تحلل
نويسنده: محمد رضا انصاري
تَحَلُّل در لغت به معناي آزادي و باز کردن و گشودن گره است، و در اصطلاح شرعي نيز از اين معني به دور نميباشد زيرا استعمال آن در مواردي است که انسان به وسيلهي انجام کار، خود را از قيد يا حالتي که در آن بوده آزاد ميسازد. اين اصطلاح سه مورد استعمال دارد که عبارتند از: 1) تحلل از احرام: پس از آنکه حج گزار با بستن احرام در يکي از ميقاتهاي معين مُحرِم ميگردد بيست کار بر او حرام ميگردد و او ملزم است که از آنها دوري نمايد، آنگاه پس از فراغت از مناسک حج که عبارت است از رفتن به صحراي عرفات و مشعر و دست مني و پرتاب سنگ به سوي شيطان و قرباني نمودن و تراشيدن سر و انجام طوافهاي واجب، حجگزار تحلل يافته و در اصطلاح فقهي (مُحِّل) ميگردد، و کليهي محرمات و ممنوعات بيستگانه بر او مجدداً آزاد و حلال ميشود. اما در عمره، تحلل پس از طواف خانهي خدا و سعي ميان صفا و مروه و تقصير انجام ميپذيرد. 2) تحلل از سوگند: در مواردي که شخصي بر طبق ضوابط و اصول شرعي و به هدف وادار نمودن خود به انجام کار يا کار نکردن اقدام به سوگند خوردن ميکند، در حقيقت خود را به وسيلهي سوگند مقيد و ملزم به رعايت آن کار نموده است، از اين رو تنها هنگامي آزاد ميگردد که به سوگند خود پايبند گرديده و مضمون آن را انجام دهد. بنابراين هرگاه سوگند به انجام کاري بخورد هنگامي تحلل براي او حاصل ميشود که اقدام به انجام آن کار نمايد، و همچنين در صورت سوگند به دوري از انجام کاري، بنابر فتاواي فقهاي اماميه هرگاه شخص به سوگند خود وفادار نماند و آنچه را که براي دوري از آن و يا انجام آن سوگند خورده است مرتکب شود و يا انجام ندهد در اصطلاح شرعي گويند (حنت) کرده و ملزم به پرداخت کفاره است، و بنا به دلالت آيهي شريفهي «لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الْأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ» (مائدة، 89). کسي که به سوگند خود وفادار نمانده ملزم است يکي از سه مورد اول آيه يعني غذا دادن ده فقير يا پوشاندن آنان و يا آزاد نمودن يک بنده را انجام دهد و در صورت ناتواني بايد سه روز روزه بياورد. 3) تحلل از نماز: بنابه دلالت روايات وارده که «الصّلاةُ تحريمُها التکبير و تحليلُها التسليم» يعني نمازگزار هنگامي که تکبيرةالاحرام نماز را به جا ميآورد وارد نماز شده و کليهي ممنوعات نماز مثل صحبت کردن، خنديدن، خوردن بر او منجز و واجب الترک ميشود و پس از آنکه تسليم نماز [= السلام عليکم و رحمة الله و برکاته] را بر زبان جاري کرد از نماز تحلل پيدا کرده و انجام کليهي منافيات نماز بر او جايز ميشود.
منابع:
لسان العرب؛ المصباح المنير؛ الصحاح، مادة «حلل»؛ وسائل الشيعة، 232/14، باب 13 و 14؛ جواهر الکلام، 355/35-223.
منبع: تهيه و تنظيم: دائرةالمعارف تشيع، جلد 4، (1391) تهران: مؤسسهي انتشارات حکمت، چاپ اول.