خانه » همه » مذهبی » تلمود

تلمود

تلمود

ربی یهودا هناسی احساس کرد که حجم مطالب شفاهی بسیار زیاد است و دیگر به ذهن سپردن آنها ممکن نیست. از این گذشته تا این زمان مجمع سنهدرین حاکم نهایی بود و مسائل را حل می‌کرد، اما ممکن است این مجمع از بین

Talmud - تلمود
Talmud - تلمود
نویسنده: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

 

الف) تدوین شریعت شفاهی؛ میشنا و دیگر نوشته‌های شرعی

ربی یهودا هناسی احساس کرد که حجم مطالب شفاهی بسیار زیاد است و دیگر به ذهن سپردن آنها ممکن نیست. از این گذشته تا این زمان مجمع سنهدرین حاکم نهایی بود و مسائل را حل می‌کرد، اما ممکن است این مجمع از بین برود. (1) پس با استفاده از نوشته‌های پیشینیان کتابی را به وجود آورد که به مبنای معتبر هلاخایی (احکام شرعی) تبدیل شد. میشنای یهودای هناسی را نمی‌توان یک کتاب قانون به حساب آورد، بلکه در واقع آن برخی از آراء و نظریات درباره‌ی مجموعه‌ی خاصی از موضوعات هلاخایی و شرعی است که در یک جا ثبت شده است. (2)
ربی عقیوا به احکام هلاخایی نظم و ترتیب داد و آن را تحت ابواب و فصول و فروع درآورد. کار ربی عقیوا را برخی از شاگردان او مانند ربی مئیر دنبال کردند. ربی یهودا هناسی همان نظم و ترتیب ربی عقیوا را دنبال کرد و براساس آن میشنا را تدوین کرد. (3) میشنا به زبان عبری سلیس نوشته شده و به ندرت از کلمات زبان‌های آرامی، یونانی یا لاتین در آن استفاده شده است. (4) البته این زبان عبری با زبان عبری کتاب مقدس متفاوت است. در واقع این شکلی بومی از زبان عبری است که مشخصه‌ی آن موجز بودن جملات و فقدان پیرایه‌های ادبی است. (5)
میشنا دارای شش سِدِر (6) یا بخش است و هر بخش شامل تعدادی مَسِخِت (7) یا رساله است. جمع رساله‌های میشنا 63 عدد است. هر رساله به نوبه‌ی خود به فصل‌ها و بندها تقسیم می‌شود که جمع فصل‌های میشنا به 523 عدد می‌رسد. بخش‌ها و رساله‌های میشنا به قرار ذیل است.

1. بخش زراعیم (8) (بذرها)

این بخش بیشتر شامل قوانین و مقررات مربوط به کشاورزی و نیز حقوق مستمندان، کاهنان و لاویان نسبت به محصولات کشاورزی است. این بخش یازده رساله دارد:
1. براخوت (9)، به معنای «برکات» که دستوراتی را درباره‌ی آداب خواندن دعا و نماز دربردارد.
2. پئاه، (10) به معنای «گوشه» که احکامی را درباره‌ی محصول گوشه‌های کشتزار (لاویان، 19: 9) دربردارد.
3. دامائی، (11) به معنای «مشکوک» که احکامی درباره‌ی محصولات کشاورزی دربردارد که از کسی خریداری شده که شک است که عُشریه کاهنان و لاویان را داده است یا نه.
4. کیلاییم، (12) به معنای «اختلاط‌ها» یا «دو گونه‌ها». این رساله دربردارنده‌ی احکامی است درباره‌ی کشت بذرهای مختلف با هم و جفت‌گیری حیوانات ناهمجنس با هم (لاویان، 19: 19).
5. شِویعیت، (13) به معنای «سال هفتم». این رساله احکام سال هفتم یا شمیطا (خروج، 23: 11؛ لاویان، 25: 2 به بعد، تثنیه، 15: 1 به بعد) را دربردارد.
6. تِرموت، (14) به معنای «هدیه‌ها». این رساله به احکام هدایایی می‌پردازد که باید از محصولات کشاورزی به کاهنان داد (اعداد، 18: 8 به بعد).
7. مَعَسُرت، (15) به معنای «عشریه‌ها». این رساله به احکام عشریه‌هایی می‌پردازد که از محصولات زمین باید داده شود (اعداد، 18: 21 به بعد)
8. مَعَسِر شنی، (16) به معنای «عشریه‌ی دوم»، این رساله به گونه‌ای از عشریه پرداخته که در تثنیه، 14: 22-27 بیان شده است.
9. حَلّا، (17) به معنای «گرده‌ی نان». احکام مربوط به گرده‌ی نانی که از هر تغار خمیر باید به کاهن داد (اعداد، 15: 21) در این رساله آمده است.
10. عُرلا، (18) به معنای «نامختونی». احکام مربوط به نوبر میوه‌های درختان در طی چهار سال اول غرس آنها (لاویان، 19: 23 به بعد) در این رساله آمده است.
11. بیکّوریم، (19) به معنای «نوبرها». این رساله به احکام نوبر میوه‌هایی می‌پردازد که باید به معبد برده شوند (تثنیه، 26: 1 به بعد).

2. بخش مُوعِد (20) (عید)

در این بخش از میشنا از احکام سبت (شنبه) و جشن‌ها و ایام روزه‌داری، خواه مربوط به کتاب مقدس و خواه بیرون آن، همچنین قوانین تثبیت تقویم یهودی بحث می‌شود. این بخش مشتمل بر دوازده رساله است:
1. شبّات، (21) به معنای «شنبه». این رساله به احکام مربوط به روز شنبه می‌پردازد.
2. عرووین، (22) به معنای «اختلاط‌ها». این رساله به تعیین حدودی که در شب و روز شنبه نباید از آن تجاوز کرد و اینکه چگونه می‌توان آن را گسترش داد، می‌پردازد.
3. پِساحیم، (23) به معنای «قبانی‌ها یا عیدهای پِسَح». این رساله مربوط به احکام مربوط به عید پِسَح و نان فطیر است.
4. شِقالیم، (24) به معنای «مالیات‌ها». این رساله به احکام مالیات‌هایی می‌پردازد که باید سالانه به خزانه‌ی معبد ریخته شود (خروج، 30: 12 به بعد).
5. یوما، (25) به معنای «روز». درباره‌ی احکام روز کیپور (کفاره) (لاویان، باب 16) است.
6. سوکّا، (26) به معنای «سایبان». احکام مربوط به عید سایبان‌ها (یاویان، 23: 34-44) در این رساله آمده است.
7. بِیضا، (27) به معنای «تخم مرغ». در این رساله به احکام اعمال جایز و غیر جایز در روزهای اعیاد مقدسه می‌پردازد. نام دیگر این رساله «یُوم طو (28)» به معنای «عید» است.
8. رُوش هَشانا، (29) به معنای «اول سال». احکام مربوط به روزهای عید سال نو در این رساله آمده است.
9. تعنیت، (30) به معنای «روزه». این رساله درباره‌ی احکام روزه‌های عمومی است.
10. مِگیلا، (31) به معنای «طومار». احکام مربوط به جشن بوریم از جمله قرائت «کتاب استر» (استر، 9: 28) در این جشن آمده است.
11. مُوعِد قاطان، (32) به معنای «عید کوچک». به احکام ایام بین دو عید پِسَح و سوکوت می‌پردازد.
12. حَگیگا، (33) به معنای «قربانی‌های عیدها». این رساله به احکام قربانی‌هایی می‌پردازد که باید هنگام زیارت معبد در اعیاد سه‌گانه به خداوند تقدیم شود (تثنیه، 16: 16 به بعد).

3. بخش «ناشیم (34)» (زنان)

این بخش از میشنا به مسائل جنسی و احکام ازدواج و طلاق و دیگر احکام مربوط به روابط زن و شوهر می‌پردازد. این بخش مشتمل بر هفت رساله است که به قرار زیرند:
1. یِواموت، (35) به معنای «درباره‌ی احکام». این رساله به احکام ازدواج‌های ممنوع (لاویان، باب 18) و حکم ازدواج مرد با بیوه‌ی برادر خود که از او فرزندی باقی نمانده است (تثنیه، 25: 5 به بعد) می‌پردازد.
2. کِتوبوت، (36) به معنای «اسناد ازدواج». درباره‌ی احکام مربوط به مهر و عقدهای ازدواج است.
3. نِداریم، (37) به معنای «نذرها». شامل احکام نذرها و ابطال آنها به ویژه نذرهای زنان است.
4. نازیر، (38) به معنای «نذیره». به احکام مربوط به «نذیره‌ها» (نذیره فردی است که برای مدتی خود را در پرهیز اعلام می‌کند) می‌پردازد.
5. سوطأ، (39) به معنای «زن منحرف». به احکام مربوط به زنی که شوهرش به او شک دارد که مرتکب زنا شده، می‌پردازد.
6. گیطین، (40) به معنای «طلاق‌ها». درباره‌ی احکام مربوط به طلاق است.
7. قیدوشین، (41) به معنای «تقدیس». درباره‌ی احکام مربوط به ازدواج است.

4. بخش «نِزیقینِ» (42) (خسارت‌ها)

این بخش از میشنا درباره‌ی قانون مدنی و جنایی و رویه‌های حقوقی است. همچنین این بخش «پیرقه آووت» یا «اخلاق پدران» را دربردارد که زنجیره‌ی سنت شفاهی از موسی تا شمای و هیلل را پی می‌گیرد و ملاک‌های اخلاقی که باید بر رفتار قاضی و متهم، معلم و شاگرد و هر انسانی در روابط اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و سیاسی حاکم باشد بیان می‌کند. این بخش مشتمل بر ده رساله است:
1. باوا قَمّا، (43) به معنای «نخستین باب». این رساله به احکام زیان‌هایی می‌پردازد که به اموال یا جراحت‌هایی که به اشخاص وارد می‌شود.
2. باوا مِصیعا، به معنای «باب وسطا». درباره‌ی احکام اشیا یافته شده، ضمانت، خرید و فروش، اجاره و غیره است.
3. باوا بَترا، (44) به معنای «آخرین باب». احکام مربوط به املاک و مستغلات و وراثت و غیره را بیان می‌کند.
4. سَنِهدرین، (45) به معنای «دادگاه». به محاکم شرعی و طرز کار آنها و احکام جنایت و جنحه و غیره می‌پردازد.
5. مَکّوت، (46) به معنای «ضربات تازیانه». درباره‌ی جرم‌هایی که مجازات آنها تازیانه است، و مجازات شهادت دروغ و احکام مربوط به شهرهای پناهگاه (اعداد، 35: 10 به بعد) است.
6. شِووُعوت، (47) به معنای «سوگندها». به احکام سوگندهایی که در دادگاه یا خارج از آن یاد می‌شود، می‌پردازد.
7. عِدوُیُوت، (48) به معنای «گواهی‌ها». این رساله مجموعه‌ای از گواهی‌های دانشمندان یهود است درباره‌ی فتواهایی که دانشمندان پیشین داده بودند.
8. عَودا زارا، (49) به معنای «بت‌پرستی». به آیین‌ها و نیایش‌های بت‌پرستان و دستور به پرهیز از آنها می‌پردازد.
9. پیرقه آووت، (50) به معنای «فصل‌های پدران». این رساله اخلاقی است و مجموعه‌ای است از اندرزهای سودمند دانشمندانی که «تنائیم» خوانده می‌شوند. این رساله ضمیمه‌ای دارد که آن را «فصل ربی مئیر درباره‌ی تحصیل تورات» خوانده‌اند.
10. هُورایوت، (51) به معنای «تعالیم یا فتواها». به احکام گناهان سهوی که در اثر سهل‌انگاری پیشوایان دینی انجام می‌شود، می‌پردازد.

5. بخش قُداشیم (52) (مقدسات)

این بخش به اعمال کاهنان و آیین قربانی و عبادت و نمازهای در معبد می‌پردازد. در این بخش شکل ظاهری معبد از قبیل ابعاد حیاط، دروازه‌ها و تالارها به دقت آمده است. همچنین احکامی را درباره‌ی ذبح حیوانات و پرندگان و مناسب بودن آنها برای آیین‌های دینی دربردارد. این بخش مشتمل بر یازده رساله است:
1. زِواحیم، (53) به معنای «قربانی‌ها». این رساله به احکام مربوط به قربانی‌های معبد (لاویان، باب 2) می‌پردازد.
2. مِناحوت، (54) به معنای «هدیه‌های آردی». به احکام مربوط به هدایای آردی و ریختنی که در معبد تقدیم می‌شد می‌پردازد.
3. حُولّین، (55) به معنای «اشیاء غیر مقدس». شامل احکام ذبح، حیوانات، پرندگان و احکام مربوط به تغذیه است.
4. بِخوروت، (56) به معنای «نخست‌زادگان». درباره‌ی احکام مربوط به نخست‌زادگان انسان و حیوانات (خروج، 13: 12 به بعد؛ اعداد، 18: 15 به بعد) است.
5. عَراخین، (57) به معنای «ارزیابی‌ها». به احکام ارزیابی اشخاص و اشیائی که نذر معبد می‌شوند می‌پردازد.
6. تِمورا، (58) به معنای «تبدیل». احکام مربوط به تعویض حیواناتی را که برای قربانی تخصیص داده شده‌اند (لاویان، 27: 10 و 33) بیان می‌کند.
7. کِریتوت، (59) به معنای «انقطاع». به احکام گناهانی که مجازات آنها منقطع شدن روح گنهکار از نعمت‌های عالم باقی است، می‌پردازد.
8. مِلّیعا، (60) به معنای «خیانت». احکام خیانت به مقدسات و اموال معبد را دربردارد.
9. تامید، (61) به معنای «قربانی همیشگی». آداب عبادت روزانه در معبد را بیان می‌کند.
10. میدوّت، (62) به معنای «ابعاد». نقشه‌ی معبد و ابعاد ساختمان و قسمت‌های مختلف آن را دربردارد.
11. قینّیمُ، (63) به معنای «لانه‌ی پرندگان». به احکام پرندگانی که به عنوان قربانی تقدیم می‌شد (لاویان، 1: 14 و 5: 7 و 12: 8) می‌پردازد.

6. بخش «طهاروت (64)» (طهارت‌ها)

این بخش درباره‌ی احکام مربوط به پاکی و ناپاکی جسم و روح اشخاص و پاکی و ناپاکی اشیا دیگر بحث می‌کند و مشتمل بر دوازده رساله است:
1. کِلیم، (65) به معنای «ظروف». احکام پاکی و نجاست ظروف و لوازم خانه (لاویان، 11: 33 به بعد) را دربردارد.
2. اُوهالُوت، (66) به معنای «خیمه‌ها». به احکام پلیدی‌هایی که از جسد مرده ایجاد می‌شود (اعداد، 19: 14 به بعد) می‌پردازد.
3. نِگاعیم، (67) به معنای «آفت‌ها». احکام بیماری برص (لاویان، باب 13 به بعد) را دربردارد.
4. پارا، (68) به معنای «ماده گاو». احکام ماده گاو قرمز رنگ (اعداد، 19) را بیان می‌کند.
5. طِهاروت، (69) به معنای «طهارت‌ها». به احکام نجاست‌هایی که تا غروب آفتاب باقی می‌ماند (لاویان، 11: 24 به بعد) می‌پردازد.
6. میقواؤُت، (70) به معنای «حوض غسل». به حکم حوض مورد نیاز برای غسل (لاویان، 15: 11 به بعد) می‌پردازد.
7. نیّدا، (71) به معنای «ناپاکی دوره‌ی حیض». درباره‌ی احکام زنان به هنگام زایمان و عادت ماهیانه است که در باب‌های 12 و 15 از سفر لاویان آمده است.
8. مَخشیرین، (72) به معنای «آماده کنندگان». احکام مایعاتی را بیان می‌کند که اشیاء را برای قبول نجاست آماده می‌کنند (لاویان، 11: 34 به بعد).
9. زاویم، (73) به معنای «اشخاصی که از بیماری جریان رنج می‌برند». به احکام ناپاکی‌های این بیماری (لاویان، 15: 2 به بعد) می‌پردازد.
10. طِوُول یُوم، (74) به معنای «غسل کرده در طی روز». به احکام کسی می‌پردازد که غسل کرده اما تا غروب آفتاب طهارت او کامل نمی‌شود.
11. یاداییم، (75) به معنای «دست‌ها». احکام ناپاکی و تطهیر دست‌ها را دربردارد.
12. عُوقصین، (76) به معنای «دم میوه‌ها». از این بحث می‌کند که دم میوه‌ها هادی پلیدی است. (77)
این‌ها رساله‌هایی بود که ربی یهودا هناسی در میشنا آورده است، اما رساله‌های دیگری نیز موجود است که مربوط به بعد از دوره‌ی میشنا هستند و نام مؤلفین آنها معلوم نیست. در این مجموعه از 14 رساله نام برده شده است. (78)
اما در اینجا باید به اثر دیگری اشاره کنیم که شبیه میشناست و تقریباً مقارن آن به وجود آمده، هر چند در زمانی متأخرتر انتشار یافته است. این اثر که «توسیفتا (79)» (به معنای ضمیمه یا متمم یا اضافه) خوانده می‌شود همان نظم میشنا را دارد و گاهی مطالبی اضافه. گفته می‌شود اصل این اثر را دو تن از شاگردان ربی یهودا هناسی به نام‌های ربی حییا (80) و ربی اوشعیا (81) در قرن سوم و در واقع به پیروی از یک حوزه‌ی درسی دیگر که متعلق به ربی نِحِمیا، از شاگردان عقیوا، بوده به وجود آوردند، اما شکل کنونی آن احتمالاً در قرن پنجم میلادی تدوین شده است. البته درباره‌ی جایگاه توسیفتا در نظام فقهی یهود و ربط و نسبت آن با مجموعه‌ی رسمی احکام دینی یهود بحث است و به صورتی دقیق معین نشده است. (82)

ب) گمارا و تلمود

پس از ربی یهودا هناسی یک متن تدوین شده‌ی منظم در اختیار مدارس فلسطینی و بابلی قرار گرفت و همین متن اساسی مطالعه و تدریس بود؛ اما نه هدف نویسنده‌ی میشنا و نه تلقی دانشمندان یهودی از آن این نبود که آن متنی ثابت و دربردارنده‌ی همه‌ی شریعت شفاهی است، بلکه منظور آن بود که متنی برای تسهیل مطالعه و آموزش تورات شفاهی فراهم شود. به همین جهت در دوره‌ی بعد یعنی از اوایل قرن سوم تا اوایل قرن ششم عالمان یهودی، که امورائیم (از ریشه‌ی اِمور به معنای سخن گفتن یا اَمیرا به معنای تفسر کردن) خوانده می‌شوند، به شرح و تفسیر میشنا پرداختند. این دانشمندان از تعالیم دیگری که به دلیلی در میشنا نیامده بود استفاده می‌کردند. نمونه‌ی این تعالیم همان توسیفتا بود که به آن اشاره شد.
تعالیم و سنت‌های شفاهی دیگری از مکتب عقیوا و ییشماعیل در دست بود. امورائیم از مجموعه‌ی این تعالیم که «باریتا (83)» یا بیرونی خوانده می‌شوند برای شرح و تفسیر میشنا استفاده کردند. علاوه بر این فلسفه‌ی شریعت شفاهی انطباق با زمان بود. بنابراین، این عالمان نیز با شرایط جدیدی روبه‌رو می‌شدند که باید حکم شرعی آن را بیان می‌کردند.
از مجموعه‌ی شرح و تفسیرهای این عالمان در طی سه قرن بعدی در دو منطقه یعنی فلسطین و بابل دو شرح یا تفسیر بر میشنا پدید آمد که گِمارا (84)، به معنای تکلمه، خوانده می‌شود. مجموع گمارا که شرح میشناست و متن اصلی آن، که میشناست، تلمود (85) (از ریشه‌ی عبری به معنای مطالعه) خوانده می‌شود. از آنجا که یک گمارا در فلسطین و یکی در بابل به وجود آمده، دو تلمود درست است. مجموعه‌ی میشنا و گمارای فلسطین، تلمود فلسطینی یا اورشلیمی خوانده می‌شود. مجموعه‌ی میشنا و گمارای بابل تلمود بابلی خوانده می‌شود. البته کلمه‌ی «تلمود» بدون قید، شامل هر دو تلمود می‌شود، که امورائیم در گماراهای فلسطین و بابل از منابع بیرونی و اضافی، که به آنها اشاره شد، استفاده کرده‌اند یا آنها را گنجانیده‌اند. (86)
تلمود فلسطینی حاصل فعالیت مدارس فلسطین، که مهم‌ترین آنها در شهرهای قیصریه، سپفوریس، طبریه و اوشا قرار داشتند، است. پایه‌ی اصلی این اثر را یکی از شاگردان با استعداد یهودا هناسی به نام ربی یوحانان بن نپاحا (وفات: 279 م.)، که مؤسس مدرسه‌ی علمی طبریه بود، گذاشت؛ اما شکل کنونی آن محصول نیمه‌ی اول قرن چهارم و زمانی است که با رسمیت یافتن مسیحیت از سوی قسطنطین بر فشار بر یهودیان در امپراتوری افزوده شده بود. (87)
عالمان یهود در مدارس بابل فرصت بیشتری داشتند و با فراغت بیشتر به کار پرداختند. شاگردان یهودا هناسی به بابل رفتند و در شهرهای سورا و نِهَردِعا مدارسی تأسیس کردند. چندین نسل از امورائیم بابل در این دو شهر و بعداً در شهر پومبدیتا به بحث درباره‌ی مندرجات میشنا پرداختند تا اینکه یکی از این اموراها به نام رب آشی (وفات: 427 م.) که مدت 52 سال رئیس مدرسه‌ی علمی سورا بود به گردآوری و تدوین مباحث مطرح شده پرداخت و جانشینان او به خصوص رابینای دوم (وفات: 500 م.) کار او را ادامه دادند و آن را تکمیل کردند. در واقع او آخرین نفر از زنجیره‌ی امورائیم بود و با کار او تلمود بابلی شکل نهایی خود را گرفت. (88)
در دوره‌ی بعد از تدوین تلمود بابلی عالمانی بر روی این اثر کار کردند و آن را حک و اصلاح نمودند و این برخلاف دوره‌ی پس از تلمود فلسطینی بود که یهودیان آن منطقه اوضاع مناسبی نداشتند. این امر و همچنین فراغت خاطر امورائیم باعث شد که تلمود بابلی مفصل‌تر، دقیق‌تر و منظم‌تر از تلمود فلسطینی از کار در آید و همین باعث شده که این تلمود جایگاه مهم‌تری داشته باشد. (89)
این دو تملود از دو جهت دیگر نیز متفاوت‌اند: یکی به لحاظ حجم که تلمود بابلی بسیار حجیم‌تر از تلمود فلسطینی است و در واقع چندین برابر آن است. دیگر اینکه زبان این دو تلمود متفاوت است و هر کدام به یک لهجه از زبان آرامی نگارش یافته‌اند. گمارای فلسطینی به لهجه‌ی آرامی غربی و گمارای بابلی به لهجه‌ی آرامی شرقی نوشته شده است. (90)

