حدیث در عصر غیبت کبری
حدیث از دوران حیات خود، با فراز و نشیبهای زیادی روبهرو بوده است. گاه از بیان آن ممانعت به وجود می آمد (در میان اهل سنت در قرن اول هجری) و گاه تشویق و ترغیب در بیان و ترویج آن. این امر در همه دورانهای مختلف قابل مشاهده است. یکی از دورانهای پر فراز و نشیب در تدوین حدیث، عصر غیبتکبری است که با غیبت حضرت در این دوران فضای روایت حدیث به گونه ای تغییر می یابد. در این نوشتار به بیان دوره های مختلف حدیثی در عصر غیبت کبری میپردازیم.
تعداد کلمات 2783/ تخمین زمان مطالعه 14 دقیقه
مقدمه
الف) دوران رشد و شکوفایی حدیث (قرن 4 و 5)
ب) دوران رکود حدیث (قرن 6 تا 9 هجری)
ج) دوران آغاز رشد مجدّد حدیث (قرن 10 تا 12هجری)
د) حدیث در قرن 13 و 14 هجری
ه) حدیث در دوران معاصر
الف) دوران رشد و شکوفایی حدیث (قرن 4 و 5)
فضای این دوره
1. به قدرت رسیدن وزرای آل بویه با گرایش شیعی در دربار عبّاسی.
2. قرار گرفتن دانشمندان به عنوان مسئولان حکومتی؛ همچون: صاحب بن عباد، ابو علی سینا و شاپور بن اردشیر.
3. ایجاد فضای باز فرهنگی.[1] 4. تأسیس مراکز علمی مانند دارالعلمها وکتابخانههای بزرگ در بغداد و ری.
گونههای نگارش حدیث در قرن 4 و 5
الف- جوامع حدیثی شیعه یا کُتُب اَربَعِه
ب- کتابهای رجال
ج- کتب فهرست
د- أمالی
ه- غیبت نگاری
این مسأله، اندیشمندان شیعی را واداشت تا در پاسخ به این شبهات مطرح شده، کتابهایی را تألیف کردند که احادیث پیامبر(صلی الله علیه و آله) و پیشوایان معصوم در زمینه امر غیبت را فراروی پرسشگران قرار میداد و آنان را از سرگردانی نجات میبخشید.
کتابهای “کمال الدین” شیخ صدوق و ” الغیبه” شیخ مفید و شیخ طوسی، ارمغان این دوران هستند.
و- تفسیر
تفسیر العیّاشی، تفسیر القُمی، تفسیر فُرات و التِبْیان شیخ طوسی، از کتابهای تفسیری تألیف شده در دو قرن یاد شده است.
ز- تک نگاریها
برای نمونه شیخ صدوق، با گردآوری احادیث خداشناسی، کتاب ارزشمند ” التوحید” را نگاشت و یا با رویکردی ذوقی، احادیث عددی را کنار هم نهاد و کتاب الخصال را تدوین کرد.
صفار قمی، یکی دیگر از عالمان این دوره است که کتاب ” بصائر الدرجات” را در زمینه احادیث امامت، نوشته است.
ح- مُسند نگاری[2]
ط- فقه الحدیث
ی- تاریخ و سیره
” الإرشاد” و ” الجَمَل” تألیف شیخ مفید و “خصائص امیرالمؤمنین” نگارش سیّد رضی، نمونههایی از کتابهای تاریخی این دوران است که با گردآوری احادیث تاریخی، برخی حقایق دوران اهلبیت را بازگو کردند.
ک- فضائل و مناقب[3]
” فضائل امیر المؤمنین” از ابن عُقده و ” نوادر الأثر” نوشته جعفر بن محمد قمی و ” شرح الأخبار” اثر قاضی نُعْمان مغربی، کتابهایی در موضوع فضائل هستند که در این دوره تألیف شدهاند.
ل- دعا و زیارت
از مهمترین کتابهای این دوره، ” کامل الزیارات” ابن قولویه و “مصباح المتهجّد” شیخ طوسی هستند.
مدرسه حدیثی
در دو قرن چهارم و پنجم، دو نوع نگرش به حدیث و تعامل با آن وجود داشته است؛ نگرشی که بیشتر به متن حدیث اهمیت میداد و از نقد عقلی احادیث پرهیز میکرد که به مدرسه حدیثی قم مشهور شد و نگرش دیگر برای عنصر عقل در ارزیابی احادیث اهمیت ویژهای قائل بود که به مدرسه حدیثی بغداد مشهور شد.
ب) دوران رکود حدیث (قرن 6 تا 9 هجری)
اگرچه شیخ طوسی توانست با جدیّت در تربیت علمی شاگردان خویش، حوزه علمیه شیعه را در کنار حرم امیرمؤمنان تأسیس کند؛ اما شکوفایی و رشد نگارشهای حدیثی متوقف گردید و تا مدتی نسبتاً طولانی، فعالیّتهای حدیثی در محدودهای بسیار اندک پیگیری شد. به عبارتی قرن ششم تا نهم، دوران رکود نسبی حدیث شیعه بوده است.
البته این رکود به معنای یکسره کنار نهادن احادیث نیست؛ بلکه در این مدّت طولانی، نگارشهای تخصصی در موضوعاتی مانند فقه، رجال و ادعیه پدید آمد و دانشمندانی مانند سید ابن طاووس و علامه حلّی، کتابهای متعددی در بحث دعا، فقه و رجال نوشتند. همچنین ارزشیابی سندی و دقت در بررسی احوال راویان حدیث از قرن هفتم اهمیت بیشتری یافت که تا امروز نیز روش بررسی سندی در میان حدیث پژوهان جایگاهی درخور دارد.
شرح نویسی بر کتاب بیبدیل نهج البلاغه نیز در این دوره تاریخی رایج شد و شرحهای مهمی مانند شرح ابن میثم بحرانی و شرح ابنابیالحدید معتزلی رهاورد همین دوران است.
در این دوره، خاندانهای دانشمندی مانند خاندان حلی و خاندان سید ابن طاووس، نقش اساسی در پاسداری از میراث حدیثی شیعه داشتند و دانشمندان بزرگی از این خانوادهها به نگارش گونههای مختلف حدیثی پرداختند و آثار گرانبهایی نیز بر جای نهادند.
علل رکود فعالیّتهای حدیثی
1. گستردگی فعالیّتهای حدیثی در قرن چهارم و پنجم: هیمنه فعالیّتهای حدیثی در این دو قرن و به ویژه آثار ارزشمند شیخ طوسی تا سالها بر دیگر آثار دانشمندان شیعی سایه افکند، به گونهای که بسیاری از دانشمندان از انجام دادن فعالیّتهای حدیثی جدید خودداری کردند و به افقهای جدیدی غیر از حدیثپژوهی میاندیشیدند.
2. ضرورت مطالعات تخصصی: با توجه به تدوین جوامع حدیثی اولیه، عالمان شیعه، مطالعات تخصصی را وجهه همت خویش قرار دادند و در موضوعاتی مانند فقه و بررسیهای رجالی تأمل بیشتری کردند تا کتابهای فقهی ارزشمندی را برای ما به یادگار نهند.
3. شرایط نابسامان سیاسی: در اواسط قرن پنجم هجری، ترکان سلجوقی به بغداد یورش بردند و از هر گونه فعالیّت علمی شیعیان جلوگیری کرده، آن را سرکوب میکردند. برخورد با شیعیان تا سالها ادامه یافت؛ ولی عالمان شیعی با تلاش و مجاهدت خویش از این میراث کهن نگهداری کردند و آن را به نسلهای بعد سپردند.
ج) دوران آغاز رشد مجدّد حدیث (قرن 10 تا 12هجری)
این سالها با نام بزرگانی همچون محقّق کَرَکی، شهید ثانی، شیخ بهایی، محمد تقی مجلسی (مجلسی اول)، علامه محمد باقر مجلسی (علامه مجلسی) و ملّا محمد امین استر آبادی گره خورده است.
اخباری گری
بنابراین، سه عنصر: زمینه سیاسی مناسب، گردهم آمدن عالمان ژرفاندیش و ظهور جریان اخباریگری را میتوان از عوامل مهم رواج حدیثپژوهی در این سه قرن دانست.
عالمان شیعه نیز از زمینههای موجود استفاده کردند و کارنامه فعالیّتهای حدیثی در این دوران بسیار پرفروغ و درخشان است.
فعالیّتهای حدیثی در این دوران
د) حدیث در قرن 13 و 14 هجری
تفکّر دیگر رایج این دوران، تفکر شیخیه، به رهبری شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی بود. آنان روایات را با عرفان و فلسفه درآمیختند و با تأویل قرآنی، معارف دینی را رمزآلود ساختند. روش شیخیه، آثار نامطلوبی را در سراسر جهان اسلام بر جای نهاد.
مکتب تفکیک، گونه دیگری از تفکرات حدیثی است که در قرن چهاردهم به وسیله مرحوم میرزا مهدی اصفهانی، پایه گذاری شد. طرفداران این نظریه، معارف قرآن و حدیث را معارفی الهی میدانستند و آگاهیهای فلسفی و عرفانی را معرفتی بشری میشمردند و اعتماد کامل به این گونه معارف بشری را در فهم دینی شایسته نمیدانستند.
آثار حدیثی در قرن 13 و 14 هجری
” عبقات الأنوار” مرحوم میر حامد حسین، از دیگر آثار سترگ حدیثی این دوران است که به اثبات اصل امامت و گزارش روایات گوناگون در این باره پرداخته است.
“مستدرک الوسائل”، تألیف میرزا حسین نوری نیز از آثار حدیثی بزرگ قرن چهاردهم است که احادیثی در تمامی ابواب فقهی، گردآورده و در تکمیل وسائلالشیعه به رشته تحریر در آمده است.
آثار مرحوم آیتالله بروجردی در علم رجال و حدیث، از دیگر آثار ارزشمند این دوران است که با نوآوریهای خویش، خدمت شایستهای به علم حدیث کردند. شیوه ایشان در استفاده از احادیث و تبیین سندهای کتاب کافی، بیانگر وسعت دید آن عالم ژرف اندیش است.
ه) حدیث در دوران معاصر
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و رویکرد دینی حکومت، فعالیّتهای حدیثی رونق ویژهای یافت. عمومی شدن مباحث حدیثی در رسانهها و کاربرد حدیث در علوم گوناگون، بهویژه علوم روانشناسی و جامعهشناسی، ضرورت پردازش علوم حدیثی را مینمایاند. اگر چه در این زمینه، گامهایی برداشته شده است، اما همچنان در اول راهیم.
مُعجَم نگاری، شیوه نوینی در عرصه حدیثپژوهی در عصر ماست که دستیابی به احادیث را هموار میسازد. در این شیوه احادیثِ کتابها بر اساس الفاظ و یا موضوعات، گزارش میشوند.
پژوهشگر با استفاده از معجم میتواند تمامی احادیث یکواژه را در کنار هم مشاهده کند. معجم الالفاظ بحارالانوار، کافی، نهج البلاغه و دهها کتاب دیگر در این دوران نگاشته شده است.
استفاده از رایانه نیز از ویژگیهای دوران معاصر است. امروزه نرمافزارهای متعدّدی، احادیث شیعه و سنّی را ارائه میدهند که برای محققان بسیار ارزشمند و کاربردی است.
