خانه » همه » مذهبی » تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد» تالیف شهید ثانی (1)

تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد» تالیف شهید ثانی (1)

تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد» تالیف شهید ثانی (1)

نوشتار حاضر تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد مَعَ فَقدِ الاَحِبَه وَ الاوَلاد» تالیف شیخ زین‌الدین معروف به شهید ثانی می‌باشد. شهید ثانی وقتی این کتاب را تالیف کرد که فرزندانش در سن طفولیت از دنیا می‌رفتند و او از مرگ آن‌ها بسیار متاثر می‌شد شاید این حالت تاثر را برخلاف رضا و تسلیم در برابر قضا و قدر الهی می‌دانست از برای تسلیت خود و کسانی که به اینگونه مصائب مبتلا می‌شوند این کتاب را نوشت و آن را « آرام بخش دل هنگام فقدان دوستان و اولاد » نام نهاد.

468ced4b a65c 4944 853c a8da1fca88ce - تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد» تالیف شهید ثانی (1)

0023469 - تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد» تالیف شهید ثانی (1)
تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد» تالیف شهید ثانی (1)

 

نويسنده:محمد قیصریان
منبع : اختصاصی راسخون

 

چکیده:
نوشتار حاضر تحقیقی پیرامون کتاب شریف «مُسَکِّنُ الفُؤاد مَعَ فَقدِ الاَحِبَه وَ الاوَلاد» تالیف شیخ زین‌الدین معروف به شهید ثانی می‌باشد. شهید ثانی وقتی این کتاب را تالیف کرد که فرزندانش در سن طفولیت از دنیا می‌رفتند و او از مرگ آن‌ها بسیار متاثر می‌شد شاید این حالت تاثر را برخلاف رضا و تسلیم در برابر قضا و قدر الهی می‌دانست از برای تسلیت خود و کسانی که به اینگونه مصائب مبتلا می‌شوند این کتاب را نوشت و آن را « آرام بخش دل هنگام فقدان دوستان و اولاد » نام نهاد.
این کتاب شریف شامل یک مقدمه و چهار باب و یک خاتمه است. مقدمه آن شامل عوامل و موجبات رضا به قضا و قدر الهی است و پیرامون عدل و حکت خداوند و فلسفه احکام و دستورات و بعثت انبیاء و تدبر در گفتار و حالات آن‌ها مطالبی ارزنده و مثال‌های بسیار آموزنده بیان داشته است. باب دوم: در مورد صبر می‌باشد و به اهمیت صبر و عظمت صابران پرداخته است. باب سوم: در مورد رضا و خشنودی از مقدرات الهی صحبت می‌کند. باب چهارم: در مورد گریه کردن در مرگ فرزندان و بستگان می‌باشد.
کلید واژه‌ها:
شهید ثانی، مرگ فرزندان، مرگ دوستان، صبر، تسلیم، گریه
مختصری از زندگی نامه‌ی جناب شیخ زین الدین، مولف کتاب
جناب شیخ زین‌الدین معروف به شهید ثانی در سیزدهم شوال سال 91 در قریه جباع دیده به جهان گشود و مقدمات علوم را نزد پدر خویش فرا گرفت و بعد از وفات پدر جهت کسب علوم و معارف مسافرت‌های زیادی نمود به مصر، دمشق، حجاز، و بیت المقدس و عراق و استانبول رفتند و از هر خرمنی خوشه‌ای چیده است و در این راه تنها به دانشمندان شیعه اکتفا نورزیده بلکه از علمای اهل سنت نیز استفاده نمود و اساتید سنی او را دوازده تن ذکر کرده‌اند و به همین جهت مردی جامع بوده است علاوه بر فقه و اصول از فلسفه و عرفان و طب و نجوم هم آگاهی داشته است. شهید مرد فوق العاده ای زاهد و متقی بوده است، شاگردان او در احوالش نوشته‌اند که در ایام تحصیل شبها به هیزم شکنی برای اعاشه خاندانش می‌رفت و صبح به تدریس می‌نشست مدتی در بعلبک