ج) ساختار و موضوع تلمود

گمارا شرح و تفسیر میشناست. بنابراین گمارا نیز نظم و ترتیب میشنا را دارد، اما نکته‌ی مهم این است که هیچ یک از دو گمارا شرح و تفسیر تمام 63 رساله‌ی میشنا را دربر ندارند. گمارای فلسطینی تنها مشتمل بر شرح 39 رساله و گمارای بابلی مشتمل بر شرح 37 رساله‌ی میشناست.
همچنین رساله‌هایی که در این دو گمارا تفسیر شده است برهم منطبق نیست و برخی از رساله‌ها در هر دو و برخی در یکی تفسیر شده است و برخی اساساً تفسیر ندارد. البته گفته می‌شود برخی دیگر از رساله‌ها نیز گمارا داشته‌اند که اکنون در دست نیست. (91)
پس تا اینجا می‌توان چنین نتیجه گرفت که تلمود یک موضوع، یعنی احکام شرعی را با نظمی خاص، یعنی نظم میشنا، پی می‌گیرد؛ اما باید افزود که این اثر چه به لحاظ موضوع و چه به لحاظ نظم مانند آثار ادبی دیگر نیست. هر چند موضوع اصلی تلمود احکام شرعی است، اما مطالب متنوع دیگری در همه‌ی زمینه‌های دینی در این کتاب آمده است. این مطالب نظم دقیقی ندارند و به مناسبت مطرح شده‌اند. باید توجه داشت که مطالب تلمود در مدارس و برای شاگردان یا توده‌ی مردم ارائه می‌شده است. اساتیدی که این مطالب را ارائه می‌کردند برای جذاب کردن بحث و نیز نیازی که در جنبه‌های دیگر دینی غیر از احکام شرعی بوده در لابه‌لای بحث خود به مباحث غیر شرعی از قبیل حکایت، داستان تاریخ زندگی شخصیت‌ها، بهداشت، درمان و غیره می‌پرداخته‌اند و بدین وسیله عقاید، اخلاق و دیگر جنبه‌های دینی را بیان می‌کرده یا می‌کوشیده‌اند دینداری مردم را عمق دهند. همه‌ی این مطالب در لابه‌لای احکام شرعی در تلمود آمده است. (92)
برای تقسیم کلی مطالب تلمود از دو واژه‌ی «هَلاخا (93)» و «اَگادا (94)» استفاده می‌شود که اولی در لغت به معنای «راه رفتن و روش» است و بخش احکام شرعی تلمود، یعنی تمام میشنا و شرح و تفسیرهای دانشمندان یهود بر احکام مندرج در آن و احکام دیگر شرعی را که این عالمان از تورات کتبی استخراج کرده‌اند دربر می‌گیرد. واژه‌ی دوم، یعنی اگادا، که به معنای «روایت» است دیگر بحث‌هایی را که این عالمان کرده‌اند از قبیل حکایت‌ها، تمثیل‌ها، اندرزها، داستان‌ها، و توصیه‌های بهداشتی را شامل می‌شود. البته باید توجه داشت که این دو بخش از تلمود از هم تفکیک نشده‌اند و در لابه‌لای بحث‌های هلاخایی بحث‌های اگادایی مطرح شده است. به هر حال بخش قابل توجهی از مطالب هر دو تلمود، برای نمونه ثلث مطالب تلمود بابلی، اگادایی است.
در اینجا باید به دو دسته نوشته‌ی دیگر که در تلمود مندرج است و با این موضوع ارتباط دارد اشاره کنیم. در دوره‌های قبل دو شیوه از بحث رواج داشت: یکی روش میشنایی که از احکام به صورت مستقل و بدون توجه به متون مربوط به تورات کتبی بحث می‌کرد و دیگری روش میدراشی که با تمرکز بر یک متن و با تفسیر آن احکام را بیان می‌کرد. هر چند روش میشنایی به تدریج جای روش میدراشی را گرفت، اما آثاری از این نوع باقی مانده که به «میدراشه هلاخا (95)» یا تفسیرهای هلاخایی موسوم‌اند. اینها در واقع شرح و تفسیر شرعی – حقوقی چهار سفر از اسفار خمسه‌ی تورات (یعنی غیر از سفر پیدایش که در بردارنده‌ی حکم شرعی روشنی نیست) هستند (96). معروف‌ترین میدراش‌های هلاخایی عبارت‌اند از مخیلتا (97) از ربی یشیماعل بن الیشاع بر سفر خروج؛ سیفرا (98) بر سفر لاویان؛ سیفره (99) بر سفر اعداد و سیفره بر سفر تثنیه. این اثر هم‌زمان با میشنا تدوین شده است. (100)
آثار دیگری به سبک میدراش در دست است که محتوای اگادایی دارند و مربوط به دوره‌ی گمارایی و پس از آن است. مهم‌ترین این میدراش‌ها میدراش ربا (101) یا میدراش بزرگ است که در واقع یک گمارای اگادایی است و تفسیر پنج سفر تورات و کتاب‌های غزل غزل‌ها، روت، مراثی ارمیا، جامعه‌ی سلیمان و استر را در بردارد. مطالب این کتاب‌ها در مراسم کنیسه در مناسبت‌های مختلف خوانده می‌شوند. قسمت‌های مختلف این مجموعه در زمان‌های مختلف بین قرن‌های پنجم و دوازدهم تدوین شده است.
اثر دیگر از این نوع تَنحوما میدراشیم (102) یا میدراش تنحوما تألیف فردی به همین نام است که در قرن پنجم می‌زیسته است. این اثر نیز درباره‌ی تفسیر اسفار پنجگانه است. میدراش دیگری به نام پِسیقتا دراو کهنا (103) در دست است که در قرن ششم میلادی تدوین شده و مندرجات آن مربوط به مطالبی است که در روزهای عید و شنبه‌ها خوانده می‌شود. همچنین میدراش دیگری وجود دارد که شرح و تفسیر کتاب مزامیر داود است. (104)

د) محتوای تلمود

اصل و اساس تلمود همان کتاب میشناست که شرح و تفسیر شده است و بنابراین اگر بخواهیم برای این کتاب یک متن اصلی و محوری در نظر بگیریم و دیگر مطالب مندرج در آن را حواشی به حساب آوریم، باید گفت متن این کتاب فقه و شریعت است و مطالب دیگر به صورت حاشیه‌ای یا استطرادی بیان شده است. با این حال یک نگاه جامع به این کتاب آشکار می‌کند که آن به همه‌ی ابعاد دینی پرداخته است: خدا و صفات او، خلقت و جهان، فرشتگان و ارواح، انسان و ساحت‌های او و راه نجات او، وحی و کتاب مقدس و نبوت، جهان آینده و بهشت و دوزخ، زندگی اجتماعی، احکام زوجین و ازدواج و طلاق، احکام تعلیم و تربیت، ‌حقوق والدین و فرزندان نسبت به همدیگر، جنبه‌های مختلف زندگی اخلاقی، حقوق و قضا، احکام مالکیت و معاملات و وراثت، احکام عیدها و ایام خاص، احکام خوردنی‌ها، طهارت و نجاست شرعی، احکام چشم بد، سحر و جادو و فال بینی و مبارزه با خرافات، بهداشت و تغذیه، احکام قربانی‌ها و معبد و غیره. این مباحث و بسیاری از مباحث ریز دیگر در همه‌ی جنبه‌های اقتصادی، شرعی و فقهی، اجتماعی و اخلاقی به تفصیل در این کتاب آمده است. همچنین مطالب زیادی درباره‌ی تاریخ انبیا و گذشتگان، قوم اسرائیل و جایگاه آن در نظام خلقت و در میان دیگر انسان‌ها، ارض موعود و جایگاه آن در سرنوشت قوم به تفصیل در این کتاب آمده است. پس باید گفت کتاب تلمود با اینکه در واقع از بحث فقهی آغاز شده و متن اصلی آن فقه است، اما همه‌ی جنبه‌های دینی یهود در آن به تفصیل آمده و در واقع از هیچ جنبه‌ای از دین غفلت نکرده است. (105)

ه‍) جایگاه تلمود و یهودیت تلمودی

تلمود از همان زمانی که تدوین شد جایگاه بسیار ویژه‌ای در یهودیت یافت و با گذشت زمان بر اهمیت آن افزوده شد به گونه‌ای که سخن از یهودیت تلمودی می‌رود. مقصود از یهودیت این نیست که یک یهودیت تلمودی وجود دارد و یک یهودیت غیر تلمودی. بلکه اساساً یهودیت بعد از تدوین تلمود یهودیت تلمودی است و یهودیت غیر یهودی مربوط به قبل از تدوین تلمود است. پس از تدوین تلمود هر چند در اواسط قرن هشتم جنبشی با عنوان قرائیم (106) (قرائت کنندگان) به رهبری فردی به نام عنان بن داود به وجود آمد که حجیت تلمود را قبول نداشت و سنت شفاهی را رد می‌کرد و تنها ظواهر کتاب مقدس را قبول داشت، اما این جنبش با اینکه گسترش یافت و پیروانی پیدا کرد، اما دوام چندانی نیاورد و پس از یکی دو قرن از میان رفت. از آن زمان به بعد یهودیت مساوی با پذیرش تلمود و سنت شفاهی است (107). برخی یهودیت پس از تلمود را یهودیت دو توراتی می‌خوانند چرا که این یهودیت تورات شفاهی را مکمل تورات کتبی و منبع ضروری دین می‌دانسته است. (108)
گفته می‌شود تمام شاخه‌های علوم یهودی در دوره‌های پس از تلمود به گونه‌ای ریشه در تلمود دارد و به آن مرتبط است. این امر نه تنها نوشته‌های هلاخایی و شرعی را در بر می‌گیرد، بلکه حتی فلسفه و عرفان و یا حتی شعر و دعاهای یهودی همه بر تلمود مبتنی بوده‌اند و به تعبیری این کتاب شالوده‌ی همه‌ی معارف یهودی بوده است. (109)
اما مهم‌تر از تأثیرات علمی تلمود بر رشته‌های علمی یهودی مسئله‌ی حجیت و اعتبار این کتاب است. میزان اعتبار تلمود در پانزده قرن گذشته بیش از هر کتاب دیگری بوده به گونه‌ای که تلمود بابلی متن معیار برای یهودیت راست کیش بوده و انکار اعتبار آن با به جان خریدن خطر ارتداد مساوی بوده است. (110)
در پایان باید سؤالی را مطرح کنیم و آن اینکه اولاً فلسفه‌ی شریعت شفاهی، انطباق با زمان و مکان است؛ و ثانیاً دو گمارای بابلی و فلسطینی تنها حدود نیمی از رساله‌های میشنا را تفسیر کرده‌اند و بقیه‌ی رساله‌ها بدون تفسیر مانده و بنابراین تلمود ناتمام مانده است و ثالثاً حکم اکثریت عالمان حاکی از سنت شفاهی است و حجت است و این امر به عالمان یک دوره خاص اختصاص ندارد. از سه نکته‌ی فوق باید چنین استفاده کرد که سنت شفاهی باید امری پویا و متحول باشد و پس از قرن پنجم میلادی تا زمان حاضر و نیز از این زمان به بعد همیشه به حجم تلمود افزوده شود. سؤال این است که آیا واقعاً این‌گونه بوده است؟ پاسخ نویسندگان یهودی آن است که تلمود حکم قطعی و نهایی را نداده و عالم تلمودی می‌تواند و باید در مسائل تجدید نظر کند. (111) معنای این سخن این است که عالمان همه اعصار به لحاظ اعتبار و حجیت مساوی هستند، اما در خود تلمود آمده است که با اینکه آراء هلاخایی آموراها اعتباری همپایه تنّاها دارد با این حال بین مرجعیت آموراها و تنّاها سلسله مراتب وجود دارد و آموراها نباید با گفته تنّاها که در میشنا یا حتی در باریتاها آمده مخالفت کنند و هر رأیی این‌گونه باشد رد می‌شود. (112) پس بین رأی عالمان زمان‌های مختلف تفاوت در حجیت وجود دارد و این‌گونه نیست که عالمان این زمان جایگاهی مانند جایگاه تنّاها داشته باشند.
پاسخ نهایی این است که آنچه موسی بر فراز کوه سینا دریافت کرد همه در میشنا آمده است و بنابراین مخالفت با تلمود جایز نیست؛ (113) اما در رابطه با مسائل جدیدی که مطرح می‌شود و فروع جدید عالمان هر زمان می‌توانند در چارچوب قواعد تلمود اجتهاد کنند. (114)

پی‌نوشت‌ها:

1. سیری در تلمود، ص 6-61؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 144-145.
2. باورها و آیین‌های یهودی، ص 185.
3. سیری در تلمود، ص 65.
4. تاریخ قوم یهود، ج 2، ص 224؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 145.
5. گنجینه‌ای از تلمود، ص 15.
6. Seder
7. MasseKhet
8. Zeraiim
9. Berakhot
10. Peah
11. Damay
12. Kilayim
13. Sheviith
14. Terumoth
15. Maaseroth
16. Maaser Sheni
17. Hallah
18. Orlah
19. Bikkurim
20. Moed
21. Shabbat
22. Eruvin
23. Pesahim
24. Sheghalim
25. Yoma
26. Sukkah
27. Beitzah
28. Yomtov
29. Rosh Hasanah
30. Taanith
31. Megillah
32. Moed Ghatan
33. Hagigah
34. Nashim
35. Yevamoth
36. Ketuboth
37. Nedarim
38. Nazir
39. Sotah
40. Gittin
41. Ghiddushin
42. Nezighin
43. Bava Ghamma
44. Bava Buthra
45. Sanhedrin
46. Makkoth
47. Shevuoth
48. Eduyoth
49. Avodah Zarah
50. Pirghie Avoth
51. Horayoth
52. Ghodashim
53. Zevahim
54. Menahoth
55. Hullin
56. Bekhoroth
57. Arakhin
58. Temurah
59. Keritoth
60. Melliah
61. Tamid
62. Middoth
63. Ghinnim
64. Teharoth
65. Kelim
66. Ohaloth
67. Negaiim
68. Parah
69. Teharoth
70. Mighvaoth
71. Niddah
72. Makhshirin
73. Zavim
74. Tevul Yom
75. Yadayim
76. Ughtzin
77. گنجینه‌ای از تلمود، ص 15-19؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 145-146؛ تاریخ قوم یهود، ج 2، ص 224-225؛ Encyclopedia of Jewish Concepts, p.398-340; The Jewish Religion, p. 349.
78. کُهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص 19-20.
79. Tosifta
80. Hiya
81. Oshaya
82. همان، ص 20؛ سیری در تلمود، ص 72؛ Encyclopedia Judaica, vol. 4, p. 193; and. v. 15, p. 1283-1285; Encyclopedia of Jewish Concepts, p.929-930.
83. Baraitha
84. Gemara
85. Talmud
86. گنجینه‌ای از تلمود، ص 21-22؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 147-149؛ تاریخ قوم یهود، ج 2، ص 227-255.
87. سیری در تلمود، ص 83-92؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 149-150؛ تاریخ قوم یهود، ج 2، ص 227-228.
88. سیری در تلمود، ص 71-81؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 150-151.
89. سیری در تلمود، ص 89-92 و ص 93-103؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 150-151.
90. یهودیت، بررسی تاریخی، ص 150-151، گنجینه‌ای از تلمود، ص 22.
91. گنجینه‌ای از تلمود، ص 22؛ Abrams, A Beginner’s Giude to the Steinsaltz Talmud, p. 2-3.
92. همان، ص 22-23؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 149.
93. Halakhah
94. Aggadah
95. Midrashei Halakhah
96. همان، ص 20؛ باورها و آیین‌های یهودی، ص 185؛ Ibid, p. 613-620.
97. Mekhilta
98. Sifra
99. Sifrei
100. Encyclopedia Judaica, vol. 11, p. 1521-3; Encyclopedia of Jewish Concepts, p. 335.
101. Misrash Rabbah
102. Tanhuma Midrashim
103. Pesighta Derav Kahana.
104. گنجینه‌ای از تلمود، ص 26؛ یهودیت، بررسی تاریخی، ص 152-153؛ Encyclopedia of Jewish Concepts, p. 335-337.
105. برای آشنایی با محتوای تلمود رجوع کنید به: گنجینه‌ای از تلمود، فصل‌های یک تا ده؛ سیری در تلمود، ص 155-316؛ یهودیت، بررسی تاریخی، فصل‌های 14-16.
106. Karaim
107. یهودیت، بررسی تاریخی، ص 217-232؛ تاریخ قوم یهود، ج 2، ص 268-274.
108. یهودیت، ص 28-29.
109. سیری در تلمود، ص 379-381.
110. باورها و آیین‌های یهودی، ص 186.
111. سیری در تلمود، ص 378-390.
112. Encyclopedia Judaica, vol. 2, p. 868.
113. The Blackwell Reader in Judaism, p. 64-65.
114. همان‌جا.

منبع مقاله :
سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم؛ (1396)، بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی – مسیحی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، پژوهشکده‌ی تحقیق و توسعه‌ی علوم انسانی، چاپ اول.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد