خانه » همه » مذهبی » تکلیف ما در برابر مفسد فی الارض چیست در صورتی که هیچ مدرکی برای اثبات گناهکاری وی در دسترس نباشد و یا آن شخص آن قدر توانایی داشته باشد که بتواند خیلی راحت از دست قانون رها شود.

تکلیف ما در برابر مفسد فی الارض چیست در صورتی که هیچ مدرکی برای اثبات گناهکاری وی در دسترس نباشد و یا آن شخص آن قدر توانایی داشته باشد که بتواند خیلی راحت از دست قانون رها شود.

چه خوب بود به صورت شفاف تری موضوع را بیان می نمودید تا امکان پاسخ گویی دقیق فراهم می گردید . اما در عین حال به صورت مختصر در پاسخ به این پرسش گفتنی است :
یکم . عنوان مفسد فی الارض یک عنوان کلی است که مصادیق متعددی داشته و می تواند علت مجازات های مختلف باشد ؛ تطابق و صدق این عنوان نیازمند کارشناسی توسط محاکم ذی صلاح بوده و تازمانی که این عنوان در محاکم قضایی برای یک فرد ثابت نشده به هیچ وجه نمی توان عنوان و مجازات مفسد فی الارض را برای آن در نظر گرفت. و بعد از ثبوت این عنوان صدور حکم و اجرای مجازات متناسب با آن تنها توسط مراجع ذی صلاح امکان پذیر است .
دوم . در قانون مجازات اسلامی ، باب هفتم پیرامون « محاربه و افساد فی الارض » این گونه آمده است :
فصل اول – تعاریف
ماده 183 – هر کسی ک برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی وامنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض میباشد .
تبصره 1 – کسی که به روی مردم سلاح بکشد ولی در اثر ناتوانی موجب هراس هیچ فردی نشودمحارب نیست .
تبصره 2 – اگر کسی سلاح خود را با انگیزه عدوات شخصی به سوی یک یا چند نفر مخصوص بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد محارب محسوب نمی شود .
تبصره 3 – میان سلاح سرد وگرم فرقی نیست .
ماده 184 – هر فرد یا گروهی که برای مبارزه با محاربان وازبین بردن فساد در زمین دست به اسلحه برند محارب نیستند .
ماده 185 – سارق مسلح وقطاع الطریق هرگاه با اسلحه امنیت مردم یا جاده را بر هم بزند و رعب و وحشت ایجاد کند محارب است .
ماده 186 – هرگروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آنهاباقی است تمام اعضاء وهوا داران آن ، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را می دانند وبه نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالت و ت – لاش موثر دارند محاربند اگر چه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند .
تبصره – جبهه متحدی که از گروها و اشخاص مختلف تشکیل شود ، در حکم یک واحد است .
ماده 187 – هر فرد یا گروه که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسانیکه با آگاهی و اختیار امکانات مالی موثر ویا وسایل واسباب کار و سلاح دراختیار آنها بگذارند محارب و مفسد فی الارض میباشند .
ماده 188 – هرکس در طرح براندازی حکومت اسلامی خود را نامزد یکی ازپستهای حساس حکومت کودتا نماید و نامزدی او در تحقق کودتا بنحوی موثر باشد ، ( محارب ) و ( مفسدفی الارض ) است .
فصل دوم – راههای ثبوت محاربه وافساد فی الارض
ماده 189 – محاربه و افساد فی الارض از راههای زیر ثابت می شود –
الف – با یک بار اقرار بشرط آنکه اقرار کننده بالغ و عاقل واقراراو با قصد و اختیار باشد .
ب – با شهادت فقط دو مرد عادل 0
تبصره 1 – شهادت مردمی که مورد تهاجم محاربان قرار گرفته اند به نفع همدیگر پذیرفته نیست .
تبصره 2 – هرگاه عده ای موردتهاجم محاربان قرار گرفته باشند شهادت اشخاصی که بگویند به ما آسیبی نرسیده نسبت به دیگران پذیرفته است .
تبصره 3 – شهادت اشخاصی که مورد تهاجم قرار گرفته انداگربمنظور اثبات محارب بودن مهاجمین باشدو شکایت شخصی نباشد ، پذیرفته است .
فصل سوم – حد محاربه و افسادفی الاررض
ماده 190 – حد محاربه و افساد فی الارض یکی از چهارچیز است .
1 – قتل – 2 – آویختن به دار 3 – اول قطع دست راست و سپس پای چپ 4 – نفی بلد .
ماده 191 – انتخاب هر یک از این امور چهارگانه به اختیارقاضی است خواه محارب کسی را کشته یا مجروح کرده یا مال او را گرفته باشد و خواه هیچیک از این کارها را انجام نداده باشد .
ماده 192 – حد محاربه و افساد فی الارض با عفو صاحب حق ساقط نمی شود .
ماده 193 – مدت تبعید در هر حال کمتر از یکسال نیست اگر چه بعد از دستگیری توبه نماید و در صورتی که توبه ننمایدهمچنان درتبعید باقی خواهد ماند .
ماده 195 – مصلوب کردن مفسد و محارب بصورت زیر انجام می گردد –
الف – نحوه بستن موجب مرگ او نگردد .
ب – بیش از سه روز بر صلیب نماند ولی اگر در اثنای سه روز بمیرد میتوان او را پائین آورد .
ج – اگر بعد از سه روز زنده بماند نباید او را کشت .
ماده 196 – بریدن دست راست و پای چب مفسد و محارب به همان گونه ای است که در ( حد سرقت ) عمل می شود . (منبع : سایت حقوقی دادخواهی )
سوم . برخی آیات قرآنی که در این زمینه مورد استناد احکام مذکور قرار می گیرد عبارتند از :
1. «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَاداً أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِنْ خِلاَفٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ»( آیه33 ، سوره مائده )« این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسى را جز به قصاص قتل ، یا[ به کیفر ]فسادى در زمین بکشد، چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد .و هر کس کسى را زنده بدارد، چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است . »
2 . « مِن أَجْلِ ذلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً » ( سوره مائده ، آیه 32 ) « سزاى کسانى که با[ دوستداران ]خدا و پیامبر او مى جنگند و در زمین به فساد مى کوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند .این ، رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت. » که شرح و چگونگی استدلال به آنها در کتاب های فقهی و تفسیر موجود می باشد .
چهارم . و بالاخره در مورد فرضی که در پرسش مطرح نمودید ؛ دو تکلیف بر عهده ما می باشد : 1. امر به معروف و نهی از منکر نمودن چنین شخصی آن هم در صورتی که شرایط آن نظیر احتمال تاثیر ، عدم ضرر قابل توجه و…وجود داشته باشد .
2 . اطلاع رسانی مستند به مسئولین و دستگاههای اطلاعاتی ، انتظامی و قضائی کشور.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد