خانه » همه » مذهبی » تفاوت طبع انسان در امور مادی و معنوی با محوریت بخشش و انفاق

تفاوت طبع انسان در امور مادی و معنوی با محوریت بخشش و انفاق

تفاوت طبع انسان در امور مادی و معنوی با محوریت بخشش و انفاق

هر عمل نیک باید برای رضای الهی انجام شود نه به خاطر منافع شخصی و نیز در نیکی ها مانند انفاق باید سبقت گرفت نه آنکه اگر نفع مادی متوجه ما باشد در آن سبقت بگیریم و اگر امر معنوی باشد در آن غفلت ورزیم.

7952826 568 compressed - تفاوت طبع انسان در امور مادی و معنوی با محوریت بخشش و انفاق

طبع انسان در امور مادی

در امور مادی طبع انسان به گونه ای است که اگر چیزی را بپسندد، نخست آن را برای خود می خواهد و سپس ممکن است برای دیگری نیز بخواهد، البته باز هم براساس سود خودش برای دیگران می خواهد. ابتدا می بیند که از چه کسی ممکن است نفعی به او برسد، خواه نفع مالی یا غیر مالی مثل کسب محبوبیت، مورد تحسین قرار گرفتن و شهرت یافتن و مانند آن. پس از آن به شخص مورد نظر نفع می رساند تا نتیجه آن بتواند به خود او برگردد. لذا نخست خود را می بیند، سپس دیگری را و او را نیز با توجه به خود می نگرد، نه آنکه او را به خاطر خود او ببیند، یعنی درحقیقت منافع خود را می بیند نه منافع دیگران را. از هر طرف سود خود را در نظر می گیرد نه افراد مستمند و احتیاج آنها را.

یا گاهی واقعاً می خواهد با نیکی کردن به دیگران نفعی برساند، مثلاً می خواهد پول، مواد غذایی یا لوازم خانگی از طرف خود یا حتی از طرف کسی به نیازمندان برساند، وقتی فکر می کند که به چه کسانی بدهد، خودش را محور قرار می دهد و دنبال این است که چه کسی از نظر محبوبیت به او نزدیک تر است و بیشتر به او احترام می گذارد و در آینده می تواند بهره بیشتری از موقعیت او ببرد، لذا به او نفع می رساند تا فردا بتواند از او نفعی ببرد.

سپس خود را شخص نیکوکار، مومن و متدین نیز می پندارد، چون کار به ظاهر خیری انجام داده است، درحالیکه او این کار را برای خشنودی خدا انجام نداده، بلکه به خاطر نفع مادی خودش انجام داده است. عمل نیک واقعی و خالص آن است که برای رضا و قرب پروردگار انجام شود.

قرآن کریم می فرماید: “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لَّا یَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُوا وَاللَّـهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ”، “ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بخششهای خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند کسی که مال خود را برای نشان دادن به مردم، انفاق می‌کند؛ و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمی‌آورد؛ (کار او) همچون قطعه سنگی است که بر آن، (قشر نازکی از) خاک باشد؛ (و بذرهایی در آن افشانده شود؛) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاکها و بذرها را بشوید،) و آن را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند. آنها از کاری که انجام داده‌اند، چیزی به دست نمی‌آورند؛ و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمی‌کند”.[1]

“قطعه سنگ محکمى را در نظر بگیرید که قشر رقیقى از خاک روى آن را پوشانده باشد و بذرهاى مستعدى نیز در آن خاک‌ افشانده شود و در معرض هواى آزاد و تابش آفتاب قرار گیرد، سپس باران دانه درشت پر برکتى بر آن ببارد، با اینکه تمام وسایل نمو و رشد در اینجا فراهم است، ولى به خاطر یک کمبود، همه چیز از بین مى‌رود و این باران کارى جز این نمى‌کند که آن قشر باریک را همراه بذرها مى‌شوید و پراکنده مى‌سازد و سنگ سخت غیر قابل نفوذ را که هیچ گیاهى بر آن نمى‌روید با قیافه خشونت‌بارش آشکار مى‌سازد، چرا که بذرها در محل نامناسبى افشانده شده بود، ظاهرى آراسته و درونى خشن و غیر قابل نفوذ داشت و تنها قشر نازکى از خاک روى آن را گرفته بود، در حالى که پرورش گیاه و درخت نیاز به خاک عمیقى دارد که براى پذیرش ریشه‌ها و ذخیره آب و تغذیه گیاه آماده باشد. این گونه است اعمال ریاکارانه و انفاقهاى آمیخته با منت و آزار که از دلهاى سخت و قساوتمند سرچشمه مى‌گیرد و صاحبانش هیچ بهره‌اى از آن نمى‌برند و تمام زحماتشان بر باد مى‌رود”.[2]

طبع انسان در امور معنوی

در امور معنوی طبع انسان عکس امور مادی است، یعنی انسان کار خوب و عمل نیکی را که می پسندد ابتدا دیگران را شایسته انجام آن می داند و به دیگران دستور می دهد که آن خیر و خوبی را انجام دهند و سپس ممکن است تحت شرایطی خودش نیز آن را انجام دهد.

مثلاً وقتی گفته شود که فلان فرد در میان خویشاوندان نیاز به کمک مالی دارد و شما می توانید در این صله رحم سهیم شوید. او ممکن است دیگران را شایسته این کار نیک بداند و به آنها ارجاع دهد و خودش را در این یاری رساندن در آخر صف قرار دهد و از صمیم قلب اصلاً نخواهد کمک رسانی کند، درحالیکه قرآن کریم می فرماید: “فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ”، “در نیکی‌ها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید”.[3]

اما اگر از او برای امر مادی دعوت شود که دارای منفعت مالی است، پیش از همه با تمام توان از دیگران سبقت گرفته، برای آن حضور خواهد یافت و در صورت غفلت و تاخیر احساس ضرر می کند، ولی در امور معنوی غفلت و تاخیر و فراموشی را به نفع خود می پندارد.

واقعیت خلاف این پندار است. قرآن کریم می فرماید: “وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنفُسِکُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّـهِ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ”، “و آنچه را از خوبیها و اموال انفاق می‌کنید، برای خودتان است؛ (ولی) جز برای رضای خدا، انفاق نکنید! و آنچه از خوبیها انفاق می‌کنید، (پاداش آن) به طور کامل به شما داده می‌شود؛ و به شما ستم نخواهد شد”.[4]

بنابراین هر عمل نیک از جمله انفاق، بخشش و کمک به دیگران باید برای رضای الهی انجام شود نه به خاطر منافع شخصی و نیز در نیکی ها مانند انفاق باید سبقت گرفت نه آنکه اگر نفع مادی متوجه ما باشد در آن سبقت بگیریم و اگر امر معنوی باشد در آن غفلت ورزیم.

البته چنین شخصی چیزی را که دنبال می کند، آن چیز همان جایی قرار دارد که از آن غفلت می نماید و از آنچه غفلت می ورزد آن همان چیزی است که آن را دنبال می کند، زیرا او دنبال نفع و سود برای خود است و آن سود در امور معنوی به مراتب بیشتر و بهتر از نفعی است که اموری را با نیت و قصد مادی دنبال می کند.

قرآن کریم می فرماید: “مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّـهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ”، “آنچه نزد شماست فانی می‌شود؛ امّا آنچه نزد خداست باقی است؛ و به کسانی که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالی که انجام می‌دادند پاداش خواهیم داد”.[5]

پی نوشت ها:
[1] سوره بقره، آیه ۲۶۴.
[2] تفسیر نمونه‌، ج۲، ص۳۲۵، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الاسلامیه.
[3] سوره بقره، آیه ۱۴۸.
[4] سوره بقره، آیه ۲۷۲.
[5] سوره نحل، آیه ۹۶.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد