خانه » همه » مذهبی » حدود و مجازاتي كه در اين دنيا به افراد مجرم جاري مي شود كافي است يا اينكه براي همين گناه در آخرت مجازات ديگري هم هست لطفاً توضيح دهيد؟

حدود و مجازاتي كه در اين دنيا به افراد مجرم جاري مي شود كافي است يا اينكه براي همين گناه در آخرت مجازات ديگري هم هست لطفاً توضيح دهيد؟

با استناد به منابع معتبر اسلامي كه در پي خواهد آمد بايد گفت كه كسي كه به دليل ارتكاب جرم در اين دنيا مجازات گردد، در عالم ديگر بخاطر ارتكاب اين عمل مجازات نخواهد شد. در بعضي از تعابير ائمه اطهارـ عليهم السلام ـ در پاسخ كسي كه سؤال مي كند از كسي كه در دنيا بر او حد جاري شده آيا در آخرت هم مجازات خواهد شد، آمده است: «كه خداوند كريم تر از آن است كه كسي را دوبار براي يك عمل مجازات كند.[1] البته با توجه به اين نكته كه عدم مجازات اخروي، منوط به توبه است. با وجود توبه از آيات قرآن كريم استفاده مي شود، كه آن چهر ه اي عناد و مخالفت كنار رفته و باطن شخص تبديل به شرمندگي، ندامت، كوچكي، تضرع و اطاعت محض مي شود. در موقف حساب سيئات تبديل به حسنات مي شود.[2] «الاّ من تاب و آمن و عمل عملاً صالحاً فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات و كان الله غفوراً رحيما و من تاب و عمل صالحاً فانه يتوب الي الله متاباً»[3] مگر كساني كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل مي كند. و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است و كسي كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، به سوي خدا بازگشت مي كند. اين آيات دلالت دارد كه خداوند گناهان را مي بخشد با توبه و آن هم توبه واقعي كه به دنبال آن عمل صالح خواهد بود.
آيات 53 و 54 سورة زمر به خوبي دال بر آن است كه خداوند همة گناهان را با توبه بندة خود مي آمرزد. مفسران زيادي در ذيل تفسير دو آيه بر مطلب مزبور تأكيد و رزيده اند. «قل يا عبادي الذين اسرفوا علي انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله اِنَّ الله يغفر الذنوب جميعاً انه هو الغفور الرحيم و انيبوا الي ربكم و اسلموا له من قبل ان يأتيكم العذاب ثم لا تنصرون»[4] بگو:‌اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده ايد از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا گناهان را مي آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده است. به درگاه پروردگارتان بازگرديد و در برابر او تسليم شويد. پيش از آنكه عذاب سراغ شما آيد سپس از سوي هيچ كس ياري نشويد» آيات مذكور اعلام مي دارد كه تمامي گناهان قابل آمرزش اند و مغفرت خداوند عام است لكن آمرزش گناهان سبب مي خواهد. خداوند همة گناهان، حتي شرك را مي بخشد، ولي اين بخشش منوط به توبه است. و مغفرت در آية اول مقيد به توبه اي است كه در آية دوم آمده است.[5] و منظور از عذاب در آية دوم عذاب اخروي است. آية قبل بريده از آيه ي بعد نيست؛‌ بلكه آية اول مقدمه اي براي آية دوم است.
در تفسير نمونه ذيل آيات مذكور آمده است، كه همة گناهان قابل بخشش است به شرط توبه و آيه همه گناهان را شامل مي گردد.[6] چون اولاً كلمه «الذنوب» الف و لام دارد كه دال بر عموم است و ثانياً با كلمه «جميعاً» ‌اين عموم تأكيد شده است. در تفسير نور ذيل آيات مذكور حديثي را از حضرت امام علي ـ عليه السّلام ـ نقل مي كند كه حضرت فرمود كه آية مذكور از اميدبخش ترين آيات قرآن است.[7] تفسير الميزان، نور، نمونه، التبيان و غيره در اين مسئله متفقند. البته بايد خاطرنشان شود كه توبه بسيار دشوار است، در واقع عمل پيشگيري همواره از درمان آسان تر و كم هزينه تر است. عدم ارتكاب گناه همانند جلوگيري از بيماري است و توبه درمان آن است لذا نبايد انسان به اميد توبه جرأت بر گناه پيدا كند. به هر حال با اجراي مجازات دنيوي و توبه، مجازات اخروي ساقط مي گردد. شيخ مفيد نيزبر اين رأي تأكيد كرده اند كه كيفر دنيوي، با توبه موجب سقوط مجازات اخروي مي گردد. و بر اين مطلب ادعاي اجماع نموده و آن را بيان قرآن دانسته اند.[8]در نتيجه با اجراي مجازات دنيوي، كيفر اخروي، عمدتاً با توبه، ساقط مي گردد، توبه به طور كلي يعني پشيماني واقعي از گناه و ديگر به سراغ گناه نرفتن اما توبه در مورد هر جرمي خصوصيات و لوازم ويژه اي دارد. در جرائم مربوط به حق الله، توبه تنها كافي است و لازم نيست مجرم خود را در معرض عقوبت و مجازات دنيوي قرار دهد. همانند زنا و لواط و امثال آن، بلي در صورتي كه اين مجازات با اقرار و يا شهادت ثابت گردد؛ ‌بايد اجرا گردد تا علاوه بر توبه موجب سقوط مجازات اخروي گردد. اما قبل از اثبات آن لزوم ندارد مرتكب خود را در معرض مجازات دنيوي قرار دهد. در جرائم مربوط به حق الناس توبه اي واقعي مستلزم آن است، كه مجرم خود را در معرض مجازات دنيوي قرار دهد ولو هيچ كس از جرم او خبر ندارد و اثبات هم نشده است. مثلاً اگر قاتل توبه اي واقعي انجام دهد؛ بايد خود را به اوليا دم معرفي كند و حاضر شود كه مجازات در مورد او اجرا گردد. كه مربوط به اولياء ‌دم مي شود يا قصاص مي شود و يا ديه اخذ مي گردد و يا از سوي اولياي دم مورد عفو قرار مي گيرد. اگر مالي در اثر جنايتي به دست آورد توبه واقعي آن است كه مال را به صاحب آن برگرداند. مثلاً جرم سرقت را مرتكب شده است. پشيماني واقعي وقتي معني دارد كه مال را به صاحب آن برگرداند و ديگر هم سراغ سرقت نرود.
اما آية 93 سورة نساء كه قبلاً بحث آن گذشت، كه به آن استدلال شده است، كه در مورد قتل مؤمن از روي عمد علاوه بر مجازات دنيوي، مجازات اخروي خلود در آتش جهنم وجود دارد، شيخ طوسي در مورد آية مذكور چنين مي فرمايد كه آية مذكور مخصوص كسي است كه توبه نكند. اگر توبه كند اجماع وجود دارد كه خداوند او را مي بخشد.[9] در واقع آيات توبه و آيات دال بر بخشش تمامي گناهان بر آية 93 سورة نساء حاكم است. وانگهي آية مذكور عام بوده و شامل جايي مي شود كه قاتل توبه كرده باشد و يا نكرده باشد، اجراي كيفر دنيوي بر او اعمال شده باشد و يا نباشد. و حال آنكه آيات دال بر بخشش گناه خاص و مفيد است و طبعاً بر آن مقدم خواهد بود.
آيات دال بر توبه و بخشش گناه و تكفير سيئات، در واقع توضيح دهنده اي «و من يعمل مثقال ذرة شر يره» است [10] و به اصطلاح حاكم بر آن است. تجسم اعمال كه در قيامت نيز از آيات استفاده مي شود مربوط به كارهايي است كه تا دم مرگ باقي بماند؛ اما اگر گناهان انسان در همين دنيا به وسيلة‌ عوامل ديگري مثل توبه و اجتناب از كبائر و يا اعمال خير، محو و خنثي گردد، در اين صورت ديگر عملي باقي نمي ماند؛ تا در قيامت تجسم يابد و مورد رؤيت قرار گيرد.[11] و خداوند عذاب كند. پس تجسم اعمال مجرمانه در قيامت در صورتي است كه با توبه و اجراي مجازات دنيوي و امثال آن،‌اين اعمال در اين دنيا از بين نرفته باشد.
از مجموع مطالب ذكر شده، به اين نتيجه مي توان رهنمون شد كه كسي در اين دنيا به خاطر جرمي مجازات گردد و همراه آن توبه هم كند، در آخرت عقوبت نخواهد شد. انساني كه حاضر مي شود مجازات دنيوي عمل مجرمانه خود را داوطلبانه تحمل كند، از عذاب سخت اخروي كه تجسم آلودگي هاي حاصل از ارتكاب جرم است رهايي مي يابد. خداوند در آخرت او را مورد مؤاخذه قرار نخواهد داد. بر اساس همين اعتقاد در صدر اسلام بسياري از مجرمين پس از ارتكاب جرم و پشيماني از جرم براي رهايي از عذاب اخروي آن،‌خود را به قاضي و يا امام معرفي مي كردند و تقاضاي اجراي حد الهي مي نمودند و در مواردي ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ با اينگونه موارد روبرو بوده اند، عقيده مذكور را تقرير نموده اند و اجراي حد فرموده اند.[12] در پايان حديثي را كه ارتباط مستقيم با سؤال مورد نظر دارد، نقل مي كنيم. «عن علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن بكير عن زراره عن حمران ‌قال:‌ سألت ابا جعفر ـ عليه السّلام ـ عن رجل اقيم عليه الحد في الدنيا اعاقب في الآخره؟ فقال: الله اكرم من ذلك[13] حمران از حضرت سؤال كرد كه آيا كسي كه بر او حد در دنيا اقامه شده است، در آخرت عقاب خواهد شد. حضرت در جواب فرمود خداوند كريم تر از آن است كه او را (دوباره در آخرت) عذاب كند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سيد جواد مغنيه، فلسفه مبدء و معاد، چاپ اول، 71، قم نشر مرتضي از ص 190 تا 202.
2. ترجمه تفسير الميزان، ترجمه سيد موسوي همداني، ج 17،‌ذيل آية 53 و 54 زمر.
3. تفسير نمونه، نامه، مكارم شيرازي، ج 19، از ص 490 تا 504.
5. تفسير التبيان، شيخ طوسي، ج 5، المطبعة النجف الاشرف، ص 295.

پي نوشت ها:
[1] . وسائل‎الشيعه، ج 28، باب اول از ابواب مقدمات حدود، حديث هفتم.
[2] . كاشفي، محمد رضا، پرسشها و پاسخ ها، دفتر نشر معارف، چاپ اول،1383.
[3] . فرقان/70و 71.
[4] . زمر/53و 54.
[5] . طباطبائي، محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمة موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ج 17، ص 425،‌426.
[6] . تفسير نمونه، جمعي، ج 19، از ص 490 تا 508.
[7] . قرائتي، محسن، قرائتي تفسير نور، مؤسسة در راه حق، چاپ دوم، 76، ج 2، ص 344، 345.
[8] . مفيد، اوائل المقالات، (بي جا)، (بي تا)، (بي نا)، ص 107.
[9] . طوسي، تفسير التبيان،‌المطبعة العلمية النجف الاشرف، ج 5 ، ص 295.
[10] . زلزله/8.
[11] . مصباح يزدي، محمد تقي، اخلاق در قرآن، تحقيق و نگارش محمد حسين اسكندري، ج 1.
[12] . حر عاملي، وسائل‎الشيعه، قم، مؤسسة آل البيت ـ عليهم السلام ـ لاحياء‌التراث، جمادي الثاني 1416، ج 18، باب 16 از ابواب حد زنا، حديث 1 و باب 14، حديث 4.
[13] . همان منبع، ابواب مقدمات حدود باب اول، حديث 8.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد