طلسمات

خانه » همه » مذهبی » خداوند نمي‌خواهد بيش از واجبات خودش، چيزي را بر خود واجب كنيم پس چرا نذر کردن (که واجب کردن عمل غير واجبي است) مستحب بوده و به آن سفارش شده است؟

خداوند نمي‌خواهد بيش از واجبات خودش، چيزي را بر خود واجب كنيم پس چرا نذر کردن (که واجب کردن عمل غير واجبي است) مستحب بوده و به آن سفارش شده است؟

1. نذر چيست؟
نذر آن است كه انسان خود را ملتزم کند كه كار خيري را براي خدا بجا آورد يا كاري را كه نكردن آن بهتر است براي خدا ترك نمايد.[1]بنابراين نذر يكي از عقود اسلامي است كه با خواندن صيغه خاصي بايد انجام شود، لذا برخي علما گفته‌اند: لازم نيست صيغه نذر به عربي خوانده شود، پس اگر بگويد چنان چه مريضي من خوب شود، براي خدا بر من است كه ده تومان به فقير بدهم نذر او صحيح است.[2]نذر اقسام مختلفي دارد. لذا گفته‌اند: نذر دو قسم است، اول: نذري كه به صورت مشروط انجام مي‌شود، که  خود دو قسم است: مثلاً مي‌گويد: چنانچه بيماري من بهبود يابد، انجام فلان كار ، براي خدا بر عهدة من است. اين گونه نذر را نذر شكر مي‌گويند. يا اگر مرتكب فلان كار زشت شوم، فلان كار خير را براي خدا انجام خواهم داد. اين گونه نذر كردن را نذر زجر گويند. دوم نذر مطلق است و آن نذري است كه بدون هيچ قيد و شرطي بگويد: من براي خدا نذر مي‌كنم كه نماز شب بخوانم، همه اين نذرها صحيح است.[3]

2. شرايط نذر
براي نذر همانند ساير اعمال انسان، شرايطي وجود دارد از جمله اينکه: شخصي كه نذر مي‌كند بايد عاقل، بالغ، داراي اختيار و اراده باشد، و با قصد ، نذر كند (مثلاً از روي شوخي نباشد).
و شيء منذور يعني چيزي كه نذر مي‌شود بايد يا انجام آن واجب باشد يا مستحب و يا مباح به گونه‌اي که از نظر امور ديني و يا دنيايي انجام آن كار رجحان داشته باشد. ديگر اين که نذر كننده ، بايد قدرت بر انجام آن كار داشته باشد.[4]

3. نذر در قرآن
نذر ريشه قرآني دارد، زيرا در قرآن كريم از زبان همسر عمران چنين آمده: «إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما فِي بَطْنِي مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»؛[5] يعني زن عمران گفت: پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده باشد، پس از من بپذير كه تو خود شنواي دانايي.
از اين آيه معلوم مي‌شود كه مسأله نذر قبل از اسلام نيز مطرح بوده است.

4. آثار و بركات عملي نذر
نذر آثار و بركات عملي و معنوي فراواني دارد و چه بسا كساني به وسيله نذر كردن به حاجت‌هاي مهمي دست يافته‌اند كه از راه‌هاي عادي و معمولي دسترسي به آنها امكان پذير نبوده است، كه در اين جا به چند نمونه اشاره مي‌شود:
الف. در مقدمه كتاب مفاتيح الغيب، اثر صدر المتألهين شيرازي، آمده است كه پدر آن حكيم ژرف نگر در شيراز داراي مقام وزارت بوده است، اما فرزند ذكور نداشت و همواره آرزو مي‌كرد كه فرزند پسر داشته باشد، براي رسيدن به اين آرزو نذر كرد كه مقداري از ثروت خويش را به فقرا و طلاب متدين فقير بدهد و از خداوند حاجت خواست كه پسري به او بدهد، از حُسن قضاي الهي نذر او قبول شد و خداوند به او پسر پربركت مانند صدر المتألهين شيرازي را عنايت نمود كه بيش از چهارصد سال است كه نظر فلسفي او در جهان علم و فلسفه هم چنان پرفروغ مي‌درخشد.
ب. بالاتر از جريان ياد شده مسأله شفا يافتن امام حسن و امام حسين ـ عليهم السلام ـ به واسطه روزه نذر حضرت امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ و فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ است. كه درباره آن آمده: ابن عباس مي‌گويد حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ مريض شدند، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ با عده‌اي از ياران به عيادت آنها آمدند و به علي ـ عليه السلام ـ فرمود: اي ابوالحسن! خوب بود، نذري براي شفاي فرزندان خود مي‌كردي. علي ـ عليه السلام ـ و فاطمه و فضه كه خادمه آنها بود، نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند سه روز روزه بگيرند (و طبق برخي روايات حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ نيز گفتند ما هم نذر مي‌كنيم روزه بگيريم). چيزي نگذشت كه هر دو شفا يافتند در حالي كه از نظر مواد غذائي دست خالي بودند. علي ـ عليه السلام ـ سه من جو قرض نمود، و فاطمه ـ سلام الله عليها ـ يك سوم آن را آرد كرد و نان پخت، هنگام افطار مسائلي به در خانه آمد، آنچه در اختيار اهل بيت بود به سايل دادند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتي كه غذا را آماده كرده بودند، يتيمي بر در خانه آمد. آن روز نيز ايثار كردند و غذاي خود را به او دادند. در روز سوم كه روزه گرفتند هنگام افطار اسيري بر در خانه آمد، باز هم سهم غذاي خود را به او دادند، صبح شد علي ـ عليه السلام ـ دست حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ را گرفت و به خدمت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ رسيد و همگي به خانه فاطمه ـ سلام الله عليها ـ آمدند. پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ از گرسنگي آنها به شدّت ناراحت بود، در اين حال جبرئيل نازل شد و سوره «هل اتي ـ سوره انسان» را با خود آورد.[6]اما در مورد اين مطلب كه خداوند نمي‌خواهد بيش از واجبات خودش چيزي را بر خود واجب كند، لازم است به طور مختصر توضيحي داده شود.
به طور يقين اين حرف شامل نذر نمي‌شود و نذر در شرع اسلام و حتي قبل از اسلام بوده است و اگر كسي از طريق نذر عمل جائز و مباح را بر خود واجب كند، هيچ منع شرعي ندارد. بلكه حتي توصيه شده انسان براي اموري همانند برآورده شدن حاجت و مانند آن نذر كند. اما آنچه احياناً شما شنيده‌ايد ربطي به مسألة نذر ندارد و شايد مربوط به مسايل ديگر مثل جريان رياضت‌هاي غيرشرعي كه در ميان برخي اهل تصوف معمول است بوده و اشتباهاً به مسأله نذر ارتباط داده شده است.
 
پي نوشت ها:
[1] . توضيح المسائل مراجع، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1379 ش، ج2، ص 541.
[2] . توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 541.
[3] . همان، ص 541.
[4] . لمعه، چاپ رحل قديم، ج 1، كتاب النذر، ص 274.
[5] . آل عمران/ 35.
[6] . تفسير نمونه، نشر دار الكتب الاسلاميه، 1366 ش، ج 25، ص 343.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد