خشيت، ميوه علم
ترس از خدا و به تَبَع آن، احتياط در زندگي و رفتارهاي اجتماعي، ثمره «علم» و رفتاري عالمانه است. نادان، بياحتياط و بيپروا است. بياحتياطي در قبال «مخاطرات» زندگي، سلامت و ثبات و آرامش را به خطر مياندازد؛ و کسي در برابر اين خطر ايمن است که به ابعاد اين «مخاطرات» آگاه بوده و به آن «علم» داشته باشد، درست مانند
خشيت، ميوه علم
اِنَما يَخشيَ الله مِن عِبادِه العُلَماء: همانا از ميان بندگان خدا، علما از خدا ميترسند. 1
ترس از خدا و به تَبَع آن، احتياط در زندگي و رفتارهاي اجتماعي، ثمره «علم» و رفتاري عالمانه است. نادان، بياحتياط و بيپروا است. بياحتياطي در قبال «مخاطرات» زندگي، سلامت و ثبات و آرامش را به خطر مياندازد؛ و کسي در برابر اين خطر ايمن است که به ابعاد اين «مخاطرات» آگاه بوده و به آن «علم» داشته باشد، درست مانند انساني که به خطرات پُرخوري و افزايش کلسترول و تريگليسريد در رژيم غذايي خود آگاهي داشته و براي پيشگيري از خطرات ناشي از آن احتياط ميکند. اما سلامت منحصر به ابعاد جسمي و فيزيکي نيست.
حفظ «سلامت عمومي» و اجتماعي، مستلزم احتياط در تمام جنبههاي زندگي و احتياط در کل رفتارهاي اجتماعي و فردي و مراودات اقتصادي و شغلي و خانوادگي و اجتماعي است؛ و اين در سايه خدا ترسي و «تقوي» ميسر ميشودکه به صراحت قرآن کريم، مختص علما و ثمره علم است. امام جعفرصادق (ع)، اين حالت را «سلامتي» بيان ميفرمايند: مَن زَهِدَ في الدنيا اَثبَتَ اللهُ الحِکمةَ في قَلبِه، و أنطَقَ بها لسانه، و بَصَّره عيوب الدنيا، داءَها و دواءَها، و أخرَجَهُ اللهُ مِن الدنيا سالماً الي دارالسلام (کسي که از دنيا دامن فرو چيند، خدا حکمت را در قلب او جاي ميدهد و زبانش را به آن گويا ميسازد و عيبهاي دنيا را به او مينماياند و «درد» و «درمان» آن را بر او معلوم ميدارد و خدا او را «سالم» از دنيا به دارالسلام ميبرد.)2
ترس از خدا و به تَبَع آن، احتياط در زندگي و رفتارهاي اجتماعي، ثمره «علم» و رفتاري عالمانه است. نادان، بياحتياط و بيپروا است. بياحتياطي در قبال «مخاطرات» زندگي، سلامت و ثبات و آرامش را به خطر مياندازد؛ و کسي در برابر اين خطر ايمن است که به ابعاد اين «مخاطرات» آگاه بوده و به آن «علم» داشته باشد، درست مانند انساني که به خطرات پُرخوري و افزايش کلسترول و تريگليسريد در رژيم غذايي خود آگاهي داشته و براي پيشگيري از خطرات ناشي از آن احتياط ميکند. اما سلامت منحصر به ابعاد جسمي و فيزيکي نيست.
حفظ «سلامت عمومي» و اجتماعي، مستلزم احتياط در تمام جنبههاي زندگي و احتياط در کل رفتارهاي اجتماعي و فردي و مراودات اقتصادي و شغلي و خانوادگي و اجتماعي است؛ و اين در سايه خدا ترسي و «تقوي» ميسر ميشودکه به صراحت قرآن کريم، مختص علما و ثمره علم است. امام جعفرصادق (ع)، اين حالت را «سلامتي» بيان ميفرمايند: مَن زَهِدَ في الدنيا اَثبَتَ اللهُ الحِکمةَ في قَلبِه، و أنطَقَ بها لسانه، و بَصَّره عيوب الدنيا، داءَها و دواءَها، و أخرَجَهُ اللهُ مِن الدنيا سالماً الي دارالسلام (کسي که از دنيا دامن فرو چيند، خدا حکمت را در قلب او جاي ميدهد و زبانش را به آن گويا ميسازد و عيبهاي دنيا را به او مينماياند و «درد» و «درمان» آن را بر او معلوم ميدارد و خدا او را «سالم» از دنيا به دارالسلام ميبرد.)2
«سلامت» در مفهوم جامع و عمومي آن، مستلزم آگاهي و علم است، که احتياط و زهد را به دنبال ميآورد؛ چنين انساني، «حکمت» در قلبش جايگزين ميشود و «درد»ها و «درمان»ها بر او معلوم ميشود؛ و در نهايت چنين انساني «سلامت واقعي» پيدا ميکند و «سالم» از دنيا ميرود. سلامت، در گرو دانش و علم است، که خَشيَت و ترس از خدا را به دنبال ميآورد؛ و انسان خداترس، رفتار و گفتاري حکيمانه و «سلامت محور» مييابد؛ سالم زندگي ميکند و در نهايت «سالم» از دنيا ميرود.
پي نوشت ها :
1. سوره فاطر: آيه 28
2. الحيات جلد2ص 513
منبع:http://www.salamat.com