در جواب این سؤال می گوییم :
1-کسی که منتظر شخص دوست داشتنی است و وقت آمدن او را نمی داند همیشه در حال انتظار است ، همیشه آماده است ، همیشه در صدد پیاده کردن دستورات او در خود و اجتماع است . ولی در صورتی که زمان رسیدن او را بداند خصوصاً آنکه بداند که بسیار دور است ، مأیوس شده و هرگز خود را به این زودی آماده نمی کند .
2-معین نبودن وقت ظهور ، یک نوع امتحانی است برای مدم تا معلوم گردد آیا مردم با این همه سختی های مختلف ، روحیۀ خود را از دست می دهند یا خیر ؟
3-گاه مصلحت در تقدیم و تأخیر زمان غیبت است که این معنا با معین بودن زمان ظهور سازگاری ندارد . و لذا در قصۀ حضرت موسی (ع) به جهت ادامۀ ملاقات او با خداوند از سی روز تا چهل روز، عده ای به انحراف کشیده شده شدند .
4-در صورت معین بودن ظهور ، دشمنان حضرت (ع) در صدد تدارک بر آمده و با حضرت در همان زمان به مقابله بر خواهند خواست . لذا در روایات اسلامی از عنصر « ناگهانی بودن ظهور » به عنوان عنصر اساسی در پیروزی حضرت یاد شده است .
امام صادق (ع) به ابن النعمان فرمود: « ای پسر نعمان ! ه راستی عالم نمی تواند به هر چه اطلاع دارد تو را آگاه سازد … پس عجله نکنید ، به خدا سوگند ! سه بار این امر – امر فرج –نزدیک شد ولی به جهت آنکه شما آن را فاش کردید خداوند آن را به تأخیر انداخت . به خدا سوگند ! نزد شما سرّی نیست مگر آنکه دشمنان شما به آن از شما آگاه ترند » .
5-در صورت عدم تعیین وقت ظهور ، حالت انقطاع و توجه و تضرّع خاصّی بر انسان ها حاکم خواهد شد ، که چه بسا این امر سبب تعجیل در فرج امام زمان (ع) گردد . ولی اگر وقت ظهور به طور قطع مشخّص با شد دیگر از این اثر معنوی خبری نیست .
6-از آنجا که وقت ظهور همانند علایم ظهور ، متعلّق « بدا» واقع می شود ، لذا نباید به طور دقیق وقت ظهور مشخص باشد تا مردم به کارهایی تشویق شوند که مؤثّر در ظهور امام زمان (ع) است .
7-از آنجا که ممکن است ظهور حضرت به طول انجامد ، لذا وقت آن معین نشده است تا مردم مأیوس نباشند و با احتمال ظهور حضرت در هر لحظه حالت انتظار مثبت را از دست ندهند .