الف. تعابیر گوناگونی درباره «جند» در کتابهای تفسیر و لغت آمده است که از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته که عملاً نتیجه همه آنها به یک معنا بر میگردد:
1. «جند»، اسم جمعی است که مفردی از لفظش ندارد و به گروهی که آماده جنگ شدهاند اطلاق میشود. «جُنُود» جمع «جُند» است و «جند» با یاء نسبت، «جندی» میشود.[1]
گاهی هم «جند» به معنای جامعه قدرتمند مورد استفاده قرار میگیرد،[2] مانند: آیه شریفه «هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ»؛[3] آیا داستان آن جوامع قدرتمند به تو رسیده است؟ جامعه فرعونیان و جامعه ثمود؟
2. «جُند»؛ یعنی گروهی منسجم که برای دفاع از عقیده یا شخص و یاری و پشتیبانی و تقویت امری گرد هم آیند و این گروه یا حزب با سازماندهی و تدبیر گرد هم میآیند و یا به صورت اجباری پیروی از کاری مینمایند. این مفهوم، کلی است و بهکارگیری آن اختصاص به جنگ یا غیر آن ندارد.[4]
3. «جند»، به معنای کمک کاران و یاری رسانان نیز آمده است.[5]
با توجه به مطالب بالا روشن شد که؛ از جهت معنا فرق چندانی میان «جُنود» و «جُند» نیست، و همانطور که گفته شد، «جُنود»، جمع «جُند» است و تفاوت میان آن دو، تنها مانند تفاوت دو واژه فارسی «لشگر» و «لشگریان» است.
ب. «حادّ الله» و «شاق الله»؛ به معنای دشمنی و مخالفت با فرامین الهی است؛ و از این جهت با یکدیگر فرقی ندارند.[6] همانطور که در قرآن میخوانیم: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»؛[7] هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمىیابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند.
لفظ شاق در قرآن به صورت مفرد نیامده، به صورت جمع ماضی «شاقّوا»[8] و «یُشاقِق»[9] مضارع استعمال شده است. این دو عبارت، تا حدودی با هم مترادفاند اما برخی اندیشمندان لغوی ظرافتهایی در فرق میان این دو کلمه بیان نمودهاند، مانند:
«حادّ»؛ از ریشه «حدد» به معنای پرده و مانع میان دو چیز که از مخلوط شدن آن دو با هم جلوگیری میکند. «حددت کذا»؛ یعنی برای آن اندازهای قرار دادم که میان آنها را جدا سازد.[10] بنابر این، معنای «مَنْ حَادَّ اللَّهَ» در آیه «لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَه»[11] این است که، نمیتوان میان ایمان و کفر را جمع نمود.
«شاق»؛ در اصل به معنای ایجاد رخنه و شکاف در چیزی است و در آیه شریفه «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ یُشاقِقِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب»؛[12] این به خاطر آن است که، آنان با خدا و پیامبر او به مخالفت برخاستند. هر که با خدا و پیامبرش مخالفت ورزد (به سختى کیفر خواهد دید و) مجازات خدا بسیار شدید است.
در این آیه نیز کافر با ایجاد شکاف در دین و احکام الهی در راه حق و در ارتباط با خود و خدا و رسول به مخالفت بر میخیزد که در حقیقت لازمه این ایجاد شکاف، مخالفت و دشمنی با خدا و رسول است.
1. «جند»، اسم جمعی است که مفردی از لفظش ندارد و به گروهی که آماده جنگ شدهاند اطلاق میشود. «جُنُود» جمع «جُند» است و «جند» با یاء نسبت، «جندی» میشود.[1]
گاهی هم «جند» به معنای جامعه قدرتمند مورد استفاده قرار میگیرد،[2] مانند: آیه شریفه «هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْجُنُودِ فِرْعَوْنَ وَ ثَمُودَ»؛[3] آیا داستان آن جوامع قدرتمند به تو رسیده است؟ جامعه فرعونیان و جامعه ثمود؟
2. «جُند»؛ یعنی گروهی منسجم که برای دفاع از عقیده یا شخص و یاری و پشتیبانی و تقویت امری گرد هم آیند و این گروه یا حزب با سازماندهی و تدبیر گرد هم میآیند و یا به صورت اجباری پیروی از کاری مینمایند. این مفهوم، کلی است و بهکارگیری آن اختصاص به جنگ یا غیر آن ندارد.[4]
3. «جند»، به معنای کمک کاران و یاری رسانان نیز آمده است.[5]
با توجه به مطالب بالا روشن شد که؛ از جهت معنا فرق چندانی میان «جُنود» و «جُند» نیست، و همانطور که گفته شد، «جُنود»، جمع «جُند» است و تفاوت میان آن دو، تنها مانند تفاوت دو واژه فارسی «لشگر» و «لشگریان» است.
ب. «حادّ الله» و «شاق الله»؛ به معنای دشمنی و مخالفت با فرامین الهی است؛ و از این جهت با یکدیگر فرقی ندارند.[6] همانطور که در قرآن میخوانیم: «لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»؛[7] هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمىیابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند.
لفظ شاق در قرآن به صورت مفرد نیامده، به صورت جمع ماضی «شاقّوا»[8] و «یُشاقِق»[9] مضارع استعمال شده است. این دو عبارت، تا حدودی با هم مترادفاند اما برخی اندیشمندان لغوی ظرافتهایی در فرق میان این دو کلمه بیان نمودهاند، مانند:
«حادّ»؛ از ریشه «حدد» به معنای پرده و مانع میان دو چیز که از مخلوط شدن آن دو با هم جلوگیری میکند. «حددت کذا»؛ یعنی برای آن اندازهای قرار دادم که میان آنها را جدا سازد.[10] بنابر این، معنای «مَنْ حَادَّ اللَّهَ» در آیه «لا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَه»[11] این است که، نمیتوان میان ایمان و کفر را جمع نمود.
«شاق»؛ در اصل به معنای ایجاد رخنه و شکاف در چیزی است و در آیه شریفه «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ یُشاقِقِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب»؛[12] این به خاطر آن است که، آنان با خدا و پیامبر او به مخالفت برخاستند. هر که با خدا و پیامبرش مخالفت ورزد (به سختى کیفر خواهد دید و) مجازات خدا بسیار شدید است.
در این آیه نیز کافر با ایجاد شکاف در دین و احکام الهی در راه حق و در ارتباط با خود و خدا و رسول به مخالفت بر میخیزد که در حقیقت لازمه این ایجاد شکاف، مخالفت و دشمنی با خدا و رسول است.
[1]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 10، ص 60 – 61، بینا، بیجا، بیتا.
[2]. همان، ص 61.
[3]. بروج، 17- 18.
[4]. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 2، ص 120، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1360ش.
[5]. «الجُنْد الأَعوان و الأَنصار»؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 132، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[6]. ابو عبیده، معمر بن مثنی، مجاز القرآن، تحقیق: سزگین، محمد فواد، ج 2، ص 255، مکتبة الخانجی، قاهره، 1381ق.
[7]. مجادله، 22.
[8]. انفال، 13؛ محمد، 32؛ حشر، 4.
[9]. نساء، 115؛ انفال، 13.
[10]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق: داودی، صفوان عدنان، ص 221، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[11]. مجادله، 22.
[12]. انفال، 13.