در ارتباط با آیه 3 سوره نساء: «وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُوا فِی الْیَتامى فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباع…»،[1] که در پرسش مطرح شده به طور خلاصه باید گفت؛ در جاهلیت عرب به دلیل اینکه جنگ، خونریزى، غارت و شبیخون همیشه ادامه داشت و هیچگاه قطع نمىشد، در نتیجه یتیمان نیز زیاد مىشدند، بزرگان و متمولان عرب دختران پدر مرده را با هرچه که داشتند مىگرفتند و اموال آنها را با اموال خود مخلوط نموده و مىخوردند، و در این کار نه تنها عدالت را رعایت نمىکردند، بلکه گاه مىشد که بعد از تمام شدن اموالشان، خود آنان را طلاق مىدادند و گرسنه و برهنه رهایشان مىکردند، در حالىکه آن یتیمان نه خانهاى داشتند که در آن سکنا گزینند و نه مال و سرمایهای که با آن زندگی کنند و نه همسرى که از آنان حمایت کند، و… اینجا است که قرآن کریم با شدیدترین لحن از این عادت زشت و از این ظلم فاحش نهى نموده است. البته در خصوص ظلم به ایتام و خوردن مال آنان، در آیاتى دیگر نهى شدیدتری آمده است.[2]
نتیجه این برخورد شدید آن شد که مسلمانان سخت در فکر فرو روند و از عواقب وخیم تصرف در اموال ایتام سخت بترسند، و یتیمان را از خانههاى خود بیرون کنند تا مبتلا به خوردن اموالشان نگردند و در رعایت حق آنان دچار کوتاهى نشوند، و اگر احیاناً کسى حاضر شود یتیمى را نزد خود نگهدارد سهم آب و نان او را جدا کند، به طورى که اگر از غذاى یتیم چیزى زیاد آمد، از ترس خداى تعالى نزدیک آن نمىشدند تا فاسد مىشد، در نتیجه از هر جهت به زحمت افتادند و شکایت نزد رسول خدا(ص) برده و چاره خواستند که این آیه نازل شد:
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛[3] و در این آیه اجازه داد که یتیمها را نزد خود جاى دهند و از ایشان نگهدارى نموده و به وضع زندگیشان برسند و با آنان معاشرت کنند؛ چون یتیمان برادران ایشانند. با این دستور گشایشى در کار مردم پدید آورده، رفع دلواپسى از ایشان نمود.
با دقت در این آیات روشن مىشود که قرآن میفرماید؛ در باره یتیمان تقوا پیشه کنید، و اموال آنان را با اموال خود مخلوط نکنید، حتى اگر میترسید در مورد دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید و ترسیدید که به اموالشان تجاوز کنید و از ازدواج با آنها به همین جهت دل چرکین بودید، مىتوانید آنان را به حال خود واگذار نموده و با زنانى دیگر ازدواج کنید با یک نفر، دو نفر، سه نفر و چهار نفر.
به بیان دیگر، این جمله شرطیه -اگر ترسیدید در مورد یتیمان عدالت را رعایت نکنید، پس زنان دیگرى را به ازدواج خود در آورید- به منزله این است که اگر از ازدواج با دختران بىپدر کراهت دارید؛ چون مىترسید در باره آنان نتوانید عدالت را رعایت کنید، با آنها ازدواج نکنید و زنان و دختران دیگرى را به عقد خود در آورید.[4]
در حقیقت این آیه خطاب به همه مسلمانان است که شما براى دورى از ستم کردن در حق دختران یتیم، میتوانید از ازدواج با آنها خوددارى کنید و با زنانى ازدواج نمایید که موقعیت اجتماعى و فامیلى آنها به شما اجازه ستم کردن را نمیدهد و میتوانید از آنها دو نفر یا سه نفر یا چهار نفر به همسرى خود انتخاب کنید.[5]
با توجه به مطالبی که بیان شد، تفسیر ارائه شده در پرسش، صحیح نیست؛ زیرا معنا ندارد، اگر شخصی نتوانست میان یتیمان همسر فوت شده خویش عدالت برقرار کند، سراغ ازدواج با چند زن برود. علاوه بر این، در زبان عرب به طفل مادر مرده یتیم گفته نمیشود، بلکه یتیم به معنای طفل پدر مرده است.
نتیجه این برخورد شدید آن شد که مسلمانان سخت در فکر فرو روند و از عواقب وخیم تصرف در اموال ایتام سخت بترسند، و یتیمان را از خانههاى خود بیرون کنند تا مبتلا به خوردن اموالشان نگردند و در رعایت حق آنان دچار کوتاهى نشوند، و اگر احیاناً کسى حاضر شود یتیمى را نزد خود نگهدارد سهم آب و نان او را جدا کند، به طورى که اگر از غذاى یتیم چیزى زیاد آمد، از ترس خداى تعالى نزدیک آن نمىشدند تا فاسد مىشد، در نتیجه از هر جهت به زحمت افتادند و شکایت نزد رسول خدا(ص) برده و چاره خواستند که این آیه نازل شد:
«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»؛[3] و در این آیه اجازه داد که یتیمها را نزد خود جاى دهند و از ایشان نگهدارى نموده و به وضع زندگیشان برسند و با آنان معاشرت کنند؛ چون یتیمان برادران ایشانند. با این دستور گشایشى در کار مردم پدید آورده، رفع دلواپسى از ایشان نمود.
با دقت در این آیات روشن مىشود که قرآن میفرماید؛ در باره یتیمان تقوا پیشه کنید، و اموال آنان را با اموال خود مخلوط نکنید، حتى اگر میترسید در مورد دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید و ترسیدید که به اموالشان تجاوز کنید و از ازدواج با آنها به همین جهت دل چرکین بودید، مىتوانید آنان را به حال خود واگذار نموده و با زنانى دیگر ازدواج کنید با یک نفر، دو نفر، سه نفر و چهار نفر.
به بیان دیگر، این جمله شرطیه -اگر ترسیدید در مورد یتیمان عدالت را رعایت نکنید، پس زنان دیگرى را به ازدواج خود در آورید- به منزله این است که اگر از ازدواج با دختران بىپدر کراهت دارید؛ چون مىترسید در باره آنان نتوانید عدالت را رعایت کنید، با آنها ازدواج نکنید و زنان و دختران دیگرى را به عقد خود در آورید.[4]
در حقیقت این آیه خطاب به همه مسلمانان است که شما براى دورى از ستم کردن در حق دختران یتیم، میتوانید از ازدواج با آنها خوددارى کنید و با زنانى ازدواج نمایید که موقعیت اجتماعى و فامیلى آنها به شما اجازه ستم کردن را نمیدهد و میتوانید از آنها دو نفر یا سه نفر یا چهار نفر به همسرى خود انتخاب کنید.[5]
با توجه به مطالبی که بیان شد، تفسیر ارائه شده در پرسش، صحیح نیست؛ زیرا معنا ندارد، اگر شخصی نتوانست میان یتیمان همسر فوت شده خویش عدالت برقرار کند، سراغ ازدواج با چند زن برود. علاوه بر این، در زبان عرب به طفل مادر مرده یتیم گفته نمیشود، بلکه یتیم به معنای طفل پدر مرده است.
[1]. «و اگر مىترسید که (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشمپوشى کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمایید، دو یا سه یا چهار همسر… ».
[2]. «إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً»؛ همانا کسانى که اموال یتیمان را به ظلم مىخورند در حقیقت آتش در باطن خود مىکنند و به زودى ظاهرشان هم شعلهور خواهد شد. نساء، 10. «وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ، وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً»؛ مال یتیمان را به یتیمان بدهید و حرام را با حلال مبادله نکنید. و اموال آنها را همراه با اموال خویش نخورید که این گناهى بزرگ است. نساء، 2.
[3]. بقره، 220. «از تو در مورد یتیمان مىپرسند؟ بگو اصلاح امورشان خیر است و اگر بخواهید با آنان در زندگى مخلوط باشید، برادران شمایند و خداى تعالى مىداند چه کسى مفسد و قصد خوردن مال یتیم را دارد و چه کسى مصلح است و اگر خدا مىخواست شما را به تنگ مىآورد، که خدا عزیز و حکیم است.
[4]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 166-167، دفتر انتشارت اسلامی، قم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمدباقر، ترجمه المیزان، ج 4، ص 264- 265، دفتر انتشارت اسلامی، قم، 1374ش.
[5]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 252 – 253، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.