سرچشمه خوف در وجود انسان هاي مؤمن و اولياء خداوند نگراني از مسئوليت هايي است كه در برابر خداوند متعال دارند و از اين كه مبادا در انجام وظايف و تكاليف الهي كوتاهي كند و چنين خوفي به خاطر درك مقام و عظمت خداوند متعال مي باشد و جا دارد كه موجودي مثل انسان در مقابل عظمت وجودي همانند خداوند متعال احساس خوف كند و افراد مؤمن همواره بايد در دل خويش حالت خوف و رجاء داشته باشند، خوف از كوتاهي در انجام وظيفه و رجاء و اميد به رحمت خداوند مهربان است.
بنابراين، آياتي كه دلالت دارد براين كه اولياء خدا و مؤمنان بايد هميشه در حالت خوف و رجاء به سر ببرند؛ احساس نگراني و داشتن دغدغة كوتاهي در انجام وظايف و تكاليف الهي و از طرفي رحمت و اميدواري نسبت به خداوند متعال است.[1]آياتي كه مي فرمايد: مؤمنان و اولياء خدا خوف و حزني بر آن ها نيست بدين معناست كه اولياي خدا نه از چيزي مي ترسند و نه براي چيزي اندوه مي خورند، زيرا خود را مالك چيزي نمي دانند و براي غير خدا هيچ استقلالي در مالكيت نمي دانند، مگر آن كه خداوند متعال اراده كند كه آنان از چيزي بترسند و يا دربارة آن اندوهناك شوند، البته اتصاف اولياء خدا و مؤمنان به نداشتن خوف و اندوه هم در دنيا و هم در آخرت است.
بنابراين، آن جا كه قرآن كريم مي فرمايد: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ[2]؛ آگاه باشيد (دوستان و) اولياي خدا، نه ترسي دارند و نه غمگين مي شوند» منظور نداشتن خوف وحزن درموقعي است كه واجبات خداوند را انجام دهند و به سيره عملي و نظري پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ عمل كنند و از حرام هاي خدا بپرهيزند و از لذائذ فريبندة دنيا زهد بورزند و مالكيت مطلق را از آن خداوند متعال بدانند. حضرت امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: «دركتاب علي بن الحسين چنين يافتيم كه فرموده: مشمولين چنين آياتي (آيات نداشتن خوف و حزن اولياء خدا) وقتي اولياء الهي هستند و خوف اندوهي ندارند كه واجبات خدا را انجام دهند و به سنت هاي رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ عمل كنند و از حرام هاي خدا بپرهيزند و از لذائذ نقد و فريبندة دنيا زهد بورزند و به آن چه در نزد خداوند متعال است دل بسته و علاقمند باشند، و رزق حلال و پاك خدا را به دست آورند و منظورشان از كسب، تفاخر و تكاثر نباشد و از آن چه بدست مي آورند حقوق واجبي كه به گردنشان هست پرداخت مي كنند.»[3]بنابراين، اولياء خدا و مؤمنان ترس و اندوه هاي مادي و دنيوي كه مايه انحطاط و خواري است ندارند؛ ولي خوف و رجاء كه موجب تكامل وجود انسان و ترقي او است را همواره در خود دارند.[4]حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دربارة اولياء خدا مي فرمايد: «دل هاي آن ها محزون و مردم از شر آن ها در امانند…»
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. محمد حسين طباطبايي، الميزان في تفسيرالقرآن، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ سوّم، 1397. ق، ج 10، صفحة 98.
2. سيد عبدالحسين طيب، اطيب البيان في تفسير القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ سوّم، 1366. ش، ج 6، صفحة 416.
3. ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسيرنمونه، تهران، دارالكتب الاسلامية، چاپ چهارم، 1367. ش، ج 8، صفحة 333 ـ 337.
و… .
پي نوشت ها:
[1] . ر. ك، مكارم شيرازي، ناصر و ديگران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1364 ش، ج 18، ص 273.
[2] . يونس/ 62.
[3] . ر. ك: حسن بن علي الطوسي، التبيان في تفسيرالقرآن، قم، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اوّل، 1409 ق، ج 5، ص 401.
[4] . ر. ك: فضل بن حسن الطبرسي، مجمع البيان، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1379. ق، ج 3، ص 119.