اگر چه به طور مشخص درباره منبع حديثي که در سوال مورد نظر به آن اشاره شده توضيح داده نشده است اما در پاسخ به اين مطلب به عنوان يک اصل کلي در توحيد و خدا شناسي مي توان تکيه نمود که: «شناخت خداوند بدون شناخت امام صورت نمي گيرد. زيرا امام به منزله محل ريزش و جايگاه افاضه فيض از بالاست.پس نخست امام ـ عليه السلام ـ که از همه کامل تر است فيض مي گيرد و بعد بقيه موجودات از امام فيض مي گيرند (و به بيان ديگر) خود امام ـ عليه السلام ـ همگي فيض است، و فيض کامل است، منتهي فيوضات ديگر هم هست که از راه او به ديگر موجودات مي رسد، که از آن جمله، معرفة الله است.»[1] و لذا در زيارت جامعه کبيره که از امام هادي ـ عليه السلام ـ روايت شده، خطاب به ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ مي خوانيم: «… من اراد الله بدأ بکم، و من وحده قَبِل عنکم و من قصده توجه بکم»[2] يعني هر کس اراده خدا شناسي نمود از آشنايي و معرفت به شما آغاز نمود (زيرا وصول به توحيد واقعي و رسيدن به معارف والاي الهي، بدون شناخت شما و تبعيت از شما در عقائد و گفتار و رفتار امکان پذير نخواهد بود.) و هر کس خدا را به يگانگي شناخت، در اثر معرفت و شناخت مقام شما و در سايه تعليمات آسماني شما به آن نائل گرديد. «چه آن که هر کس شما را نشناسد و از شما نپذيرد، موحد واقعي نيست و حقيقت توحيد که در سايه تعليمات شما و علومي که از شما انتشار مي يابد، معلوم مي گردد و هر کس علوم اش را از شما نگيرد و قبول نکند نمي تواند به توحيد دست يابد.»[3]پس از آن جا که ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ مظاهر صفات و اسماء خداوند متعال هستند، همان گونه که دست يابي به کنه و حقيقت صفات و اسماء الهي ميسور نيست، امکان تحصيل معرفت به حقايق ذات و صفات آن بزرگواران هم براي ديگران و غير ايشان ممکن نخواهد بود، چنان چه از رسول گرامي اسلام نقل شده که فرمود: «يا علي ما عرف الله الاّ أنا و انت، و ما عرفني الا الله و انت، و ما عرفک الا الله و أنا.»[4] يعني يا علي خدا را به جز من و تو کسي نشناخت و مرا به جز خدا و تو کسي نشناخت و تو را به جز خدا و من کسي (آن گونه که بايد بشناسد) نشناخت. و به همين دليل در زيارت شريف جامعه کبيره، خطاب به امامان ـ عليهم السلام ـ عرض مي کنيم: «موالي لا احصي ثنائکم و لا ابلغ من المدح کنهکم ولا من الوصف قدرکم.»[5] يعني اي پيشوايان من، صفات کماليه شما آن قدر (جليل و بزرگ) است که ثناي شما را نتوانم کرد و به (حقيقت) و کنه مدح و توصيف قدر و منزلت شما نتوانم رسيد.زيرا آن بزرگواران مظاهر کامل صفات و اسما الهي هستند و همان گونه که پي بردن به حقيقت و کنه اسما و صفات خداوند متعال ممکن نيست، شناختن کامل و آگاهي از حقيقت اوصاف و ذوات ائمه نيز براي غير ايشان مقدور نخواهد بود. و بر همين اساس معرفت و شناخت خداوند متعال بستگي به معرفت و شناخت مقام والاي آن ها داشته و آشنايي و معرفت به آن بزرگواران طريق تحصيل معرفت و شناخت خداوند خواهد بود و کسي که ائمه اطهار را که «دعاة الي الله» هستند نشناسد و در برابر تعليمات الهي آن ها خاضعانه زانو نزند راهي به توحيد و خدا شناسي نخواهد داشت و از دست يابي به معارف ناب توحيدي محروم خواهد ماند، همان طوري که اعتراف به مقام والاي آن ها و شناختن حق آن ها و تبعيت و پيروي از آنان بهترين و مخلص ترين موحدان روزگار را به جامعه بشري در طول تاريخ تقديم نموده است و شناختن ائمه به قدر توان براي هر کس اگر چه به گونه تام مقدور نيست، مقدمه و واسطه خدا شناسي مي باشد، بنابر اين شناخت خداوند و توحيد واقعي بستگي به شناخت امام زمان در هر عصر و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ دارد زيرا:
اولاً ائمه اطهار مظاهر صفات و اسماء الهي و منبع علوم و معارف توحيدي هستند چنان چه از امام باقر ـ عليه السلام ـ نقل شده که فرمود: «به مشرق برويد يا مغرب، علم درست به دست نياوريد جز آن چه از نزد ما خاندان بيرون آمده است.»[6] و نيز فرمود: «هيچ کس علمي ندارد جز آن که از نزد علي ـ عليه السلام ـ بيرون آمده…»[7] پس دست يابي به معارف الهي که در رأس آن توحيد و خدا شناسي مي باشد بدون آشنايي و شناخت ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ مقدور نخواهد بود.
و ثانياً خداوند متعال بر اساس سنن حکيمانه خودش اهل بيت ـ عليهم السلام ـ را باب معرفت خود قرار داده و آن ذوات مقدّسه را انواري قرار داده تا روزنه شناخت ذات مقدس الهي باشد چنان چه در زيارت شريف امام عصر ـ عليه السلام ـ در روز جمعه مي خوانيم: «السلام عليک يا عين الله في خلقه، السلام عليک يا نور الله الذي يهتدي به المهتدون…»[8] يعني سلام بر تو اي مظهر و روزنه تابش نور معرفت خدا در ميان خلقش، و سلام بر تو اي نور خدا که باعث هدايت هدايت شدگان به سوي خدا و خدا شناسي مي شوي. و يا در زيارت شريف «آل ياسين» مي خوانيم: «السلام عليک يا باب الله»[9] يعني سلام بر تو اي درگاه (لطف، رحمت و معرفت) خدا، و از امام صادق ـ عليه السلام ـ در تفسير آيه شريفه 16 سوره نحل: « وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ » نقل شده که فرمود: ستاره، رسول خدا و علامات همان ائمه اند.[10] بنابر اين در راستاي شناختن خداوند و تحصيل دانش توحيدي، شناختن ائمه که باب معرفت خدا و علامات و نشانه هاي الهي و خدا شناسي در زمين هستند و روزنه هاي نوراني خدا شناسي در ميان مردم اند، لازم و ضروري است به گونه اي که بدون آشنائي و شناخت آن بزرگواران نمي توان خدا را شناخت. پس:
اي دل اگر خدا شناسي، همه در رخ علي بين ـ که به علي شناختم من به خدا قسم خدا را. زيرا امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ فرمود: «لا اله الا الله» شروطي دارد که من و فرزندانم از جمله شروط آن هستيم.[11] يعني توحيد بدون معرفت حق من و امامان بعد از من کامل نخواهد شد.
امام صادق ـ عليه السلام ـ:«خداوند عزوجل به وسيله پيشوايان، هدايت از خاندان پيامبر ما دنيش را آشکار ساخت و به وسيله ايشان راهش را روشن نمود و به واسطه آنان چشمه هاي پنهان دانش خود را گشود. پس از امت محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ هر کس که حق واجب امامش را بشناسد، مزه شيرين ايمانش (توحيد و خدا پرستي) را بچشد و به ارزش دلپذيري اسلام خود پي برد»[12]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ اصول کافي، ج2، شرح و ترجمه آيت الله محمد باقر کمره اي.
2ـ شرح زيارت جامعه، سيد عبد الله شبر.
3ـ اهل بيت در قرآن و حديث، محمدي ري شهري، ج1ـ2.
4ـ 665 پرسش و پاسخ (در محضر علامه طباطبائي ـ رحمة الله عليه ـ ) محمد حسين رخشاد.
پي نوشت ها:
[1] . رخشاد، محمد حسين، 665 پرسش و پاسخ، در محضر علامه طباطبائي ـ ر حمه الله عليه ـ، پاسخ 138.
[2] . قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، ص 1007.
[3] . شبّر، سيد عبد الله، شرح زيارت جامعه، موسسة الوفا، بيروت، ص 178.
[4] . همان، ص 179.
[5] . قمي، شيخ عباس ـ رحمه الله عليه ـ، مفاتيح الجنان، ص 1007.
[6] . اصول کافي، ج 2، ص 123.
[7] . همان.
[8] . قمي، شيخ عباس ـ رحمة الله عليه ـ ، مفاتيح الجنان، ص 106.
[9] . همان، ص 956.
[10] . اصول کافي، ج2، ص 143.
[11] . محمدي ري شهري، اهل بيت در قرآن و حديث، ج2، ص 617.
[12] . همان، ص 543.