به پنج مذهب (جعفری، حنفی، شافعی، مالکی، و حنبلی) تدریس می‌کرده است. شهید ثانی تالیفات زیادی دارد که معروف‌ترین آن‌ها شرح لمعه شهید اول است این کتاب یک دوره فقه می‌باشد و تا کنون از کتب درسی طلاب حوزه‌ای علمیه است که قریب به صد شرح و حاشیه بر آن نوشته شده است. از شهید کرامات زیادی بروز کرده که صاحب کتاب (قصص العلماء) حدود 140 کرامت آن شهید را ذکر نموده‌اند مانند، خواب دیدن شهید در مصر پیامبر اکرم (ص) را و وعده خیر دادن آن حضرت به او و با خبر شدن از شهادت خود در خواب و خبر دادن از مکان شهادت خود و ساطع شدن نور از قتلگاه او به طرف آسمان. جریان شهادت آن بزرگوار را اینگونه نقل می‌کنند که روزی دو نفر با هم دعوا و نزاع داشتند و برای رفع نزاع خود نزد شهید رفتند و از او خواستند که شرعاً بینشان حکم نماید شهید هم مطابق دستور شرع مقدس اسلام بین آن دو حکم نموده. طبیعی است که در محاکمه یکی حاکم و دیگری محکوم می‌گردد شخص محکوم به شدت ناراحت و غضبناک شد و رفت نزد قاضی صیدا و از شهید ثانی شکایت کرد قاضی هم که به دنبال بهانه می‌گشت تا مزاحمتی برای شهید فراهم سازد از این فرصت استفاده نمود و به سلطان رم نوشت که مردی بدعت گزار شیعی مذهب در دیار ما مردم را به تشیع دعوت می‌کند و اجتماع را به گمراهی گرایش می‌دهد و از مذهب چهار گانه (مالکی، حنبلی، شافعی و حنفی) خارج است، سلطان و قت برای دستگیری و جلب شهید ماموریتی به جبل عامل فرستاد، شهید ثانی در آن زمان در میان تاکستان خود بیرون از قصبه (جباع) مشغول تالیف شرح لمعه بود. مردم جبل عامل در پاسخ مامورین سلطان گفند: نامبرده مسافرت کرده است. شهید وقتی از ماجرا با خبر شد تصمیم گرفت که پنهانی به سفر حج مشرف شود و محرمانه در محلی پوشیده به طرف مکه حرکت کرد و مامورین از مسافرت شهید با خبر شدند و به طرف مکه رهسپار شدند و آن بزرگوار را در مسجد الحرام دستگیر نمودند و مدت چهل روز او را در مکه زندانی کردند. سپس او ر ا با کشتی به طرف استامبول حرکت دادند و دربین راه در کنار دریا سر از بدنش جدا نمودند و بدن شریفش را به دریا انداختند.
اساتید او را چنین ذکر کرده‌اند:
1. پدر او احمد عاملی جبعی (م 925ه. ق) درمیس
2. شیخ علی بن عبدالعلی میسی (م 938 ه. ق) درمیس
3. سید حسن بن جعفر کرکی در کرک نوح
4. ملا حسن جرجانی
5. ملا محمد استرآبادی
6. شیخ محمد بن مکی
7. شیخ احمد بن جابر در دمشق
8. شیخ شمس‌الدین ابوالطیف مقدسی در بیت المقدس
9. سید عبدالرحمن عباسی در قسطنطنیه
10. ملا محمد گیلانی
11. شهاب‌الدین بن بخار حنبلی
12. زین‌الدین حری مالکی
13. شیخ ناصر‌الدین طلاوی
14. شیخ ابوالحسن بکری
واز شاگردان او می‌توان به ابومنصور جمال‌الدین حسن اشاره کرد که فرزند شهید ثانی و صاحب کتاب معالم می‌باشد. شهید حدود هفتاد اثر علمی از خود بجای گذاشته که از روض الجنان آغاز می‌شود و به الروضة البهیة از لحاظ تاریخ تالیف پایان می‌گیرد و واقعاً این مجموعه کتاب همچون روضه و بوستانی است که هر پژوهشگر دانش‌های دینی را با مناظره دل انگیز خود بر سر نشاط آورده تا گمشده خود را در میان آن‌ها بیابد و قلب او با مشاهده هز زاویه‌ای از این بوستان و آبشارهای آن سیراب گردد. در اینجا به برخی از آثار و تالیف مرحوم شهید ثانی که برآن اطلاع یافته‌اند بر حسب ترتیب موضوعی در زیر یاد می‌کنیم:

الف: کتب و رسالات فقهی:
 

1. روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان
2. مالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام
3. فوائد العلمیه فی شرح الغفیله
4. المقاصد العلمیه فی شرح الالفیّه
5. تیابح الافکار فی حکم المقیمین فی الاسفار
6. رسالة فی ارث زوجة من العقار
7. رسالة فی احکام الحیوة
8. رسالة فی وجوب صلوة الجمعه
9. رسالة فی الحث علی صلوة الجمعه
10. رسالة فی تحریر طلاق الحائض الحامل
11. رسالة فی حکم طلاق الحائض الغائب عنها زوج‌ها
12. رسالة فی تحقیق النیة
13. منسک الحج الکبیر
14. منسک حج الصغیر
15. رسالة فی عدم جواز تقلید المت
16. الفتاوی المختصره
17. رسالة فی انفعال ماء البئر
18. رسالة فیما اذا احدث المجنب حدثاً صغیراً فی اثناء الغسل
19. رسالة فیما اذا تیقن الحدث و الطهارة و شک فی السابق منها
20. المسائل النجفیه
21. مسائل جبل عامل
22. رسالة فی عدم قبول الصلوة الا بالولایة
23. الرسالة الاسطنبولیة
24. الروضة البهیه
25. حاشیه المختصر النافع
26. حاشیه ارشاد الاذهان
27. حاشیه قواعد الاحکام
28. حاشیه شرایع الاسلام

ب: کتب اصول فقه:
 

29. البدایة فی علم الدرایة
30. شرح البدایة فی علم الدرایة
31. تمهید القواعد الاصولیة لتفریع الاحکام الشرعیة

ج: کتب مربوط به حدیث
 

32) غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین
33. شرح حدیث (الدنیا مزرعة الاخرة)
34. کتاب فی الاحادیث
35. مسکن الفواد عند فقد الحبة و الاولاد
36. تلخیص مسکن الفواد

د. کتب ادعیه
 

37. رساله فی الادعیه
38. رساله فی آداب الجمعه

هـ. کلام
 

39. حقایق الایمان یا، تحقیق الاسلام و الایمان، در شب دوشنبه هشتم ذیقعده، 954هـ. . ق

و. تفسیر
 

40. رساله فی شرح البسمله

ز. نحو
 

41. منظومه فی النحو
42. شرح المنظومه فی النحو

ح. اخلاق و عرفان دینی
 

43. منار القاصدین فی السرار معالم‌الدین
44. منیه المرید فی آداب المفید و المستفید که در 13 صفر 949 هـ. ق تالیف کرده است.
45. کشف الدیبه در احکام الغیبه در 13 صفر هـ. ق
46. التنبیهات العلیه علی وظائف الصلوه القلبیه یا «اسرار الصلوه»

