قوی ترین طلسمات+قویترین دعا و طلسم+قوی ترین کتاب طلسم و دعانویسی مطالب مذهبی+طلسم سیاهی و طلاق+طلسم احضار محبت معشوق+دانلود کتاب طلسم محبت و طلاق قوی
دو هزار نفر از مسلمانانی که در فتح مکه اسلام را پذیرفته بودند به اضافه ده هزار نفر سربازان اسلام که همراه پیامبر برای فتح مکه آمده بودند که مجموعاً دوازده هزار نفر میþشدند برای میدان جنگ حرکت کردند.«مالک بن عوف» که مرد پرجرئت و با شهامتی بود به قبیله خود دستور داد غلافهای شمشیر را بشکنند و در شکافهای کوه و درّهþهای اطراف، و لابلای درختان بر سر راه سپاه اسلام کمین کنند، و به هنگامی که در تاریکی اوّل صبح مسلمانان به آنجا رسیدند یکباره به آنان حملهþور شوند و لشکر را در هم بکوبند.او اضافه کرد مح:مّد(ص) با مردان جنگی هنوز روبرو نشده است تا طعم شکست را بچشد!هنگامی که پیامبر نماز صبح را با یاران خواند فرمان داد به طرف سرزمین «حنین» سرازیر شدند، در این موقع بود که ناگهان لشکر «هوازن» از هر سو مسلمانان را زیر رگبار تیرهای خود قرار دادند، گروهی که در مقدمه لشکر قرار داشتند (و در میان آنها تازهþمسلمانان مکه بودند) فرار گردند، و این امر سبب شد که باقیمانده لشکر به وحشت بیفتند و فرار کنند.
اما علی(ع) که پرچمدار لشکر بود با عده کمی در برابر دشمن ایستادند و همچنان به پیکار ادامه دادند.
(در این هنگام پیامبر در قلب سپاه قرار داشت). و عباس عموی پیامبر(ص) و چند نفر دیگر از بنی هاشم که مجموعاً از نه نفر تجاوز نمیþکردند و دهمین آنها «ایمن» فرزند «ام ایمن» بود اطراف پیامبر(ص) را گرفتند.
مقدمه سپاه به هنگام فرار و عقبþنشینی از کنار پیامبر(ص) گذشت، پیامبر(ص) به عباس که صدای بلند و رسائی داشت دستور داد فوراً از تپهþای که در آن نزدیکی بود بالا رود و به مسلمانان فریاد زند: «یا مَعْشَرَ الْمُهاجِرینَ وَ الْاَنْصارَ یا اَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ یا اَهْلِ بَیْعَةِ الشَّجَرَةِ اِلی اَیْنَ تَفِرُّونَ هذا رَسُولُ اللهِ(ص)؛ ای گروه مهاجران و انصار! و ای یاران سوره بقره! و ای اهل بیعت شجره! به کجا فرار میþکنید؟ پیامبر(ص) این جا است!».
هنگامی که مسلمانان صدای عباس را شنیدند بازگشتند و گفتند: «لبیک، لبیک» مخصوصاً انصار در این بازگشت پیشþقدم بودند، و حمله سختی از هر جانب به سپاه دشمن کردند، و با یاری پروردگار به پیشروی ادامه دادند، آن چنان که طایفه «هوازن» به طرز وحشتناکی به هر سو پراکنده شدند و پیوسته مسلمانان آنها را تعقیب میþکردند.
قصه های قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی
به نقل از سایت تبیان
اما علی(ع) که پرچمدار لشکر بود با عده کمی در برابر دشمن ایستادند و همچنان به پیکار ادامه دادند.
(در این هنگام پیامبر در قلب سپاه قرار داشت). و عباس عموی پیامبر(ص) و چند نفر دیگر از بنی هاشم که مجموعاً از نه نفر تجاوز نمیþکردند و دهمین آنها «ایمن» فرزند «ام ایمن» بود اطراف پیامبر(ص) را گرفتند.
مقدمه سپاه به هنگام فرار و عقبþنشینی از کنار پیامبر(ص) گذشت، پیامبر(ص) به عباس که صدای بلند و رسائی داشت دستور داد فوراً از تپهþای که در آن نزدیکی بود بالا رود و به مسلمانان فریاد زند: «یا مَعْشَرَ الْمُهاجِرینَ وَ الْاَنْصارَ یا اَصْحابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ یا اَهْلِ بَیْعَةِ الشَّجَرَةِ اِلی اَیْنَ تَفِرُّونَ هذا رَسُولُ اللهِ(ص)؛ ای گروه مهاجران و انصار! و ای یاران سوره بقره! و ای اهل بیعت شجره! به کجا فرار میþکنید؟ پیامبر(ص) این جا است!».
هنگامی که مسلمانان صدای عباس را شنیدند بازگشتند و گفتند: «لبیک، لبیک» مخصوصاً انصار در این بازگشت پیشþقدم بودند، و حمله سختی از هر جانب به سپاه دشمن کردند، و با یاری پروردگار به پیشروی ادامه دادند، آن چنان که طایفه «هوازن» به طرز وحشتناکی به هر سو پراکنده شدند و پیوسته مسلمانان آنها را تعقیب میþکردند.
قصه های قرآن، حضرت آیت الله مکارم شیرازی
به نقل از سایت تبیان