به طور کلی باید دانست در روایات اسلامی از فال نیک نهی نشده است و علت آن به خاطر این است که فال نیک غالبا . مایه حرکت و امیدواری است . در مقابل فال بد که موجب یأس و نومیدی و سستی و ناتوانی است . البته این دلیل نمی شود که آدم به یک سری خرافات و موهومات اعتقاد داشته باشد. امیدوار بودن و کارها را به فال نیک گرفتن چیزی خوب است و در حدیث معروفی از پیامبر(ص ) نقل شده است : »تفائلوا بالخیر تجدوه ; کارها را به فال نیک بگیرید (و امیدوار باشید) تا به آن برسید«. اگر دقت کنیم به روشنی می یابیم که جنبه اثباتی موضوع منعکس شده است . پیامبر(ص ) می خواهد انسان ها امیدوار و دارای نشاط و حرکت باشند و این چیزی جدا از اعتقاد داشتن به خرافات است . بنابراین ریشه و اساس خرافات , عدم دسترسی به واقعیات و ناآگاهی از علل واقعی حوادث می باشد. پیروزی و شکست موفقیت و ناکامی انسان به خدا مربوط است که توسط اعمال انسان رقم می خورد و کارها را به فال نیک گرفتن خوب است موجبات دلگرمی و پیشرفت را فراهم می آورد. در هر صورت نباید به خرافات معتقد باشد.
اما درباره نعل اسب باید دانست : بنا بر نظر برخی علما از آن جمله , آیت الله جوادی آملی : تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلا است . به این جهت که این اسب ها »نعوذ بالله « آدم های خارج از دین را لگدکوب کرده اند پس با ارزش می باشند, چنان که برخی از فرقه های اسلامی دهه ی محرم را جشن می گیرند و متائسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به طور ناآگاهانه در میان برخی شیعیان نیز رواج یافته است . شاید هم برخی کوبیدن نعل اسب به گمان خود برای سالم ماندن وسیله نقلیه و تندروی آن بدانند.
اما درباره نعل اسب باید دانست : بنا بر نظر برخی علما از آن جمله , آیت الله جوادی آملی : تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلا است . به این جهت که این اسب ها »نعوذ بالله « آدم های خارج از دین را لگدکوب کرده اند پس با ارزش می باشند, چنان که برخی از فرقه های اسلامی دهه ی محرم را جشن می گیرند و متائسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به طور ناآگاهانه در میان برخی شیعیان نیز رواج یافته است . شاید هم برخی کوبیدن نعل اسب به گمان خود برای سالم ماندن وسیله نقلیه و تندروی آن بدانند.