تصور صحیح از روزی
مراد از «کثرت»، بیشتر بودن روزی از نیازهای زندگی است، به گونه ای که موجب انباشت ثروت گردد. در این تعریف، قید «انباشت»، یک قید اساسی است و لذا صرف فراوانی و ثروتمندی را شامل نمیشود. اگر کسی در آمد فراوان داشته باشد و با آن، نیازهای خود را به اندازه متعارف برآورده سازد و بقیه آن را به نیازمندان و امور خیر اختصاص دهد، شامل این تعریف نمیشود و اساسا در این فرض، انباشت ثروت اتفاق نمی افتد. بررسی متون دین نشان میدهد که خداوند متعال بنا بر مصلحت، به برخی افراد، مال بیشتری میدهد تا به اندازه متعارف، نیاز خود را برطرف سازند و بقیه را به نیازمندان برساند. در حقیقت، وی نسبت به بیشتر از کفایت نیازها، امانتدار است، نه مالک. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) چنین آمده است:« مال از آن خداوند عزوجل است که آن را به امانت نزد آفریدگانش نهاده و فرمانشان داده که به میانهروی از آن بخورند و بیاشامند و پوشاک برسازند و همسر گزینند و سواری گیرند و آنچه را باقی ماند، به مؤمنان فقیر بازگردانند. پس هر که از این شیوه تجاوز کند، خوردن و آشامیدن و پوشاک بر ساختن و همسر گزیدن و سواری گرفتنش از آن مال، حرام است.» امام علی (علیه السلام) نیز در این باره میفرماید:« همانا خدای سبحان، روزی فقیران را در اموال توانگران واجب فرموده؛ و هیچ فقیری گرسنه نمیماند، مگر آن که توانگری از وی بهره برده است. و خدای تعالی، توانگران را از این، بازخواست خواهد کرد.»
چنین افرادی، نه در کسب مال حرص میزنند و نه در مصرف آن بخل میورزند؛ اما کسانی که به این دستور عمل نمیکنند، روزی فراوان را انباشت میکنند؛ این جا روزی کثیر، صدق میکند. اما مراد از «قلت»، روزی اندکی است که نیازهای اولیه مادی انسان را برآورده نمیسازد. البته باید توجه داشت که نیاز، غیر از آرزوست. لذا مراد از برآورده نساختن نیازها، برآورده نشدن آرزوها نیست. اگر کسی آرزوهای فراوان داشته باشد و به آنها دست نیابد، شامل این مفهوم نمیگردد. از این رو، روزی قلیل، کمتر از نیازهای زندگی است و همه آنها را پوشش نمیدهد. و سرانجام، مراد از «کفایت»، یعنی میزانی از روزی که نیازهای مادی انسان را برطرف سازد. در حقیقت، روزی کافی حد تعادل قلت و کثرت است و به اندازه نیازهای مادی است، نه کمتر و نه بیشتر. در بررسی مفاهیم سه گانه، همه جا سخن از نیازهای مادی بود. باید دید نیازهای انسان چه قدر است تا معنای قلت، کثرت و کفایت روزی، به دست آید. موارد و یا مصداقهای نیازهای مادی انسان، مشخص و تغییرناپذیرند؛ اما اندازه ای از نیاز که بر اساس آن، نقطه کفایست و دو سمت کثرت و قلت آن به دست میآید، شناور است و نمیتوان میزان مشخصی را برای آن تعیین کرد. در تعیین اندازه نیاز، عواملی همچون شأن و زمان تأثیر دارند. شأن اجتماعی، موجب افزایش یا کاهش اندازه نیازهای افراد میشود. کسانی که شأن اجتماعی بالاتری دارند، مخارج و نیازهای بیشتری دارند و کسانی که در رتبه پایین تری قرار دارند، مخارج و نیازهای کمتری خواهند داشت. کسی که محل مراجعه مردم است و مورد درخواست آنان قرار میگیرد، طبیعتا از افراد معمولی، مخارج بیشتری خواهد داشت. لذا نیازهای این دو متفاوت است و حد کفایت آنان نیز متفاوت خواهد بود.
تغییر زمان نیز در تعیین اندازه، نقش دارد. گاه در گذر زمان و با پیشرفت یا پسرفت اوضاع اقتصادی، میزان نیازهای افراد، کاهش یا افزایش مییابد. نمونه آن را میتوان در تفاوت وضع اقتصادی صدر اسلام با دوران های پس از آن مثلا در زمان امام صادق (علیه السلام) مشاهده نمود. ممکن است در طول یک زندگی، سطح اقتصاد زندگی جامعه بالا رود که در این صورت، نیازها افزایش مییابند و حد کفایت نیز بالاتر خواهد رفت و یا ممکن است وضع اقتصادی پایین بیاید که در این صورت، نیازها کاهش مییابند و حد کفایت نیز پایین تر خواهد آمد. بنابراین، مفهوم نیازها و حد کفایت، مفهومی شناور خواهد بود، همچنان که مفاهیم دیگر نیز شناور خواهند بود. از نتایج این بحث آن است که مفهوم توسعه دادن زندگی نیز معنا میشود. در روایات اسلامی، درباره توسعه زندگی در صورت امکان، سفارش شده است.
این، در نگاه نخست با حد کفایت، ناسازگار به نظر میآید و در ظاهر، به مفهوم کثرت، بیشتر نزدیک است، اما با توجه به معنای شناوری که حد کفایت دارد، توسعه نیز معنایی سازگار با دیگر مفاهیم مییابد. اگر حد کفایت، «نقطهای» میبود، سازگاری این مفاهیم با یکدیگر، ممکن نمی بود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) درباره گذران دنیا میفرماید:« عذاب از دنیا همان تو را بس است که گرسنگیات را رفع نماید و برهنگیات را بپوشاند. اگر خانه باشد و جایت دهد، نیکوست؛ و اگر چهارپایی باشد و سواری ات دهد، پسندیده است؛ و نیز نیمی نان و مشکی آب؛ و هر چه بیش از این باشد، مایه مؤاخذه و عذاب توست.» بدیهی است که برآوردن نیازهای مادی، از حداقل تا حداکثر را شامل میشود، البته مشروط به این که به تجملگرایی کشیده نشود و متناسب با شأن فرد و اوضاع اجتماعی باشد. دیدگاه اسلام بررسی ها نشان میدهد آنچه در روزی انسان مهم است، «کفایت» است. لذا اسلام، نه «کثرت» را میپذیرد و نه «قلت» را. در روایات آمده که فراوانی روزی، موجب طغیان و بیهودگی (لهو)، و کمی آن، موجب بدبختی میشود و این هر دو با سعادت و شادکامی منافات دارد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) سعادت انسان را در گرو روزی کافی میداند:« هر که اسلام آورد و به قدر کفاف روزی یابد و خداوند به آنچه به وی میدهد قانعش سازد، رستگار میشود.»
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص313-311، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، چاپ دوم، 1394