۱۳۹۲/۱۱/۲۰
–
۸۴۷ بازدید
با سلام شنیده ام که اهل بیت کسی را مسخره نمیکردند آیا ساختن فیلم طنز و مسخره کردن افرادی مثل وهابی ها با طنز و کاریکاتور اخلاقا اشکال دارد؟ درباره کفار چطور مسخره کردن اوباما و نتنیاهو اشکال دارد؟
استهزاء در اصطلاح عبارت است از مسخره کردن افراد یا برخی امور با گفتار، یا کردار؛ مانند اشاره با چشم و دیگر اعضای بدن. (جامعالسعادات، ج۲، ص۲۸۷(
استهزاء مذموم
این عمل بیشتر به قصد تحقیر و توهین به دیگران صورت میگیرد و گاهی نیز با اهدافی دیگر مانند فراهم کردن زمینه خوشحالی خود و دیگران ، تقویت روحیه خود و تضعیف روحیه دشمن، جبران کمبود شخصیت، ارضای روحیه دیگر آزاری و… انجام میپذیرد.
استهزاء ممدوح
در مواردی نیز هدف، مجازات یا تربیت فرد یا جامعه است که در این صورت ممدوح است؛ نه مذموم.
۵۰(
حکم استهزاء
استهزای دیگران ظلم است. قرآن در آیه ۱۱ سوره حجرات مسلمانان را از تمسخر یکدیگر منع کرده و در پایان میگوید: اگر اینان از عمل خویش توبه نکنند ظالماند: «یـاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا لایسخَر قَومٌ مِن قَوم… ومَن لَمیتُب فَاُولـئِک هُمُ الظّــلِمون».
همچنین خداوند در آیهای دیگر استهزاگران آیات الهی را ستمکار شمرده و پیامبر را از همنشینی با آنان منع کرده است:«فَلاتَقعُد بَعدَ الذِّکری مَعَالقَومِ الظّــلِمین.»
افزون بر این، استهزا از منکرات است، چنانکه در مورد اعمال قوم لوط آمده: «و تَأتونَ فی نادیکمُ المُنکرَ» شما در مجالس خود اعمال ناپسند انجام میدادید. ( عنکبوت/29).
که طبق روایت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)، یکی از کارهای زشت آنان مسخره کردن مؤمنان بود. (جامعالبیان، مج۱۱، ج۲۰، ص۱۷۸)
استهزاء در قرآن(استهزاء ممدوح)
قران نیزدر بعضی شرایط از عنصر استهزا ء برای تربیت و هدایت انسانها استفاده کرده است.اسلوب استهزا در قرآن بیشتر در قالب تشبیه و تمثیل بهکار رفته است؛
چنانکه در آیات 50-51 سوره مدثر مشرکان را در قیامت به گورخرانی تشبیه میکند که از جلو شیر فرار میکنند: «کاَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَه فَرَّت مِن قَسوَرَه»،
یا آن دسته از احبار یهود را که به مضمون تورات عمل نمیکنند به درازگوشی تشبیه کرده که باری از کتاب بر پشت خود حملمیکند که برای آنان جز زحمت بارکشی سودی ندارد: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلوا التَّورةَ ثُمَّ لَمیحمِلوها کمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ اَسفارًا». (سوره جمعه آیه 5)
گاهی نیز بهصورت استهزاگونه واژه بشارت در مورد عذاب بهکار میبرد: «فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم». [سوره ال عمران آیه 21]، حال آنکه بشارت معمولا در اخبار خوشایند بهکار میرود.
ویانوح در برابر کسانى که او و پیروانش را به تمسخر گرفته بودند گفت: اگر ما را مسخره کنید ما نیز شما را مسخره خواهیم کرد: «اِن تَسخَروا مِنّا فَاِنّا نَسخَرُ مِنکُم کَما تَسخَرون» (هود/11،38) برخى مفسران استهزاى نوح را همان مجازات خداوند و شماتت مشرکان هنگام غرق شدن دانستهاند; اما گروهى دیگر استهزاى نوح را به معناى حقیقى و دلیل بر جواز مقابله به مثل این عمل دانستهاندو در تعیین حدّ و زمان چنین استهزایى برخى گفتهاند: مقابله به مثل زمانى جایز است که به عناد استهزا کننده یقین داشته باشیم و براى هدایت و توجه دادن او به اشتباه از همه راهها ناامید شویم که در این صورت ناپسند نیست.
(الفرقان ج26 27 ص 244)
گاهى براى در پیش گرفتن اعتدال در سخن گفتن، صداى کسانى را که بلند سخن مىگویند به صداى الاغ تشبیه مىکند: «واغضُض مِن صَوتِکَ اِنَّ اَنکَرَ الاَصوتِ لَصَوتُ الحَمیر» (لقمان/31، 19)
یا انسان متکبر را مخاطب ساخته، با لحن تمسخرگونه به او مىگوید: تو نمىتوانى با اینگونه راه رفتن زمین را بشکافى و در بلندى به کوهها نتوانى رسید: «و لاتَمشِ فِىالاَرضِ مَرَحـًا اِنَّکَ لَنتَخرِقَ الاَرضَ و لَنتَبلُغَ الجِبالَ طولا» (اسرا/17، 37)
یا آنجا که از زبان ابراهیم نقل مى کند که وقتى از او پرسیدند: چه کسى بتها را شکسته است او در پاسخ از اسلوب تمسخر استفاده کرده، به آنان گفت: بت بزرگ آنها را شکسته است. بروید از او بپرسید: «قالَ بَل فَعَلَهُ کَبیرُهُم هـذا فَسـَلوهُم اِن کانوا یَنطِقون». (انبیاء/21،63)
در نتیجه استهزاء اگر به عنوان مقابله به مثل، یا با هدف مجازات استهزاگران صورت گیرد با شرایط و حدودی جایز است که اولا به عناد استهزاءکننده یقین داشت و دوم اینکه ،این کار برای توجه دادن او باشد به طوری که برای هدایت او از همه ی راه ها نا امید شده باشیم.و در آخر باید توجه داشت که چنین مواردی به نا سزاگویی و فحش و.. منجر نشود چرا که اسلام با هر گونه ناسزاگویی (حتی به دشمنان )نیز مخالف است.
همچنین مواردی که جواز برای استهزاء داده شده برای معاندین و غیر مومنین است و استهزاء مومن مطلقا ممنوع است.
استهزاء مذموم
این عمل بیشتر به قصد تحقیر و توهین به دیگران صورت میگیرد و گاهی نیز با اهدافی دیگر مانند فراهم کردن زمینه خوشحالی خود و دیگران ، تقویت روحیه خود و تضعیف روحیه دشمن، جبران کمبود شخصیت، ارضای روحیه دیگر آزاری و… انجام میپذیرد.
استهزاء ممدوح
در مواردی نیز هدف، مجازات یا تربیت فرد یا جامعه است که در این صورت ممدوح است؛ نه مذموم.
۵۰(
حکم استهزاء
استهزای دیگران ظلم است. قرآن در آیه ۱۱ سوره حجرات مسلمانان را از تمسخر یکدیگر منع کرده و در پایان میگوید: اگر اینان از عمل خویش توبه نکنند ظالماند: «یـاَیهَا الَّذینَ ءامَنوا لایسخَر قَومٌ مِن قَوم… ومَن لَمیتُب فَاُولـئِک هُمُ الظّــلِمون».
همچنین خداوند در آیهای دیگر استهزاگران آیات الهی را ستمکار شمرده و پیامبر را از همنشینی با آنان منع کرده است:«فَلاتَقعُد بَعدَ الذِّکری مَعَالقَومِ الظّــلِمین.»
افزون بر این، استهزا از منکرات است، چنانکه در مورد اعمال قوم لوط آمده: «و تَأتونَ فی نادیکمُ المُنکرَ» شما در مجالس خود اعمال ناپسند انجام میدادید. ( عنکبوت/29).
که طبق روایت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)، یکی از کارهای زشت آنان مسخره کردن مؤمنان بود. (جامعالبیان، مج۱۱، ج۲۰، ص۱۷۸)
استهزاء در قرآن(استهزاء ممدوح)
قران نیزدر بعضی شرایط از عنصر استهزا ء برای تربیت و هدایت انسانها استفاده کرده است.اسلوب استهزا در قرآن بیشتر در قالب تشبیه و تمثیل بهکار رفته است؛
چنانکه در آیات 50-51 سوره مدثر مشرکان را در قیامت به گورخرانی تشبیه میکند که از جلو شیر فرار میکنند: «کاَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَه فَرَّت مِن قَسوَرَه»،
یا آن دسته از احبار یهود را که به مضمون تورات عمل نمیکنند به درازگوشی تشبیه کرده که باری از کتاب بر پشت خود حملمیکند که برای آنان جز زحمت بارکشی سودی ندارد: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلوا التَّورةَ ثُمَّ لَمیحمِلوها کمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ اَسفارًا». (سوره جمعه آیه 5)
گاهی نیز بهصورت استهزاگونه واژه بشارت در مورد عذاب بهکار میبرد: «فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم». [سوره ال عمران آیه 21]، حال آنکه بشارت معمولا در اخبار خوشایند بهکار میرود.
ویانوح در برابر کسانى که او و پیروانش را به تمسخر گرفته بودند گفت: اگر ما را مسخره کنید ما نیز شما را مسخره خواهیم کرد: «اِن تَسخَروا مِنّا فَاِنّا نَسخَرُ مِنکُم کَما تَسخَرون» (هود/11،38) برخى مفسران استهزاى نوح را همان مجازات خداوند و شماتت مشرکان هنگام غرق شدن دانستهاند; اما گروهى دیگر استهزاى نوح را به معناى حقیقى و دلیل بر جواز مقابله به مثل این عمل دانستهاندو در تعیین حدّ و زمان چنین استهزایى برخى گفتهاند: مقابله به مثل زمانى جایز است که به عناد استهزا کننده یقین داشته باشیم و براى هدایت و توجه دادن او به اشتباه از همه راهها ناامید شویم که در این صورت ناپسند نیست.
(الفرقان ج26 27 ص 244)
گاهى براى در پیش گرفتن اعتدال در سخن گفتن، صداى کسانى را که بلند سخن مىگویند به صداى الاغ تشبیه مىکند: «واغضُض مِن صَوتِکَ اِنَّ اَنکَرَ الاَصوتِ لَصَوتُ الحَمیر» (لقمان/31، 19)
یا انسان متکبر را مخاطب ساخته، با لحن تمسخرگونه به او مىگوید: تو نمىتوانى با اینگونه راه رفتن زمین را بشکافى و در بلندى به کوهها نتوانى رسید: «و لاتَمشِ فِىالاَرضِ مَرَحـًا اِنَّکَ لَنتَخرِقَ الاَرضَ و لَنتَبلُغَ الجِبالَ طولا» (اسرا/17، 37)
یا آنجا که از زبان ابراهیم نقل مى کند که وقتى از او پرسیدند: چه کسى بتها را شکسته است او در پاسخ از اسلوب تمسخر استفاده کرده، به آنان گفت: بت بزرگ آنها را شکسته است. بروید از او بپرسید: «قالَ بَل فَعَلَهُ کَبیرُهُم هـذا فَسـَلوهُم اِن کانوا یَنطِقون». (انبیاء/21،63)
در نتیجه استهزاء اگر به عنوان مقابله به مثل، یا با هدف مجازات استهزاگران صورت گیرد با شرایط و حدودی جایز است که اولا به عناد استهزاءکننده یقین داشت و دوم اینکه ،این کار برای توجه دادن او باشد به طوری که برای هدایت او از همه ی راه ها نا امید شده باشیم.و در آخر باید توجه داشت که چنین مواردی به نا سزاگویی و فحش و.. منجر نشود چرا که اسلام با هر گونه ناسزاگویی (حتی به دشمنان )نیز مخالف است.
همچنین مواردی که جواز برای استهزاء داده شده برای معاندین و غیر مومنین است و استهزاء مومن مطلقا ممنوع است.