نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
تَنْقیحِ مَناط
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
تنقیح مناط (1) یعنی منقح كردن و پاك كردن ملاك و علت حكم، سپس تعمیم دادن آن. به دیگر سخن تنقیح مناط یعنی تعیین علت حكم. اگر در كلام شارع تصریح به حكمی شده باشد، بدون آنكه متعرض علت آن شده باشند، برای دستیابی به «علت» (جهت قیاس كردن) میگویند (2) باید به «سبر و تقسیم» متوسل شد. سبر یعنی آزمایش، و تقسیم یعنی مجتهد اوصاف متعددی را كه احتمال میدهد، یكی از آنها «علت» حكم در «اصل» باشد، انتخاب میكند، و هر وصف را در برابر حكم اصل میگیرد، و میسنجد تا ببیند آیا تناسبی بین آن وصف و حكم اصل وجود دارد یا خیر؟ هر وصفی كه شایستگی علیت را نداشته باشد، از گردونه خارج تا منتهی به وصفی گردد، كه چنین شایستگی را پیدا كند. قیاسی كه علت آن از راه «سبر و تقسیم» به دست آید تنقیح مناط نام دارد. تنقیح مناط ممكن است قطعی و یا ظنی باشد. مثلاً شخص بیابان نشینی به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد، و عرض كرد: «من هلاك شدم.» حضرت فرمود: چه كردی؟ گفت: در روز ماه رمضان با زنم درآمیختم. فرمود: بندهای را آزاد كن.
در تنقیح مناط این حكم گفتهاند: اعرابی بودن كه خصوصیتی ندارد، ماه رمضان آن سال نیز خصوصیتی ندارد، همچنین سایر اوصاف و امور در آزاد كردن بنده و برده دخیل نیست، پس استنباط میشود هر مكلفی كه در ماه رمضان با زن خود نزدیكی كند، باید برده و بنده آزاد كند. (3)
مثال دیگر:
بعضی از فقهای امامیه تصرف در ملك غیر را، در مواردی كه ضرر متوجه مالك نشود، جایز دانستهاند. مانند نشستن پای دیوار- تكیه دادن بر آن- از سایهی آن استفاده كردن و آن را به «تنقیح مناط» از جواز استضائه از نور چراغ غیر كه بدون اشكال آن را جایز میدانند، فتوی دادهاند. (4)
پینوشتها:
1.الاصول العامه للفقه المقارن، ص315؛ الوافیه فی اصول الفقه، ص238؛ قوانین الاصول، ج2، ص 83.
2.الاصول العامه للفقه المقارن، ص318؛ الوافیه فی اصول الفقه، ص 239.
3.الوافیه فی اصول الفقه، ص 238؛ الاصول العامه للفقه المقارن، ص 315.
4.حقوق مدنی، ج1، ص 121.
منبع مقاله :
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم