طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تحریف در اسلام

تحریف در اسلام

خداوند دین اسلام را که در واقع آخرین برنامه برای زندگی بشر است توسط آخرین پیامبرش بر انسان ها نازل کرد و این برنامه و دستور العمل همان قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان است و تمام مسلمانان در هر فرقه و گروهی که باشند بر این امر اعتراف دارند که خداوند آخرین پیمان و دستورات خود را توسط آخرین پیامبر خویش ارسال کرده است. مسلمانان در مورد قرآن، اختلافی ندارند و حتی آیات و کلمات این کتاب آسمانی نیز مورد قبول همه آنان است و از طرفی عقل نیز حکم می کند که خداوند حکیم اگر قرار است دستورالعملی را برای انسان بفرستد و پس از آن دیگر از طریق وحی رابطه ای با او و فرستادن پیامبری نیز در کار نباشد باید این دستور العمل به نحوی دست نخورده بماند تا حکمت او مورد تردید قرار نگیرد. بررسی های تاریخی نیز نشان می دهد قرآن موجود دقیقا همان محتوایی را دارد که در زمان پیامبر بوده و تغییری در آن رخ نداده است.
برخلاف تورات و انجیل که به هیچ روی نسبت آن با حضرت موسی (ع) و عیسی (ع) ثابت نیست و نگارش های چند قرنه تاریخی تورات و انجیل تفاسیر این نسبت خبر می می دهد. (ر.ک: حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ) بنابراین در اسلام تحریفی روی نداده است و آنچه که در مورد اختلاف فرقه ها در اسلام مشاهده می کنیم تحریف اسلام نام ندارد. چرا که آنچه ستون اصلی و پایه های آموزه های اسلام است قرآن و کتاب آسمانی این دین است که تا حالا و تا قیامت بدون تغییر باقی می ماند. و این اختلاف ها تنها در برداشت های نادرست و یا دخالت دادن مصالحه مادی و نفسانی در این برداشت ها است. وگرنه یک فرد بی طرف اگر بخواهد در مورد این دین تحقیق کند می تواند به راحتی به سراغ کتاب آسمانی این دین برود کتابی که از ابتدا تا حال بی تغییر باقی مانده است و آنگاه خود دست به قضاوت بزند و آن را مورد بررسی قرار دهد.اما این که این کتاب آسمانی آن قدر دارای ویژگی های اعجاز و حیرت انگیز هست که تا به حال کسی نتوانسته آیه ای مثل آن را بیاورد که اگر می توانستند از بیان و اعلان آن خودداری نمی کردند، و جالب این که قرآن در زمانی بر پیامبر نازل شد که افراد آن زمان از طرفی به زبانی که قرآن بدان سخن گفته سخن می گفتند و در واقع هر دو دارای زبانی مشترک بودند و از طرفی نیز آن مردمان، مردمانی سخن سنج و دارای ذوق و طبع ادبی و شاعری بسیاری بوده اند به طوری که هنوز نیز در تدوین کتب دستور زبان عربی به اشعار شاعران آن دوران استناد می شود. و در واقع این اشتراک زبانی آنان با قرآن و قدرت ادبی و سخنرانی آنان موجب نشد تا آنان بتوانند در حد زیبایی و گوش نوازی قرآن، مطلبی را بیاورند.
بنابراین مسلط بودن به زبان موجب نمی شود تا کسی بتواند مثل آن را بیاورد بلکه حتی آنان به سبب این آشنای با زبان قرآن، چون آیه ای از آن می شنیدند ناخواسته به غیر بشری بودن آن اعتراف می کردند و همین خود باعث مسلمان شدن بسیاری می گردید. در این رابطه بد نیست تا حدودی با وجود اعجاز قرآن آشنا شویم:
پرسش: اعجاز قرآن چگونه است و با چه دلیلى اثبات مى شود؟
پاسخ: قرآن از جهاتى گوناگون، اعجاز دارد و معجزه اى جاوید و زنده است؛ یعنى، در همه زمان ها، دیگران از آوردن مثل آن عاجز و ناتوانند. از این رو قرآن تمام اندیشمندان و فرزانگان بشرى را، به تحدى و چالش فراخوانده است. بعضى از جنبه هاى اعجاز قرآن عبارت است از:
اعجاز ادبى و موسیقیایى:
قرآن از جهت اعجاز ادبى، برجسته ترین ادیبان عرب را شگفت زده ساخته است تا آنجا که سرسخت ترین دشمنان پیامبر صلى الله علیه وآله (مانند ولید)، بر فرابشرى بودن اسلوب زیبا، ترکیب بدیع و آهنگ بى نظیر آن اعتراف کرده اند.
پروفسور دورمان Marry Gaylord Dorman. آمریکایى مى نویسد: «قرآن لفظ به لفظ به وسیله جبرئیل، بر حضرت محمدصلى الله علیه وآله وسلم وحى شده و هر یک از الفاظ آن کامل و تمام است. قرآن معجزه اى جاوید و شاهد بر صدق ادعاى محمد رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم است. قسمتى از جنبه اعجاز آن، مربوط به سبک و اسلوب انشاى آن است و این سبک و اسلوب، به قدرى کامل و عظیم و با شکوه است که نه انسان و نه پریان، نمى توانند کوچک ترین سوره اى نظیر آن را بیاورند» نیک بین، نصراللَّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، (دورود، سیمان وفارسیت، بى تا)، ص 48 ؛ به نقل از اسلام و غرب، ص 106.
پروفسور ا.گیوم A. Guillauome. مى گوید: «قرآن با آهنگ زیباى مخصوص، داراى موسیقى دلنوازى است که گوش را مى نوازد. عده کثیرى از مسیحیان عرب زبان، سبک قرآن را ستوده اند. از میان شرق شناسان کسانى که به زبان و ادبیات عرب آشنایى دارند، فصاحت و لطف و ظرافت شیوه قرآن را مى ستایند. زمانى که قرآن را تلاوت کنند، جذابیت خاص آن، بى اختیار شنونده را به سوى خود مى کشد و این حلاوت و موسیقى دلنشین بود که فریاد سرزنش کنندگان را خاموش کرد و به کالبد شریعت پیامبر اسلام، روح دمید و آن را غیرقابل تقلید گردانید. در پهنه نظم، نثر و ادبیات پردامنه عرب، کتابى به فصاحت، بلاغت، بلندپایگى و پرمایگى قرآن نمى شناسیم و اثرى نیست که بتوان آن را با قرآن مقایسه کرد. تأثیر عمیق آیات قرآن بر عرب و غیر عرب، آن چنان است که عنان اختیار از کف مى دهند»
The Quran Interpreted, A. J. Arberry, New York. 4791, v.2.p.01.
(ق:) بى آزار شیرازى، عبدالکریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم 1374).
نولدکه آلمانى در کتاب تاریخ قرآن مى نویسد: «کلمات قرآن آن چنان خوب و به هم پیوسته است که شنیدنش، با آن هماهنگى و روانى، گویى نغمه فرشتگان است؛ مؤمنان را به شور مى آورد و قلب آنان را مالامال از وجد و شعف مى گرداند».VGeschichte Des Quran. Neeldke. p.65. بارتلمى سنت هیلر دانشمند فرانسوى نیز در کتاب محمد و قرآن مى نویسد: «قرآن کتابى است بى همتا که زیبایى ظاهرى و عظمت معنوى آن برابر است. استحکام الفاظ، انسجام کلمات و تازگى افکار در سبک نو ظهور آن، چنان جلوه گر است که پیش از آنکه خردها تسخیر معانى آن گردند، دل ها تسلیم آن مى شوند. در میان پیامبران هیچ کس، مانند پیامبر اسلام نتوانسته است این همه نفوذ کلام داشته باشد.
قرآن با سبک خاص خود، هم سرود مذهبى است و هم نیایش الهى؛ هم شریعت و قوانین سیاسى و حقوقى است و هم نوید بخش و هشدار دهنده؛ هم پندآموز است و هم راهنما و هدایت کننده به راه راست و هم بیان کننده قصه، داستان و حِکَم و امثال. و بالاخره قرآن زیباترین اثر به زبان عربى است که در میان کتاب هاى مذاهب جهان نظیر ندارد.
به اعتراف مسیحیان عرب زبان این کتاب شریف، تأثیر شگرفى در دل و جان شنوندگان دارد»Mohomet et Le Quran, Hilaire, B.Saint, Paris, 5681 P.721.
جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا:
الف. صادق رافعى، مصطفى، اعجاز قرآن، (تهران: بنیاد قرآن، 1361)؛
ب. قطب، سید، التصویر الفنى فى القرآن؛
پ. بى آزار شیرازى، عبدالکریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1374).
2. اعجاز علمى:
رازهاى علمى نهفته در قرآن، اقیانوس بى کرانى از دانش هاى کیهان شناختى، انسان شناختى، تاریخ، نجوم و … است که دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادى واداشته و آنان را سخت به حیرت افکنده است.
در اینجا به نمونه هاى چندى از آیات و موضوعات علمى ذکر شده اشاره مى شود:
1. ترکیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر)؛
2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره)؛
3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد)؛
4. حرکت وضعى و انتقالى زمین (آیه 53، سوره طه)؛
5. وجود یک قاره دیگر غیر از قاره هاى شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن)؛
6. اصل کروى بودن زمین (آیه 40، سوره معارج)؛
7. ارتباط بین پدیده هاى جوى (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه).
در عین حال با توجه به اینکه قرآن، کتابى انسان ساز و هدایتگر است، تنها ممکن است در موارد خاصى به مسائل علمى اشاره کند. این اشارات جزئى، منبع الهام براى دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن همیشه مردم را به سیر در روى زمین و مطالعه پدیده هاى جوى، فرا خوانده و بنا بر پاره اى از تفاسیر، امکان صعود به کرات دیگر را خبر داده است.
در این زمینه کتاب ها و مقاله هاى بسیارى از سوى دانشمندان، در رشته هاى مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین رهیافت هاى دانش بشرى سخن گفته اند.
نگا:
الف. طباطبایى، سید محمد حسین، اعجاز قرآن؛
ب. آیةاللَّه مکارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ج. المکى العاملى، حسن محمد، الالهیات على هدى الکتاب والسنة والعقل، محاضرات استاد جعفر سبحانى، (قم: امام صادق علیه السلام، 1417)، ج 3، ص 418؛
د. آیةاللَّه خویى، سید ابوالقاسم، ترجمه البیان، ج 1، ص 117. «موریس بوکاى» ( BucailleMaurice) در کتاب مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم مى گوید: «چگونه مى توان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآورده هاى علمى بشر، در شگفتى فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد!؟».بوکاى، موریس، مقایسه اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه: مهندس ذبیح اللَّه دبیر، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1364).
او ضمن مقایسه آموزه هاى علمى قرآن، با تناقضات عهدین و دانش هاى رایج زمان نزول قرآن، مى گوید: «نظر به وضع معلومات در عصر محمدصلى الله علیه وآله، نمى توان انگاشت که بسیارى از مطالب قرآنى – که جنبه علمى دارد – مصنوع بشرى بوده باشد. به همین جهت کاملاً به حق است که نه تنها قرآن را باید به عنوان یک وحى تلقى کرد؛ بلکه به علت تضمین اصالتى که عرضه مى دارد … به وحى قرآنى مقام کاملاً متمایزى مى دهد».همان، ص 338.
3. اعجاز در پیشگویى:
قرآن از حوادثى در آینده خبر داده است. این خبرها، برخى نسبت به خود قرآن است و بعضى نسبت به حوادث خارجى. بخشى رویدادهاى مقطع خاصى از تاریخ است و بعضى مستمر و پایا. برخى زمان تحققش فرارسیده و از نظر تاریخى صدق و حقانیت قرآن را به اثبات رسانده است. در مقابل برخى دیگر مربوط به آینده بشریت است؛ مانند: حاکمیت صالحان، برقرارى حکومت جهانى عدل و توحید و تحقّق مدینه آرمانى اسلامى.
دورمان مى نویسد: «قسمت دیگر از اعجاز قرآن، مربوط به پیشگویى هایى است که در آن مندرج است و به نحو اعجاب آورى، داراى اطلاعاتى است که مرد درس نخوانده اى مانند محمدصلى الله علیه وآله وسلم هیچ گاه قادر نبود آنها را جمع کند»نیک بین، نصراللَّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص 48.
به اختصار بعضى از موارد یادشده بیان مى شود:
3-1. تحریف ناپذیرى:
قرآن مجید به صراحت اعلام مى دارد: – بر خلاف کتاب هاى آسمانى پیشین – براى همیشه از ساحت این کتاب مقدس کوتاه است و حفظ و عنایت الهى، همواره تضمین کننده عصمت آن است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛ حج(15)، آیه 9.؛ «همانا ما ذکر [ قرآن ] را فروفرستادیم و ما همواره آن را نگاهبانیم» و «وَ إِنَّهُ لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ»؛ فصلت(41)، آیه 41 و 42؛ «و این کتابى است نفوذناپذیر، باطل از پیش و پس در آن راه نمى یابد. نازل شده از سوى خداى حکیم و حمید است».
این ادعاى قرآن، اکنون تجربه اى پانزده قرنه را پشت سر نهاده و نشان داده است که تلاش هاى دشمنان، در این زمینه ناکام مانده و حسرت افزودن یا کاستن حتى یک کلمه از قرآن، بر دل آنها مانده است و از اینکه در آینده نیز بتوانند از عهده آن برآیند، به طور کامل مأیوس و ناامید گشته اند!
3-2. تحدّى ناپذیرى:
قرآن به گونه هاى مختلف، انسان ها را به تحدّى و همانندآورى فراخوانده و با قاطعیت کامل ادعا کرده است: اگر تمام بشر، دست به دست هم دهند، نمى توانند مانند آن را بیاورند: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً»؛ اسراء(17)، آیه 88.؛ «بگو اگر جن و انسان ها با یکدیگر اتفاق کنند، هرگز نمى توانند همانندى چون این قرآن آورند؛ هر چند گروهى از ایشان گروه دیگر را پشتیبان باشند».
قرآن از این فراتر رفته و مخالفان را به آوردن سوره اى چون قرآن، دعوت و عجز و ناتوانى همیشگى آنان را در این باره اعلام کرده است: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فِى رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ»؛ بقره (2)، آیه 23 و 24.؛ «و اگر در آنچه ما بر بنده خویش نازل کردیم (قرآن) تردید دارید، پس سوره اى مانند آن بیاورید و گواهان خود – جز خدا – را فراخوانید، اگر راست مى گویید! پس اگر چنین نکنید – و هرگز نخواهید کرد – پس بپرهیزید از آتشى که هیزم آن انسان است و سنگ که براى کافران مهیا شده است».
این پیشگویى قرآن، طى پانزده قرن تجربه شده است و همه تلاش ها در جهت همانند آورى سوره اى – حتى به اندازه سوره «کوثر» که داراى حجمى در حدود سه سطر است – ناکام مانده و تکاپوگران این عرصه را جز رسوایى سودى نبخشیده است.
جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا: خویى، سیدابوالقاسم، مرزهاى اعجاز، ترجمه جعفر سبحانى، (تهران: محمدى، چاپ اول، 1349)، صص 153-166.
3-3. حوادث تاریخى:
قرآن مجید رخدادهایى را پیش از وقوع آنها و در شرایطى که محاسبات عادى قادر به پیش بینى آنها نبود، اعلام کرده و واقعیت تاریخى نیز به طور دقیق – آن سان که قرآن از پیش خبرداده – تحقق یافته است. نمونه هایى از آن عبارت است از:
3-3-1. پیروزى اسلام بر مشرکان مکّه و ورود مسلمانان به خانه خدا در امنیت کامل: «لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ»؛ فتح (48)، آیه 27.؛ «هر آینه به خواست خدا به مسجد الحرام در مى آیید؛ در حالى که سرهاى خود را تراشیده و تقصیر مى کنید و هیچ خوفى بر شما نباشد». پس از نزول این آیه، چیزى نگذشت که صلح و به تعبیرى فتح حدیبیه پدید آمد و زمینه هاى ورود سرافرازانه مسلمانان و از پى آن، پیروزى قاطع اسلام بر شرک و کفر و تبدیل مجدد مسجد الحرام به کانون اصلى توحید فراهم شد.
3-3-2. پیروزى روم بر ایران؛ قرآن مجید خبر مى دهد پس از پیروزى امپراتورى ایران بر روم، به زودى روم بر ایران چیره شده و مؤمنان از این حادثه خرسند خواهند شد: «غُلِبَتِ الرُّومُ فِى أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ فِى بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»؛ روم (30)، آیات 2-4.؛ «روم در ادنى الارض (اطراف شام یا الجزیره نگا: شبر، سید عبداللَّه، تفسیر القرآن الکریم، (بیروت: داراحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 385.) مغلوب گردیده و پس از آن در اندک سالى (بین سه تا هفت سال) چیره خواهد شد. امر همواره از آن خدا است؛ چه پس از آن و چه پیش از آن و در آن روز، مؤمنان شادمان خواهند شد». این پیشگویى قرآن هم زمان با پیروزى مسلمانان در جنگ بدر، رخ نمود و شادى مضاعف براى مسلمانان به همراه آورد. همان.
وجوه دیگرى نیز درباره اعجاز قرآن ذکر شده است؛ از قبیل: اعجاز در معارف، اخبار به غیب، عدم اختلاف و تناقض، قانون گذارى و … .
مطالعه منابع مختلف در این زمینه سفارش مى شود.
براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. مطهرى، مرتضى، وحى و نبوت، (قم: صدرا)؛
ب. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، (قم: اسماعیلیان، بى تا)، ج 1، صص 58 – 73؛
پ. توسلیان، سید مرتضى، عظمت قرآن؛
ت. جمعى از نویسندگان «در راه حق»، درسهایى پیرامون شناخت قرآن؛
ث. گرامى، محمد على، درباره شناخت قرآن؛
ج. حجازى، فخرالدین، پژوهشى پیرامون قرآن و پیامبر؛
چ. مکارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ح. مؤدب، سیدرضا، تأملى در آفاق اعجاز قرآن (مق)، معارف، ش 20، آبان 1383؛
خ. مؤدب، سید رضا، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت علیهم السلام و…، (قم: احسن الحدیث، چاپ اول 1379).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد