حکمت عدم رعايت مراتب تحدي در قرآن
الف) کل قرآن
بنا بر نقل مشهور، نخستين آيهاي که دربارهي تحدي نازل شده است، آيهي 88 سورهي اسراء، پنجاهمين سوره از سُور مکي است: (1) «قُل لَّئِن اجتَمَعَتِ الانسُ وَ الحِنُّ عَلي أَن يأتُوا بِمِثلِ هَذَا القُرءَانِ لايأتُونَ بِمِثلِهِ وَ لَو کاَنَ بَعضُهُم لِبَعضٍ ظَهِيرًا» که خداوند متعال در اين سوره به همهي قرآن تحدي کرده است.
ب) يک سوره
دومين سورهاي که در آن تحدي شده، آيهي 38 سوره يونس است: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» که در آن، به يک سوره تحدي شده است.
ج) ده سوره
در سومين سوره، يعني آيهي سيزدهم هود (2) به ده سوره تحدي شده است. در اين آيه ميخوانيم: «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ».
د) کتابي همانند قرآن
در چهارمين مرحله، در سورهي طور که بنا بر نقل مشهور هفتاد و ششمين سورهي نازل شده است، مجدداً به کل قرآن، اينگونه تحدي شده است: «أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ * فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن كَانُوا صَادِقِينَ». (3) در اين آيات از کساني که در حقانيت قرآن ترديد دارند، خواسته شده است گفتاري همانند قرآن بياورند. (4)
هـ) يک سوره
سرانجام قرآن کريم در آيهي 23 سورهي بقره که در مدينه (5) نازل شده است، (6) به يک سوره تحدي کرده، فرموده است: «وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ».
با توجه به سير نزولِ آيات تحدي، برخي شبههي زير را مطرح کردهاند: «اينگونه هماوردطلبي کردن، غيرطبيعي و همانند هماوردطلبي پهلوانان وزنهبرداري است که در پي اثبات برتري خود از ديگران ميخواهد وزنه يک صد کيلويي را بلند کنند و اگر نميتوانند يک صد کيلو را بلند کنند، پس سيصد کيلويي را بلند کنند!».
پاسخ:
به اين اشکال چند پاسخ داده شده است که در ادامه مرور ميکنيم:
الف) ترديد در روايات ترتيب نزول:
اصل شبهه مبتني بر اين است که روايت ابنعباس و برخي ديگر از راويان دربارهي ترتيب نزول، قطعي باشد؛ در حالي که اين روايات قطعي نبوده، سند معتبري ندارند؛ چنانکه روايات ديگري وجود دارد که ترتيب نزول را غير از آنچه گذشت، نقل کردهاند؛ براي نمونه ميتوان به روايت ابننديم اشاره کرد. برابر روايت ابننديم از بين سورههاي مذکور، ابتدا سورهي اسراء نازل شده که در آن به کل قرآن تحدي شده، سپس سورهي هود نازل شده است که در آن به ده سوره تحدي شده و آنگاه پس از سورهي يوسف، سورهي يونس نازل شده که در آن به يک سوره تحدي شده است. (7) جمعي، مانند بغوي (8) و آلوسي (9) نيز نزول سورهي هود را قبل از سورهي يونس دانستهاند. ابنعطيه، شاهد اين ترتيب را تحدي به ده سوره در سورهي هود و به يک سوره در سورهي يونس دانسته است. (10)
ممکن است مفسران و قرآنپژوهاني همانند جصاص، (11) شيخ طوسي، (12) زمخشري، (13) يحييبنحمزه، (14) ابنتيميه، (15) ابنکثير، (16) زرکشي، (17) رافعي (18) و سيدمصطفي خميني (19) که مراحل تحدي را همهي قرآن، ده سوره و يک سوره دانستهاند نيز بر همين اساس به چنين نظريهاي رسيده باشند.
فخر رازي نيز با استناد به اين دليل عقلي که تحدّي به خفيفتر بايد بعد از تحدّي به شديدتر باشد، تحدي به ده سوره را قبل از تحدي به يک سوره و بر اين اساس، نزول سورهي هود را پيش از نزول سورهي يونس ميداند. (20) وي مراحل تحدي را به ترتيب، آيهي 49 قصص، 88 اسراء، 13 هود و 23 بقره بيان ميکند.
بدين ترتيب مراحل تحدي قرآن شش مرحله است: مرحلهي اول تا چهارم به ترتيب، کل قرآن، ده سوره، يک سوره و حديثي مانند آن است. خداوند در همهي اين مراحل از مخالفان قرآن ميخواست که شخصي همانند رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) که درسنخوانده و به مکتب نرفته است، با قرآن معارضه کند؛ ولي در پنجمين مرحله، در سورهي يونس از آنان ميخواهد هر انساني با هر ويژگي که باشد، اگر ميتواند، سورهاي مانند قرآن بياورد؛ افزون بر اين به آنها پيشنهاد ميکند در اين کار از هر کس که ميخواهند کمک بگيرند و سرانجام در سورهي بقره از همهي مردم ميخواهد هرچند با کمک يکديگر، سورهاي مانند قرآن بياورند. (21)
ب) اختلاف در کيفيت تحدي:
پاسخ ديگري که به پرسش فوق داده شده، اين است که تحدي شامل مراحل زير بوده است:
1. آوردن کتابي همانند قرآن که در همهي جهات همانند قرآن کريم باشد؛ آيات تحدي در مرحلهي نخست از مخالفان ميخواهد کتابي بياورند که در تمام اوصاف، امتيازات، اغراض و اهداف سور، همانند قرآن کريم باشد.
2. ارائه يک سوره که در همهي جهات شبيه قرآن باشد.
پس از ثابت شدن ناتواني آنان از ارائهي متن کاملي همانند قرآن، خداوند کريم به مشرکان و منکران تخفيف داده، ميفرمايد: سورهاي از هر جهت شبيه يکي از سورههاي قرآن، در بردارنده همهي امتيازات آن بياورند.
3. آوردن ده سوره که دستکم يکي از امتيازات سور قرآني را داشته باشد.
پس از آشکار شدن ناتواني معاندان، خداوند متعال در تخفيفي ديگر از مشرکان ميخواهد حداقل ده سوره بياورند که هر يک از آنها يکي از امتيازات و وجوه اعجاز قرآن را دارا باشد؛ به گونهاي که مجموع آن ده سوره، امتيازات يک سورهي قرآن را در خود جمع کرده باشد. روشن است که ساختن يک سوره که در همهي ابعاد شبيه يک سورهي قرآن باشد، دشوارتر از فراهم آوردن چند سوره است که هر يک در جهتي مشابه قرآن باشد. در اين صورت، تحدي از دشوارتر به آسانتر خواهد بود. (22)
برخي از دانشمندان به اين نکته تصريح کردهاند که قيد «مفتريات» در سورهي هود، نظم طبيعي آيات تحدي را درست ميکند؛ زيرا تحدي در سورهي اسراء به مجموع قرآن و در سورهي يونس به يک سورهي کامل، هم از جهت لفظ و هم از جهت معناست؛ ولي در سورهي هود به ده سوره فقط از جهت نظم و اسلوب، بدون توجه به معنا، تحدي شده است. (23) برخي ديگر از فرزانگان نيز نظر فوق را تأييد کردهاند، با اين تفاوت که عدد ده را در سورهي هود دال بر کثرت ميدانند. (24) بر اين اساس، تحدي قرآن کريم بدينگونه خواهد بود:
الف) تحدي به مجموع قرآن از جهت لفظ و معنا (سورهي اسراء)؛
ب) تحدي به يک سورهي کامل از جهت لفظ و معنا (سورهي يونس)؛
ج) تحدي به ده (يا چند سوره) تنها از جهت لفظ و بدون توجه به معنا (سورهي هود)؛
با توجه به تبحر و ذوق اعراب و علاقهاي که به خلق متون ادبي در آنها وجود داشت، آوردن چند سوره که تنها از جهت لفظ با قرآن مشابه باشد، بسيار آسانتر از ارائهي سورهاي است که هم از جهت لفظ و هم از جهت معنا با قرآن مشابه باشد؛ زيرا اصولاً آنچه اعراب و شنوندگان قرآن را بيش از ساير چيزها به تعجب و شگفتي واداشته بود، الفاظ به کاررفته در قرآن نبود؛ چه آنان با اين الفاظ سروکار داشته، خود نيز آن را به کار ميگرفتند، بلکه نظم و اسلوب به اضافهي مفاهيم و محتواي قرآن، آنان را به تعجب واداشته، در برابر دعوت توحيدي قرآن ميگفتند: «أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ … مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ»: (25) آيا او به جاي اين همه خدايان، خداي واحدي قرار داده است؟! اين، به راستي چيز عجيبي است! … ما هرگز چنين چيزي در آيين ديگري نشنيدهايم، اين تنها يک آيين ساختگي است! اين در حالي است که مشرکان ادعا ميکردند: آوردن همانند قرآن کريم، چيز مهمي نيست و آنان نيز اگر بخواهند، ميتوانند همانند قرآن را بياورند. (26)
ج) تقديم و تأخير در نزول برخي آيات:
برخي بر آناند که نزول سورهي هود پس از سورهي يونس بوده است؛ ولي آيهي سيزده هود پيش از آيهي 38 يونس که در آن تحدي به يک سوره شده، فرود آمده است. (27) به عبارت ديگر ابتدا چند آيه از سورهي يونس، سپس آيات اوليهي سورهي هود نازل شده است؛ چنانکه اين امر در برخي از آيات و سورهها اتفاق افتاده است. (28)
ترتيب بين سورهها و اينکه فلان سوره قبل از فلان سوره است، مستلزم آن نيست که همهي آيات اين سوره قبل از همهي آيات آن سوره نازل شده باشد؛ چه بسيار آياتي که در مدينه نازل شده و در بين سورههاي مکي گنجانيده شده است و به عکس، چه بسيار آياتي که در مدينه نازل شده و آن را در بين سورههاي مکي جاي دادهاند؛ مثلاً بنا بر مشهور، آيهي شريفه «وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ» (29) آخرين آيهاي است که بر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) نازل شده و آن حضرت دستور داد اين آيه در محل فعلي و پس از آيهي 280 سورهي بقره قرار داده شود. (30)
اين مطلب دربارهي آيات و سورههاي سورهي يونس و هود نيز محتمل است. (31)
برخي، نزول سورهي يونس قبل از سورهي هود را پذيرفتهاند؛ ليکن معتقدند پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) موظف بوده است آيات تحدي سورهي يونس را پس از آيات تحدي سورهي هود بر مردم تلاوت کند. (32)
د) عدم نياز به رعايت ترتيب فوق:
پاسخ ديگري که به پرسش فلسفه و حکمت عدم رعايت تحدي از دشوارتر به آسانتر داده شده، اين است که غرض از تحدي، آشکارساختن عجز مخالفان قرآن از هماوردي با قرآن است و در اين جهت فرقي ميان تحدي به همهي قرآن با کمتر از آن وجود ندارد؛ از اين رو گاهي به کمتر و گاهي به بيشتر تحدي ميشود. (33)
هـ) اختلاف زمانها و مکانها:
پاسخ ديگري که براي اشکال يادشده وجود دارد، اين است که اصولاً چه لزومي دارد تحدي از دشوارتر به آسمانتر انجام شود؟!! ممکن است تحدي به نوع قرآن باشد، نه مقدار آن. پس نزول آيات تحدي در اوضاع و حالات گوناگون با توجه به مخاطبان آن بوده است و لزوماً ترتيبي بين آن لحاظ نشده است. (34) ممکن است تفاوت آيات تحدي ناشي از اختلاف اشخاص يا زمانها باشد؛ يعني افرادي ادعاي هماوردي کل قرآن، عدهاي ادعاي هماوردي ده سوره و گروهي ادعاي هماوردي يک سوره داشتهاند و خداوند نيز همسطح ادعاي هر گروه، با آنها تحدي کرده است. همچنين ممکن است تحدي به کل قرآن، مربوط به اوايل بعثت باشد که در آن زمان، مشرکان مدعي بودند ميتوانند همانند قرآن بياورند در زمانهاي بعد وقتي نتوانستند کاري از پيش ببرند، مدعي شدند ميتوانند ده سوره عرضه کنند؛ از اين رو به ده سوره تحدي شد و پس از عجز آنان در پايان به يک سوره تحدي شد. (35)
و) معناي لغوي سوره و آيه:
با توجه به اينکه در اولين تحديهاي قرآن، يعني اوايل بعثت، هنوز برخي از سورهها کامل نشده بود، ممکن است مقصود از «سوره» در آيات يادشده معناي لغوي آن، يعني مجموعهاي از آيات قرآن باشد، نه به معناي اصطلاحي. (36) برخي از معاصران نيز «قرآن» را به معناي قرائت و تلاوت دانستهاند که بدين معنا بر کل و بعض قرآن صدق ميکند و «سوره» را به معناي مجموعه آياتِ داراي هدف واحد دانستهاند. بنابراين تفاوت چنداني بين قرآن، يک سوره و ده سوره، از نظر مفهوم نميماند و [در همهي موارد] تحدي به مجموعه آياتي شده است که هدفي مهم را تعقيب کند. (37)
ز) تفاوت اهداف آيات:
ممکن است اختلافِ آيات تحدي، ناشي از هدف خاصي باشد که هر يک از اين آيات دنبال ميکند؛ پس اگر کسي بخواهد با قرآن هماوردي کند، بايد علاوه بر نشان دادن متني که از نظر الفاظ داراي فصاحت باشد، متني بياورد که مشتمل بر بخشي از مقاصد و اغراض الهي باشد. پس اختلاف در موارد تحدي به اختلاف در اغراض و خصوصيات آن برميگردد. در شرح اين سخن بايد گفت:
هر سورهي قرآن کريم، هدف خاصي را دنبال ميکند، در عين حال مجموع سورههاي قرآن، اهداف و اغراضي به هم پيوسته و هماهنگي را پي ميگيرد؛ چنان که ده سوره يا تعدادي از سورههاي قرآن نيز هدفي دارند؛ از اين رو تحدي در آيهي 88 اسراء به جميع قرآن به لحاظ در برداشتن نيازهاي گوناگون انسان تا روز قيامت است. تحدي در آيهي 38 يونس به سورهاي است که غرضي کامل و جامع از اغراض مربوط به هدايت انسان را دارا باشد. تحدي در سورهي هود به ده سوره با ويژگي کثرت تفنن در بيان و تنوع در اغراض است؛ زيرا عدد ده به کثرت اشاره دارد. تحدي در «فَليأتوا بَحَديثٍ مِثلِه» عام و فراگيرتر از سه مرحلهي فوق است؛ زيرا «حديث» نسبت به يک سوره و ده سوره و همهي قرآن عموميت دارد؛ پس تحدي در اين آيه، به مطلق ويژگيهاي قرآن است. (38)
در مجموع ميتوان گفت: هرچند ممکن است برخي از پاسخهاي يادشده، نتوانند تمام شبهه را پاسخ دهند، (39) ولي روى هم رفته و در کنار يکديگر ميتوانند پاسخ جامعي تلقي شوند.
پينوشتها:
1. زرکشي؛ البرهان فى علوم القرآن؛ ج 2، ص 110. محمدهادي معرفت؛ التمهيد في علوم القرآن؛ ج 1، ص 136.
2. سورهي يونس پنجاه و يکمين و سورهي هود پنجاه و دومين سورهي نازل شده است (ر.ک: عليبنمحمد السخاوي؛ جمال القراء؛ ج 1، ص 108. زرکشي؛ البرهان في علوم القرآن؛ ج 1، ص 193).
3. طور: 33-34.
4. فضلبنحسن طبرسي؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج 9، ص 253.
5. بنا بر نقل مشهور اين سوره هشتادوهفتمين سوره نازل شده است.
6. ر.ک: فضلبنحسن طبرسي؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج 10، ص 612-613. زرکشي؛ البرهان في علوم القرآن؛ ج 2، ص 110. محمد عزه دروزه؛ سيرة الرسول؛ ج 1، ص 145-146 و ج 2، ص 10.
7. ابننديم؛ الفهرست؛ ص 37.
8. بغوي؛ معالم التنزيل في تفسير القرآن؛ ج 2، ص 441.
9. روح المعاني؛ ج6، ص 222.
10. ابن عاشور؛ التحرير والتوير ج 11، ص198 و 219.
11. احمد بن علي جصاص؛ احکام القرآن؛ ج 1، ص 34.
12. شيخ طوسي؛ التبيان في تفسير القرآن؛ ج 1، ص 104.
13. جارالله زمخشري؛ الکشاف؛ ج 2، ص 383.
14. يحيي بن حمزه؛ حقايق الاعجاز؛ ص 126.
15. ابن تيميه؛ التفسير الکبير؛ ج 2، ص 151.
16. ابن کثير؛ تفسير القرآن العظيم؛ ج 1، ص 63.
17. زرکشي؛ البرهان في علوم القرآن؛ ج 2، ص 91.
18. مصطفي صادق رافعي؛ اعجاز القرآن والبلاغة النبويه، ص136.
19. سيدمصطفي خميني؛ تفسير القرآن الکريم؛ ج 4، ص 418.
20. فخر رازي؛ التفسير الکبير؛ ج 2.
21. همان.
22. محمدتقي مصباح يزدي ؛ قرآن شناسي؛ ص 169.
23. اين نظريه از مبرد نقل شده است (ر.ک: ابنعاشور؛ التحرير والتنوير؛ ج 11، ص 219).
24. فاضل لنکراني؛ مدخل التفسير؛ ص 38.
25. ص: 5 و 7 .
26. وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأوَّلِينَ (انفال: 31).
27. رشيد رضا؛ تفسير المنار؛ ج 1، ص 161.
28. ر.ک: ابنعاشور؛ التحرير و التنوير؛ ج 1، ص77. نيشابوري؛ تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان؛ ج 3، ص 427. قرطبي؛ الجامع لأحکام القرآن؛ ج 16، ص 188. ابنجوزي؛ زاد المسير في علم التفسير؛ ج 4، ص 104.
29. بقره: 281.
30. ر.ک: شيخ طوسي؛ التبيان في تفسير القرآن؛ ج 2، ص 369. ابنعاشور؛ التحرير و التنوير؛ ج 1، ص 73. فضل بن حسن طبرسي؛ جوامع الجامع: ج 1، ص 152. زمخشري؛ الکشاف؛ ج 1، ص 322. فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج 2، ص 676.
31. رشيد رضا؛ تفسير المنار؛ ج 1، ص 61.
32. آلوسي؛ روح المعاني؛ ج6، ص 222.
33. فضل بن حسن طبرسي؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ج 5، ص223. محمدباقر مجلسي؛ بحار الانوار؛ ج 9، ص 105.
34. سيدقطب؛ في ظلال القران؛ ج 4، ص 1861.
35. موسوي سبزواري؛ مواهب الرحمن؛ ج 1، ص 112.
36. بقاعي؛ نظم الدرر في تناسب الآي و السور؛ ج 1، ص 63 و ج 3 ص 444.
37. مکارم شيرازي و ديگران؛ تفسير نمونه؛ ج 8، ص 43-45. محمد تقي مصباح يزدي ؛ قرآنشناسي؛ ص 167-172.
38. علامه طباطبايي؛ الميزان في تفسير القرآن؛ ج 10، ص 168-169.
39. براي بررسي پاسخهاي مذکور، ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛ دايرةالمعارف قرآن کريم، مدخل تحدي.
منبع مقاله :
محمدي، محمدعلي؛ (1394)، اعجاز قرآن با گرايش شبهه پژوهي، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، چاپ اول