تشخیص ارتباط سوره های هم جوار
ضابطه تشخیص ارتباط سورههای هم جوار میزان همخوانی غرض اصلی آنهاست اگر واقعا دو سوره که در ترتیب قرآنی پشت سر هم قرار دارند راجع به یک موضوع یا راجع به چند موضوع مرتبط با یکدیگر باشند و بتوان بین آنها تناسب و ارتباط معقول و مقبول برقرار کرد. اما اگر هریک از آن دو سوره دارای شأن نزول های مختلف باشند و در فضای متفاوتی تنفس کنند چه تناسب و ارتباطی میان آن دو سوره میتواند وجود داشته باشد؟ چه خوب و درست گفته شده که: «المناسبة امر معقول، اذا عرض على العقول، تلقته بالقبول» هشداری که این معیار دقیق به ما میدهد این است که وجه تناسب و ارتباط آیات یا سورههای قرآن گاه پنهان است و گاه آشکار و در صورتی که ارتباط پنهان و مشکل بود نباید به هر رطب و یابسی متوسل شویم تا برای ارتباط سورههایا آیات وجه یا وجوهی بتراشیم بلکه اگر به تناسب معقولی دست یافتیم که همان را می پذیریم در غیر این صورت یا به عدم وجود رابطه معتقد می شویم یا حداقل به عجز خود اعتراف می کنیم.
ارتباط آیات باهم و ارتباط سوره ها
باید توجه داشت که تفاوت مهمی بین ارتباط آیات باهم و ارتباط سورهها وجود دارد. زیرا به ندرت مواردی پیش میآید که وجه ارتباط آیه ای با آیه قبل و بعدش برای ما کاملا پوشیده بماند اما در سورهها این امر کاملا به عکس است، یعنی به ندرت دیده میشود که وجه ارتباط میان یک سوره با سوره قبل و بعدش کاملا آشکار و روشن باشد. علت آن است که آیات موجود در یک سوره یک مجموعه به هم پیوسته را تشکیل میدهند، اما سورهها هریک برای خود مجموعه مستقلی هستند. به همین دلیل به ندرت امکان دارد که مطلبی در یک آیه به طور کامل بیان شده باشد بلکه اکثرا مفهوم یک آیه با آیات قبلی و بعد کامل میشود. در نتیجه آیاتی که در یک سیاق قرار میگیرند، آشکارا همانند و جفت یکدیگر به نظر میآیند. اما در روابط بین سوره پیچیدگی و ابهام فراوانی وجود دارد. زیرا مطالب مربوط به یک سوره در همان سوره به طور کامل بیان شده است و هر سوره غرض مستقل و جداگانه ای را پیگیری میکند. همین مسئله دقت و ظرافت ارتباط بین سورهها را بالا برده و کار یافتن تناسب بین آنها را با مشکل مواجه میکند.
شاید بدلیل همین ظرافت ها بوده است که مفسران کمتر به بیان روابط سورههای قرآن با یکدیگر پرداخته اند زیرا در این صورت تشخیص ارتباط یک سوره با سوره دیگر بسیار سخت و مشکل خواهد بود و احتمال فروغلتیدن در وادی تکلف و تصنع نیز بسیار محتمل است.
مفسران دقیقی که از به زبان آوردن سخنان بی مبنا و ذوقی در هراسند از ابتدا از این مهلکه می گریزند. اما از سوی دیگر می بینیم برخی از مفسران این سو به آن سو می روند تا میان دو سورۂ مجاور به هر طریق ممکن شباهت یا تناسبی بیابند؛ مثلا پنداشته اند که در سرآغاز سوره بقره (الم ذلک الکتاب لا ریب فیه) «ذلک» اشاره به صراط در آیه 6 سوره فاتحة الکتاب است (اِهدنَا الصراطَ المُستَقیم) گویا، هنگامی که بندگان خداوند از او درخواست کردهاند که آنان را به صراط مستقیم هدایت فرماید در پاسخ به درخواست آنان گفته شده است: آن صراط مستقیمی که شما درخواست کردید که به سوی آن هدایت یابید، همین کتاب است.
یا پنداشته اند که آمدن «الحمدلله» در آغاز سوره «فاطر» متناسب با آیه آخر سوره «نبأ» است یا گفته اند آغاز شدن سوره «بنی اسرائیل» با تسبیح خداوند، با سرآغاز سوره «کهف» که با حمد خداوند آغاز شده تناسب دارد زیرا، تسبیح همه جا در قرآن مقدم بر حمد آمده است.
از همه این ها شگفت تر تلاش بی ثمر «اخفش» است که میگوید: ارتباط سوره «قریش»با سوره «فیل» نظیر ارتباط جمله فالتقطه آل فرعون با جمله «لیکون لهم عدوا و حَزَناً» در آیه (۸) سوره «قصص» است؛ زیرا همان طور که در آنجا خداوند می فرماید که عاقبت اینکه فرعونیان موسی راز روی آب دریا گرفتند این شد که وی دشمن سرسخت و مایه اندوه آنها گشت. در اینجا نیز خداوند می خواهد بفرماید که ماجرای به هلاکت رسیدن سپاهیان ابرهه که به قصد تخریب خانه کعبه آمده بودند سرانجام باعث الفت یافتن مردم قریش با یکدیگر گردید.
از این دست تناسب ها و شباهت های ساختگی در تفاسیری همچون خدشه ای به اصل تناسب بین سورهها وارد نمیآورد، بلکه تنها صعوبت کشف این ارتباط و ضرورت ضابطه مند نمودن آن را گوشزد میکند. به طور خلاصه از این مطالب چند نکته پیرامون تناسب سورههای قرآن استنباط می کنیم.
اولا: لازمه توقیفی بودن ترتیب سورهها وجود حکمت و غرضی در ترتیب فعلی است.
ثانیا: ضروری ترین حکمت در تناسب سورهها این است که همه سورهها با هدف اصلی کتاب که هدایت شدن به سوی توحید و سعادت است هماهنگ بوده و هر سوره خواننده خود را یک گام به این هدف نزدیک کند بنا بر این تناسب را باید بین اهداف و محورهای دو سوره جستجو کرد نه در آیات ابتدایی و انتهایی و عبارات و کلمات مشابه.
ثالثا: تناسب بین آغاز و پایان سورههای همجوار یا محتوای آیات آنها تنها در صورتی قابل قبول است که این آیات آشکارا درباره یک موضوع مشخص و واحد سخن بگویند و هیچ گونه الزامی در ایجاد ارتباط بین همه سورهها یا آیات انتهایی و ابتدایی آنها نیست.
رابعا: تلاش های بیهوده برخی مفسران در یافتن وجه تناسب بین سورهها نشان میدهد که وادی تناسب وادی خطرناکی است و برای گام نهادن در آن ابتدا باید ضوابط معقول و منطقی آن را استخراج نمود و بر اساس آن به تعیین روابط و تناسب ها همت گماشت، در غیر این صورت ممکن است به تفسیر به رأی مذموم دچار شویم.
خامسا: در صورتی که نتوانیم بین دو سوره هم جوار تناسبی را بیابیم، هیچ لطمه ای به اعجاز قرآن یا هدایتگری آن وارد نموده ایم و در یافتن غرض اصلی سوره به مشکلی دچار نمی شویم زیرا آن قدر شواهد و قرائن دال بر غرض اصلی در سوره موجود است که نیازی به این تکلفها و تصنع ها نیست.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر، صص228-224، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