شناسنامه کتاب
 

می‌گویند شهید ثانی وقتی این کتاب را تالیف کرد که فرزندانش در سن طفولیت از دنیا می‌رفتند و او از مرگ آن‌ها بسیار متاثر می‌شد شاید این حالت تاثر را برخلاف رضا و تسلیم در برابر قضا و قدر الهی می‌دانست از برای تسلیت خود و کسانیکه به اینگونه مصائب مبتلا می‌شوند این کتاب را نوشت و آن را در مسکن الفواد عند فقد الاحبه و الاولاد نام نهاد یعنی «آرام‌بخش دل هنگام فقدان دوستان و اولاد»
این کتاب شریف شامل یک مقدمه و چهار باب و یک خاتمه است. مقدمه آن شامل عوامل و موجبات رضا به قضا و قدر الهی است و پیرامون عدل و حکت خداوند و فلسفه احکام و دستورات و بعثت انبیاء و تدبر در گفتار و حالات آن‌ها مطالبی ارزنده و مثال‌های بسیار آموزنده بیان داشته است.
باب اول: آن در مورد عوض‌های است که خداوند کریم در برابر مصائب فرزندان به بندگان عطا می‌فرماید و حدود 45 حدیث و 7 حکایت شگفت انگیز و آموزنده در این مورد ذکر نموده است.
باب دوم: در مورد صبر می‌باشد و در این باب نیز اهمیت صبر و عظمت صابران چند نمونه از آیات قرآن و قریب به 5 روایت از معصومین (ع)جمع‌آوری نموده است و در پایان این باب نیز حکایت عجیب و غریبی متجاوز از 5 قصه از صبر و استقامت مردان و زنان مصیبت دیده ذکر نموده است.
باب سوم: در مورد رضا و خشنودی از مقدرات الهی صحبت می‌کند و در این باب همچنین پس از ذکر چند نمونه از آیات قرآن مجید متجاوز از 20 روایت در این زمینه گردآوری کرده است و در پایان این باب حدود 11 حکایت شگفت انگیز از صبر و تسلیم اهل بلا را یاد آور شده است.
باب چهارم: در مورد گریه کردن در مرگ فرزندان و بستگان است و بیان داشته که گریه کردن در مرگ فرزندان، خویشان و دوستان که متضمن اعتراض به کار خدا نباشد بی اشکال است و منافاتی با صبر و رضا، به قضا الهی ندارد و در اثبات این مطلب شواهدی از گریه‌های پیامبر و ائمه علیهم السلام که در مرگ فرزندان و دوستان خویش ابراز داشتند آورده است و بیان داشته که گریه‌های آن بزرگواران در مرگ فرزندان و دوستان گریه رحمت بوده و نه اعتراض به کار خدا و در پایان این باب احادیثی در مذمت خراشیدن و گریبان پاره کردن و داد و فریاد و ناله به راه انداختن در مرگ فرزندان و خویشان گرد آورده است.
خاتمه: پیرامون استجاب و فضیلت تسلیت به صاحب عزا و ثواب و کیفیت آن احادیثی ذکر نمود است و سرانجام رساله را با تسلیت نامه مفصلی از امام صادق علیه السلام که آن حضرت به این عنوان برای عموزاده‌های خویش نوشته بوده نموده است. این بود خلاصه‌ای از مشخصات و شناسنامه این کتاب با همین توضیح کوتاه می‌تواند به اهمیت این کتاب پی برد که با حجم کمش حدود200 حدیث ارزنده و قریب 70 حکایت آموزنده در آن گرد آوری شده است که مطالعه هر یک از آن‌ها باعث زدودن زنگار دل و جلا و روشنی قلب می‌گردد.

محتوی کتاب
 

شهید ثانی رضوان الله علیه بعد از حمد و ستایش خداوند متعال و شهادت به وحدانیت او و شهادت به رسالت پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبدالله (ص) و درود و صلوات بر او و آل اطهار آن حضرت می‌گوید: « چون مرگ حادثه عظیمی است که همواره بین دوستان جدائی می‌اندازد و جدائی دوست از بزرگ‌ترین مصائب محسوب می‌گردد و این مصیبت به قدری بزرگ است که حتی نزدیک است قلب صاحبان عقل و خرد و مردان صاحب نظر را از حق منحرف کند. خصوصاً از عزیزین دوستان فرزندان آدمی است که به منزله جان و قلب پدر و مادر است و از همین جهت است که خداوند متعال در فراق او ثواب‌های فراوانی برای پدر و مادر مقدر فرموده و به آن‌ها وعده شفاعت داده است. و لذا در این رساله احادیثی از پیامبر اسلام (ص) و حکایاتی از حالات اهل کمال و اشخاص بلند مرتبه و مختصری از تنبیهات روشن جمع آوری نمودم. امید است انشاء الله این مجموعه باعث زدودن زنگار دل محزونان و برطرف نمودن غم و رنج مصیبت دیده‌ها گردد بلکه عارفان را شاد و غافلان را از خواب بیدار نماید و این مجموعه را در مسکن الفواد عند فقد الاحبه و الاولاد» نام نهادم و آنرا بر یک مقدمه و چهار باب و یه خاتمه مرتب نمودم. شهید در مقدمه کتاب پس از آنکه عقل را تنها ابزار شناخت خداوند متعال و تصدیق پیغمبران و التزام به شرایع معرفی می‌کند و می‌فرماید « مثل عقل مانند نور در میان ظلمت است پس در میان گروهی که عقلشان کم است مانند چشم نابینا یا چشم شب کور است و در میان عده‌ای دیگر که عقلشان زیاد است درخشندگی‌اش مانند روز در وقت ظهر می‌باشد پس سزاوار است کسی که از این نعمت الهی برخوردار است با آن مخالفت ننماید و از هوای نفس خویش پیروی نکند بلکه در همه حالات چه درموقع منفعت و چه در موقع ضرر عقل را حاکم قرار دهد و به ارشاد و راهنمائی آن مراجعه نماید در این هنگام است که موجبات رضا به قضاء الهی به رایش کشف می‌گردد مخصوصاً آنچه که در فراق فرزندان وارد شده با عقل خویش تدبر کند به رایش کشف می‌گردد که مصیبت مرگ فرزندان لطفی است از الطاف خفیه الهی است که آنگاه است که تحمل مشکلات و مصائب به رایش آسان می‌گردد. » شهید در مقدمه اموری را ذکر می‌کند که مطالعه و تدبر در آن‌ها باعث رضا و خشنودی به قضاء و قدرالهی می‌گردد.
وجه اول: تدبر در عدل و حکمت خداوند را ذکر می‌کند که ثمره آن این است که روشن می‌گردد که تمام امتحان خداوند به مصلحت بندگان و باعث شرافت ایشان است و مرگ نیز از جمله افعال خداوند حکیم است.
وجه دوم: موجبات رضا به قضاء الهی را ذکر می‌کنند و می‌فرماید اینکه تو به باقی ماندن فرزندت علاقه مندی و از مردن او ناراحت می‌شوی برای این است که آن فرزند در دنیا یا در آخرت به رایت فایده‌ای رساند و غالباً این چنین نسبت که بقاء فرزند را برای خودش بخواهی زیرا این یک امر طبیعی است که انسان همه چیز را برای خودش می‌خواهد و بر فرض اینکه فرزندت می‌ماند و وفات نمی‌کرد منفعت او برای تو نامعلوم بود بلکه اکثراً فرزندان این زمان برای پدر و مادرشان هیچ گونه خیری نمی‌رساند اگر نگوییم شر می‌رسانند» زیرا دوره آخر الزمان است و بی خبری و غفلت بیشتر مردم را فراگرفته است و افراد نیک و صالح بسیار در اقلیتند. پس بنابراین منفعت رساندن آن فرزند فوت شده برای تو بلکه برای خودش بر فرض اینکه نمی‌مرد نامعلوم بود ولکن نفع بردن او الان و سالم ماندنش از خطر و نفع رساندن به تو معلوم و روشن است پس سزاوار نیست به خاطر چیزی نامعلوم و مظنون بلکه موهوم چیز معلوم و روشن را رها نمائی.
وجه سوم: بی صبری را باعث انحطاط آدمی از مقام رضا می‌داند و می‌فرماید جزع و بی تابی کردن در مرگ فرزند باعث انحطاط بزرگی از مرتبه رضا به قضاء خداست و موجب محرومیت و خسران عظیمی است خداوند متعال کسی را که به قضاء او غمناک و به مقدرات الهی اعتراض کند مذمت کرده و فرموده: مَن لم یَرضَ به قضائی وَ لَم یَصبِر عَلیَ بَلائی فَلیَعُبد رَبِ سَوای» یعنی کسی که به قضاء من راضی نشود و بربلایم صبر نکند خدائی را غیر از من عبادت کند.
بدانکه همانا رضا به قضا خدای متعال ثمره محبت به خداست زیرا هر کس چیزی را دوست بدارد به کار او نیز راضی است و رضایت عبد از خدا دلیل بر رضای خداوند متعال از عبد است « رَضَی اللهُ عَنهُم و رَضُو عَنهُ».
وجه چهارم: در این وجه به مصائب و مشکلات انبیاء می‌پردازد و بیان می‌کند که مشکلات ایشان از همه بیشتر بوده است و در این زمینه می‌فرماید: « بلا و گرفتاری بزرگان ومردان شریف مانند انبیاء و اوصیاء از سایرین بیشتر بوده شدائد و سختی‌های آن‌ها به قدری بوده که کوه‌ها از تحمل آن عاجز بوده‌اند رسول خدا (ص) فرموند «الدُنِیا سِجنُ المُومنُ وَ جَنَهُ الکَافِر» و در ادامه، سخن یکی از عرفا را نقل کرده‌اند که فرموده: « بر مصیبت دیده سزاوار است که مصیبت را برخودش سهل و آسا نماید و از اینکه همه چیز در این دنیا فانی می‌گردد و مسیرها به پایان برسد غافل نباشد و در حقیقت دنیا خانه کسی است که در آن جهان خانه ندارد و مال کسی که عقل ندارد و حرص می‌ورزد کسی که اعتماد و یقین ندارد و به جهت آن دشمنی می‌کند کسی که دانائی ندارد و بر آن حسد می‌ورزد کسی که بصیرت ندارد کسی که در دنیا صحت دارد رنجور و کسی که مریض است افسرده و فقیر دنیا محزون و غنی‌اش مفتون است.

باب اول: در بیان عوض‌ها
 

در ابتدای این باب بیان می‌فرماید، بدانکه خداوند متعال عادل و کریم وغنی مطلق است به کمال ذات و جمال صفاتش شایسته نیست به بنده‌ی مومن خود در دنیا بلائی و لو ناچیز نازل کند و عوض آن را زیاد تر از آنچه بر عبد وارد نموده ندهد. زیرا اگر در برابر آن بلا هیچ عوضی قرار ندهد ظالم است و اگر به مقدار بلا عوض دهد عابث و بیهوده کار است (تَعَالیَ الله هُنَ ذَالِکَ عُلواً کَبِیرَا) در این زمینه پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: (اِنَّ المُومنَ لَو یَعلَمُ مَا اَعَدَّ اللهُ لَهُ عَلیَ البَلاءُ لَتَمنّی انَّهُ فِی دَارُ الدُنِیا قَرضُ بِالمَقاریِض) یعنی، (اگر مومن بداند که خداوند چه پاداش بزرگی در دنیا در برابر بلا به رایش آماده کرده‌اند آرزو می‌کند که در دنیا او را با مقراض‌ها تکه تکه کنند.). در این باب مصنف به پاداش و عوض کسانی که عزیزی یا فرزندی از دست داده پرداخته و با ذکر روایات زیادی پاداش‌های آن‌ها را که شامل آمرزش گناهان و دخول در بهشت و همچنین اعطای مقام و منزلت می‌باشد را بیان می‌دارد. در اینجا با ذکر چند نمونه از این روایات می‌پردازیم.
پاداش کسی که سه کودگش بمیرد:
عَن ابِی ذَر رَضِی اللهُ عَنه قَال« ما مِن مُسلِمیِن یُقَدِمَان عَلیهِمَا ثَلاثَة اَولادٍ کَم یَبلُغوا الحَنَثَ اِلا اَو فَلَهُما اَلله به فضل رَحمتُِه». (1)ابوذر رضی الله عنه روایت کرده: هیچ مرد و زن مسلمانی نیست که فرزند نا بالغ آن‌ها به رایشان پیشی جوید (یعنی قبل از پدر و مادر بمیرد) مگر آنکه خداوند به فضل ورحمت خویش آن زن و مرد را در بهشت داخل فرماید.
پاداش کسی که در مرگ فرزند صبر کند:
وَ بِاسنَادِهِ اِلی جَابِر اِبنِ اَبِی جَعفَر مُحَمَدِ بنِ عَلیِ البَاقِر عَلیهِمَا السَلام قَالَ: «مَن قُدِمَ اَولاداً یَحتَسبَهمُ عِندَ اللهِ تَعالی اَحجبُوهُ مِنَ النَارِ به اذن الله تَعالی عَزوَجلَّ». مرحوم صدوق به اسناد خود به جابر از امام باقر (علیه السلام) روایت کرد که آن حضرت فرمود: هر کس فرزندانی از پیش بفرستد و آن‌ها را به حساب خدا بگذارد آن‌ها او را از آتش جهنم به اذن خداوند متعال حفظ می‌کند.
یک فرزند از پیش فرستاده از هفتاد فرزند مجاهد بعد از خود بهتر است:
وَ بِاسنَادِهِ اِلی عَلیِ بنِ عَبدُالله (علیه السلام) قال: «وَلدٌ وَاحِد یُقدِمُه الرَجلُ افضلُ مِن سَبعینَ یَخلفُهم مِن به عده کله‌ام قَد رَکَبُوا الخَیلُ وَ قَاتِلوا فِی سَبِیل الله». علی بن میسر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت فرمودند: اگر مرد یک فرزند پیش بفرستد بهتر است از اینکه هفتاد فرزند بعد از خود باقی بگذارد و تمام آن‌ها سوار بر اسبان شوند و در راه خدا جهاد کنند.
پاداش مومن در مرگ فرزند بهشت است:
وَ عَنهُ عَلیهِ السَلام: « نوابُ المومنِ من ولدهِ و الجنةُ صَبراً وَ لَم یَصبِر». امام صادق (علیه السلام) فرمودند: ثواب پاداش مومن در مرگ فرزندش بهشت است خواه در مصیبت فرزند صبر کند خواه نکند.
بلا در جان فرزند و مال باعث آمرزش گناهان است:
رُوی التَرمَزِی به اسناد الی النَبی (ص) انَهُ قال: « مَا نزَلَ البَلاءُ بِالمُومنِ و المُومِنَة فِی نَفسِهِ وَ وَلدهِ وَ مَالهِ حَتی یُلقَی اللهُ عَزَوَجلَ وَ مَا عَلیهِ خَطیّة». پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هیچ بلائی در جان و فرزند و مال مرد و زن مومن نازل نمی‌شود مگر اینکه خدای عزوجل را ملاقات می‌کند در حالی که هیچ گناهی بر او نباشد.
تحصن سقط جنین کنار درب بهشت:
عن سهیل بن حنیف رضی الله عنه قال: قال رسول الله (ص): « تَزَوجُوا فَانِی مَکاثرٌ بِکُم الایمم یَومَ القِیَامَة حَتَی اَنّ السِقطُ لَیُطلِ مُحبَنطنا عَلیَ بَابُ الجَنة فَیُقالُ لَهُ اَدخَلُ یَقُول: حَتَی یَدخُلَ ابوی». پیامبر اکرم (ص) فرمودند: ازدواج کنید (تا نسلتان زیاد شود) زیرا من به کثرت شما در روز قیامت بر سایر امم مباهات می‌کنم حتی جنین سقط شده خشمگین بر در بهشت بایستد، به او می‌گویند برو در بهشت، می‌گوید تا پدر و مادرم پیش از من به بهشت نروند قدم در بهشت نخواهم گذاشت. (2)
برتری یک کودک پیش فرستاده از صد فرزند مجاهد:
عَن عَمرِ بنِ شُعَیِب عَن اَبِیه عَن جَدِّهِ قال: قال رسول الله (ص): «مَن قَدَّم مِن طَلَبَهِ وَلداً لَم یَبلُغ الحَنَثَ کَانَ اَفضلُ مَن اَن یُخلفَ مِن به عده ماة کله‌ام یُجَاهِدُونَ فِی سَبیل الله لَا تَسکُن رُوعتُهُم الی یَوَم القِیامَة». پیامبر اکرم (ص) فرمودند: کسیکه یک فرزند به حد بلوغ نرسیده از صلب خویش قبل از خود بفرستد بهتر است از اینکه صد فرزند بعد از خود به جای بگذارد همه آن‌ها در راه خدا جهاد کنند و تا روز قیامت یک لحظه قلبشان از جهاد در راه خدا آرام نگیرد.
استقبال کودکان با جام‌های شراب از پدر و مادر در قیامت:
عَن عُبَیدة بِنِ عُمیر الیثی اِذَا کَانَ یَومَ القِیَامَة خَرَجَ وَالَدانُ المُسلِیمنَ مِن الجَنَة بِایدِیهم الشَراب. قَال: « فَیَقُولُ النَاس لَهُم اِسقُونَا اِسقُونَا فَیَقولوُن: اَبَوینا اَبَوینا». از عبیدة بن عمیر لیثی روایت شده است که می‌گوید: « وقتی روز قیامت می‌شود اطفال مسلمین از بهشت بیرون می‌آیند درحالیکه در دست‌های آن‌ها جام‌هایی از شراب بهشتی است آنگاه مردم محشر از شدت تشنگی می‌گویند: به ما آب دهید. اطفال می‌گویند این شراب بهشتی مخصوص پدران ماست».
کسیکه سه طفلش بمیرد آتش جهنم بر او حرام می‌شود:
عَن النبی (ص): « مَن دَفنَ ثَلاثة مِن وُلدِ حَرّمَ اللهُ عَلیهِ النّار». پیامبر خدا (ص) فرمودند: کسی که سه فرزند خود را دفن کند (یعنی سه فرزندش وفات کند) خداوند آتش جهنم را بر او حرام می‌کند.
ادامه دارد

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد