خانه » همه » مذهبی » تحول مفهومی عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی

تحول مفهومی عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی

تحول مفهومی عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی

قیام عاشورا از رویدادهای سترگ تاریخ صدر اسلام است که در روح سیر تاریخ اسلام، خصوصاً تاریخ و فرهنگ تشیع، تأثیری عمیق و سرنوشت ساز داشته است؛ از این رو

0027722 - تحول مفهومی عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی
0027722 - تحول مفهومی عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی
نویسنده: دکتر علی بیات (1)

 

قیام عاشورا از رویدادهای سترگ تاریخ صدر اسلام است که در روح سیر تاریخ اسلام، خصوصاً تاریخ و فرهنگ تشیع، تأثیری عمیق و سرنوشت ساز داشته است؛ از این رو همواره ذهن اندیشمندان مسلمان اعم از شیعه و سنی را به خود معطوف ساخته و از منظرهای گوناگون به آن نگریسته اند. در بستر تاریخ تفکر شیعی مفهوم این رویداد بنیادی از زمان پیدایی تا انقلاب اسلامی متناسب با مقتضیات ادوار مختلف تطوراتی عمیق یافته است. شناخت آن تطورات نه تنها میزان تأثیر این رویداد را در باروری و بازسازی تفکر شیعی نشان می دهد که زمینه را نیز برای شناخت جنبه های ناشناخته ی آن و بالتبع غنای بیشتر تفکر شیعی هموار می سازد. مفهوم و رویکرد روایی، آئینی، فرا تاریخی، اصلاحی (انتقادی) و تاریخی جنبه های مختلف سیر این تطور است که در این مقاله به توصیف و تحلیل ویژگی ها و شاخص های هر یک پرداخته شده است.

واژگان کلیدی:

تحول عاشورا، مفهوم روایی، مفهوم آئینی، مفهوم فراتاریخی، مفهوم اصلاحی و مفهوم تاریخی.

مقدمه

قیام عاشورا در محرم سال 61 هجری رخ داد. زمینه ها، انگیزه ها و عوامل مختلف و در هم تنیده ی فکری ــ اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موجب ایجاد این قیام را فراهم آورد. زمانی این قیام به وقوع پیوست که اسلام پس از ظهور و پشت سر نهادن نخستین مرحله ی تاریخی یعنی تأسیس و تثبیت در جزیره العرب دومین مرحله ی تاریخی خود یعنی بسط و گسترش جغرافیایی و جهانی را طی می کرد. نظام های سیاسی کهن و دستگاه های کهنه ی دینی ناکار آمد در بخش هایی وسیع از جهان شناخته شده فرو پاشیده یا به ضعف گراییده بودند و اعراب مسلمان در مقام پیام آوران و حاملان پیام اسلام به نیرو و برکت اسلام بر مسند فرمانروایی جای گرفته و بر مردمان و سرزمینهایی وسیع سیطره یافته بودند. به این سان اسلام، این دین آسمانی که به لحاظ تاریخی از آستین قوم عرب آشکار شده بود، می رفت تا روشنگر راه همه ی نژادها، اقوام و ملت ها گردد. اما مسئله ی اصلی ساز و کار عملی و عوامل اجرایی تحقق این مهم بود. گرچه آموزه های دینی مندرج در قرآن و نیز سنت نانوشته ی نبوی مبانی و برنامه ی نظری این مهم بود، اما اعراب نخستین ماده ی انسانی، عوامل اجرایی و ساز و کار عملی این مهم بودند. قومی که هویتش از دو منبع اساسی مایه می گرفت؛ یکی فرهنگ قبیله ای ریشه دار در تاریخ پیش از اسلام و دیگری فرهنگ دینی نوظهور اسلام.
تا آنجا که فرهنگ قبیله ای عرب منطبق بر و در جهت اهداف آن قرار می گرفت، به تحقق و نشر اسلام منتهی می شد و آنجا که از فرهنگ اسلامی فاصله می گرفت خود به عامل بازدارنده و تحریف کننده ی فرهنگ اسلامی بدل می شد. بنابراین مسئله ای مستمر بین فرهنگ اسلامی و فرهنگ قبیله ای عرب طی قرون نخستین اسلامی برقرار بود که در نحوه ی اداره ی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فکری سرزمین ها و مردمان تحت سلطه ی اسلام و اعراب و نیز تعامل بین اعراب و غیراعراب بازتاب پیدا می کرد. یعنی هر زمان و هر کجا که فرهنگ اسلامی ظهور و بروز می یافت و مبنای برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها قرار می گرفت به وحدت اجتماعی، فکری و سیاسی اقوام و ملل مسلمان در قالب و مفهوم امت اسلامی می انجامید و هر زمان و هر کجا که فرهنگ قبیله ای غلبه پیدا می کرد مسائل، رقابت ها، کشمکش ها و درگیری های همه جانبه بین اقوام و ملل اعم از مسلمان و غیرمسلمان تشدید می شد. از این رو در هر مطالعه ی تاریخی که در قرون نخستین اسلامی درباره ی اسلام صورت می گیرد باید بین دو مفهوم و رویکرد، تمایز و تفکیک قائل شد: یکی عرب اسلامی که اصالت و محوریت را به اسلام می بخشد نه به قومیت؛ دیگری اسلام عربی که در این مفهوم اصالت و محوریت به قومیت عربی داده شده و نه به اسلام. در روی کرد اول اسلام مبنا و معیار برای ایجاد هم گرایی میان همه ی نژادها، و قبایل و نیز توحید حقوق، تکالیف و منافع آنهاست و در روی کرد دوم فرهنگ قومی عرب مبنای تفسیر اسلام در جهت سلطه و تأمین منافع و تحکیم موقعیت او و اسلام ابزار توجیه این سلطه گری و تأمین منافع.
این دو رویکرد در تاریخ صدر اسلام به صورت دو جریان اقلیت و اکثریت دیده می شود. جریان اقلیت به رهبری اهل بیت پیامبر (ص) که از منظر نخست به اسلام، قوم عرب و دیگر اقوام می نگریست و از اصول و ارزشهای اسلامی قرآن و سنت پاسداری و بر آن مبنا در همه ی امور فکری، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موضع گیری می کرد. جریان اکثریت به رهبری رهبران قبیله ای، خصوصاً امویان که از منظر دوم یعنی فرهنگ قبیله ای به اسلام نظر داشت و آن را اسباب و ابزار سلطه گری خود می دید. تقابل فکری و سیاسی بین این دو جریان از سقیفه آغاز و طی روند حوادث و تحولات بعدی خصوصاً در خلافت علی (ع) و خلافت کوتاه مدت امام حسن (ع) اختلافات، تضادها و شکاف ها عمیق تر و متمایزتر گردید و در قیام عاشورا به اوج خود رسید. در این قیام بود که کلیت و تمامیت فرهنگ اسلامی در مقابل کلیت و تمامیت فرهنگ قبیله ای قرار گرفت و اگر چه به شکست قطعی فرهنگ اسلامی از حیث سیاسی منجر شد اما از حیث فکری ــ اعتقادی به بی اعتباری فرهنگ قبیله ای انجامید و حقیقت مستقل اسلام از حصار و هویت فرهنگ قبیله ای عرب را آشکار ساخت. پس از این قیام بود که مذهب شیعه به صورت جریانی واگرا از جریان اکثریت درآمد. و نقطه ی آغازی در مسیر و جهت گیری تاریخی شیعه گردید. به نوشته ی محمد جعفری «بدون شک تراژدی کربلا عامل اشتیاق و علاقه ی شدید و احساسات عمیق را به تشیع افزود و باعث گردید که روان شناسی انسانی بیش از هر چیز دیگر مورد توجه قرار گیرد» (تشیع در مسیر تاریخ، 1380 ش، 250). در ادامه، تحول مفهومی قیام عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی را به اجمال و به ترتیب زیر مورد بررسی قرار می دهیم:
1ــ مفهوم روایی 2ــ مفهوم آئینی 3ــ مفهوم فراتاریخی 4ــ مفهوم اصلاحی (انتقادی) 5 ــ مفهوم تاریخی.
2ــ بررسی موضوع
1ــ2ــ مفهوم روایی
پس از قیام عاشورا راویان، محدّثان و مورخان مسلمان به ثبت روایات و اخبار مربوط به آن در قالب تک نگاری های ویژه و منفردی به نام مقتل پرداختند. گرچه مقتل نویسی مفهومی عام داشت و به ثبت اخبار مربوط به کشته شدن رجال و بزرگان اطلاق می شد، اما در ابیات و تاریخ نگاری شیعه، به مفهوم خاص ثبت روایات و اخبار مربوط به امام حسین (ع) و یارانش دلالت داشت. عمده هدف مقتل نگاران گردآوری و ثبت روایات بود. به این منظور روایات و اخبار مربوط به این واقعه را از منابع روایی مختلف سماع و روایت می کردند. برای مثال ابو مخنف از سه شاهد و حاضر واقعه ی عاشورا ثابت بن هبیره، یحیی بن هانی بن عروه و زهیر بن عبدالرحمن بن زهیر خثعمی بدون واسطه و از پانزده شاهد و حاضر دیگر از جمله عقبه بن سمعان غلام رباب همسر امام حسین (ع) حُمید بن مسلم، ضحاک بن عبدالله المشرقی الهمدانی و علی بن حسین (ع) با واسطه و از پنج شاهد اخبار قیام با واسطه و از بیست و یک شاهد و هم عصر وقایع قیام عاشورا با واسطه نقل روایت کرده است (ابو مخنف، 1367 ش، مقدمه 31ــ 48). در منابع تاریخی اهل سنت همچون تاریخ مدینه ی دمشق ابن عساکر (د: 571 ق) نیز به منابع روایی و کتابی دیگری در نقل و ثبت روایات و اخبار قیام عاشورا استناد شده که با منابع روایی شیعه در لفظ و معنی اختلاف و تناقض فراوان دارد (ر، ک: ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ذیل امام حسین بن علی).
شمار کتابهایی که به مقتل امام حسین (ع) اختصاص دارد خواه با عنوان مقتل یا عناوین دیگر بسیار زیاد است. در این جا تک نگاری های اولیه را نام می بریم که بعدها پایه ی تألیف تواریخ جامع عمومی و یا سیر و شرح احوال ائمه قرار گرفته و از میان رفته اند:
1ــ مقتل الحسین اصبغ بن نباته (د: بعد از 100ق) از خواص اصحاب امام علی (ع) (طوسی، بی تا، نجف، 38).
2ــ مقتل الحسین جابر بن یزید جعفی (د: 127 یا 128 یا 129 ق) از اصحاب امام محمد باقر (ع) (آقابزرگ بی تا، 24/22).
3ــ مقتل الحسین از لوط بن یحیی ابو مخنف (د: 157 ق) (ابن ندیم، 1366 ش، 157؛ طوسی، بی تا، 129).
4ــ مقتل الحسین از هشام بن محمد کلبی (د: 204 ق) نجاشی، 1407 ق، 435).
5 ــ مقتل الحسین از نصر بن مزاحم (د: 212 ق) (ابن ندیم، 158، 1366؛ طوسی، بی تا، 172).
6ــ مقتل الحسین از واقدی (د: 207 ق؛ ابن ندیم، 1366ش، 165).
7ــ مقتل الحسین از ابوعبدالله محمد بن زکریا بن دینار غلابی (همو، 179).
8 ــ مقتل الحسین از سلمه بن الخطاب براوستانی (طوسی، بی تا، 79).
9ــ مقتل الحسین از علی بن محمد مدائنی (همو، 95).
10ــ مقتل الحسین از عبدالله بن محمد بن ابی الدنیا (همو، 104).
11ــ مقتل الحسین از محمد بن علی شیخ صدوق (د: 381 ق) (همو، 157).
12ــ مقتل الحسین از محمد بن حسن طوسی (د: 460 ق) (همو، 161).
در این تک نگاری ها مورخان روایات و اخبار قیام عاشورا را با نگاه توصیفی در قالب گزارشها و عباراتی ساده بدون نگاه تحلیلی و توجه به زمینه ها و علل و پیامدها گردآوری کرده اند. اطلاعات و روایات این تک نگاری ها بعد در منابع تاریخی جامع تر تواریخ عمومی و شرح احوال امامان معصوم همچون: تاریخ طبری، مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی، الأخبار الطوال ابوحنیفه دینوری، الفتوح ابن اعثم، انساب الاشراف بلاذری، الارشاد شیخ مفید، مناقب ابن شهر آشوب، الکامل ابن اثیر و ده ها کتاب دیگر راه یافت. شیخ آقا بزرگ تهرانی نزدیک به هفتاد مقتل را در اثر ارزشمند خویش معرفی کرده است (الذریعه، بی تا، 22/22ــ32 و…).
رویکرد روایی به قیام عاشورا که در تک نگاری های اولیه و منابع تاریخی دوره های بعد منعکس شده است این اهمیت را دارد که مواد اولیه را برای تحلیل و تدقیق های بعدی فراهم آورد.
2ــ2ــ مفهوم آئینی
از آنجا که قیام عاشورا فصل نوینی را در تاریخ تشیع گشود و آن را به جریانی واگرا از جهت گیری های فکری ــ سیاسی اکثریت سوق داد، خط سیر این مذهب تحت رهبری و هدایت امامان معصوم شیعی در بعد فرهنگی ــ علمی ترسیم و متمرکز گردید. بر این اساس تلاش جهت کسب قدرت و تحقق حکومت آرمانی شیعه به اندیشه ی مهدویت و ظهور قائم (عج) ارجاع داده شد. از این پس مسأله ی حکومت دینی به عنوان یک ضرورت عینی ــ اجتماعی در سیره ی امامان معصوم، در متن واقعیات و امکان تحقق آن متناسب با ظروف و شرایط تاریخی دیده شد. این نکته ی مهمی در تاریخ تشیع است که بررسی آن خارج از موضوع این نوشتار است. به هر حال با نظر داشت چنین خط مشی و سیاستی بود که تلاش شیعیان به جنبه های بازسازی و باروری معنوی و علمی اسلام معطوف گشت. نظر ولهاوزن در این خصوص روشن گر است که «اگر تشیع نبود اسلام در قالبهای خشک و بی روح منجمد می شد و نمی دانم در چنان حصارهایی، چه سرنوشتی به سراغش می آمد» (تاریخ سیاسی صدر اسلام: تشیع و خوارج، 1375 ش، 137).
بنابر آنچه گذشت قیام عاشورا واقعه ای بود که اصلاح طلبی سیاسی، فکری، اجتماعی و اقتصادی را دستورالعمل و سرلوحه ی برنامه ی علمی و عملی هر مسلمان قرار داد و چنانکه گفته آمد در گام نخست راویان و مورخان به جمع آوری و ثبت روایات و اخبار مربوط به آن در قالب کتاب های مقتل پرداختند. در گام بعد به سبب بار مایه ها و عناصر درونی و پیام عمیقی که در این واقعه نهفته بود طولی نکشید که زنده نگه داشتن و بزرگ داشت قیام برای شیعیان جنبه و صبغه ی آئینی پیدا کرد یعنی به صورت رسوم، آداب و مراسمی ماندگار درآمد، رسوم و مراسمی که بخش قابل توجهی از فرهنگ شیعه و شیعیان را تشکیل داده و می دهد. بررسی عناصر سازنده ی مراسم عاشورا در میان شیعیان وجوه گوناگونی دارد. برگزاری مجالس حزن و عزا و اندوه و گریه، مرثیه سرایی، زیارت، مقتل خوانی، دسته روی، نوحه خوانی، روضه خوانی، تعزیه، شبیه سازی، تکیه، شمایل سازی، نذورات و… که با ادبیات (شعر)، هنر (معماری قبور و مشاهد متبرکه، آئینه کاری، کاشی کاری، علم و کتل، نمادهایی چون پنجه، سنج، موسیقی و…) آمیختگی لاینفکی یافته است در بردارنده ی وجوه و عناصر مختلف آئین و مراسم آئینی عاشورا است.
دو نکته ی اساسی در مفهوم و روی کرد آئینی به قیام عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی تا انقلاب اسلامی شایان اهمیت و دقت فراوان است. نکته ی اول: پیدایش مفهوم آئینی عاشورا سیری تدریجی داشته و ضمن اینکه مایه ها و فلسفه و اهداف آن به تأیید امامان معصوم رسیده است اما متناسب با شرایط تاریخی و آداب و رسوم قومی و محلی شیعیان خصوصاً ایرانیان شکل یافته و اشکال گوناگون به خود گرفته است. از این حیث چه بسا آداب و رسومی که با فلسفه و اهداف حقیقی قیام مطابقتی ندارد امّا به دلایلی مقبولیت پیدا کرده است. نکته ی دوم: از آنجا که مفهوم و روی کرد آئینی به عاشورا به صورت سنتها و مراسم و آداب ماندگار بدل شده و قبول عام و خاص پیدا کرده و به عبارتی در جوامع شیعی نهادینه شده است و در رقابتها و کشمکش های سیاسی و مجادلات و منازعات مذهبی نیز تاثیرگذار بوده، خود به عاملی اثرگذار در بستر تاریخ تفکر شیعی در آمده است. این اثرگذاری هم در جنبه های مثبت و سازنده دیده می شود همچون بسیج توده ها، الهام گیری از ظلم ستیزی قیام عاشورا در برخورد با ظالمان، همبستگی جوامع شیعی حول ارزشهای قیام عاشورا، بیدار کردن قوا و احساسات خفته همچون ایثارگری و دمیدن روحیه ی شجاعت و فداکاری و گذشت از همه چیز حتی جان و مال و… و هم در جنبه های منفی همچون شور منهای شعور، وصف جنایی قیام به جای وصف حماسی، خوداقناعی هر چند به صورت خود زنی و قمه زنی به جای خودآگاهی و خداخواهی، خودنمایی به جای خداگرایی، مجلس گرمی به جای هدفمندی و تکرار عادات عزاداری بجای تنبّه از آداب سوگواری و…
به هر حال مفهوم و رویکرد آئینی به عاشورا بخش قابل توجهی از کارنامه ی فرهنگی شیعیان را در برگرفته است و به دلیل اهمیت آن در بستر تاریخ تفکر و فرهنگ شیعه ضرورت تام و تمام دارد مورد بازشناسی و بازخوانی قرار گیرد.
مفهوم آئینی قیام عاشورا به شکل برگزاری مجالس عزا و مرثیه سرایی شاعران شیعه به منظور زنده نگه داشتن فلسفه ی قیام عاشورا در عصر حیات ائمه آغاز شد. چنانکه در روایات آمده است که امام صادق (ع) از جعفر بن عفان طائی خواست شعری را که درباره ی امام حسین (ع) سروده بود بخواند. (عاملی،، 593). و نیز از ابوهارون مکفوف خواست درباره ی آن حضرت شعری با لحن حزن و اندوه بخواند (همو، 594). امام رضا (ع) نیز که ایام محرم را به حزن و اندوه می نشست از دعبل خزاعی که بر او وارد شده بود خواست تا برای آن حضرت و خاندان و یارانش در رثای امام حسین (ع) شعر بخواند (مجلسی، 45/257)..
پس از تشکیل دولت آل بویه که شیعیان از حمایت سیاسی برخوردار شدند به فرمان معزالدوله در سال 352 ق بازار بغداد تعطیل شد و زنان مویه کنان و نوحه خوانان در شهر می گشتند (یافعی،، 247؛ ابن جوزی، 1358ش، 7/15). از این به بعد بود که حرکت دسته های سینه زنی در شهر برای سوگواری مرسوم شد و آداب و رسوم سوگواری به مفهوم آئینی عاشورا متناسب به رسوم دیلمیان که در عزاداری جامه سیاه در بر می کردند رواج یافت.
پس از سقوط دولت آل بویه مراسم عزاداری تعطیل شد و بار دیگر پس از تأسیس دولت صفویه گسترده تر و پایدارتر از پیش رواج یافت. در این دوره که صفویان در رقابت و کشمکش سیاسی و مذهبی با عثمانی های سنی مذهب بودند اولاً به عناصر و مؤلفه های آئینی مراسم عزاداری بیش از پیش افزوده شد، ثانیاً به صورت سنتی فراگیر و پایدار جلوه گر شد، ثالثاً از غنای محتوایی حماسی و علمی عاشورا کاسته و به جنبه ی ادبی، مرثیه ای و حزن و تأسف و اندوه آن افزوده شد و رابعاً به دلیل رواج فارسی نویسی ارتباط مستقیم ذهنی ــ فکری جامعه ی ایران با نصوص و متون اصیل دینی، گسسته و روضه خوانی و روضه خوانان ملهم از کتاب روضه الشهداء ملاحسین کاشفی (د: 906 یا 910 ق) جایگزین مقتل خوانی و مقتل خوانان گردیدند.
توصیه و ترغیب امامان معصوم (ع) به زیارت تربت اولیای الهی خصوصاً امام حسین (ع) از دیگر اشکال زنده نگه داشتن قیام عاشورا بود. ازین رو بود که زیارت و زیارت نامه نویسی یکی از ابعاد فرهنگ شیعه گردید و کتابهایی همچون: کامل الزیارات تألیف ابن قولویه قمی (د: 368 ق)، مصباح المتهجد تألیف شیخ طوسی (د: 460 ق)، زادالمعاد تألیف علّامه مجلسی (د: 1110 یا 1111 ق) تحفه الزائر تألیف میرزا حسین نوری (د: 1320 ق) و مفاتیح الجنان تألیف حاج شیخ عباس قمی (د: 1359 ق) و… نگاشته شدند.
نکته ی حائز اهمیت این است که در فرهنگ شیعی، زیارت اولیای خدا را آدابی است. این آداب مشتمل بر طهارات جسم، روزه، غسل، وضو، اذکار توحیدی، اذن دخول، آرامش و اتصال معنوی با حجت و خلیفه ی خدا در روی زمین است (برای کسب اطلاع بیشتر ر.ک: وکیلی، 1374 ش، 399ــ383). با رعایت این آداب است که زیارت قبور و مشاهد ایمه سبب تعمیق شعایر شیعه و تهذیب نفس و اتّصال قلبی زایران به ولایت امامان می گردد، امری که در طول تاریخ سبب ماندگاری نام و یاد و آرمانهای ایمه گردیده است.
شکل دیگری که به مراسم آئینی عاشورا به تدریج اضافه شد تعزیه یعنی درام نمایشی بود که از شبیه سازی آغاز و سرانجام به صورت تعزیه در دوره ی قاجاریه به تحول و کمال گرایید. در تجویز تعزیه که بر عنصر شبیه سازی از شخصیت امام معصوم و یاران و دشمنانش تکیه دارد آیت الله میرزا ابوالقاسم بن حسن گیلانی معروف به فاضل قمی (د: 1231 ق) پیشگام بود. این جواز در کتاب او به نام جامع الشتات به چاپ رسیده است. پس از او آیت الله سید علی یزدی در 1320 ق نظر آیت الله فاضل قمی را تأیید و تصویر و تشبیه مرد به زن را در تعزیه جایز شمرد. و سرانجام آیت الله محمد رفیع طباطبایی نظام العلما از عالمان دوره ی ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه در 1322 ق در کتاب مجالس حسینیه نظرات فقهی آیت الله فاضل قمی و آیت الله سید علی یزدی را مورد تأیید قرار داد. بدین سان در دوره ی قاجاریه تعزیه به شکوه مندترین مراسم آئینی در یادکرد و عزاداری برای امام حسین (ع) جلوه گر شد و علاوه بر تکیه ی دولت که در تهران اجرا می شد در بسیاری شهرهای بزرگ و کوچک دیگر نیز رواج یافت و هنوز به صورتی کمرنگ و کم رونق در بعضی شهرها اجرا می شود (برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره ر.ک: مختاباد، 1374ش، 297ــ306). با افزوده شدن تعزیه به مراسم آئینی، سوگواری شیعیان برای امام حسین (ع) از تنوع و پیچیدگی بسیاری برخوردار شد. این مراسم به همان میزان که از ارادت و عشق به امام حسین (ع) مایه می گرفت از آداب و رسوم و ذهنیات دست اندرکاران و بازیگران و تماشاچیان متأثر می شد و به همین میزان نیز از فلسفه و اهداف قیام عاشورا دور و موجب تحریف آن می شد. به همین دلیل ضرورت اصلاح مفهوم آئینی از جعل و تحریف، غلو و پیرایه ها و غبارها احساس شد و چهارمین مفهوم از قیام عاشورا یعنی مفهوم اصلاحی (انتقادی) را پدید آورد که در سطور بعدی به آن خواهیم پرداخت.
3ــ2ــ مفهوم فراتاریخی
در متن روایات و منابع تاریخی قیام عاشورا و بیشتر در مبانی نظری و اشکال گوناگون مفهوم آئینی، همچون اشعار و مراثی، مفهوم فراتاریخی و فرابشری به قیام و شخصیت امام حسین (ع) نمایان گر است. بنا بر این مفهوم اولاً به شخصیت امام حسین (ع) همچون دیگر امامان معصوم (ع) از منظری کاملاً ماوراء الطبیعی و مافوق انسانی نگریسته می شود و نه از متن و بطن سرشت طبیعی و حیات انسانی (در این باره ر.ک: قمی،، 523 ــ 525)، ثانیاً وقایع زندگی امامان معصوم (ع) از سوی خداوند مقرّر و مقدّر بوده است و نه بر مبنا و زمینه های تاریخی. در نتیجه شهادت امام حسین (ع) در کربلا امری مقدّر از سوی خدا پنداشته شده است هرچند که دشمنان آن حضرت مسؤول شهادت امام و یارانش بودند.
پیامد چنین نگرشی این است که شخصیت و قیام حضرت الگو بودن انسانی و اجتماعی خود را از دست می دهد. با چنین رویکردی، ظلم ستیزی قیام امام به عمد یا سهو مورد پرده پوشی و غفلت، و شخصیت او مورد تقدیس محض برای نیل به اغراض شخصی یا صنفی و یا توجیه حکومت حاکمان ستمگر قرار می گیرد. شهادت امام حسین (ع) نیز به نوعی مشیت و جبر الهی تلقی شده بدون آنکه به زمینه ها و عوامل انحراف سیاسی و فکری و اجتماعی دست اندرکاران شهادت او و یارانش اشاره و اعتنا شود و این یعنی بی محتوا شدن قیام از فلسفه ی اصلی آن یعنی اصلاح گری و اصلاح طلبی و ظلم ستیزی. رگه های این مفهوم و رویکرد در برخی روایات در مقاتل و کتاب های تاریخی همچون طبقات ابن سعد (د: 230 ق) مقتل الحسین خوارزمی (د: 568 ق) الملهوف سید بن طاووس (د: 664 ق) تنقیح المقال مامقانی (د: 1351 ق) و منتهی الآمال حاج شیخ عباس قمی (د: 1352 ق) به چشم می خورد. برگزاری مراسم آئینی: عزاداری، مرثیه سرایی، نوحه خوانی و تعزیه که چرخ فلک و گردون دون را مسؤول فاجعه ی جان گداز عاشورا می داند. نه تنها با مخالفت حاکمان و دولت های ستمگر مواجه نمی شد که خود مروج آن و از پایه گذاران تکایا و مراسم بودند.
4ــ2ــ مفهوم اصلاحی (انتقادی)
چنانکه گذشت سه مفهوم مذکور از قیام عاشورا در بستر تاریخ تفکر شیعی هر یک با ویژگیها، رویکردها و نقاط قوت و ضعف خاص خود، بخش مهمی از فرهنگ عام شیعه خصوصاً در ایران تا دوره ی معاصر را که هم زمان با گسترش موج نوگرایی بر آمده از غرب در دوره ی مشروطه آغاز شد تشکیل داده است. از این زمان به بعد است که امواج نوگرایی و نواندیشی خواه ناخواه در بنیاد تفکر و فرهنگ سنتی جوامع اسلامی و از آن جمله ایران نفوذ کرد. کسانی که برای تحصیل به کشورهای فرنگ سفر کردند زودتر در معرض این امواج قرار گرفتند و از بیرون بر مواریث سنتی جامعه و فرهنگ خود قلم نقد زدند (روشنفکران). کسانی که نمایندگان و پاسداران مواریث سنتی جامعه و فرهنگ خود بودند دو گروه شدند. گروهی همچنان بر حفظ مفاهیم و فرهنگ سنتی بدون قبول کمترین نواندیشی و تحوّل پای فشردند (پاسداران فرهنگ سنتی). و گروهی بر آن شدند که از منظری درونی هم مفاهیم و مواریث سنتی را حفظ کنند و هم راهی برای برون رفت از وضعیت عقب ماندگی جامعه ی خود بیابند (روشنفکران دینی).
گروه اول راه حل این مشکل را در پیروی از الگوی زنده ی غرب که شتابان در حال توسعه و پیشرفت بود می دید. گروه دوم اساساً چشم بر تحوّلات جهانی بسته و در حصار بسته ی ذهنیات خود سیر می کرد. گروه سوم نیز که فاقد طرح و الگو بود راهی به مراتب دشوارتر پیش رو داشت و بر آن بود الگوی خود را از دل و متن آموزه ها و نمادهای سنتی بازسازی و بازآفرینی کند. دشواری کار این گروه در این بود که از سویی با کشش نیرومند سنت گرایی و سنت زدگی جامعه و حتی اهل علم مواجه بود و از دیگر سو با موج موّاج نوگرایی غربی و غرب گرایان که دل و دین را از همگان می ربود. بنا بر این تلاش گروه اخیر برای موفقیت، بصیرت و مجاهدت توأم با صبر جمیل را می طلبید.
یکی از موضوعاتی که در این دوره ذهن اندیشمندان آگاه به زمان و دلسوز را به خود معطوف کرد رویکرد نو به واقعه ی عاشورا بود که مفهوم نوینی را برای بازنگری و بازشناسی طلب می کرد.
مقتضیات نوین فکری، فرهنگی و جامعه ی در حال گذار از ماهیت و پیوندهای سنتی به ماهیت و پویایی های مدرن که جنبش مشروطیت فصل آن را گشوده بود زمینه ساز پیدایش این مفهوم و رویکرد گردید. البته مفهوم و رویکرد اصلاحی و انتقادی نه به اصل واقعه و قیام عاشورا بلکه ناظر به سه مفهوم پیشین از قیام بود. سه مفهومی که گرچه هر یک به نوعی در اصل و اساس متضمن بهره هایی از حقیقت و مایه های راستین بودند اما در لایه هایی از فهم عصری و نسلی و پیله هایی از تعصب و تنگ نظری، جعل و تحریف، تقلید محض، قالب گرایی و عادات لایتغیر پوشیده و پنهان مانده بود و می بایست این لایه ها کنار زده شود و این پیله ها پاره گردد تا جوهره ی حقیقت قیام چون لؤلؤ و مرجان تابان بدرخشد.
پیشگام در طرح مفهوم و رویکرد اصلاحی میرزا حسین نوری مشهور به محدث نوری (د: 1320 ق) بود که کتاب لؤلؤ و مرجان را در اصلاح عادات و آداب اهل منبر و روضه خوانی نگاشت. علت و انگیزه ای که سبب شد مؤلف به نگارش این کتاب دست زند بر نگارنده پوشیده است اما این پیامد مهم را در برداشت که راه بازنگری و اصلاح اندیشی در مفاهیم روایی، آئینی و فراتاریخی را برای اهل نظر و تحقیق گشود.
پس از محدث نوری، سید محسن امین (د: 1371 ق) در دو کتاب مستقل یکی المجالس الحسینیه و دیگری التنزیه فی اعمال الحسینیه به نقد مراسم عزاداری در مفهوم آئینی پرداخت. کتاب دوم با عنوان “عزاداری های نامشروع” به کوشش جلال آل احمد ترجمه و چاپ گردید. امین در اعیان الشیعه که دائره المعارفی در شرح احوال امامان معصوم و بزرگان شیعه است ذیل شرح احوال امام حسین (ع) نیز به نقد مراسم آئینی عزاداری همت گماشت.
شهید مطهری در تداوم اندیشه و مفهوم اصلاح گری از پایگاه اجتماعی ــ علمی روحانیت و از منظری درون دینی اثرگذارترین شخصیت در اصلاح و پالایش دو مفهوم آیینی (عزاداری) و فراتاریخی از قیام عاشورا است. اندیشه های اصلاحی مطهری حاصل سخنرانی ها و یادداشت های اوست که در قالب کتاب سه جلدی “حماسه حسینی” گردآوری شده است. گرچه محتویات این کتاب در هموار کردن و روشنگری راه و مفهوم اصلاحی قیام عاشورا سهمی بسیار شایان و اثرگذار داشته است اما در چهارچوب اصلاح مفاهیم پیشین خصوصاً دو مفهوم آیینی و فراتاریخی محدود ماند. با وجود این راه را برای مفهوم تاریخی قیام عاشورا روشن تر و هموارتر ساخت.
علی شریعتی نیز از جمله اصلاح اندیشان قیام عاشورا بود که از منظر و ادبیات روشنفکری دینی در بعضی سخنرانی ها و نوشته های خود همچون حسین وارث آدم، یاد یادآوران، ثار و پس از شهادت دو مفهوم آیینی (شکل عزاداری آن) و مفهوم فراتاریخی از قیام عاشورا را به نقدی تند و گزنده کشید. درباره ی دیدگاه شریعتی ذیل مفهوم تاریخی با تفصیل بیشتر اشاره خواهد شد.
به طور کلی مفاهیم و موضوعاتی که از سه مفهوم و رویکرد پیشین در مفهوم اصلاحی از سوی اصلاح گران مورد توجه قرار گرفت عبارتند از:
1ــ نقد روایات مربوط به قیام عاشورا در منابع روایی و تاریخی.
2ــ نقد و اصلاح اندیشه فراتاریخی به قیام عاشورا.
3ــ شناسایی، بررسی و نقد تحریفات قیام عاشورا.
4ــ شناسایی و نقد خرافات.
5 ــ پرهیز از غلو.
6ــ نقد اعمال و عادات ناپسند در مراسم آئینی (عزاداری) همچون قمه زدن، آسیب رساندن به بدن و…
7ــ نقد اشعار، نوحه ها و مرثیه هایی که به جای روحیه ی حماسه، شجاعت، ایثار، وفاداری، فداکاری و دیگر ارزش های متعالی قیام، روحیه ی ضعف، زبونی، حقارت و سستی را به شنونده القاء می کند.
8 ــ ضابطه مند کردن وظیفه ی اهل منبر و روضه خوانها که جز از سر اخلاص و خلوص نیت ــ و نه برای کسب اعتبار و نام و نان ــ و صدق و راستی و بر اساس اخبار مستند و موثق درباره قیام عاشورا سخن نگویند (ر.ک. نوری، 1379 ش، فصل اول و دوم کتاب).
5 ــ مفهوم تاریخی
چنان که گفته آمد با آغاز عصر نوگرایی برآمده از مغرب زمین که کلیت تاریخ و فرهنگ بشری را تحت تأثیر قرار داد تفکر تاریخی و روش تحقیق در تاریخ نیز مشمول این تأثیر و تحول قرار گرفت. تاریخ در مفهوم سنتی که به صرف تکیه و اعتماد به روایات و اخبار مندرج در کتاب ها اعتبار داشت در مفهوم نوین به شناخت نفس وقایع آن هم نه صرفاً از طریق روایات و اخبار که از طریق همه آثار مستقیم و غیرمستقیم مرتبط با آن ها تغییر یافت. از ویژگی دیدگاه نوین به تاریخ خواه از جنبه نظری و فلسفی و خواه از جنبه علمی و روش شناسی تکیه بر عنصر تحول است، بدان معنی که هیچ واقعه و رویداد تاریخی بی ارتباط و پیوند با همه زمینه ها و عوامل و عناصر پیشین پدید نمی آید، هرچند که آن رویداد در ذات خود دارای عنصر و پیامد نو و بدیعی باشد. و دیگر آن که وقایع و رویدادهای تاریخی به میزان متفاوت بر جنبه هایی از تحولات بعدی اثرگذارند. بنا بر این دیدگاه، نباید وقایع تاریخی در وضعیت و حالت ایستا و منقطع از زمینه های گذشته، شرایط حال و پیامدهای آینده مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد تا بتوان واقعیت و نیز ارزش تاریخی هر واقعه را چنان که باید شناخت و شناساند.
از این منظر قیام عاشورا قطع نظر از نوع دیدگاه و تعلق خاطر و باور محقق یک واقعه تاریخی است. امام حسین (ع) و یارانش و دشمنان و مخالفانش، با ویژگی های فکری، اجتماعی، سیاسی و شخصیتی متفاوت پدیده های انسانی اند. بنا بر این قیام عاشورا در مفهوم نوین تاریخی یک واقعه تاریخی است که باید مورد مطالعه و بررسی با روش نوین قرار گیرد. انجام چنین مطالعه ای بر دو ابزار اصلی متکی است: یکی انواع منابع اعم از روایی (شفاهی)، کتابی، تصویری و ترسیمی، اسنادی و باستان شناسی که این مهم تاکنون با روشهای علمی شناسایی و مورد نقد جدّی قرار نگرفته است؛ دیگری ابزار عقل، بدان معنا که شناخت تاریخی پس از گردآوری اطلاعات از انواع منابع مذکور جز به کمک فهم و تحلیل عقلی بدور از وابستگی های فکری، جانبداری های مذهبی و تمایلات عاطفی، امکان پذیر نیست. مع الاسف جز تلاش های مختصر و اندک کاری جدّی در مفهوم و رویکرد تاریخی به قیام عاشورا صورت نگرفته است. این امر خود ناشی از آن است که هنوز مفهوم و تفکر و روش نوین تاریخ پژوهی چنان که شاید و باید در جامعه ما و خصوصاً در مراکز علمی و آموزشی سنتی و نوین شناخته و نهادینه نشده است. اما همین تلاش های اندک خود مقدمه ی ترسیم افقهای آینده تواند بود که به اختصار به آن ها اشاره می رود.
آیت الله نعمت الله صالحی نجف آبادی با پشتوانه پایگاه حوزوی را می توان از پیشگامان طرح مفهوم و رویکرد تاریخی به قیام عاشورا دانست. در شرایط و فضای اجتماعی و فکری ــ فرهنگی که سه مفهوم و رویکرد نخست به قیام عاشورا غلبه داشت و مفهوم اصلاحی نیز هنوز جایی و رواجی پیدا نکرده بود ایشان با جسارت و شهامت علمی که خصیصه نوگرایانی چون او بود تلاش کرد که از منظر مفهوم تاریخی به بررسی قیام عاشورا بنگرد و کتاب شهید جاوید را نوشت و این مهم ترین امتیاز و تمایز این کتاب از دیگر کتاب های مربوط به قیام عاشورا است.
به نوشته مؤلف «اگر بخواهیم بحث و تحقیق بکنیم و این حادثه را نیز مثل سایر حوادث تاریخی تجزیه و تحلیل نماییم باید با توجه به متون اصلی تاریخ و به کمک عقل و منطق به کنجکاوی و بررسی بپردازیم» (شهید جاوید، 1379ش، 2).
با قبول امتیاز و تمایز خاص این کتاب بعضی مطالب آن جای تأمل و نقد اساسی دارد. مهم ترین نقد بر این کتاب ارزشمند این است که نویسنده در بحث از اثبات اصلی ترین فرضیه و مدعای خود که هدف قیام امام حسین (ع) تشکیل حکومت بود دلایلی عقلی و نقلی اقناع کننده ای را ارائه نکرده است. با وجود این هرگز نمی توان فضل تقدم نویسنده آزاد اندیش کتاب را در طرح رویکرد جدید به قیام عاشورا نادیده گرفت.
علی شریعتی نیز در سخنرانی ها و نوشته های خود چون حسین وارث آدم، یاد یادآوران، ثار و پس از شهادت با روشی نوین و بیشتر از منظر اجتماعی ــ سیاسی به تحلیل و بررسی قیام عاشورا پرداخت. آنچه معمولاً از شریعتی یک منتقد مبلّغ می ساخت و نه یک منتقد مورّخ این بود که مطالعه و بررسی و نقد متون کلاسیک به عنوان ابزار تحقیق آکادمیک برای او جای چندان ارزش و اعتباری نداشت. شریعتی بیشتر مسئولیت خود را آگاهی بخشی و نواندیشی برای نسل جوان رمیده و بریده از دین می دید و نه تحقیق برای اهل تحقیق. نوشته ها و سخنرانی های او درباره قیام عاشورا بیش از آن که به جهت روشی به مفهوم تاریخی قیام عاشورا کمک کند به لحاظ بینشی اثرگذار بود و مفاهیمی همچون شهادت، شهید، آگاهی، عدالت، عشق، شور و شعور، و… را در ادبیات نوین دینی زنده کرد.
سید جعفر شهیدی نیز از دین باوران خردورزی است که در تبیین و رویکرد تاریخی به قیام عاشورا سهم درخور و سزاوار تقدیری دارد. او که خدایش سلامتی و آرامش روحی ببخشاید در مقدمه کتاب ارزشمند پس از پنجاه سال پژوهشی تازه پیرامون قیام حسین علیه السلام (1358ش، 6) دغدغه، نگاه و روش تاریخی خود را چنین بیان کرده است «… برای دریافت حقیقت تاریخی ــ هر چند بر اساس مظنه و احتمال هم باشد ــ خواندن متن تاریخ آن سال ها [تاریخ صدر اسلام] به تنهایی کافی نیست بلکه باید تاریخ را با دیگر شرایط از جمله وضع جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی سنجید، چنان که شیوه علمی تاریخ نویسان امروز هم همین است… به هر حال چنان که در متن کتاب آمده است، اگر تاریخ اسلام با بینشی نو بررسی شود، پرده از روی بسیاری از وقایع پر اهمیت برداشته خواهد شد. درباره تحلیل این حادثه چنان که نوشته ام تا آن جا که ممکن بوده است از کوشش دریغ نکرده ام و رویدادها را یکی با دیگری سنجیده و با دیگر وقایع مقایسه کرده ام».
آنچه به اختصار گذشت تحوّل مفهومی عاشورا در بستر تاریخ تفکّر شیعی از آغاز تا انقلاب اسلامی در ایران بود. امّا گفتنی است که این تحوّل محدود به مواردی که به اجمال بررسی شد نمی گردد زیرا، فلسفه، ابعاد و مایه های درونی قیام عاشورا عمیق تر و گسترده تر از آن است که در مفاهیمی چند قابل شناخت و شناسایی باشد. مفهوم عرفانی از ابعاد و مایه های درونی ناشناخته ی این قیام است و هر چند معدود کسانی چون عمّان سامانی (1322ــ1264 ق) در کتاب گنجینه الاسرار از این منظر به ذکر مراثی امام حسین (ع) نگریست امّا تاکنون به نحو بایسته و شایسته مورد توجّه اهل نظر قرار نگرفته است حال آنکه این مفهوم از مایه های عمیق و ابعاد نمایان قیام است. واژه ها و مفاهیمی عرفانی همچون: ولایت، حق، نفس، دنیا، ایمان، هدایت، جهاد (اصغر و اکبر)، مرگ، سعادت، بصیرت، اشراق، صبر، مقاومت، توکّل، یقین، ایثار، وفاداری، شوق، لقاءالله، بندگی، ذکر، صدق، اخلاص، دعا و مناجات، بهشت، بهجت، شهادت و… در واقعه ی عاشورا آن هم در متن حیات بشری و نه در انتزاع و کناره گیری از خلق و خلقیت بشری معنا یافته است.
در پایان شایان است که جز اندیشمندان شیعی که با انگیزه های خاصی به قیام عاشورا نگریسته اند اندیشمندان اهل سنت نیز از نگاه برون شیعی به بررسی و تحلیل این قیام توجّه کرده اند (برای کسب اطلّاع از دیدگاه نوگرایان سنی ر.ک: حکیم پور، 1374 ش، 156ــ150).
منابع:
آقابزرگ تهرانی (بی تا). الذریعه الی تصانیف الشیعه. بیروت: دارالاضواء، چاپ دوم.
ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن محمد (1358 ش). المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم.
ابن ندیم، محمد بن اسحاق (1366 ش). الفهرست. ترجمه ی محمدرضا تجدد. تهران: امیرکبیر، چاپ سوم.
ابومخنف، لوط بن یحیی (1367 ش). وقعه الطف. به کوشش محمدهادی یوسفی غروی. قم: مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول.
حکیم پور، محمد (1374 ش). نهضت عاشورا در نگاه نوگرایان شیعه و سنی. مجموعه مقالات کنگره ی بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا. تهران: مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول.
شهیدی، سید جعفر (1358 ش). پس از پنجاه سال. تهران: امیرکبیر، چاپ اول.
صالحی نجف آبادی، نعمت الله (1379 ش). شهید جاوید. تهران: امید فردا، چاپ هفدهم.
طوسی، محمد بن حسن (بی تا). الفهرست. نجف: المکتبه المرتضویه.
عاملی، محمد بن حسن. وسایل الشیعه. آل بیت.
قمی، شیخ عباس. منتهی الامال.
مجلسی، محمد باقر. بحارالانوار. بیروت.
محمد جعفری، حسین (1380 ش). تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه ی سید محمد تقی آیت اللهی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دهم.
ابن عساکر، علی بن الحسن (1398 ق). تاریخ مدینه دمشق، تحقیق محمد باقر محمودی، 1379 ق، حسین بن علی (ع) ریحانه ی رسول خدا، بیروت.
مختاباد، سید مصطفی (1374 ش). بررسی سیر تکوینی مضمون و اندیشه ی تشبیه در تعزیه. مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا. تهران: مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول.
نجاشی، احمد بن علی (1407 ق). رجال. قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
نوری، میرزا حسین (1379 ش). لؤلؤ و مرجان. تهران: دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم.
وکیلی، هادی (1374 ش). بررسی جلوه های فرهنگ عاشورا در متون زیارات شیعی. مجموعه مقالات کنگره ی بین المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا. تهران: مؤسسه ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی. چاپ اول.
ولهاوزن، یولیوس (1375 ش). تاریخ سیاسی صدر اسلام: تشیع و خوارج. ترجمه ی محمود افتخارزاده. قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
یافعی. مرآه الجنان.

پی نوشت ها :

1. استادیار و مدیر گروه تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشگاه تهران.

منبع: پور عزت؛ علی اصغر، [بی تا]، عاشورا، انقلاب، انتظار (مجموعه مقالات دومین گنگره سراسری عاشورا پژوهی) جلد اول، [بی جا]، [بی نا].

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد