خانه » همه » مذهبی » تعادُل و تَراجیح

تعادُل و تَراجیح

نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

تعادُل و تَراجیح

تراجیح جمع سماعی ترجیح است. زیرا جمع قیاسی ترجیح ترجیحات است. و تراجیح به معنای مرجحات، و تعادل به معنای تساوی است. در مقام تخالف دو دلیل یا هر دو از نظر مرجحات مساوی و یا متفاوت هستند. اگر مساوی و

14119 - تعادُل و تَراجیح
14119 - تعادُل و تَراجیح

 

نویسنده: عیسی ولائی

 

 نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول

تراجیح جمع سماعی ترجیح است. زیرا جمع قیاسی ترجیح ترجیحات است. و تراجیح (1) به معنای مرجحات، و تعادل به معنای تساوی است. در مقام تخالف دو دلیل یا هر دو از نظر مرجحات مساوی و یا متفاوت هستند. اگر مساوی و برابر باشند آن دو با هم تعادل دارند، و در صورت متفاوت بودن یكی بر دیگری ترجیح دارد.
در مورد متزاحمین در صورت تعادل، صاحب نظران براساس حكم عقل بالاتفاق قائل به تخییرند، و در صورت عدم تعادل آنكه دارای مرجح است مقدم خواهد بود، و در مورد متعارضین، در صورت تعادل، در حكم به تساقط یا تخییر، بین علما اختلاف است و در فرض عدم تعادل دلیلی كه دارای ترجیح است مقدم خواهد بود. پس سخن در دو مقام است: الف. آیا قاعده در متعارضین در صورت تعادل تساقط است یا تخییر؟ ب.مرجحات در دو دلیل متعارض كدام‌اند؟ الف. در كتاب اصول الفقه آمده (2): در مورد دو دلیل متعارض متعادل قاعده‌ی اولیه‌ای كه استادان بزرگ به آن پایبندند، تساقط آن دو است. گرچه روایات بسیاری دلالت بر تخییر دارند، اما علما از این روایات برداشت‌های گوناگون می‌كنند. بدین شرح: 1.تخییر؛ 2.توقف در مقام فتوی و عمل به احتیاط كردن؛ 3.احتیاط در صورت امكان و تخییر در غیر آن صورت. لذا در كتاب مذكور پس از ذكر یازده روایت آمده، ما گفتیم قاعده‌ی اولیه تساقط است، در حالی كه این همه روایات و حتی ادعای اجماع برخلاف آن است. جمع آن چگونه خواهد بود؟ در جواب می‌آورد: قاعده‌ی اولیه تساقط و قاعده‌ی ثانویه تخییر است. مقصود از تخییر در قاعده‌ی ثانویه این است كه هر یك از دو متعارض منجزیت و معذریت دارند. یعنی در صورت عمل به یكی از آن دو، و اصابه‌ی آن به واقع منجز واقع می‌شود، و در صورت خطاء معذر است و به همین دلیل نمی‌شود هر دو را ترك كرد. در صورتی كه بنا بر قاعده‌ی اولیه ترك هر دو جایز است.
ب.مرجحات كدام‌اند؟ در صورت عدم تعادل در دو دلیل متعارض مرجحات كدام است؟

پی‌نوشت‌ها:

1.كفایة الاصول، ج2، ص 386؛ اصول الفقه، ج3،ص 210؛ الوافیه فی اصول الفقه، ص321؛ اصول الاستنباط، ص299؛ فرائد الاصول، ص431؛ فوائد الاصول، ج4، ص699؛ مبادی الوصول الی علم الاصول، ص 230.
2.اصول الفقه، ج3، ص 225.

منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد