براى اثبات اعجاز قرآن، به عجز فصحاى عرب معاصر نزول كه از مقابله و معارضه با آن ناتوان بودند، استدلال بايد كرد و هرگز فصحا و سخندانان همه دوره ها مورد تحدّى قرار نگرفته اند. اما بايد دانست كه قرآن بر اسلوب ويژه اى استوار است كه هرگز سخن بشرى در هيچ برهه اي از زمان نمى تواند به آن برسد و حتى نمى تواند نزديك آن گردد؛ چون كه اعجاز قرآن تنها بر شيوه بيانى آن استوار نيست، بلكه مجموعه لفظ و معنا، معيار اعجاز مى باشد.
در عرصه تاريخ كسانى در صدد معارضه با قرآن برآمده اند، امّا آنچه ارائه كرده اند نه تنها همانند قرآن نبوده، بلكه از درجه كلام معمولى هم فروتر افتاده است و جز عار و ننگ دستآوردى براى خود فراهم نساخته اند. در آيات تحدّى به ويژه آيه 24 سوره بقره نكته جالبى وجود دارد كه سرّ اعجاز را بيش از هر چيز روشن و مبرهن مى سازد. در اين آيه آمده است:
«وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ، وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ. فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا، فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ»؛ اگر ناباوريد نسبت به آنچه بر بنده خويش فرو فرستاده ايم، پس همانند يك سوره آن بياوريد، يا سوره اى از همچون فردى بياوريد … و اگر [چنين كارى را] نكرديد و هرگز نتوانيد كرد، پس پروا كنيد از آتشى كه فروزنده آن آدميان و سنگ خارا مى باشد و براى كافران آماده گرديده است». عبارت «وَ لَنْ تَفْعَلُوا» در اين آيه اخبار از آينده به صورت مطلق است بدين معنا كه هرگز و براى ابديّت همآوردى با قرآن نيايد. در سوره اسراء آيه 88 نيز همه جهانيان را از همآوردى با قرآن ناتوان دانسته است:
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً» بگو: اگر تمامى انس و جنّ [كه در بستر تاريخ قرار گرفته اند] گرد هم آيند و بخواهند همانند اين قرآن بياورند، هرگز نتوانند، گرچه همگى پشت درپشت يكديگر قرار گيرند. اين يك اخبار غيبى است كه جز از زبان «عالم الغيب و الشهاده» امكان صدور ندارد.
بنابراين تحدي قرآن به مجموعه لفظ و معناي آنست و تمامي انسان ها در همه زمان ها و مكان ها از آوردن مانند آن عاجزند؛ گرچه همان عجز عرب عصر نزول كه در سخنوري توانا بودند براي اثبات اعجاز اين كتاب مقدس كافي است.[1]
پي نوشت:————————-
[1] . علوم قرآنى، محمد هادى معرفت، موسسه فرهنگى التمهيد،قم،چاپ چهارم، ص 368-370