نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
تَخْریجِ مَناط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
استنباط علت حكم را تخریج مناط (1) گویند. به دیگر سخن هرگاه در كلام شارع تصریح به حكمی شده باشد، بدون آنكه به علت آن حكم اشاره شود، و مجتهد برای دستیابی به «علت و جامع» از قاعدهی «سبر و تقسیم» استفاده نكند، بلكه مستقیماً وصفی را انتخاب و علتِ حكمِ اصل به شمار آورد، به این گمان كه بین حكم اصل و آن وصف مناسبت وجود دارد چنین قیاسی را قیاس تخریج مناط یا قیاس مناسبت و اخاله (به كسر همزه) گویند. (2) مثلاً شارع ربای در گندم را حرام كرده، و فقیهی استنباط میكند كه گندم به علت پیمانهای بودن و مكیل بودن دارای حكم حرمت شده، و با این برداشت حكم مزبور را برای هر چیز پیمانهای ثابت میداند. چنین قیاسی خود نوعی از قیاس مستنبط العله است كه در حجیت آن بین امامیه و اهل سنت اختلاف است.
پینوشتها:
1.الوافیه فی اصول الفقه، ص 239؛ الاصول العامه للفقه المقارن، ص 316؛ قوانین الاصول، ج2، ص 85.
2.میرزای قمی میگوید: چون مستنبط و مجتهد بین آن وصف و حكم تناسب و علیّت میبیند، و یا خیال میكند آن وصف علت چنین حكمی شده است، لذا اسم آن را قیاس مناسبت و یا اِخاله گفتهاند. قوانین الاصول، ج2، ص 85.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم