ضرورت توسّل
بدون شک آدمى براى تحصیل کمالات مادى و معنوى، به غیر خود؛ یعنى، خارج از محدوده وجودى خویش، نیازمند است. عالم هستى بر اساس نظام اسباب و مسببات استوار شده و تمسّک به سبب ها و وسایل براى رسیدن به کمالات مادى و معنوى، لازمه این نظام است. بر همین اساس قرآن کریم، انسان را در جهت کسب کمالات معنوى و قرب به درگاه الهى، امر به توسّل به اسباب تقرب کرده است:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ»؛ «اى مؤمنان پرواى الهى داشته باشید و به سوى او وسیله تحصیل کنید»: مائده (5)، آیه 35.. در روایات پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) نیز بر لزوم توسّل به اولیاى الهى هنگام دعا، تأکید شده است؛ چنان که در روایت نبوى مستند نزد شیعه و اهل سنت آمده است: «کل دعاء محجوب حتّى یُصلّى على محمد و آل محمد»؛ میزان الحکمه، ج 4، ص 1662، ح 10794؛ کنزالعمال، ح 2153؛ المعجم الاوسط، ج 1، ص 220. «هر دعایى محجوب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود». بنابراین همچنان که اصل دعا از اسباب و وسیله هاى فیض است و مى توان حاجت را به طور مستقیم از خداوند درخواست کرد؛ توسّل به اولیاى الهى در هنگام دعا نیز از اسباب فیض و وسایل قرب به خداوند است.
حکمت توسّل
یکم. حکمت اعطاى این نقش به بزرگان دین و اولیاى الهى، جایگاه معنوى آنان است.
همه موجودات عالم هستى، آیات و نشانه هاى حضرت حقّ اند. هر موجودى به اندازه وسعت وجودى اش، نشانگر اسما و صفات خداوند سبحان است. عالى ترین و تابناک ترین جلوه و ظهور حضرت حق، در آینه وجود انسان کامل (پیشوایان معصوم) محقق مى گردد. انسان کامل آینه تمام نماى اسما و صفات حضرت حق و جلوه و مظهر جلال و جمال پروردگار است. توسّل به انسان کامل، در حقیقت توجه به جلال و جمال خدا و توسّل به چشمه فیض او است.
دوّم. اولیاى الهى انسان هایى از جنس خود ما هستند و به طور معمول خیلى راحت تر و زودتر مى توان با آنان رابطه عاطفى، برقرار کرد. سوّم. خداوند خواسته است اولیاى خود را در کانون توجه و اقبال مردم قرار دهد. توجه به آنان، به عنوان انسان هاى کامل و برقرارى ارتباط عاطفى و معنوى با آنان، تأکید بر حقانیت و اسوه بودن آنان است و موجب مى شود مردم با مراجعه به آنان و الگوگیرى از ایشان، به طریق هدایت و سعادت، دست یابند. توسل و توحید: }بله استمداد از غیر خدا جایز نیست؛ چرا که طبق آیه لاحول ولا قوة الا باللّه ؛ تمام نیروها از او است»؛ ولى این بدان معنا نیست که ما از هیچ سبب دیگرى استفاده نکنیم؛ مثلاً اگر بخواهید بار سنگینى را از زمین بلند کنید و ازدیگران کمک بگیرید، آیا این مخالف «ایاک نستعین» است؟ مسلما نه. شفاعت و توسل نیز از همین مقوله است؛ یعنى،اگر از اولیاى خدا بخواهید که از خدا بخواهند حاجت آدمى برآورده شود، این موضوع مانند کمک گرفتن از افراد براى حرکت دادن چیزى سنگین است.
بلى اگر کسى خدا را به کنارى نهد و فقط ائمه و یا دیگران را به عنوان مؤثر مستقل در امور بپندارد، قطعا دچار شرگشتگی شده و از توحید فاصله گرفته است. به تصریح همه سیره نویسان در زمان حیات رسول خدا(ص)، مردم نزد آنحضرت مى آمدند و طلب دعا مى کردند. آیا این کار مخالف «ایاک نستعین» است؟ نه هرگز! این کار نیز در حقیقت استمداد از خدای متعال است؛ چنان که هر نیرو و قوه اى در این جهان از آن او است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/100109944)