در کنار فعالیّتهای نوین حدیثی، احیای میراث کهن حدیثی نیز از دیدِ عالمان معاصر، پنهان نمانده است و امروزه، بسیاری از آثار حدیثی کهن، با شیوهای چشمانداز، به چاپ سپرده شده و مراجعه به آثار دیرپا را آسان کرده است.
از جمله فعالیّتهای حدیثی دوران معاصر، تلاش برای همگانی کردن احادیث است.
این تلاشها را در دو سطح، میتوان برشمرد: نخست، کتابهای حدیثی که برای پژوهشگران، نگاشته شده است و محقّقان با مراجعه به آنها، تحقیقات خویش را برپایه احادیث، استوار میسازند.
دانشنامه میزان الحکمه، دانشنامه پیامبر اعظم، دانشنامه امیرالمؤمنین، دانشنامه احادیث پزشکی و همچنین کتابهای مسند امام علی(علیه السلام)، موسوعه ائمه اطهار از جمله این منابع حدیثی است.
نوع دوم، کتابهای ارزشمندی هستند که با زبان امروزی برای گروههای مختلف سنّی نگاشته شده است که خواننده را با شیواییهای کلام معصوم آشنا میکند.
نمایش پی نوشت ها:
[1]. همه دانشمندان در این دوران میتوانستند افکار و اندیشههای خویش را مطرح سازند.[2]. مسند نگاری، گونه ای از نگارش است که در آن، احادیث یک راوی را بدون در نظر گرفتن موضوعات آن کنار هم مینهد.
نگارش مسند در میان شیعیان چندان مرسوم نبود و دانشوران شیعی، به گردآوری حدیث درباره یک موضوع بیشتر اهمیت میدادند؛ زیرا نگارشهای موضوعی در یافتن نظر نهایی معصومان مفیدتر است. در سدههای چهارم و پنجم هجری، پاره ای از مسند نویسیها در میان شیعه پدید آمد، با این تفاوت که به گردآوری حدیث یک راوی نپرداختند بلکه احادیث هر امامی را جداگانه گرد آوردند.
[3]. واژه فضائل جمع فضیلت به معنای برتری است و مناقب جمع منقبت است به معنای آنچه مایه افتخار و مباهات است.
منابع
– بهایی، محمد بن حسین، قم، مکتبه الاسلامیه، 1396 ه.ق.
– حجّت، هادی، جوامع حدیثی شیعه، تهران، سمت، 1386.
– ربّانی، محمد حسن، اصول و قواعد فقه الحدیثی، قم، بوستان کتاب، 1383.
– رحمان ستایش، محمد کاظم، بازشناسی منبع رجالی شیعه، قم، دارالحدیث، 1384.
– سیوطی، جلال الدین، تدریب الراوی، بیروت، درالکتب العربی، 1414 ه.ق.
– صدوق، محمدبنعلی، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، تهران، منشورات جهان، 1383.
– طباطبایی، سید محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه (1)، تهران، سمت، 1388.
– طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین،تهران،مؤسسة البعثت، 1372.
– طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، قم، نشر اسلامی،1428 ه.ق.
– عابدی، احمد، آشنایی با بحارالانوار، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1378.
– عاملی، شیخ حرّ، وسائل الشیعه، قم، آل البیت:، 1409 ه.ق.
– فیض کاشانی، ملا محسن، الوافی، مکتبه امیرالمؤمنین علی7، 1365.
– کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، سید جواد مصطفوی، تهران، وفاء، 1382.
– مؤدب، سید رضا، درسنامه درایت الحدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1383.
– مدیر شانه چی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، سمت، 1385.
– مسعودی، عبدالهادی، روش فهم حدیث، تهران، سمت، 1384.
– معارف، مجید، تاریخ عمومی حدیث، تهران،کویر،1387.
– مهریزی، مهدی،آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385.
– نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، 1382.
– نصیری، علی، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل سنّت، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385.