نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي لقمان
حکمت الهي در سينه ي سپاسگزاران
لقمان پيامبر نبود بلکه مردي حکيم بود. او از حکمتي الهي برخوردار بود و قرآن، حکمت او را در آيه هاي خود جاودانه ساخت تا مشعل و هدايتي فرا روي انسانها باشد. قرآن اين سوره را به نام او نامبردار کرد تا از واقعيت بنده اي،
نويسنده: آيت الله سيدمحمدتقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي لقمان
لقمان پيامبر نبود بلکه مردي حکيم بود. او از حکمتي الهي برخوردار بود و قرآن، حکمت او را در آيه هاي خود جاودانه ساخت تا مشعل و هدايتي فرا روي انسانها باشد. قرآن اين سوره را به نام او نامبردار کرد تا از واقعيت بنده اي، مثالي عرضه کند که او خداي را سپاس گزارد و خداوند نيز او را سپاس گزارده، از روي بزرگواري، حکمت را به او ارزاني داشت.
تمامي آموزه هاي سوره ي لقمان، ستايش از حکمت الهي است که در قرآن و سينه ي نيکوکاران جلوه گر شده، مستکبران را از آن بهره اي نيست. پروردگار، کليد گنج حکمت را به لقمان سپرد و آن را در واژه ي سپاسگزاري از خدا، چکيده کرد. لقمان نيز حکمت را در اندرزهايي ده گانه بازگو کرد که جملگي رنگ و بوي سپاس داشتند؛ نخستين اين اندرزها، شناخت آفريدگار و آخرين آنها عدم تکبّر بر آفريدگان اوست.
سوره ي لقمان به گستردگي، نشانه هاي پروردگار آشکار مي سازد که انسانها را به يگانگي او رهنمون مي شوند. همچنين يگانگي خدا و مرزهاي سپاسگزاري بندگان را روشن مي کند؛ به ديگر سخن، چنانچه پدر و مادر، فرزند خويش را واداشتند تا به خداوند شرک آورد، روا نيست او از آنان فرمانبرداري کند.
در ضمن اين چارچوب و توضيحاتي که در پي مي آيد، درونمايه هاي سوره ي لقمان، سامان مي يابد؛ حکمت قرآن، نيکوکاران را سود مي رساند و براي آنان رهنمود و رحمتي است. نيکوکاران، نماز را برپا مي دارند و زکات را مي پردازند و به آخرت يقين دارند. آنان اهل هدايت و رستگاري اند، حال آنکه مردماني هستند که با هدف گمراهي از راه خدا و در گذران عمر خويش با استفاده از ثروتي که دارند سخنان بيهوده اي را که شامل انديشه هاي تباه و اعمال گستاخانه و شرم آوري چون موسيقي طرب انگيز است، خريداري مي کنند. قرآن اين گروه از مردم را هشدار مي دهد که عذابي خوارکننده خواهند داشت (آيات 1-7) ، در حالي که پروردگار ما براي نيکوکاران باغ هاي پرنعمت آماده کرده است، آيا او دانا و حکيم نيست؟ و او به هر گروهي پاداش يا کيفري برابر با کردارشان نمي دهد؟ و او توانمندي شکست ناپذير نيست؟ (آيات 8-9)
براي اينکه حکمت پروردگار را بشناسيم و در پي آن سپاسگزار او باشيم تا از حکمت خود به ما ارزاني دارد، سياق آيات، آفرينش آسمانها را يادآور مي شود که بدون ستوني که ديده شود، افراشته شده است، يا کوهها را متذکر مي گردد که در دل زمين کوفته شده اند تا آرامش آن را حفظ کنند و يا آفرينش هر جنبنده اي (که در تصور بگنجد) و روزي دادن آنها با استفاده از گياهاني که در پي باران در زمين مي رويد. همچنين سياق، درباره ي گياهان يادآور مي شود که خداوند بنا بر حکمت بسيار خويش، از هرگونه گياه نيکويي در زمين رويانده است. اينها آفريدگان خدايند و آفرينش او اينگونه است، در اين ميان شريکان دروغين او چه آفريده اند؟ هرگز؛ ستمگران در گمراهيِ آشکار به سر مي برند. (آيات 10-11)
(آيات 20-30 ) ديگر بار نشانه هاي پروردگار را بيان مي دارد و پيش از آن، جزئيات حکمتي را که خداوند به لقمان ارزاني داشته، يادآور شده، آن را در واژه سپاس خدا، چکيده مي کند، چه، سپاس از پروردگار مگر با شناخت او و نعمتهايي که به ما داده، ممکن نمي شود. قرآن نخست يادآور مي شود که سپاس از خدا به خود سپاسگزار باز مي گردد، چون خداوند بي نياز و ستوده است. آنگاه متذکر مي گردد که شرط سپاسگزاري، دوري گزيدن از شرک و آدمي شايسته است پدر و مادر خويش را سپاس گزارد، ليک در حدود سپاس از خدا، بنابراين چنانچه ما را فرمان دادند تا به خداوند شرک آوريم، فرمانبرداري از آنان روا نيست. (آيات 12-15)
انسان ناگزير بايد بداند که خود مسؤول کردار خويش است و اگر کرداري هموزن دانه ي خردلي انجام دهد، خدا آن را هرجا که باشد، مي آورد (کردار آدمي اينگونه به او بازمي گردد). (آيه 16)
برپاداري نماز، امر به معروف، نهي از منکر و صبر در شمار جزئيات سپاس و آنگاه حکمت است. همچنين به آهستگي راه رفتن و نخراميدن، دوري از خودپسندي و لافزني، ميانه روي در راه رفتن و آهسته ساختن صدا از جزئيات صبر هستند. (آيات 17-19)
سپس سياق آيات نعمتهاي الهي را يادآور مي شود که نيازمند سپاسگزاري هستند. آيا هر چيزي که ما بر آن توانا هستيم، خداوند آن را به تسخير ما درنياورده است؟ آيا او ما را در نعمت هاي بيروني و دروني غرق نساخته است؟ با اين همه برخي از مردم درباره ي خدا بي آنکه دانش، رهنمود و کتابي روشن داشته باشند به ستيز برمي خيزند.
ستيزه گران از پدران خويش که پيروان شيطان بودند، پيروي مي کنند. پروردگار بيان مي دارد که ترس از پدران، پايه و اساسي دارا نيست، چرا که بايد تنها به خدا گردن نهاد و نيکي کردن به بندگان، انسان را از گزند نابکاران در امان نگاه مي دارد، چه، گردن نهادن به خدا، ريسماني استوار است و فرجام کارها به سوي اوست. (آيات 20-21)
امّا کافران؛ کفر آنان نبايد مؤمنان را غمگين گرداند، زيرا بازگشت آنها به سوي خداست و آنها را کيفر خواهد داد. آري؛ پروردگار اندک زماني کافران را از دنيا برخوردار مي سازد (بدون اينکه اين برخورداري اندک، دليلي بر نزديکي آنان به خدا باشد) سپس ايشان را در عذابي پرفشار، درمانده خواهد کرد. (آيات 23-24)
سياق آيات براي استحکام بخشيدن به پايه هاي ايمان در قلب مؤمنان، ده نام از نامهاي نيکوي خداوند را يادآور مي شود و همراه با آن شواهدي به حق نيز ارايه مي کند. بر اساس اين نامها، خداوند آفريدگاري است که هيچ کس آفريدگار بودن او را منکر نمي شود، او بي نيازي ستوده است و هرآنچه در آسمانها و زمين جاي دارد از آنِ اوست، او دانايي شکست ناپذير است که سخنانش پايان نپذيرد و او شنوايي بيناست. خداوند همان آگاهي است که شب را در روز درمي آورد و روز را نيز در شب. او آفتاب و ماه را تسخير کرده که هر يک تا وقت معلومي روانند، خداوند حق است و پادشاهي او زوال نيابد، در حالي که غير از او هرچه را که بخوانند، باطل است و او بلندمرتبه ي بزرگ است. (آيات 25-30)
پروردگارا از رهگذر آيات خويش، مردمان را هدايت مي کند، ليک تنها کساني به اين آيات هدايت مي يابند که با صبر و سپاس زندگي مي کنند. خداوند سبحان، مردمان را به موقعيتهاي دشواري گرفتار مي کند تا آنان به درگاه او ناله و زاري کنند، ليک پس از آن، اين مردم به دو گروه تقسيم مي شوند: گروهي ميانه رو مي شوند و برخي منکر. منکر از ديدگاه قرآن هر خائن ناسپاسي است که به پيمان ها وفا نمي کند و شکرگزار نعمتهاي الهي نيست. (آيات 31-32)
در دو آيه ي پاياني سوره (آيات 33-34) خداوند مردمان را از روز رستاخيز برحذر مي دارد؛ آنجا که پيوندهاي صميمانه ي خويشاوندي به کار نيايد. پروردگار تأکيد دارد که وعده ي او حق است، پس دنيا و اهل آن نبايد که آدمي را فريفته سازد. (خداوند اينگونه به اختصار ما را از عوامل کجروي برحذر مي دارد)
پروردگار در پايان، علم فراگير و نيروي گسترده خويش را يادآور مي شود.
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج