خانه » همه » مذهبی » جبران گناهان-ثروتمندان و کفاره-اطعام مستمندان

جبران گناهان-ثروتمندان و کفاره-اطعام مستمندان

در ابتدا گفتنی است، پرداخت جرایم مالی اگر چه برای برخی آسان تر است اما در هر صورت برای همه اهمیت دارد، و حتی برای ثروتمندان حداقل به عنوان یک گوش زد و هشدار تأثیر می گذارد.علاوه بر اینکه چه بسا به تشخیص مجتهد جامع الشرایط برای برخی موارد خاص، حکم خاصی صادر گردد. چنان که در خاطرات ملا علی کنی از مراجع تهران در دوران مشروطه آمده است: یکی از درباریان روزه خواری کرد و اعلام کرد مشکلی نیست کفاره آن را می دهم.
ملا علی کنی در پاسخ اعلام کرد برای چنین شخصی تنها روزه شصت روز باید انجام گیرد و این گونه از جسارت او جلوگیری کرد.
در ادامه توجه شما را به مطالب زیر درباره کفاره جلب می کنیم:

الف) در تمام جوامع بشری و ادیان الهی پاره از اعمال و رفتارها ممنوع، گناه و جرم شناخته شده، قابل سرزنش و مستوجب مجازات بوده اند، هر چند بر اساس معتقدات و مبانی فکری جوامع مختلف اعمال و رفتارها یکی نبوده یا در همه جا واکنش جزایی همسانی در مقابل آنها ابراز نمی شده است.
یکی از نخستین انواع این مجازاتها «مجازاتهای مالی» است که در احکام و مقررات نظام حقوقی اسلام جایگاه ویژه ای دارد. کفاراتی که جنبه های مالی دارد، جز مجازات های تعیین شده در فقه اسلام است، که در مورد ارتکاب برخی از ممنوعات یا ترک بعضی از واجبات تشریع و مقرر گردیده اند.
جز روزه که یکی از انواع کفارات است و در واقع مجازات بدنی به شمار می رود، دیگر انواع کفاره جنبه مالی دارند و بدانها «کفارات مالیه» گفته می شود.(سید محمد حسینی، مجازاتهای مالی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، بی تا، ص 32).
ب) معنای لغوی و اصلی کفاره که صیغه مبالغه از ماده «کفر» می باشد، بسیار پوشاننده است، و در اصطلاح کتاب و سنت به معنای عملی است که برخی از خطایا و معاصی را جبران کند، گویی کفاره، آن خطا و گناه را می پوشاند و موجب سقوط یا تخفیف عقوبت اخروی آن می شود. از بازشناسی واژه کفاره در لسان کتاب و سنت، در می یابیم که کفاره در دو معنی استعمال شده است که یکی اعم از دیگری بوده است:
1. از بعضی روایات نیز استفاده می شود که کفاره در معنای اعم خود استعمال شده است: از امام صادق روایت شده که فرمود: «کفاره عمل السلطان قضاء حوایج الاخوان»(شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، چاپ سوم، مکتبه الاسلامیه، تهران: 1392 ه.ق، ج 15، باب 33، ح 1، ص 584).
«کفاره ورود در دستگاه حکومت جائر، بر آوردن حوایج برادران دینی است» از پیامبر مکرم اسلام(ص) پرسیده شد: کفاره غیبت کردن چیست؟ فرمود: «این است که برای آنکه غیبتش کرده ای استغفار کنی».(همان، باب 32، ح 1).
همچنین از آن حضرت روایت شده که فرمود: «کفاره طیره (فال بد زدن) توکل بر خداست».(همان، باب 35، ح 2).
در این موارد کفاره در معنای وسیع تر از (عملی واجب و رافع یا مخفف عقوبت اخروی و مترتب بر خطا و گناهی خاص) به کار رفته است. پیداست که این روایات متضمن توصیه به اموری است که دارای اثر اخلاقی و معنوی می باشد و لذا فقها از این دسته روایات، وجوب و لزوم برداشت نکرده است، چنان که در جواهر موارد یاد شده را جزء کفارات مندوب آورده است.(شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، چاپ هفتم، بیروت، 1981، ج 33، ص 167).
2. کفاره بالمعنی الاخص: درباره معنای اخص کفاره در جواهر الکلام آمده است… و در شرع، کفاره عبارت است از عبادت مخصوصه ای مانند روزه، نماز و زکات. بعضی کفاره را چنین تعریف کرده اند: «طاعت ویژه ای است که غالبا کیفر اخروی را ساقط می کند یا تخفیف می دهد». این تعریف از مسالک الافهام نقل شده و مورد تأیید صاحب جواهر نیز قرار گرفته است.(همان، ص 167). همان گونه که ملاحظه می شود طبق این تعریف کفاره دارای دو رکن است: 1. کفاره عبادت مخصوصی است؛ 2. در اغلب موارد مسقط یا مخفف عقوبت اخروی است. «اما یک ویژگی برجسته ای کفاره که باید در تعریف آن آورده شود در این تعریف نیامده است. و آن عبارت است از این که کفاره – در اغلب موارد- جنبه ای جزایی دارد و مترتب بر فعل (انجام دادن) برخی از ممنوعات یا ترک بعضی از واجبات می باشد»(سید محمد حسینی، مجازاتهای مالی، ص 37).
از بعض آیات شریفه مجازات بودن کفاره استفاده می شود، چنانکه راجع به کفاره صید در حال احرام فرموده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّدًا فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ …»؛(مائده، آیه 95). تعبیر به جزا و تعلیل تشریع کفاره صید به این که فرموده است: «تا بچشد سزای کار خود را» مبین این است که کفاره به منظور مجازات متخلف تشریع شده است. از برخی روایات نیز این معنی قابل استفاده است.(وسایل الشیعه، ج 9، باب 31، ح6).
در کلمات فقها نیز گاهی به جای کفاره کلمه «جزاء» به کار رفته است. چنانکه صاحب جواهر می نویسد: «و کذا یجب علیه الجزا لو کان فی الحرم فرمی صیدا فی الحل فقتله»(جواهر الکلام، ج 20، ص 305). بنابراین کفاره به اقتضای نام و عنوانی که بر آن نهاده شده و نیز در کتاب و سنت و لسان فقها یک نوع مجازات می باشد، که هدف از تشریع آن بازدارندگی افراد و تربیت روحی، روانی آنان است.
ج) ویژگی های کفارات: کفارات دارای خصوصیاتی است که در دیگر مجازاتهای مالی وجود ندارد.
1. کفاره نوعی عبادت است، این خصوصیت به معنای این است که اولا شرط صحت کفاره این است که با قصد قربت به خدای متعال باشد، ثانیا باید توسط خود شخص که بر او واجب شده است انجام پذیرد، یعنی همانند مجازت های دیگر مورد حکم حاکم قرار نمی گیرد و ضمانت اجرایی بیرونی ندارد؛ بلکه ضمانت اجرایی آن همانا ایمان درونی و انگیزه های اعتقادی خاطی است، و ثانیا بر عمل بدان، ثواب و پاداش اخروی مترتب است.
دومین ویژگی آن این است که ساتر و پوشاننده گناه، مسقط یا تخفیف دهنده عقوبت اخروی است.
د) کفاره با توجه به موجبات آن به کفاره جمع مانند قتل عمدی مؤمن به ناحق، افطار روزه واجب رمضان با حرام. کفاره مخیره مانند افطار عمدی روزه واجب رمضان، و کفاره مرتبه، و هم مخیره و هم مرتبه تقسیم می شود.(روح الله الموسوی الخمینی، تحریر الوسیله، قم: اسماعیلیان، ج 1، ص 300).
و این شارع مقدس برای شخصی که روزه ماه رمضان را عمدا نگرفته است، سه نوع کفاره پیشنهاد می کند، در واقع یک نوع تسهیل و امتنان برای بندگان است و از سوی دیگر جهانی و جاودانگی بودن اسلام را می رساند؛ زیرا چه بسا، آزاد کردن برده برای همه ممکن نباشد و یا اگر هم قدرت آزادکردن برده را داشته باشد، اما برده برای این کار پیدا نشود. همان گونه که در عصر ما چنین است و لذا اسلام جانشین برای آزادی برده ذکر می کند: «هر کس توانایی آزادی برده را نداشته باشد دو ماه پی در پی روزه بگیرد» و از آنجا که بسیاری از مردم نیز قادر به انجام کفاره دوم یعنی دو ماه متوالی روزه نیستند؛ جانشینی دیگر برای آن ذکر کرده و می فرماید: «فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّینَ مِسْکینًا» «و هر گاه کسی نتوانست دو ماه متوالی روزه بگیرد، شصت مسکین را اطعام دهد».(مجادله، آیه 4).
ه) همان گونه که ذکر گردید کفاره برای جبران گناهان است، و شخصی که عمدا روزه نمی گیرد اما در عوض اقدام به انجام یکی از کفارات (اطعام مسکین) می نماید، هر چند به حکم تکلیفی خود عمل کرده است، اما مسلما از آثار معنوی و روحانی روزه که همان تصفیه روح و تهذیب نفوس باشد، محروم مانده است، و این ضرری بس سنگین است که فقط با انجام اصل عبادت (روزه گرفتن) جبران می شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد