خانه » همه » مذهبی » حدیت نزد فِرَق زیدیه

حدیت نزد فِرَق زیدیه

حدیت نزد فِرَق زیدیه

به دو فرقه‌ی اسماعیلیه و نصیریه زیاد نپرداختیم چون تعداد منابعشان گاهی منحصر به فرد است در این فصل به زیدیه می‌پردازیم.

zeydiyeh - حدیت نزد فِرَق زیدیه
zeydiyeh - حدیت نزد فِرَق زیدیه
نویسنده: احمد پاکتچی

 

به دو فرقه‌ی اسماعیلیه و نصیریه زیاد نپرداختیم چون تعداد منابعشان گاهی منحصر به فرد است در این فصل به زیدیه می‌پردازیم.

1. معرفی اجمالی زیدیه

زیدیه کسانی هستند که امامت را تا امام حسین (علیه السلام) قبول دارند و امام بعدی را زید بن علی می‌دانند و حتی خود علی بن حسین (علیه السلام) را به عنوان امام قبول ندارند و معتقدند که امامت به جز در مورد امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)، به اختیار است یعنی بقیه امام‌ها به بیعت مؤمنین امام می‌شوند و امام منصوص مِن قِبَل الله نیست و کسی می‌تواند مورد بیعت قرار بگیرد که فاطمیِ عالمِ قائم به سیف باشد. فاطمی یعنی از نسل امام حسن (علیه السلام) یا امام حسین (علیه السلام) باشد. عالم یعنی درس خوانده باشد و قائم به سیف یعنی انقلابی باشد و اگر در خانه‌اش بنشیند نمی‌تواند امام باشد و به این دلیل است که آن‌ها امام زین العابدین (علیه السلام) را امام نمی‌دانند.
این‌ها معتقدند که سه امام اول یعنی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حسنین (علیه السلام)، امام منصوص هستند و بعد از این سه بزرگوار، امام‌های بعدی بالاختیار هستند. وقتی امام بالاختیار شد باید این سه شرط را داشته باشند. در مورد امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)، حدیثی را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می‌کنند که «اِبنایَ هذانِ إمامانِ قاما أو قعدا» پس در اینجا شرطی نیست. به هر حال این دو بزرگوار امام هستند اما بقیه باید قائم به سیف باشند تا به عنوان امام شناخته شوند. به این گروه زیدیه می‌گویند که چیزی هستند بین اهل سنت و شیعه. شباهت آن‌ها به اهل سنت به دلیل این است که امامت را به نصب نمی‌دانند بلکه امامت را به اختیار می‌دانند.
زیدیه معتقدند زید بن علی خودش مدعی امامت بوده است ولی امامیه معتقدند که زید بن علی امامی بوده و به امامت امام جعفر صادق (علیه السلام)، بعد از امام محمد باقر (علیه السلام) اعتقاد داشته و قیام او صرفاً یک حرکت سیاسی و نه یک ادعا برای امامت بوده است. تا امروز، تقریباً این دعوا حل نشده است. حتی اگر به کتاب «کفایه الاثر فی النص علی الائمه الاثنی عشر» از خزاز قمی مراجعه کنید، می‌بینید که قول به نص بر ائمه اثنی عشر (علیه السلام) از افراد مختلف نقل می‌شود که هرکدام یک فصلی دارد. خزاز قمی یک فصل را به زید بن علی و مجموعه اخباری که از او نقل شده اختصاص می‌دهد. این مطلب دقیقاً در جهت تأیید این نکته است که زید بن علی، شیعه اثنی عشری بوده و مدعی یک مذهب مستقل و جداگانه‌ای نبوده است. اما اجمالاً چه این قول را بپذیریم و چه نپذیریم، شخصیت زید در طول تاریخ مورد احترام امام جعفر صادق (علیه السلام) و شیعیان بوده است و هیچ وقت زید بین شیعه مورد بی احترامی قرار نمی‌گیرد. حتی وقتی که زیدالنار برادر امام رضا (علیه السلام) قیام می‌کند، مأمون به امام رضا (علیه السلام) شکایت می‌کند که چرا برادرت این کارها را می‌کند؟! آیا او سنت زید عمویت را دنبال می‌کند یا نه؟! حضرت در جواب با حالت طعنه می‌فرمایند: تو این زید را با عموی من مقایسه نکن و بعد توضیح می‌دهد که او مرد بزرگی بوده و برای عدالت قیام کرد. (1) امام این کاملاً بین این دو حرکت فرق می گذارند بنابراین نمی‌توان داوری بی طرفانه‌ای در این رابطه انجام داد.
جمعیت زیدیه در طول تاریخ کم نبود. و از این نظر گاهی به اندازه‌ی امامیه، گاهی بیشتر و گاهی کمتر بوده‌اند و فعالیت‌های فرهنگی هم داشته‌اند. زیدیه در حوزه حدیث، گاهی به سبب نزدیکی به امامیه، از منابع امامیه استفاده می‌کردند و گاهی به سبب نزدیکی به اهل سنت از منابع اهل سنت استفاده می‌کردند و گاهی هم خودشان آثار حدیثی تولید کرده‌اند. صحاح سته و دیگر منابع اهل سنت در بین زیدیه خیلی رواج داشته است و در بسیاری از کتب فقهی‌شان حتی به اخبار اهل سنت هم استناد می‌کنند، در حالی که در شیعه‌ی امامیه چنین چیزی مرسوم نیست. برخی از آثار حدیثی اهل سنت، آثاری نیمه زیدی – نیمه سنی هستند مثلاً عبد الرزاق صنعانی صاحب کتاب «المصنف» از شخصیت‌هایی است که یک نوع شیعه‌ی زیدی است ولی جالب است که کتاب المصنف او و دیگر آثارش در بین اهل سنت کاملاً معتبر است و رواج دارد. از این طرف زیدیه هم نسبت به آثار او اهتمام دارند.

1-1. بتریه

فرقه‌ای در میان فرقه‌های چندگانه‌ی زیدیه وجود داشت به نام «بتریه» که نزدیکترین شاخه‌ی زیدیه به اهل سنت بود و خیلی از علمای اصحاب حدیث، عملاً زیدی‌های بتری بودند. از جمله کسانی که در شمار زیدی‌های بتری نامبرده می‌شود و در قیام‌های زیدیه شرکت کرده و آثار حدیثی دارد، ابوبکر ابن ابی شیبه است با کتاب بسیار معروف «المصنف» که بارها چاپ شده است. بنابراین نباید او را در شمار کسانی قرار داد که مثل بخاری سنی کاملاً متعصب و بدون هیچ شائبه‌ی تشیع بوده باشد. این‌ها یک طیف از منابع زیدیه را تشکیل می‌دهند. نویسندگان طیفی که مشترک بین زیدیه و اهل سنت بودند، دارای مذهب زیدی با گرایش نزدیک به اهل سنت بودند و به همین دلیل آثار آن‌ها مورد قبول اهل سنت قرار گرفته و در بین اهل سنت به عنوان منابع حدیثی معتبر شناخته شده است و از آن طرف طبیعتاً چون تعلق به زیدیه دارند، در خود زیدیه هم مورد توجه هستند. تا این جا نمونه‌ها متعدد هستند و فقط به دو نمونه اشاره کردم. اما آنچه که شاید احتیاج به توضیح بیشتری داشته باشد این است که چه ارتباطی ممکن است بین محفل‌های امامی و زیدی وجود داشته باشد.

2-1. جارودیه

در بین زیدیه فرقه مشهور دیگری وجود دارد به نام جارودیه؛ این فرقه پیروان ابوالجارود زیاد بن منذر هستند. او از اصحاب امام باقر (علیه السلام) است و روایات زیادی هم از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده است و اگر به کتاب‌های شیعه مراجعه کنید روایت‌هایی که راوی آن‌ها ابوالجارود باشد، کم نیستند. حتی ابوالجارود تفسیری دارد که مجموعه اقوال تفسیری امام باقر (علیه السلام) است که یک تفسیر روایی است چون مرویات او از امام باقر (علیه السلام) است. کتاب تفسیر ابوالجارود همیشه در بین امامیه رایج بوده و علمای قرون متقدم از جمله ابن شهر آشوب در آثار خود مرتباً از تفسیر ابوالجارود استفاده کرده‌اند، گویی این تفسیر یکی از تفاسیر امامیه است و هیج مضایقه‌ای در استفاده از آن نبوده و امروز هم این کتاب به صورت ادغام شده در تفسیر علی بن ابراهیم قمی وجود دارد. کتابی که به نام تفسیر علی بن ابراهیم می‌شناسیم، تفسیر علی بن ابراهیم است که تفسیر ابوالجارود در آن تزریق شده، یعنی به هر آیه‌ای که می‌رسد اگر ابوالجارود چیزی داشته باشد، می‌آید و در ادامه حرف‌های خود علی بن ابراهیم می‌آید. این یک نمونه است از این که چه طور نوشته‌های حدیثیِ این طیف از علمای زیدی مورد توجه امامیه قرار گرفته است. ابوالجارود از رجال قرن 2 هـ و از اصحاب امام محمد باقر (علیه السلام) است ولی ما حتی تا قرن 4 هـ هم محدثان جارودی را داریم که در حوزه شیعه فعال هستند و ارتباط نزدیکی با امامیه دارند.
نمونه دیگری را ذکر می‌کنم. اگر در کتاب‌های رجال و فهرست دنبال کلمه «جارودی» بگردید، خواهید دید که بین علمای امامیه، رجال جارودی کم نداریم. همچنین ابن داود حلی در پایان کتاب رجالش، رجال جارودی را ذکر کرده که در حوزه حدیث امامیه مهم هستند و حتی بتری‌ها و دیگران را نیز آورده است.
یکی از کسانی که باید حتماً از او در زمره جارودیه نام برد که نشان می‌دهد در قرن 4 هـ هنوز این رشته‌های ارتباط بین شیعه و جارودیه برقرار بوده و حدیث این دو گروهِ شیعه کاملاً به صورت ممزوج بوده است، شخصی است به نام ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید معروف به ابن عُقده (م 333 هـ) و معاصر کلینی. ابن عقده یک جارودی است و شائبه‌ی امامی بودن در مورد او وجود ندارد اما ابن عقده یکی از مهمترین رجال در اتصال سلسله‌های حدیثی در شیعه امامیه است. راوی بسیاری از کتب امامیه ابن عقده است. خیلی از اصول اربعمائه از طریق ابن عقده به علمای قرن‌های بعدی رسیده است. جالب است که وقتی کتاب الغیبه نعمانی را نگاه می‌کنید که کتابی در غیبت حضرت صاحب (عج الله) است، می‌بینید که یکی از اصلی‌ترین اساتید نعمانی، ابن عقده است و بسیاری از روایت‌ها را از طریق ابن عقده روایت می‌کند. جالب است که کلینی یکی دیگر از اساتید نعمانی است و هیج چیز عجیبی در این بین وجود ندارد یعنی دقیقاً با یک طیفی از علمای زیدی سر و کار داریم که روایات آن‌ها کاملاً ممزوج با احادیث و روایات امامیه است. اصلاً تعامل، دو طرفه است، یعنی آن‌ها به روایات علمای امامیه توجه دارند و علمای امامیه هم به نوشته‌های آن‌ها توجه دارند چون آثار ابن عقده بین امامیه خیلی با اهمیت تلقی می‌شده است. یعنی کاملاً با همدیگر همکاری و مراوده داشته‌اند و هیچ شکافی در بین نبوده است.
طیفی از آثار زیدیه را باید در میراث حدیثی شیعه دنبال کنیم. ابن عقده به دلیل این که همیشه با شیعیان امامی بوده، آثار او هم در بین امامیه رواج دارد. «کتاب الغدیر» کتاب معروف اوست که در باب حدیث غدیر نوشته شده و این کتاب همیشه بین شیعیان امامی، مهم تلقی می‌شده و از آن روایت می‌شده است. آثار دیگر ابن عقده نیز همین طور بوده است.

3-1. علویان زیدیه

طیف دیگری از محدثان زیدی وجود دارند که طیف علویان از محدثان زیدیه هستند. آنها کسانی هستند که امام زاده بودند و نسب علوی داشتند؛ فاصله آن‌ها با امام معصوم (علیه السلام) کم بوده و اختلافات مذهبیشان هم با شیعه امامیه کم بوده است و به همین دلیل مورد توجه امامیه قرار داشته‌اند. اگر بخواهیم از این گروه کسانی را نام ببریم قطعاً یکی از این‌ها امام ناصر کبیر (2) معروف به اُطروش (3) است.
ناصر یک نوع مذهب اعتقادی – فکری بین زیدیه ایجاد کرد که به مذهب ناصری معروف است و این را هم بدانید که نوع اعتقاد و مذهب زیدیان طبرستان، خیلی به امامیه نزدیک بود برخلاف زیدیان یمن که از امامیه خیلی فاصله داشتند و بیشتر به اهل سنت نزدیک بودند.
ناصر کبیر چندین کتاب مختلف از جمله کتاب «البساط» دارد که الان نسخه خطی آن موجود است. و اگر فهرست آثار ایشان را خواستید، می‌توانید به دو جا مراجعه کنید. یکی در «تاریخ الثرات العربی» فؤاد سزگین در جلد فقه و در باب فقه زیدی (4) و برای آثار مفقود ناصر کبیر به رجال نجاشی مراجعه کنید. نجاشی در کتاب رجالش (5) برای ناصر شرح حال آورده و آثار او را که بین امامیه رواج داشته معرفی کرده که سلسله روایت دارد. پس کاملاً معلوم است که این متون بین امامیه رواج داشته و مورد توجه بوده‌اند. در تأیید این که ناصر مورد علاقه امامیه بوده، باید بگویم که ناصر داییِ سید مرتضی و سید رضی است یعنی فاطمه مادر سید مرتضی و سید رضی، خواهر ناصر است و سید مرتضی برای این که از دایی‌اش حمایتی کرده باشد و او را مورد تفقد خاص قرار داده باشد و یک مقدار از کم لطفی و بی مهری امامیه نسبت به او کم کند، کتاب معروف «المسائل الناصریات» را نوشت که این کتاب دفاعیه‌ی سید مرتضی، درباره ناصر زیدی است. این مطلب نشان می‌دهد که در یک مقطع زمانی فاصله‌ها هنوز آن قدر زیاد نبود که اساساً این رشته‌ها منقطع شده باشند و جایی برای هیچ نوع دوستی و رفاقت وجود نداشته باشد.
در این مقطع طبیعتاً احادیث و گردآوری‌های انجام شده، توسط شخصیت‌های علوی و و رجالی که نسب امامی داشتند و در بین زیدیه به عنوان امام شناخته می‌شدند – طیفی که به امامیه نزدیک‌اند مثل ناصر – مورد توجه امامیه قرار داشته‌اند و در محافل امامیه مورد استفاده قرار می‌گرفته‌اند.

2. مهمترین آثار حدیثی زیدیه

شاید آنچه که بیشتر از همه برای ما اهمیت دارد، شناختن آثاری است که به هر حال به صورت خالص به عنوان آثار و تألیفات حدیثی زیدیه شناخته می‌شوند که الان موجود هستند. من مهمترین آثار حدیثی زیدیه را که بین خود زیدیه اعتبار دارند و در میان شیعه امامیه و اهل سنت کمتر مطرح شده‌اند و یا اصلاً مطرح نشده‌اند معرفی می‌کنم.

1-2. آثار زید بن علی

قدیمی‌ترین این آثار، نوشته‌های خود زید بن علی است. آثاری که در حال حاضر به ایشان نسبت داده می‌شود حدود 15 اثر است ولی وضعیت این متون خیلی از وضعیت متونی که به امام جعفر صادق (علیه السلام) و بقیه ائمه (علیه السلام) نسبت داده می‌شود، بهتر نیست. به هر حال زید هم یکی از متقدمین اهل بیت است بنابراین امکان این که زیدیه بخواهند آثاری را به امامشان منسوب کنند، خیلی زیاد است. همه آثاری که به زید بن علی نسبت داده شده، تألیف خود زید نیست اما معنای آن، جعلی بودن این آثار نیست.
گروه دومِ آثاری که به زید نسبت داده می‌شود، با ارزش هستند یعنی برخی از این آثار روایت‌هایی است که در قرن‌های بعدی گردآوری و به زید منسوب شده است. به عبارت دیگر بعضی از این آثار، روایت‌هایی است که توسط شاگردان مستقیم خودِ زید، گردآوری شده و به زید نسبت داده شده است. به نظر می‌رسد این آثار به اندازه کافی اهمیت دارد و لزومی ندارد که ما آن را بی ارزش به حساب بیاوریم. یکی از اصلی‌ترین کتاب‌های این گروه، مجموعه احادیثی است – هیچ اسمی روی آن نمی‌گذارم – که از زید بن علی گردآوری شده و راوی آن‌ها فردی به نام ابوخالد واسطی است. ابوخالد واسطی، شخصاً زیدی است و یکی از اصلی‌ترین اصحاب زید است یعنی همان قدر که زراره برای ما بین اصحاب امام جعفر صادق (علیه السلام) شناخته شده است، او هم بین اصحاب زید شناخته شده است و می‌توان گفت، هیچ کس شناخته شده‌تر از او نیست. پس چون ابوخالد که یکی از اصلی‌ترین شاگردان زید محسوب می‌شود این مجموعه را جمع آوری کرده، این اثر بسیار با ارزش است. او مجموعه‌ی اخبار و احادیثی را که زید از آباء خود نقل کرده – عموماً از شخص پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) از طریق پدرانش – در یک مجموعه جمع کرده است و به نظر می‌رسد مجموعه‌ی با ارزش و مهمی باشد. این مجموعه، اسم‌های مختلفی دارد، در سنت زیدیه، به این کتاب «المجموع» گفته می‌شود اما بین اهل سنت به دلیل این که نام مسند خیلی رواج دارد، از این اثر با عنوان «مسند زید بن علی» نام برده می‌شود. زیدی‌ها در چند قرن اخیر ترجیح می‌دهند به این کتاب مسند زید بن علی بگویند. این کتاب از نظر ساختار، شباهتی با مسندهای اهل سنت ندارد. در این کتاب، مجموعه‌ای از احادیث گردآوری شده که همه‌اش یک سلسله سند دارد. تمام این‌ها روایت زید بن علی از پدرش از جدش امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و سند دیگری وجود ندارد. بنابراین تعبیر مسند، با شناختی که از مسانید اهل سنت داریم، در مورد این کتاب که دارای یک وحدت سند، در این حد است، صادق نخواهد بود. این اسم، اسمی است که روی جلد کتاب می‌بینید. برای اولین بار حدود هشتاد سال پیش گابریلی (6) این کتاب را در میلان ایتالیا چاپ کرد. بار دوم یکی از علمای زیدی یمن، این کتاب را در بیروت چاپ کرد و الان این کتاب، کتاب رایجی است. این کتاب از لحاظ لایه شناسی مقداری مشکل دارد چون به نظر می‌رسد دو نسخه از این کتاب وجود داشته است. نسخه‌ای که فقط دربردارنده‌ی یک بدنه فقهی است که با کتاب طهارت شروع می‌شود و مثل بقیه کتب فقهی به کتاب القضاء و الدیات و … می‌رسد و تمام می‌شود. نسخه‌ی تمام‌تری نیز از کتاب وجود دارد که دقیقاً با طهارت شروع می‌شود و با مباحث قضاء و… تمام می‌شود، اما وارد یک سری مباحث غیر فقهی می‌شود و سلسله مباحث دیگری را نیز مطرح می‌کند که اصلاً جنبه فقهی ندارند و به اصول عقاید و اخلاق و… مربوط می‌شوند. در سنت زیدی مشهور بود که به قسمت اول، «المجموع الفقهی» و به قسمت دوم، «المجموع الحدیثی» و به کل آن «المجموع» گفته می‌شد. در بعضی از نسخه‌های خطی این دو قسمت، از هم جدا هستند و در یک کتاب نیستند. گاهی نیز با هم استنساخ شده‌اند. نسخه‌ای که الان چاپ شده، این دو را با هم دارد اما باید توجه داشت – شبیه آن تذکری که در مورد امالی شیخ طوسی مطرح کردم – که این‌ها می‌توانند دو کتاب با دو گردآوری باشند، یک گردآوری که دربردارنده اخبار حدیثی است و یک گردآوری که دربردارنده اخبار و احادیث فقهی است.
مقاله‌ای راجع به کتاب مسند زید نوشته‌ام که گزارش آن را در دایره المعارف بزرگ اسلامی ذیل عنوان ابوخالد واسطی می‌توانید بخوانید (7). در این مقاله سعی کردم پنج نسخه را که بین زیدیه به روایت ابوخالد واسطی رواج داشته معرفی کنم و در نهایت نتیجه بگیرم که نسخه‌ای که الان به عنوان مسند زید وجود دارد چه نسبتی با پنج نسخه‌ای دارد که بین زیدیه رواج داشته است. بعضی از این نسخه‌ها بین امامیه کاملاً رواج داشته‌اند و امامیه از آن‌ها استفاده می‌کرده‌اند.
برای دیگر آثار زید که اهمیت هیچ کدام به اندازه این کتاب نیست، می‌توانید به کتاب فؤاد سزگین مراجعه کنید.

2-2. آثار احمد بن محمد بن عیسی بن زید

نفر بعدی که در حوزه حدیث زیدیه، اهمیت خیلی زیادی دارد نتیجه‌ی زید، فردی به نام احمد بن محمد بن عیسی بن زید است، که با حدود 60 سال فاصله از زید زندگی می‌کرده است. او مجموعه‌ای از احادیث داشته که آن‌ها را به صورت شفاهی برای یکی از شاگردانش القا کرده و او آن مجموعه‌ی احادیث را گردآوری کرده است. نام این شاگرد علی بن منصور مرادی است. مجموعه احادیث املایی احمد بن محمد بن عیسی بن زید که حجم قابل ملاحظه‌ای هم داشته، در مجموعه‌ای تحت عنوان «رأب الصدع» چاپ شده است. این اسم از خود احمد بن محمد بن عیسی بن زید یا حتی علی بن منصور مرادی نیست و در قرن‌های بعد این اسم گذاری صورت گرفته است. این کتاب به تعبیر دیگری شکلی تنظیم یافته‌ی امالی حدیث احمد بن محمد بن عیسی بن زید است (8).

3-2. آثار ابوعبدالله علوی

اگر جلوتر بیاییم و به قرن چهارم برسیم، شماری از محدثین زیدی را داریم که آثار حدیثی داشته‌اند. یکی از آن‌ها ابوعبدالله علوی است که معاصر شیخ مفید است. این شخصیت که حاجی نوری نیز گاهی در مستدرک الوسائل از آثارش یاد می‌کند، از زیدی‌هایی است که خیلی به شیعه امامیه نزدیک است و برای حاجی نوری این تصور بوجود آمد که امامی است. خوشبختانه الان آثار متعددی از ابو عبدالله علوی برجای مانده است. بعضی از این آثار متعدد مثل الکافی فی الفقه در موضوع فقه است اما بعضی از آن‌ها کاملاً حدیثی است.
از جمله آثار حدیثی که از ابوعبد الله علوی باقی مانده و چاپ شده، کتابی به نام «الأذان بِحَی علی خیر العمل» است. او در این کتاب مجموعه‌ای از احادیثی را جمع آوری کرده که در آن‌ها امر شده که در اذان باید «حی علی خیر العمل» گفته شود که باز قرابتی با شیعه امامیه است و حاجی نوری نیز بیشتر فریب همین را خورده یعنی تصور کرده که ایشان حتماً شیعه امامی است! در حالی که بین زیدیه هم، قول مشهور اذان دارای «حی علی خیر العمل» است.
کتاب حدیثی دیگری از ابوعبدالله علوی چاپ شده به نام «فضل الکوفه» و در آن مجموعه‌ای از احادیث در فضیلت کوفه و زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده است. علاوه بر این دو کتاب، چند اثر کوچک حدیثی دیگر هم از ابوعبدالله علوی وجود دارد که به چاپ نرسیده و به صورت نسخه خطی در کتابخانه‌های مختلف وجود دارد.

4-2.آثار یحیی بن حسین ابوطالب

باز در قرن چهارم، از دیگر شخصیت‌هایی که معاصر شیخ مفید است و در زمینه حدیث آثاری دارد، شخصیتی به نام یحیی بن حسین ابوطالب ‌هارونی است. وقتی مقدمه تهذیب را بررسی می‌کردیم از ابوالحسین ‌هارونی نام بردیم که برادر همین ابوطالب ‌هارونی است. این‌ها هر دو از ائمه زیدیه در طبرستان هستند. ابوطالب‌ هارونی مجموعه‌ای از احادیث دارد که معروف به «امالی ابی طالب» است ولی این کتاب، با این نام چاپ نشده است. این کتاب را یکی از علمای زیدیه در قرن‌های بعدی مرتب کرده – چون کتاب ترتیب نداشته است – و اسم آن را «تیسیر المطالب من امالی ابی طالب» گذاشته است. ایشان چیزی به این کتاب کم و زیاد نکرده بلکه از نظر موضوعی آن را مرتب کرده است و الان نیز به کوشش آقای محمد باقر محمودی در بیروت به چاپ رسیده است. این کتاب یکی از مهمترین کتاب‌های حدیثی زیدیه است و در آن مقدار زیادی از کلمات امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده است و البته اقدام بر نهج البلاغه است و از لحاظ سندی کتابِ مسند است و سلسله سند کامل دارد. خیلی از خطبه‌ها و کلمات قصاری که در نهج البلاغه وجود دارند، در امالی ابوطالب با سلسله سند کامل ذکر شده‌اند. فاصله آن کتاب هم از سید رضی کم است بنابراین یکی از متون حدیثی است که در بحث اسناد نهج البلاغه قابل توجه است، پس از این نظر برای امامیه کتاب خیلی مهمی است.

5-2. آثار المرشد بالله

از جمله کسانی که در قرن پنجم می‌توان از آن‌ها نام برد که باز یکی از امامان زیدی یمن است، فردی به نام المرشد بالله است که کتابی دارد با نام «امالی» که به همین نام چاپ شده است. «الامالی للمرشد بالله» یک کتاب دو جلدی است و در بردارنده مجموعه‌ای از احادیث است که بیش از همه از نظر اخلاقی اهمیت دارد یعنی احادیث آن، بیشتر مضامین اخلاقی دارند. از نظر تاریخی نیز اهمیت زیادی دارد چون اخبار و وقایعی راجع به صدر اسلام نقل می‌کند که اهمیت دارند، بخصوص اطلاعاتی در مورد خوارج صدر اسلام به دست می‌دهد که در کتاب‌های دیگر نمی‌توان چنین اطلاعاتی را به دست آورد.

6-2. آثار قاضی ابن صعده

در قرن 6 هـ فردی به نام قاضی ابن صعده یمنی از علمای زیدی یمن را داریم که قاضی است ولی از سادات نیست، بنابراین «امام» نیست. اهمیت او به این خاطر است که مجموعه احادیثی را از خلال آثار امام «الهادی الی الحق» (9) که حدوداً 22 کتاب می‌شود، در یک مجموعه گردآوری و به یک مجموعه حدیثی تبدیل کرده است. پس دربردارنده مجموعه احادیثی است که الهادی الی الحق در آثار مختلفش از جمله کتاب «الاحکام» به آن‌ها استناد کرده است. او اسم کتاب را «درر الاحادیث النبویه بالاسانید الیحیویه» گذاشته است. منظور از «یحیی» (10)، یحیی بن حسین،‌ هادی الی الحق است و شامل مجموعه‌ای از احادیث است که‌ هادی الی الحق، در آثار خود از پدر و جدش نقل کرده است.
بنابراین از نظر زیدیه حدیث تلقی می‌شود. یکی از ویژگی‌هایی که در کتاب ابن صعده دیده می‌شود این است که او در پایان کتاب، تکمله‌ای را از خود اضافه کرده و تعدادی حدیث را آورده که بین زیدیه رواج داشته و جزء روایات‌ هادی الی الحق نیست بلکه افزوده‌های خود اوست که خصوصاً دربردارنده مجموعه احادیثی است که می‌خواهد حقانیت‌ هادی الی الحق و امامت زیدی یمن را اثبات کند. این تکمله اهمیت زیادی دارد. گاهی احادیث خیلی جالبی – البته جالب از نظر یک پژوهشگر – در این تکمله پیدا می‌شود. از جمله آن‌ها: «سیأتی رجل من اهل بیتی اسمه اسم نبی یملاً الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا» و اسم نبی یعنی یحیی و با استناد به این حدیث می‌خواهد ثابت کند که ‌هادی الی الحق یحیی بن حسین، همان مهدی موعود است. در حالی که در متون مختلف آمده است: «سیأتی رجل من بعدی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابنی» یا «و اسم ابیه اسم ابی».
ابن صعده سعی کرده با تحریف این حدیث به قضیه بنیان گذاری امامت زیدیه در یمن توسط‌ هادی الی الحق، مشروعیت بدهد و آن را حل کند. البته بعد از‌ هادی الی الحق، این حدیث به شکل دیگری مورد استفاده قرار گرفته است. در منابع اهل سنت، – شاید در کتاب الفردوس دیلمی – حدیثی به این مضمون آمده است که «سیأتی رجل من بعدی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم نبی » که عبارت «اسمه اسمی» را دارد ولی «و اسم ابیه اسم نبی» را اضافه دارد و احتمالاً همین حدیث است که ابن صعده از آن استفاده کرده است.
در متون زیدی قرن‌های بعد مثلاً قرن 7 این حدیث به همین صورت آمده است یعنی «اسمه اسمی و اسم ابیه اسم نبی» و از آن مهدویت یک نفر دیگر، به اثبات می‌رسد. در قرن 8 شخصیتی به نام احمد بن یحیی بن مرتضی معروف به المهدی لدین الله را داریم که امام زیدیان یمن می‌شود و مثل این عبارت مستمسکی برای او می‌شود. «اسمه اسمی» چون احمد نام دیگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و «اسم ابیه اسم نبی» برای این که اسم پدرش یحیی است.
بنابراین زیدیان گفتند: آن مهدی که روایت می‌گوید ‌هادی الی الحق نبوده است و در حدیث ابن صعده اشتباهی رخ داده است (11). این امام مهدی در قرن 8 است که ما از او معمولاً به ابن المرتضی ارجاع می‌دهیم ولی در بین زیدیه مشهور به امام المهدی لدین الله است. از آثار او می‌توان به «طبقات المعتزله» و «البحر الزخار» اشاره کرد. البته او کتاب‌های زیادی دارد.
تقریباً، مهمترین منابع اصلی را ذکر کردم. البته در قرن‌های بعد، زیدیه کتاب‌های دیگری نوشتند که یا کاملاً حدیثی هستند و یا دربردارنده احادیث زیادی هستند.

3. منابع تحقیق درباره زیدیه

برای کسب اطلاعات وسیع‌تر نسبت به نوشته‌های زیدیه چند منبع را معرفی می‌کنم:
1- تاریح استرات العربی تألیف فؤاد سرگین بخش مربوط به زیدیه در جلد مربوط به فقه.
2- مسند زید چاپ بیروت: مقدمه‌ی آن، دربردارنده کتاب شناسی آثار حدیثی زیدیه است.
3- مؤلفات االزیدیه تألیف سید احمد حسینی اشکوری در سه جلد: این کتاب از منابع دیگر مفصل‌تر و جدیدتر است و شاید کامل‌ترین کتاب در مورد نوشته‌های زیدیه باشد.
4- اجازات الائمه الزیدیه تألیف مِسوَری در قرن دهم؛ این کتاب که بسیار مهم و قابل مقایسه با قسمت اجازات بحارالانوار است تقریباً یک قرن قبل از علامه مجلسی نوشته شده است. اگر کسی بخواهد اطلاعاتی راجع به این که چه کتابی، در چه قرنی و بین کدام گروه زیدیه رواج داشته، به دست بیاورد، این کتاب به او کمک زیادی می‌کند. نسخه خطی این کتاب در کتابخانه گارِت، چاپ شده در واقع عیناً از روی نسخه خطی عکس گرفته (12) و چاپ کرده‌اند.
5- الذریعه تألیف آقا بزرگ تهرانی: ایشان در این کتاب بسیاری از کتاب‌های زیدیه را معرفی کرده است. حتی بعضی از کتاب‌های زیدیه که بین شیعه رواج داشته مانند حسن بن علی دیلمی، که فردی زیدی است اما آثارش بین شیعه رواج داشته است. کتاب‌های او مانند «ارشاد القلوب» و «اعلام الدین» که چاپ هم شده‌اند، جزء مصادر بحار الانوار است.
6- نامه مینوی تألیف محمدتقی دانش پژوه: در نسخه‌های اندک زیدی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، دو اجازه نامه قدیمی زیدیه است که حتی در مسوری و … هم وجود ندارد و ایشان آن‌ها را در مقاله‌ای به نام «دو مشیخه کهن زیدی» در این کتاب چاپ کرده است (13).

4. کتابخانه‌های دارای آثار زیدیه

علاوه بر این، نسخه‌های زیدی بسیار متقدم، در همه‌ی مناطق دنیا پیدا نمی‌شود. به همین دلیل بعضی از کتابخانه‌ها، مقدار قابل ملاحظه‌ای از این نسخه‌ها را دارند و در خیلی از کتابخانه‌ها ممکن است هیچ نسخه زیدی را پیدا نکنید.
از کتابخانه‌هایی که مقدار قابل ملاحظه‌ای از این نسخه‌ها در آن وجود دارد، کتابخانه‌های یمن است که تعداد آن‌ها زیاد است و خیلی از آن‌ها هنوز فهرست نشده‌اند. از جمله آن‌ها که فهرست خوبی از آن تهیه شده، کتابخانه جامع کبیر صنعاء در شهر صنعاء – اصلی‌ترین مرکز دینی زیدیه – است که اطلاعات با ارزش زیادی را در مورد آثار و متون زیدیه، می‌توان به دست آورد. علاوه بر آن، می‌توان از کتابخانه شهر تَعَز (14) یمن نام برد که نسخ آن فهرست شده و خیلی از نسخه‌های منحصر به فرد در آن وجود دارد. جلد صفر کتاب تاریخ التراث العربی فهرست‌ها را به ترتیب کشور آورده است و اگر ذیل یمن را نگاه کنید به شما می‌گوید که چه فهرست‌هایی در یمن وجود دارد.
اما بیرون از یمن در دیگر کشورهای اسلامی به سختی می‌توان کتاب زیدی پیدا کرد. در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران یک مقدار کتاب زیدی وجود دارد. در عراق و شام و مصر و … هم تعدادی از کتب زیدی را می‌توان یافت.
در کشورهای اروپایی غنی‌ترین کتابخانه‌ها از نظر نسخه‌های زیدی، کتابخانه‌های ایتالیا هستند و مهمتر از همه کتابخانه‌ای در شهر میلان به نام کتابخانه آمبوزیانا که به یکی از قدیسان مسیحی به نام سنت آمبروس (15) منسوب است. این کتابخانه غنی‌ترین کتابخانه در کل جهان در مورد نسخه‌های خطی زیدی است که فهرست شده‌اند و فهرست خوبی هم هست. پس از این کتابخانه، کتابخانه پاپ در واتیکان و کتابخانه ملی انگلستان (16)، غنی‌ترین مجموعه‌ها را از نسخه‌های زیدی دارند اما در کتابخانه‌ی ملی پاریس یا آلمان نمی‌توانید، نسخه‌های خطی زیادی از زیدیه پیدا کنید. این که این نسخه‌ها معمولاً در کتابخانه‌های خاصی به صورت متمرکز نگهداری می‌شوند، برای کتاب‌های زیدی یک امتیاز محسوب می‌شود. اغلب این نسخه‌ها فهرست شده‌اند و نگاه کردن به آن‌ها تا حد زیادی می‌تواند راجع به خود کتاب، نویسنده و موضوعات آن، اطلاعاتی بدهد.

پی‌نوشت‌ها:

1. این عبارت در عیون اخبار الرضا آمده است.
2. به این دلیل به ایشان ناصر گفته می‌شد که امام طبرستان بود و چون یک ناصر صغیر هم وجود داشته و به خاطر این که بین این دو نفر تفاوت وجود داشته باشد به او ناصر کبیر گفته می‌شد.
3. اطروش یعنی کُر و به دلیل این که کر بوده، به اطروش معروف شده است.
4. سزگین بی سلیقگی انجام داده و آثار زیدیه را چه فقه و چه حدیث و … همه را در جلد فقه آورده است.
5. با این که قرار بود نجاشی در مورد رجال امامیه بنویسد ولی ناصر، آن قدر به امامیه نزدیک است که برای او شرح حال آورده است.
6. Gabrieli.
7. دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص425.
8. اطلاعات بیشتر را می‌توانید ذیل عنوان مقاله احمد بن محمد بن عیسی بن زید در دایره المعارف بزرگ اسلامی و ذیل عنوان علی بن منصور مرادی در التاریخ التراث العربی فؤاد سزگین ببینید.
9. از امامان زیدی که در قرن 3 بنیان گذار سلسله امامان زیدی یمن شد و اولین امام زیدی یمن است
که دارای آثاری از جمله کتاب «الاحکام» در فقه است که چاپ شده است.
10. بسامد اسم «یحیی» در زیدیه خیلی بالا بوده است. علتش این است که زید بن علی پسری دارد به نام یحیی، که پنجمین امام زیدیه است. بلافاصله بعد از شهادت زید، یحیی به امامت می‌رسد که زیدیه او را به عنوان پنجمین امام می‌شناسند لذا بعد از اسم زید از پرکاربردترین اسم‌هایی است که بین زیدیه وجود دارد. خیلی از امام زاده‌هایی که در ایران داریم خصوصاً در منطقه طبرستان و مازندران، امام زاده‌های زیدی هستند. در قسمت‌های داخلی ایران هم، ری یکی از مناطق مهم آن روز زیدیه بوده است. در مناطق دیگر ایران هم، زیدی فراوان داریم و لذا تعجبی ندارد که نام‌های مورد علاقه زیدیه در بین امامزاده‌ها و… زیاد باشد.
11. یعنی ضبط «اسمه اسم نبی» صحیح نیست بلکه ضبط «اسم ابیه اسم نبی» صحیح است.
12. Faximile.
13. نامه مینوی، زیر نظر حبیب یغمایی و ایرج افشار، مقاله 14، ص163.
14. این شهر یکی از مراکز مهم فعالیت علمی زیدیه بوده است.
15. Saint Ambrose.
16. British Library.

منبع مقاله :
پاکتچی، احمد؛ (1390)، تاریخ حدیث، تهران: انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، چاپ سوم.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد