تفاوت برخورد مومن و غیرمومن با مصیبت
صبر مومن و بی تابی غیرمومن
برخی از ویژگی های نیکوکاران که در سوره بقره آیه ۱۷۷ بیان شده، این است: “… وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ”، “… و (همچنین) کسانی که به عهد خود -به هنگامی که عهد بستند-وفا میکنند؛ و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج میدهند؛ اینها کسانی هستند که راست میگویند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اینها هستند پرهیزکاران!
هنگامی که به افراد جامعه توجه کنیم می بینیم شخصی که مومن است و زندگی او بر پایه اصول و فروع دین اسلام استوار است او مشکلات را با نگاه عمیق می نگرد و خداوند متعال را حکیم می داند، لذا بر مشکلات صبر می کند و از آن پند می گیرد و بوسیله آن پند تلاش می کند تا توشه راه آخرت خویش را فراهم کند.
اما کسی که زندگی اش بر اساس دین استوار نیست او به خدا بدگمان است، فقط ظاهر مشکلات را می بیند، باطن آن را نمی بیند لذا هیچ پندی از آن نمی گیرد تا بخواهد توشه راه آخرت را فراهم کند. او برای حل مشکلات فقط به این خاطر تلاش می کند تا به آرامش مادی و دنیوی برسد، اما نگاه معنوی و اخروی نسبت به مشکلات ندارد.
کسانی که ایمان به آخرت ندارند در سوره مومنون آیه ۷۶ و ۷۷ درباره آنها می فرماید: “وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ . وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَکَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا یَتَضَرَّعُونَ . حَتَّىٰ إِذَا فَتَحْنَا عَلَیْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِیدٍ إِذَا هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ”، “ما آنها را به عذاب و بلا گرفتار ساختیم (تا بیدار شوند)، امّا آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع کردند، و نه به درگاهش تضرّع میکنند. (این وضع همچنان ادامه مییابد) تا زمانی که دری از عذاب شدید به روی آنان بگشاییم، (و چنان گرفتار میشوند که) ناگهان بکلّی مأیوس گردند”.
وقتی انسان مال یا فرزند خود را از دست بدهد یا دچار ضرر بدنی، جانی یا مالی بشود، غمگین می شود، این طبیعی است، اما برخورد شخص باایمان و بی ایمان با بلا و مصیبت متفاوت است. غم مومن موقت است چون صبر می کند و بر خدا توکل می کند، ولی کافر معتقد به خدا نیست تا صبر کند و امید به جبران شدن آن در دنیا یا آخرت داشته باشد و نه می تواند بر خدا توکل کند، زیرا اعتقاد به خدا ندارد.
صبر میزان سنجش ایمان
و حضرت امام سجاد علیه السلام می فرمایند: “الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا إِیمَانَ لِمَنْ لَا صَبْرَ لَهُ”، “صبر نسبت به ایمان بمنزله سر است نسبت به بدن، و ایمانی ندارد کسی که صبری ندارد”.[4]
بنابراین انسان می تواند ایمان خود را بوسیله صبر خود بسنجد و این رابطه صبر با ایمان به قدری دقیق است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند: “الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَهِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ، فإذا ذَهَبَ الرَّأسُ ذَهَبَ الجَسَدُ، کذلکَ إذا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الایمانُ”، “صبر نسبت به ایمان بمنزله سر است نسبت به بدن، پس هنگامی که سر رفت بدن می رود، همین طور هنگامی که صبر رفت ایمان می رود”.
در هر سه روایت نورانی این مطلب تکرار شده است که “صبر نسبت به ایمان بمنزله سر است نسبت به بدن”. در هر سه حدیث بخش دوم هر حدیث بیانگر بخش اول آن حدیث است. در دو روایت نخست ایمان منوط به صبر شده است، یعنی کسی که صبری ندارد، ایمانی ندارد. لذا انسان باید در بلا و مصیبت ها توجه داشته باشد که صبر را از دست ندهد و جزع و بی تابی نکند، زیرا در چنین وضعیتی است که ایمان او می تواند مورد سنجش قرار گیرد.
در روایت سوم توضیح بیشتری داده شده است که هنگامی که سر رفت تن می رود، ایمان نیز این چنین است که وقتی صبر برود ایمان نیز می رود. همان طور که ارزش تن به سر است و اگر سر از بدن جدا شود، بدن به تنهایی بی ارزش است، پس اگر انسان بی صبری کند ایمان او از بین می رود.
صبر در موارد مختلف
بیشتر حواس انسان و بسیاری از اعضای مهم بدن انسان در سر او قرار دارند، بلکه مغز که به سایر اعضای بدن فرمان می دهد در سر قرار دارد و بیشتر اعضایی که به وسیله آنها انسان با دیگران ارتباط برقرار می کند، در سر قرار دارند. اگر سر از بدن جدا شود، تمام اعضای بدن تعطیل می شوند، صبر نسبت به ایمان به همین صورت است، زیرا اگر انسان صبر را از دست بدهد نه در مقابل مصیبت می تواند ایستادگی کند و نه بر طاعت خداوند می تواند استقامت کند و نه در مقابل معصیت و گناه می تواند صبر کند، چون با از دست دادن صبر، ایمان خود را نیز از دست داده است.
حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند: “بلکه صبر در معاصی منشأ تقوای نفس شود، و صبر در طاعات منشأ انس به حق گردد، و صبر در بلیّات منشأ رضا به قضای الهی شود. و این ها از مقامات بزرگ اهل ایمان، بلکه اهل عرفان، است”.[6]
پی نوشت ها:
[1] پیام امام امیر المومنین(ع)، مکارم شیرازی، ناصر، ج۳، ص۲۴۰.