در این باره در میان دانشمندان اسلامى دو نظر وجود دارد و هر کدام براى خود دلایلى از قرآن و روایات ذکر کرده اند. اینک ما هر دو نظر را به طور اجمال نقل مى کنیم : 1- در آن زمان هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهى براى بقاى نسل بشر غیر از این راه نبوده، ازدواج آنان با یکدیگر صورت گرفته است. ناگفته پیدا است که دستگاه قانون گذارى از آن خداست: «ان الحکم الاللّه ؛ هر گونه حکم راجع به خداست»، (سوره یوسف ، آیه 40).
چه اشکال دارد که به طور موقت و از راه ضرورت، براى عده اى این گونه ازدواج در آن زمان بلا مانع و مباح باشد و براى دیگران عموما تحریم ابدى شود؟
طرفداران این نظریه از ظواهر قرآن براى خود دلیل مى آورند که خداوند عالم در «سوره نساء ، آیه 1» چنین مى فرماید: «وبث منهما رجالاً کثیرا و نساءا ؛ از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان فراوانى در روى زمین منتشر ساخت». ظاهر این آیه مى گوید که نسل بشر فقط به وسیله این دو تن به وجود آمده است، و اگر غیر از این دو در بقاى نسل او دخالت داشتند، باید بفرماید «وبث منهما و من غیرهما به وسیله این دو و غیر آنان… ».
افزون بر آن مرحوم طبرسى حدیثى از امام سجاد (ع) چنین نقل مى کند که آن حضرت در ضمن گفتارى که به مردى قریشى بیان داشت جریان ازدواج هابیل را با بلوزا خواهر همزاد (دوقلو) قابیل همچنین ازدواج قابیل را با قلیما خواهر همزاد هابیل شرح مى داد به او فرمود: این مطلب را انکار مکن چه آنکه روش الهى بر این جارى شده است مگر نه این است که خداوند زوجه آدم را از خود او آفرید و سپس براى او حلالش کرد… (بحار، ج 11، باب 5، ص 225، حدیث 4).
علامه طباطبایى در توجیه این نظریه مى فرماید: حکم ازدواج، یک حکم تشریعى و تابع مصالح و مفاسد است و حکم تکوینى نیست که قابل تغییر نباشد. ازاین رو ممکن است که در ابتداى خلقت به خاطر ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز که فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حلال گردد و بعد که ضرورت برطرف شد حکم حرمت بیاید به جهت این که ادامه جواز ازدواج با توجه به گسترش نسل و ازدیاد برادران و خواهران موجب اشاعه فحشاء و از بین رفتن غریزه عفت شود.
افزون بر این نمى توان گفت فطرت با این ازدواج مخالف است زیرا متمایل نبودن طبع نه از آن جهت است که از آن تنفر دارد بلکه به جهت آن است که این را موجب اشاعه فحشاء و اعمال زشت و از بین رفتن غریزه عفت مى داند شاهد بر این مطلب این که، ازدواج خواهر و برادر براى مدتى طولانى در بین مجوس شایع بوده است.
براى آگاهى بیشتر ر. ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 239 – ج 16 ص 399
2- نظر دیگر آن است که چون ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر ممکن نبود؛ زیرا ازدواج با محارم یک عمل قبیح و زشت است، فرزندان آدم با دخترانى از نژاد و نسل دیگر که در روى زمین بودند ازدواج کردند. بعدا که فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند، زناشویى میان خود آنان صورت پذیرفت زیرا نسل آدم نخستین انسان روى زمین نبوده بلکه پیش از آن نیز انسان هایى در زمین زندگى داشته اند.
چه اشکال دارد که به طور موقت و از راه ضرورت، براى عده اى این گونه ازدواج در آن زمان بلا مانع و مباح باشد و براى دیگران عموما تحریم ابدى شود؟
طرفداران این نظریه از ظواهر قرآن براى خود دلیل مى آورند که خداوند عالم در «سوره نساء ، آیه 1» چنین مى فرماید: «وبث منهما رجالاً کثیرا و نساءا ؛ از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان فراوانى در روى زمین منتشر ساخت». ظاهر این آیه مى گوید که نسل بشر فقط به وسیله این دو تن به وجود آمده است، و اگر غیر از این دو در بقاى نسل او دخالت داشتند، باید بفرماید «وبث منهما و من غیرهما به وسیله این دو و غیر آنان… ».
افزون بر آن مرحوم طبرسى حدیثى از امام سجاد (ع) چنین نقل مى کند که آن حضرت در ضمن گفتارى که به مردى قریشى بیان داشت جریان ازدواج هابیل را با بلوزا خواهر همزاد (دوقلو) قابیل همچنین ازدواج قابیل را با قلیما خواهر همزاد هابیل شرح مى داد به او فرمود: این مطلب را انکار مکن چه آنکه روش الهى بر این جارى شده است مگر نه این است که خداوند زوجه آدم را از خود او آفرید و سپس براى او حلالش کرد… (بحار، ج 11، باب 5، ص 225، حدیث 4).
علامه طباطبایى در توجیه این نظریه مى فرماید: حکم ازدواج، یک حکم تشریعى و تابع مصالح و مفاسد است و حکم تکوینى نیست که قابل تغییر نباشد. ازاین رو ممکن است که در ابتداى خلقت به خاطر ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز که فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حلال گردد و بعد که ضرورت برطرف شد حکم حرمت بیاید به جهت این که ادامه جواز ازدواج با توجه به گسترش نسل و ازدیاد برادران و خواهران موجب اشاعه فحشاء و از بین رفتن غریزه عفت شود.
افزون بر این نمى توان گفت فطرت با این ازدواج مخالف است زیرا متمایل نبودن طبع نه از آن جهت است که از آن تنفر دارد بلکه به جهت آن است که این را موجب اشاعه فحشاء و اعمال زشت و از بین رفتن غریزه عفت مى داند شاهد بر این مطلب این که، ازدواج خواهر و برادر براى مدتى طولانى در بین مجوس شایع بوده است.
براى آگاهى بیشتر ر. ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج 4، ص 239 – ج 16 ص 399
2- نظر دیگر آن است که چون ازدواج فرزندان آدم با یکدیگر ممکن نبود؛ زیرا ازدواج با محارم یک عمل قبیح و زشت است، فرزندان آدم با دخترانى از نژاد و نسل دیگر که در روى زمین بودند ازدواج کردند. بعدا که فرزندان آنها با هم پسر عمو شدند، زناشویى میان خود آنان صورت پذیرفت زیرا نسل آدم نخستین انسان روى زمین نبوده بلکه پیش از آن نیز انسان هایى در زمین زندگى داشته اند.