حج ابراهیمی و نگاهی به نظر امام راحل و مقام معظم رهبری
حج ابراهیمی و نگاهی به نظر امام راحل و مقام معظم رهبری
حج ابراهیمی در زمان امام
آیة اللّه جوادی آملی در این باره می گوید: «اکنون حج قبل از انقلاب اسلامی و بعد از آن را مقایسه کنید، مردم ایران سالهای متمادی به مکّه مشرف می شدند چنانکه «یطوفون حول تلک الاحجار الّتی لاتضرّولا تنفع» امّا این فرزند برومند نبی اکرم(ص)، حضرت امام خمینی (ره) حج را به عنوان گوشه ای از اسلام ناب شناخت، اصل اصیل «من تمام الحجّ لقاء الامام»(1) را شناخت مسئله تولّی و تبرّی حج را شناخت و تبیین کرد و حج ابراهیمی را تشریح نمود، او حج منهای برائت را «جاهلی» دانست و حجّ همراه با برائت از شرک و مشرکین را حج ابراهیمی معرّفی نمود. گرچه در این راه عدّه ای نثار و ایثار کردند و با انبیاء و اولیاء محشور شدند، اما او حج را اقامه کرد.»(2)
در بخش دیگر می گوید: «یکی از مواریث عظیم و یادگارهای جاودان حضرت امام راحل (ره) اقامه حج ابراهیمی و احیاء مراسم برائت از مشرکین است لذا باید کاری را که آن حضرت در این زمینه انجام داد نیز بازگو شود».(3) و اضافه می کند «…پیش از این نیز هر ساله دور خانه خدا طواف می کردند و کنار مقام ابراهیم نماز می خواندند و سعی صفا و مروه داشتند و همه این مناسک بود. امّا در مناسک حج دو کار مهم که ابراهیم خلیل(ع) به فرمان ذات اقدس اله انجام داد، مورد غفلت بود:
1 تطهیر مراسم حج و زیارت و سرزمین حجاز از لوث شرک (تبرّی از شرک و مشرکین).
2 تنزیه جامعه اسلامی از نزاع و اختلاف (ایجاد وحدت).(4)
نمونه هایی از کلام امام در این زمینه
ما در این بخش با بیان نمونه هایی از کلام امام درباره حج ابراهیمی سعی می کنیم مسئله برائت از مشرکین را که به عنوان
اوّلین نشانه حج ابراهیمی مطرح شد را در کلام امام مرحله به مرحله پی گیری کنیم و آنگاه کلماتی از مقام معظّم رهبری مطرح می کنیم.
امام راحل در بیان حج ابراهیمی خصوصاً برائت از مشرکین مراحلی را طی نموده است:
الف: بیان اینکه فعلاً حج ابراهیمی انجام و اقامه نمی شود.
در این باره می گوید: «اکنون که حجاج بیت اللّه الحرام از خانه تن و دنیا مهاجرت الی اللّه و رسوله، که خانه دل است می کنند…باید بدانند که حج ابراهیمی محمدی صلّی اللّه علیهما و آلهما سال هاست غریب و مهجور است. هم از جهات معنوی و عرفانی و هم از جهات سیاسی و اجتماعی، و حجاج عزیز تمامی کشورهای اسلامی باید بیت خدا را در همه ابعادش از این غربت درآورند.»(5)
ب: تأکید بر اینکه برائت از مشرکین جزء حج است.
مرحله دیگر در کلام امام راحل (قده) این است که تلاش کرد با بیان های مختلف به مردم و زائران تفهیم کند که برائت از
مشرکان از وظائف سیاسی حج است. به نمونه های زیر توجه شود:
1 اصولاً برائت از مشرکین از وظایف سیاسی حج است و بدون آن حج ما، حج نیست.(6)
2 فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریادی سیاسی عبادی است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم به آن امر فرمود.(7)
3 حج بی روح و بی تحرک و قیام، حج بی برائت، حج بی وحدت و حجّی که از آن هدم کفر و شرک برنیاید حج نیست.(8)
ج: حجّاج باید برائت داشته باشند
تنها به این مسئله اکتفا نشد که برائت جزء وظائف حج است بلکه به عنوان یک مرجع جهانی از زائر ایرانی و کل زائران مسلمان خواست که این وظیفه را باید انجام دهند و امکان ترک آن حتی با دادن شهیدان امکان ندارد.
«لازم است حجاج بیت اللّه الحرام در این مجمع عمومی و سیل خروشان انسانی فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هرچه رساتر برآورند.»(9) و در جای دیگر می گوید:
«ممکن نیست حجاج ما به حج بروند دست
به تظاهرات علیه استکبار جهانی نزنند.»(10)
و بعد از شهادت حجاج ایرانی فرمود: «خدا را سپاس می گذاریم که در میثاقمان با خدای کعبه پایدار مانده ایم و پایه های برائت از مشرکین را با خون هزاران شهید از عزیزانمان بنیان نهاده ایم.»(11)
د: معنای برائت و مشخص نمودن مصداق مشرکان
امام به کلیّات اکتفا نکرد دقیقاً معنای برائت را و همین طور مشرکینی که باید از آنهابرائت جست مشخص نمود، به نمونه هایی توجه شود.
1 «امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران، فریاد از ستم گران و فریاد امّتی است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان آمریکا و اذناب آنان به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایه اش به غارت رفته است.»(12)
2 «فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانی است که دیگر تحمّل تفرعن آمریکا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند».(13)
3 «فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنه هایی است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانه روزی آنان را،
زراندوزان و دزدان بین المللی به یغما برده اند.»(14)
4 «فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمایه، فریاد دردمندانه ملّت هایی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است.»(15)
ه: اهداف برائت از مشرکین
امام راحل اهداف برائت را نیز بیان نموده تا زائران با چشم باز حرکت کنند:
1 در هم شکستن بت های غرب و شرق
«بیت اللّه الحرام و کعبه معظمه، زائران عزیزی را در آغوش می کشد که حج را از انزوای سیاسی و انحراف اساسی به سوی حج ابراهیمی و محمّدی سوق داده و حیات آنرا تجدید می نمایند و بت های شرق و غرب را در هم می شکنند و معنای قیام ناس و حقیقت برائت از مشرکان را عرضه می دارند.»(16)
2 آزادی از قید ظالمان
«ما بر این مطلب پافشاری و اصرار می کنیم که مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهی، خود را از تمامی قید و بندهای ظالمان آزاد ببینند و در یک مانور بزرگ ازچیزی که از آن متنفرند اعلام برائت کنند و از هر وسیله ای برای
رهایی خود استفاده نمایند.»(17)
3 آزاد شدن انرژی در جهان اسلام
ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت.(18)
4 رمی استعمار
«مسلمانان بعد از شرکت در راهپیمایی برائت و اعلان همبستگی با ملّت دلاور ایران، باید به فکر رمی استعمار از کشورها و سرزمین های اسلامی خود باشند.»(19)
پی آمدهای برائت
امام راحل علاوه بر اهداف فوق پیامدهایی را نیز متذکر شده اند که خود در تقویت اهداف فوق و بهتر شدن برائت از مشرکین نقش سازنده دارد.
1 نابودی ستمگران
«اگر انشاء اللّه عموم زائران از هر طائفه و مذهب که در سراسر جهان در آن مکان شریف مجتمع شده اند ندای خداوند را اجابت کنند و با فریاد واحد، ستمگران و ظالمان را محکوم نمایند، کاخ های ستم فرو خواهد ریخت.»(20)
2 نابودی سرسپردگان
«راهپیمایی های برائت در مکّه و مدینه است که به نابودی سرسپردگان شوروی و آمریکا ختم می شود.»(21)
3 بسته شدن شیر نفت
«راهپیمایی مکّه و مدینه است که بسته شدن شیرهای نفت عربستان را به دنبال دارد.»(22)
و صد البته که استکبار و مزدوران آنها در داخل و خارج بی کار نخواهند نشست و برائت گران را مورد هجوم فیزیکی و تهمتی قرار خواهند داد. امام راحل در این زمینه می گوید: «در منطق استکبار جهانی هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد و مفتی ها و مفتی زادگان این نوادگان «بلعم باعورا»ها به قتل و کفر او حکم خواهند کرد.»(23)
مقام معظم رهبری و برائت از مشرکان
«…حج مظهر توحید، و کعبه خانه توحید است… در این خانه و به برکت آن، باید هر عامل غیر خدا از صحنه ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگی آنان برچیده شود. در این محیط، محور ومرکز هر حرکتی خداست و طواف و سعی و رمی و وقوف و دیگر شعائر اللّه، حج هر یک به نحوی نمایش به اللّه و طرد و نفی و برائت از (انداد اللّه) است.
این است که (ملّت حنیف) ابراهیم (ع) بت شکن بزرگ و منادی توحید بر فراز قله تاریخ، شرک همواره به یک گونه نیست، و بت همیشه به شکل هیاکل چوب و سنگ و فلز ظاهر نمی شود. خانه خدا و حج باید در همه زمانها شرک را در لباس خاص آن زمان، و بت شریک خدا را با جلوه ای مخصوص آن بشناساند و نفی و طرد کند.
امروز البته از لات و منات و عزّی خبری نیست، امّا به جای آن و خطرناکتر از آن، بتهای زر و زور استکباری است که همه فضای زندگی مسلمین را در کشورهای اسلامی فرا گرفته است. بتی که بسیاری از مردم جهان و از جمله بسیاری از مسلمین امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت آن وادار می شوند، بت قدرت آمریکا است که همه شؤون فرهنگی و سیاسی و اقتصادی مسلمین را در قبضه گرفته و ملتها را خواه و ناخواه در جهت منافع و اغراض خود…حرکت می دهد. این ها و امثال آن همه مظاهر همان شرک و بت پرستی است که در ضدیت کامل با نظام توحیدی و حیات توحیدی است که اسلام برای مسلمانان مقرّر داشته است.(24)
2 نشانه دوم حج ابراهیمی نیز دوری جامعه اسلامی از نزاع و اختلاف و ایجاد وحدت است.
هر کس کمترین نگاه به یادگارهای حضرت ابراهیم از لبیک و لباس احرام، طواف، سعی و صفا و حضور در عرفات و منی داشته باشد تمام آن را تجلّی وحدت می یابد.
1 «عموم برادران و خواهران اسلامی باید توجّه داشته باشند که یکی از مهمات فلسفه حج، ایجاد تفاهم و تحکیم برادری بین مسلمین است.»(25)
2 «…یکی از فلسفه های مهم اجتماعی عظیم، در سراسر جهان در این مقام مقدّس و مهبط وحی، به هم پیوستن مسلمانان جهان و تحکیم وحدت بین پیروان پیامبر اسلام و پیروان قرآن کریم در مقابل طاغوت های جهان است».(26)
در کلام مقام معظم رهبری می خوانیم: «ما…همواره اصرار بر وحدت فرق مسلمین داشته که یکی از آخرین آنها تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است.»(27)
«طواف و سعی و نمازهای جماعت و همه حرکات و سکنات دسته جمعی در حج این درس وحدت را به حج گزار می رساند و آن را در اعماق وجود او نفوذ می دهد.»(28)
3 امنیت همه جانبه
سوم نشانه حج ابراهیمی وجود امنیّت همه جانبه است، چرا که هم ابراهیم(ع) از خداوند خواست «و اذقال ابراهیم ربّ اجعل هذا بلداً آمناً؛(29) (بیاد بیار) زمانی را که ابراهیم گفت: خدایا این شهر را، شهر امن قرار بده.» که مکه را امن قرار دهد. و هم خداوند اعلام کرد که «فیه آیاتٌ بیّنات مقام ابراهیم و من دخله کان آمناً؛ در آن نشانه های روشنی است (از جمله) مقام ابراهیم و کسی که داخل آن (خانه خدا) شود در امان خواهد بود.»
امام صادق(ع) می فرماید: «هر کس داخل حرم شود از مردم و بر آن پناه برد در امنیت است و کسی داخل بیت شود از گناهکاران و به آن پناه برد از خشم الهی در امنیت است، وُحوش و درندگان و پرندگانی که داخل حرم شوند در امنیت می باشند.»(30)
امام راحل بر مسئله امنیّت همه جانبه خانه خدا سخت تأکید داشت لذا بعد از حج خونین فریاد او بلند شد که «جنایت تاریخی شکستن احترام حرم امن الهی که دل مسلمانان متعهد جهان را آتش زد چیزی نیست که تا ابد بشود آن را فراموش کرد و یا ساکت بود.»(31)
«امروز حرم، حرم است امّا نه برای ناس، که برای آمریکا و کسی که به آمریکا لبیک نگوید و به خدای کعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد.»(32)
4 نشانه دیگر حج ابراهیمی خلوص نیّت است
قرآن کریم می فرماید: «و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربّنا تقبّل منّا انّک انت السمیع العلیم»(33)
و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه (کعبه) را بالا می بردند (و می گفتند) «پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایی.»
امام راحل(ره) درباره اخلاص می گوید: «وظیفه ای که از همه وظائف بالاتر است این که اخلاص داشته باشیم برای کارهایی که می کنیم.»(34)
از مهمات در همه عبادات، اخلاص در عمل است که اگر خدای نخواسته کسی عملی را برای خودنمایی و عرضه به دیگران انجام دهد و خوبی عملش را به رخ دیگری بکشد، عمل او باطل است.(35)
«مواظب باشید که اعمالتان، اعمال صالح باشد، قیامتان برای خدا باشد، اعمالتان برای خدا باشد.»(36)
مقام معظم رهبری نیز درباره نقش اسلام در سرزمین مکّه می گوید: «خاطرات اسلامی در این سرزمین برای هر مسلمان متدبر، در حکم داروی شفابخشی است که او را از ضعف و زبونی…نجات می دهد…این جا بود که اخلاص و جهاد پیروزی آفرید، و مال دوستی و غنیمت طلبی ناکامی آورد…»(37)
5 حج ابراهیمی همراه با تسلیم و معرفت
حج ابراهیمی حجی است که همراه با تسلیم در مقابل اوامر الهی باشد، و تسلیم هم وقتی کامل خواهد بود که معرفت و شناخت عمیق در کنار خود داشته باشد.
«ربّنا و اجعلنا مسلمین لک و من ذرّیتنا امّةً مسلمةً لک و ارنا مناسکنا وتب علینا انّک انت التّواب الرّحیم؛(38) پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده، و از دودمان ما امّتی که تسلیم فرمانت باشند، (به وجود آور) و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبه ما را بپذیر که تو توبه پذیر و مهربانی.»
قبلاً اشاره شد ابراهیم صددرصد تسلیم امر الهی بود «اذ قال له ربّه اسلم قال اسلمت لرّب العالمین؛(39) وقتی پروردگارش به او گفت تسلیم باش گفت: تسلیم پروردگار جهانیان هستم.» و در آیه دیگر خواندیم: «فلمّا اسلما و تلّه للجبین»(40)
علّامه طباطبائی می گوید: منظور از مناسک(در ارنا مناسکنا) افعال عبادی و اعمالی است که انجام می دادند و با تعبیر «ارنا» می خواستند که حقیقت آن اعمال به آنها نشان داده شود، نه تعلیم تکالیف، مانند آنچه که در «و اوحینا الیهم فعل الخیرات؛(41) وحی کردیم به او انجام کارهای نیک را.» آمده است(42) ارنا یعنی همان شناخت عمیق و حقیقت اعمال است.
امام راحل(ره) می گوید: «لازم است حجاج مسائل حج را از واجبات و محرّمات نزد علمای اعلام به خوبی یاد گیرند تا خدای نخواسته تخلّفاتی حاصل نشود که موجب هدر رفتن زحمات آنان گردد یا موجب مُحِلّ نشدن آنان شود و برای خودشان اشکالاتی پیش آید.»(43)
«در میقات های الهی و مقامات مقدّس… حجاج عزیز از تمام وابستگی های به غیر حق آزاد… و با انوار تجلیّات الهی منوّر گردد تا اعمال و مناسک این سیر الی اللّه با محتوای حج ابراهیمی و پس از آن، حج محمّدی، آراسته گردد و با سبکباری از افعال طبیعت، همگان سالم از وزرهای منی و منیّت، با کوله باری از معرفت حق و عشق محبوب به اوطان خود باز گردند… با مشتی پر ارزش های انسانی اسلامی که پیغمبران بزرگ از ابراهیم خلیل اللّه تا محمّد حبیب اللّه صلی اللّه علیهم و آلهم اجمعین به انگیزه آن مبعوث شدند به دوستان عاشق شهادت، بپیوندند.(44)
در کلام مقام معظم رهبری می خوانیم: «شناخت عظمت و رحمت خداوند در حج به معنی تأمّل در پایه گذاری این خانه است که در عین حال، هم خانه خداست و هم خانه مردم…هم جایی است که انسان نیازمند، بدان رو می کند و هم نقطه ای است که عظمت آیین الهی در آن جلوه گر می شود. آمیزه ای از شکوه و عظمت و صفا و سادگی، یادگاری از نخستین ندای توحید..»(45)
6 حج ابراهیمی، طواف با جان، گرد حرم ولای اهل بیت
از نشانه های دیگر حج ابراهیمی این است که روح حج را، طواف جان در گرداگرد ولایت و محبّت علی(ع) و اولاد او تشکیل دهد. خوب است این بخش را از زبان استاد جوادی آملی بشنویم.
«اساس و روح حج چیز دیگری است. حضرت امام باقر(علیه آلاف التحیة والثنا) که مظهر علم ذات اقدس اله و باقر علوم الاولین و الآخرین است. وقتی به مکّه مشرف شد، دید مردمی کنار کعبه طواف می کنند فرمود: «هکذا کانوا یطوفون فی
الجاهلیة»(46) در جاهلیت نیز این چنین اشواط بر می داشتند…این بیان به طور مکرر در بیانات اهل بیت(ع) آمده است تا زائران کعبه بدانند که در کنار «کعبه گل» آن «کعبه دل» که اصل ولایت و رهبری است محفوظ است.»(47) قرآن از زبان حضرت ابراهیم نقل می کند: «فاجعل افئدةً من النّاس تهوی الیهم؛(48)پروردگارا! دلهای گروهی از مردم را به فرزندان من مشتاق کن» این آیه در قبال (آیه) کریمه حج، پیام دارد، یعنی مردمی که از نقاط دور و نزدیک به حرم خدا مشرّف می شوند، موظفند دو کار انجام دهند: اوّل اینکه با بدن، دور آن سنگهایی که «لاتضرّ و لا تنفع» است و دوم اینکه با جان، گرد حرم ولای اهل بیت و رهبری علی و اولاد او طواف کنند. خدای سبحان پیام اوّل را که با ابدان مردم کار دارد، به عهده ابراهیم خلیل(ع) گذاشته و فرمود:تو اعلان کن، مردم می آیند «و اذّن فی النّاس بالحج یأتوک…»(49) امّا وقتی مردم به جان بیایند تا ولای خود را به اهل بیت(ع) عرضه کنند و آمادگی خود را برای فداکاری و نثار جان و ایثار مال ارائه دهند «حضور الحاضر و قیام الحجّة بوجود الناصر» محقق می شود که ابراهیم خلیل(ع) آن کار را از خدای سبحان چنین درخواست نمود. فرمود: «پروردگارا! تسخیر دلهای مردم که به اطراف کعبه دل بگردند، به عهده تو است.»
طبق بیان نورانی حضرت امام باقر(ع) حجّی که رهبری در آن حضور و ظهور ندارد حج ناقص است «من تمام الحج لقاء الامام»(50) البته، این شامل همه عبادات بوده و اختصاصی به حج ندارد..این سخن حضرت امام باقر(ع)…از آیه کریمه «الیوم اکملت لکم دینکم، و اتممت علکیم…»(51) که در حجة الوداع نازل شده، الهام و مدد گرفته است. خداوند سبحان، اسلام همراه با ولایت و رهبری را برای ما پسندیده است. دین خدا پسند، دینی است که با «کمال نعمت» و «تمام ولایت» آمیخته باشد، پس نه تنها «من تمام الحجّ لقاء الامام» بلکه «من تمام الاسلام لقاء الامام» است.(52)
در روایات نیز بر این مسئله تأکید شده، که حج کامل و حج ابراهیمی همراه با ولایت اهل بیت(ع) است. علی(ع) فرمود: «خداوند با این سنگها که در تقرّب و تعبّد آنها را سود و زیانی نیست، مردم را امتحان کرده است. بوسیدن احجار کعبه برای آن نیست که این حجر سود و زیانی ندارد.»(53) و در جای دیگر فرمود: «حضور الحاضر و قیام الحجّة بوجود النّاصر؛(54) اگر حضور فراوان بیعت کننده نبود و یاران، حجّت بر من تمام نمی کردند.»
و حضرت باقر(ع) نیز فرمود: «انّما امروا ان یطّوفوا بها ثمّ ینفروا الینا فیعلمونا بولایتهم و مودّتهم و یعرضوا علینا نصرتهم، ثمّ قرء قوله سبحانه و تعالی فاجعل افئدةً من النّاس تهوی الیهم؛(55) همانا امر شده است (مردم) که طواف کنند دور آن احجار پس کوچ کنند به سوی ما پس ما را بولایتشان و محبتشان خبر دهند و یاری خود را بر ما عرضه کنند پس سخن خدا را تلاوت کرد که می فرماید:پروردگارا دلهای گروهی از مردم را به فرزندان من مشتاق کن.»(56) ذیل همان دعا و درخواست ابراهیم علیه السلام است.
امام صادق(ع) نیز در روایتی فرمود: مراد از حرم امن الهی، معرفت ما اهل بیت(ع) است «من امّ هذاالبیت و هو یعلم انّه البیت الّذی امره اللّه عزّ و جلّ به و عرفنا اهل البیت حق معرفتنا کان آمناً فی الدنیا و الآخرة؛(57) کسی که قصد این خانه (خدا) کند و بداند که این خانه است که خدا امر به (طواف) آن کرده است و ما اهل بیت را آنچنان که حق ماست بشناسد، در دنیا و آخرت در امنیّت خواهد بود.»
امام راحل در یکجا می گوید: «بزرگترین درد جوامع اسلامی این است که هنوز فلسفه واقعی بسیاری از احکام الهی را درک نکرده اند
و حج با آن همه راز و عظمتی که دارد هنوز به صورت یک عبادت خشک و یک حرکت بی حاصل و بی ثمر باقی مانده است.»(58)
یکی از مسائلی که در ایام حج به آن بی توجهی می شود، مسئله ولایت اهل بیت است، مردم نماز و زکات و روزه و حج را مورد توجّه قرار می دهند، ولی ولایت مورد بی مهری قرار می گیرد. امام باقر(ع) فرمود: «مردم چهار رکن اوّل را می گیرند و ولایت را ترک می کنند.»(59)
امام راحل قدّه می گوید: «از ملت مسلمان می خواهم که از ائمه اطهار(ع) و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریّت به طور شایسته و به جان و دل و جان فشانی و نثار عزیزان، پیروی کنند.»(60)
«حج…هم معطّر به نَفَس نیایشگران و جای سجده متعبّدان و دست نیاز ثناگویان، هم مطلَع خورشید اسلام در آغاز و هم مشرق طلوع مهدی موعود(عج) در انجام، هم پناهگاه دلهای رمیده و هم امید بخش جانهای به ستوه آمده.»(61)
ما حصل سخن این شد، که حج بخاطر اوصاف برجسته حضرت ابراهیم، و نقش کلیدی او در بنیانگذاری کعبه و آبادی آن، و اعلام حج به مردم، به حج ابراهیمی معروف و مشهور شده است و در منابع دینی، اعم از قرآن و روایات و تاریخ به زنده نگهداشتن یاد ابراهیم و حج ابراهیمی سخت تأکید و پافشاری شده است. و نشانه های حج ابراهیمی را می توان برائت از مشرکان، ایجاد وحدت بین مسلمانان، حج با معرفت و تسلیم و خلوص نیت همراه امنیت جاذبه دانست. امام راحل در تحقق این نشانه ها و تحقق حج ابراهیمی تلاش خستگی ناپذیری انجام داد و بر اقامه حج ابراهیمی موفق شد و مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید دارد.
پي نوشت ها :
1. بحارالانوار، ج 99، ص 374 روایت 2.
2. بنیان مرصوص، ص 270.
3. همان، ص 271.
4. همان، ص 272.
5. حج در کلام و پیام امام خمینی، همان، ص 69.
6. همان، ص 155.
7. صحیفه نور، همان، ج 18، ص 90.
8. حج در کلام امام، ص 155، صحیفه نور، ج 20، ص 112.
9. همان، ص 156، همان، ص 21.
10. همان، همان، ص 233.
11. همان؛ همان، ص 232.
12. همان، ص 155؛ همان، ص 112.
13. همان، ص 155، همان، ص 113.
14. همان، ص 155؛ همان، ص 113.
15. همان، ص 156؛ همان، ص 113.
16. همان؛ همان، ج 19 ص 197.
17. همان؛ همان، ج 20، ص 230.
18. همان؛ همان، ص 231.
19. همان؛ ص 15؛ همان، ص 232.
20. همان، ص 157؛ صحیفه نور، ج 19، ص 157.
21. همان؛ همان، ج 20، ص 233.
22. همان؛ همان، ج 20، ص 233.
23. همان، ص 156؛ همان، ص 228.
24. پیام مقام معظم رهبری، 26/3/1370 سایت http://www.shareh.com.
25. حج در کلام امام خمینی، ص 33.
26. همان، ص 34.
27. سایت http://www.shareh.com.
28. همان.
29. سوره ابراهیم، آیه 126.
30. سوره آل عمران، آیه 97.
31. وسائل الشیعه حرّ عاملی، مؤسسة الوفا، ج 9، ص 166؛ باب 81 تروک الاحرام.
32. حج در کلام امام خمینی، ص 161، صحیفه نور، ج 20، ص 148.
33. همان، ص 161، همان، ص 228.
34. سوره بقره آیه، 127.
35. صحیفه نور، ج 20، ص 11.
36. حج در کلام امام خمینی، ص 12.
37. زمزم هدایت، گزیده رهنمودهای امام خمینی(ره) مرکز تحقیقات سپاه، اول 1379 ش، ص 152.
38. سایت پیش گفته.
39. سوره بقره، آیه 128.
40. سوره بقره، آیه 131.
41. سوره صافات، آیه 103.
42. سوره انبیاء، آیه 74.
43. تفسیر المیزان، همان، ج 1، ص 284؛ 17، ص 305.
44. حج در کلام امام، ص 25.
45. همان، ص 11.
46. سایت http://www.shareh.com.
47. بحارالانوار، ج 24، ص 314، روایت 68، ص 87، روایت12.
48. بنیان مرصوص، ص 266 267.
49. سوره ابراهیم، آیه 37.
50. سوره حج، آیه 27.
51. بحارالانوار، ج 96، ص 374 روایت 3.
52. سوره مائده، آیه 3.
53. بنیان مرصوص امام خمینی، ص 268 269.
54. نهج البلاغه، خطبه 234، قاصعه، ص 794.
55. خطبه شقشقیّه، خطبه 3، ص 52.
56. وسائل الشیعه، ج 10، ص 252، نورالثقلین، ج 2، ص 555 عیون الاخبار الرضا(ع) ج 2، ص 262، ج 30، منتخب میزان الحکمه، ص 123 با کمی تفاوت.
57. کافی، کلینی، ج 4، ص 545 باب نوادر، البرهان فی تفسیر القرآن سیّد هاشم بحرانی، انتشارات دارالتفسیر، 1417 ق، ج 1، ص 299.
58. صحیفه نور، ج 2، ص 228؛ بنیان مرصوص، همان، ص 266.
59. اصول کافی، ج 2، ص 21.
60. صحیفه نور، ج 21، ص 173؛ زمزم هدایت، ص 50.
61. سایت http://www.shareh.com.
منبع ماهنامه پاسدار اسلام شماره 336