ولادت و خانواده
محمد باقر، فرزند محمد تقى، فرزند مقصود على مجلسى، معروف به «علامه مجلسى» و «مجلسى ثانى» در سال 1037قمری در شهر اصفهان ديده به جهان گشود.
خاندان علامه مجلسى از جمله پر افتخارترين خاندانهاى شيعه در قرنهای اخير است. در اين خانواده نزديک به يکصد عالم وارسته و بزرگوار ديده مىشود. جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار، حافظ ابو نعيم اصفهانى صاحب كتابهايى مانند «تاريخ اصفهان» و «حلية الأولياء» است.
پدر علامه، محمد تقى مجلسى، معروف به «مجلسى اول»(1003- 1070 ق) صاحب كرامات و مقامات معنوى و روحى بلند است. او محدّث و فقيهى بزرگ است و كتابهايى نيز تأليف نموده است.
محمد تقى مجلسى(پدر علامه مجلسی) شاگرد شيخ بهايى و مير داماد است. او در علوم مختلف اسلامى صاحب نظر بود و در زمان خويش مرجعيت تقليد را به عهده داشت. مجلسی اول در كنار مرجعيت، از اقامه نماز جمعه و جماعت نيز غفلت نمىكرد و امام جمعه اصفهان بود.
مقام علمى
علامه مجلسى از جمله بزرگانى است كه از جامعيت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى؛ مانند تفسير، حديث، فقه، اصول، تاريخ، رجال و درايه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعه عظيم «بحار الأنوار»[1] اين نكته را به خوبى آشكار مىسازد.
اين علوم در كنار علوم عقلى؛ نظیر فلسفه، منطق، رياضيات، ادبيات، لغت، جغرافيا، طب، نجوم و علوم غريبه از او شخصيتى ممتاز و بىنظير ساخته است. نظرى گذرا به «كتاب السماء و العالم» در بحار الأنوار اين جامعيت را به خوبى نمايان مىسازد.
علامه ريزبينى و نكته سنجىهاى بسيار زيبايى پيرامون روايات مشكل دارد. بيانهاى علامه در ذيل روايات و آيات قرآن بسيار دقيق و زيبا است.
علامه مجلسى، علاوه بر علومى نظیر روايات اهل بيت(ع) در فقه نيز تبحرى بالا داشت.
شخصيت معنوى
علماى دين نه تنها از استاد خود درس علم و دانش مىآموزند، بلكه سير و سلوک معنوى خويش را زير نظر اساتيد عارف سپرى مىنمايند. علامه مجلسى همزمان با طى مدارج علمى و سريعتر از آن، مدارج معنوى و كمالات روحى را پيمود که اين ادعا با مرورى بر سجاياى اخلاقى ايشان كاملاً روشن مىشود. از جمله خصائص بارز اخلاقى علامه مىتوان به اين موارد اشاره نمود:
1. زيارت: علامه به «زيارت» ائمه هدى(ع) اهميت فراوان مىداد و با وجود مشكلات آن زمان و امكانات بسيار ابتدايى براى مسافرت، چندين بار به زيارت ائمه مدفون در عراق، بقيع و مشهد مقدس نائل شد و هر بار مدتى طولانى در جوار آن بزرگواران سكنا گزيد. او چند بار نيز به زیارت خانه خدا مشرف شد.
2. توسل: توجه خاص به توسل معصومين(ع) باعث گرديد علامه مجلسى پيرامون ادعيه و زيارات مطالب فراوانى در بحار الانوار بياورد و به جز آن، چند كتاب مستقل نيز در موضوع ادعيه و زيارت تأليف نمايد از جمله: «زاد المعاد» كه مرجعى مهم در كتب ادعيه متأخر است. «تحفة الزائر»، ترجمههايى از زيارت جامعه كبيره، دعاى سمات و… .
3. زهد و پارسايى: يک ويژگى بسيار مهم در زندگى اين بزرگ مرد، زهد و پارسايى و ساده زيستى او است. علامه در عهد صفوى مىزيست و «شيخ الاسلام» حكومت صفوى بود و در يک كلام، تمام امكانات دولت در اختيار او بود، اما با همه اينها زندگى شخصى علامه در نهايت زهد و سادگى سپرى مىشد.[2]
4. تواضع: تواضع علامه مجلسى از ديگر خصائص او است. علامه هيچگاه به مقام اجتماعى و بالا و پايين بودن موقعيت يا سنّ افراد نگاه نمىكرد. او از سيد على خان مدنى، شارح گرانقدر «صحيفه سجاديه» مطالب فراوانى در بحار آورده است، در حالیکه سيد على خان پانزده سال كوچکتر از علامه بوده و از حيث مقام و منزلت اجتماعى هم به او نمىرسيد.
خلاصه اينكه جمع شدن همه اين خصایص روحى و كمالات معنوى با علم و دانش گسترده علامه، از او شخصيتى ممتاز ساخته بود.
اوضاع سياسى
علماى بزرگوار شيعه در طول تاريخ با وجود فشارها و محروميتها و اختناقهاى فراوان زحمات ارزندهاى كشيده و آثارى گرانبها به يادگار نهادهاند. آنان با خون دل خوردنها و زحمات طاقت فرسا نهال تشيع را آبيارى نمودند و اين ميراث عظيم پيامبر(ص) را به ما رساندند.
در اين بين هرگاه اوضاع نسبتاً مساعدى فراهم مىشد و فشارها عليه شيعيان كم مىشد، شاهد شكوفايى بىنظير فقها و علما و فيلسوفان شيعه هستيم.
از جمله اين موقعيتها عصر شيخ مفيد و شيخ طوسى را در حكومت آل بويه مىتوان برشمرد. همچنين دوره صفويه و زمان علامه مجلسى شاهدى صادق بر اين گفتار است.
علامه مجلسى با عنايت به انتساب شاهان صفويه به تشيع و اينكه آنان خود را منسوب به ائمه(ع) مىدانستند بيشترين استفاده را در جنبههاى مختلف نمود. تأليف بزرگترين دائرة المعارف حديث شيعه در غير از چنين زمانى و با فقدان امكانات اقتصادى بسيار دشوار مىنمود.
جایگاه اجتماعى
علامه مجلسى در ميان مردم از نفوذ بىسابقهاى برخوردار بود. او با علم سرشار و نفوذ معنوى خود مردم را به مساجد كشاند.
علامه در سلاطين صفوى هم نفوذ بالايى داشت. او با تدبير خويش در زمان سلاطين صفوى كشور را از حمله و تجاوز دشمنان حفظ نمود. دقيقاً پس از وفات علامه مجلسى بود كه كشور دچار هرج و مرج شد و افغانها به ايران حمله كردند و حكومت صفويه را سرنگون نمودند. او با استفاده از اقتدار اجتماعى و سياسى خويش بسيارى از نسخههاى كمياب كتب قدما را استنساخ كرد و ميراث عظيمى از تشيع را از نابودى نجات داد.
مسلک علمى
علامه مجلسى روشى معتدل ما بين اصولى و اخبارى داشت. او در عين اينكه مُحَدّثى بزرگ بود به علوم عقلى هم توجهى خاص داشت.
او از جمله بزرگانى است كه علوم عقلى؛ همچون فلسفه را خوانده و از اساتيد اين علوم محسوب مىگشت و در عين حال همه چيز را در منبع و سرچشمه وحى يافت و تمام همت خويش را به نشر روايات معصومين(ع) اختصاص داد. تنها حساسيت علامه به انحرافات در دين بود. او كه در زمان خويش شيوع صوفيگرى را مىديد دست به مبارزهاى قاطعانه با برخی آموزههای انحرافی تصوف زد و در اين مسير با استعانت از اهل بيت(ع) به پيروزى چشمگيرى نائل شد.
شيخ الاسلام اصفهان
علامه مجلسى در سال 1098هـ.ق از سوى شاه سليمان صفوى به سمت شيخ الاسلامى اصفهان منسوب شد. شيخ الاسلام بالاترين و مهمترين منصب دينى و اجرايى در آن عصر بود.
او قاضى و حاكم در مشاجرات و دعاوى بود. تمام امور دينى زير نظر مستقيم او انجام میشد و تمام وجوهات به محضر او فرستاده مىشد. شيخ الاسلام سرپرستى درماندگان و ايتام و… را نيز برعهده داشت.
نكته مهم در اينجا آن است كه علامه اين منصب را با اصرار و التماس شاه پذيرفت و در همان مجلس، شاه چند بار كلمه التماس را بر زبان آورد تا علامه راضى به پذيرفتن اين منصب گردد. علامه تا پايان عمر خويش عهدهدار اين وظيفه مهم بود.
اساتيد
متأسفانه با آن كه اطلاعات ما در مورد زندگى علامه مجلسى فراوان است، پيرامون اساتيد او اطلاع كمى در دست داريم. البته مشايخ روايت علامه را مىشناسيم اما اينكه علامه محضر درسى چه كسانى را درک كرده مبهم است.
از جمله اساتيد و مشايخ نقل علامهاند:
1. پدرش محمد تقى مجلسى(متوفاى 1070 هجرى)، استاد علامه در علوم نقلى
2. مرحوم آقا حسين خوانسارى(متوفاى 1098 هجرى)، فرزند آقا جمال، استاد علامه در علوم عقلى
3. مولا محمد صالح مازندرانى(متوفاى 1086 هجرى)
4. ملا محسن فيض كاشانى(متوفاى 1091 هجرى)
5. شيخ حرّ عاملى مؤلف كتاب وسائل الشيعه(متوفاى 1104 هجرى).
شاگردان
بيش از يکهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فيض علامه مجلسى استفاده نمودهاند. علامه اجازههاى فراوانى نيز به شاگردان خويش داده است.
از جمله شاگردان علامهاند:
1. سيد نعمت اللّه جزائرى 2. جعفر بن عبد اللّه كمرهاى اصفهانى 3. زين العابدين بن شيخ حرّ عاملى 4. سليمان بن عبد الله ماحوزى بحرانى 5. شيخ عبد الرزاق گيلانى 6. عبد الرضا كاشانى 7. محمد باقر بيابانكى 8. ميرزا عبد الله افندى اصفهانى مؤلف محترم رياض العلماء 9. سيد على خان مدنى مؤلف گرانقدر رياض السالكين(شرح صحيفه سجاديه عليه السلام) 10. شيخ حرّ عاملى 11. ملا سيما، محمد بن اسماعيل فسايى شيرازى 12. محمد بن حسن، فاضل هندى و…
تأليفات
علامه مجلسى عمرى بسيار پر بركت داشت. او در عمر 73 ساله خويش بيش از يکصد كتاب به زبان فارسى و عربى نوشت كه تنها يک عنوان آن بحار الأنوار است با 110 جلد و عنوان ديگر مرآة العقول با 26 جلد.
حدود 40 كتاب نيز به ايشان نسبت داده شده است.
اولين تأليف علامه را كتاب«الأوزان و المقادير» يا «ميزان المقادير» دانستهاند كه در سال1063 تأليف شده. آخرين تأليف ايشان هم كتاب «حق اليقين» است مربوط به سال 1109 هجرى، يعنى يک سال قبل از وفات ايشان.
برخى كتب علامه عبارتاند از:
1. بحار الأنوار، كه يک مجموعه بزرگ روايى و تاريخى است و در ضمن آن تفسير بسيارى از آيات قرآن كريم هم آمده است.
2. مرآة العقول، شرح كافى ثقة الاسلام كلينى است در 26 جلد.
3. ملاذ الأخيار، شرح تهذيب شيخ طوسى است در 16 جلد.
4. الفرائد الطريفة، شرح صحيفه سجاديه عليه السلام است.
5. شرح أربعين حديث، كه از بهترين كتب در اين موضوع مىباشد.
6. حق اليقين، در اعتقادات است و به زبان فارسى نوشته شده. علامه چندين كتاب كلامى ديگر نيز دارد.
7. زاد المعاد، در اعمال و ادعيه ماهها
8. تحفة الزائر، در زيارات
9. عين الحياة، شامل مواعظ و حكم برگرفته از آيات و روايات معصومين(ع)
10. صراط النجاة
11. حلية المتقين، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگى
12. حياة القلوب در تاريخ پيامبران و ائمه عليهم السلام در سه جلد
13. مشكاة الأنوار، كه مختصر حيات القلوب است
14. جلاء العيون در تاريخ و مصائب اهل بيت عليهم السلام
15. توقيعات امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف همراه با ترجمه آنها.
16. كتب فراوانى به عنوان ترجمه احاديث خاص مانند ترجمه توحيد مفضل و…
نكته قابل توجه در آثار علامه مجلسى آن است كه ايشان اكثر عناوين كتبش را كتابهاى فارسى تشكيل مىدهد و اين نكته توجه علامه را به هدايت جامعه خويش كه فارسى زبان بودند به خوبى نشان مىدهد.( گرچه كتب عمده و منبع، همچون بحار الأنوار و مرآة العقول عربى هستند).
وفات
علامه مجلسى پس از 73 سال عمر با برکت، در شب 27 رمضان سال 1110 هجرى در شهر اصفهان دیده از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت.[3]
محمد باقر، فرزند محمد تقى، فرزند مقصود على مجلسى، معروف به «علامه مجلسى» و «مجلسى ثانى» در سال 1037قمری در شهر اصفهان ديده به جهان گشود.
خاندان علامه مجلسى از جمله پر افتخارترين خاندانهاى شيعه در قرنهای اخير است. در اين خانواده نزديک به يکصد عالم وارسته و بزرگوار ديده مىشود. جد بزرگ علامه، عالم بزرگوار، حافظ ابو نعيم اصفهانى صاحب كتابهايى مانند «تاريخ اصفهان» و «حلية الأولياء» است.
پدر علامه، محمد تقى مجلسى، معروف به «مجلسى اول»(1003- 1070 ق) صاحب كرامات و مقامات معنوى و روحى بلند است. او محدّث و فقيهى بزرگ است و كتابهايى نيز تأليف نموده است.
محمد تقى مجلسى(پدر علامه مجلسی) شاگرد شيخ بهايى و مير داماد است. او در علوم مختلف اسلامى صاحب نظر بود و در زمان خويش مرجعيت تقليد را به عهده داشت. مجلسی اول در كنار مرجعيت، از اقامه نماز جمعه و جماعت نيز غفلت نمىكرد و امام جمعه اصفهان بود.
مقام علمى
علامه مجلسى از جمله بزرگانى است كه از جامعيت خاصى برخوردار بود. او در علوم مختلف اسلامى؛ مانند تفسير، حديث، فقه، اصول، تاريخ، رجال و درايه سرآمد عصر بود. نگاهى اجمالى به مجموعه عظيم «بحار الأنوار»[1] اين نكته را به خوبى آشكار مىسازد.
اين علوم در كنار علوم عقلى؛ نظیر فلسفه، منطق، رياضيات، ادبيات، لغت، جغرافيا، طب، نجوم و علوم غريبه از او شخصيتى ممتاز و بىنظير ساخته است. نظرى گذرا به «كتاب السماء و العالم» در بحار الأنوار اين جامعيت را به خوبى نمايان مىسازد.
علامه ريزبينى و نكته سنجىهاى بسيار زيبايى پيرامون روايات مشكل دارد. بيانهاى علامه در ذيل روايات و آيات قرآن بسيار دقيق و زيبا است.
علامه مجلسى، علاوه بر علومى نظیر روايات اهل بيت(ع) در فقه نيز تبحرى بالا داشت.
شخصيت معنوى
علماى دين نه تنها از استاد خود درس علم و دانش مىآموزند، بلكه سير و سلوک معنوى خويش را زير نظر اساتيد عارف سپرى مىنمايند. علامه مجلسى همزمان با طى مدارج علمى و سريعتر از آن، مدارج معنوى و كمالات روحى را پيمود که اين ادعا با مرورى بر سجاياى اخلاقى ايشان كاملاً روشن مىشود. از جمله خصائص بارز اخلاقى علامه مىتوان به اين موارد اشاره نمود:
1. زيارت: علامه به «زيارت» ائمه هدى(ع) اهميت فراوان مىداد و با وجود مشكلات آن زمان و امكانات بسيار ابتدايى براى مسافرت، چندين بار به زيارت ائمه مدفون در عراق، بقيع و مشهد مقدس نائل شد و هر بار مدتى طولانى در جوار آن بزرگواران سكنا گزيد. او چند بار نيز به زیارت خانه خدا مشرف شد.
2. توسل: توجه خاص به توسل معصومين(ع) باعث گرديد علامه مجلسى پيرامون ادعيه و زيارات مطالب فراوانى در بحار الانوار بياورد و به جز آن، چند كتاب مستقل نيز در موضوع ادعيه و زيارت تأليف نمايد از جمله: «زاد المعاد» كه مرجعى مهم در كتب ادعيه متأخر است. «تحفة الزائر»، ترجمههايى از زيارت جامعه كبيره، دعاى سمات و… .
3. زهد و پارسايى: يک ويژگى بسيار مهم در زندگى اين بزرگ مرد، زهد و پارسايى و ساده زيستى او است. علامه در عهد صفوى مىزيست و «شيخ الاسلام» حكومت صفوى بود و در يک كلام، تمام امكانات دولت در اختيار او بود، اما با همه اينها زندگى شخصى علامه در نهايت زهد و سادگى سپرى مىشد.[2]
4. تواضع: تواضع علامه مجلسى از ديگر خصائص او است. علامه هيچگاه به مقام اجتماعى و بالا و پايين بودن موقعيت يا سنّ افراد نگاه نمىكرد. او از سيد على خان مدنى، شارح گرانقدر «صحيفه سجاديه» مطالب فراوانى در بحار آورده است، در حالیکه سيد على خان پانزده سال كوچکتر از علامه بوده و از حيث مقام و منزلت اجتماعى هم به او نمىرسيد.
خلاصه اينكه جمع شدن همه اين خصایص روحى و كمالات معنوى با علم و دانش گسترده علامه، از او شخصيتى ممتاز ساخته بود.
اوضاع سياسى
علماى بزرگوار شيعه در طول تاريخ با وجود فشارها و محروميتها و اختناقهاى فراوان زحمات ارزندهاى كشيده و آثارى گرانبها به يادگار نهادهاند. آنان با خون دل خوردنها و زحمات طاقت فرسا نهال تشيع را آبيارى نمودند و اين ميراث عظيم پيامبر(ص) را به ما رساندند.
در اين بين هرگاه اوضاع نسبتاً مساعدى فراهم مىشد و فشارها عليه شيعيان كم مىشد، شاهد شكوفايى بىنظير فقها و علما و فيلسوفان شيعه هستيم.
از جمله اين موقعيتها عصر شيخ مفيد و شيخ طوسى را در حكومت آل بويه مىتوان برشمرد. همچنين دوره صفويه و زمان علامه مجلسى شاهدى صادق بر اين گفتار است.
علامه مجلسى با عنايت به انتساب شاهان صفويه به تشيع و اينكه آنان خود را منسوب به ائمه(ع) مىدانستند بيشترين استفاده را در جنبههاى مختلف نمود. تأليف بزرگترين دائرة المعارف حديث شيعه در غير از چنين زمانى و با فقدان امكانات اقتصادى بسيار دشوار مىنمود.
جایگاه اجتماعى
علامه مجلسى در ميان مردم از نفوذ بىسابقهاى برخوردار بود. او با علم سرشار و نفوذ معنوى خود مردم را به مساجد كشاند.
علامه در سلاطين صفوى هم نفوذ بالايى داشت. او با تدبير خويش در زمان سلاطين صفوى كشور را از حمله و تجاوز دشمنان حفظ نمود. دقيقاً پس از وفات علامه مجلسى بود كه كشور دچار هرج و مرج شد و افغانها به ايران حمله كردند و حكومت صفويه را سرنگون نمودند. او با استفاده از اقتدار اجتماعى و سياسى خويش بسيارى از نسخههاى كمياب كتب قدما را استنساخ كرد و ميراث عظيمى از تشيع را از نابودى نجات داد.
مسلک علمى
علامه مجلسى روشى معتدل ما بين اصولى و اخبارى داشت. او در عين اينكه مُحَدّثى بزرگ بود به علوم عقلى هم توجهى خاص داشت.
او از جمله بزرگانى است كه علوم عقلى؛ همچون فلسفه را خوانده و از اساتيد اين علوم محسوب مىگشت و در عين حال همه چيز را در منبع و سرچشمه وحى يافت و تمام همت خويش را به نشر روايات معصومين(ع) اختصاص داد. تنها حساسيت علامه به انحرافات در دين بود. او كه در زمان خويش شيوع صوفيگرى را مىديد دست به مبارزهاى قاطعانه با برخی آموزههای انحرافی تصوف زد و در اين مسير با استعانت از اهل بيت(ع) به پيروزى چشمگيرى نائل شد.
شيخ الاسلام اصفهان
علامه مجلسى در سال 1098هـ.ق از سوى شاه سليمان صفوى به سمت شيخ الاسلامى اصفهان منسوب شد. شيخ الاسلام بالاترين و مهمترين منصب دينى و اجرايى در آن عصر بود.
او قاضى و حاكم در مشاجرات و دعاوى بود. تمام امور دينى زير نظر مستقيم او انجام میشد و تمام وجوهات به محضر او فرستاده مىشد. شيخ الاسلام سرپرستى درماندگان و ايتام و… را نيز برعهده داشت.
نكته مهم در اينجا آن است كه علامه اين منصب را با اصرار و التماس شاه پذيرفت و در همان مجلس، شاه چند بار كلمه التماس را بر زبان آورد تا علامه راضى به پذيرفتن اين منصب گردد. علامه تا پايان عمر خويش عهدهدار اين وظيفه مهم بود.
اساتيد
متأسفانه با آن كه اطلاعات ما در مورد زندگى علامه مجلسى فراوان است، پيرامون اساتيد او اطلاع كمى در دست داريم. البته مشايخ روايت علامه را مىشناسيم اما اينكه علامه محضر درسى چه كسانى را درک كرده مبهم است.
از جمله اساتيد و مشايخ نقل علامهاند:
1. پدرش محمد تقى مجلسى(متوفاى 1070 هجرى)، استاد علامه در علوم نقلى
2. مرحوم آقا حسين خوانسارى(متوفاى 1098 هجرى)، فرزند آقا جمال، استاد علامه در علوم عقلى
3. مولا محمد صالح مازندرانى(متوفاى 1086 هجرى)
4. ملا محسن فيض كاشانى(متوفاى 1091 هجرى)
5. شيخ حرّ عاملى مؤلف كتاب وسائل الشيعه(متوفاى 1104 هجرى).
شاگردان
بيش از يکهزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پر فيض علامه مجلسى استفاده نمودهاند. علامه اجازههاى فراوانى نيز به شاگردان خويش داده است.
از جمله شاگردان علامهاند:
1. سيد نعمت اللّه جزائرى 2. جعفر بن عبد اللّه كمرهاى اصفهانى 3. زين العابدين بن شيخ حرّ عاملى 4. سليمان بن عبد الله ماحوزى بحرانى 5. شيخ عبد الرزاق گيلانى 6. عبد الرضا كاشانى 7. محمد باقر بيابانكى 8. ميرزا عبد الله افندى اصفهانى مؤلف محترم رياض العلماء 9. سيد على خان مدنى مؤلف گرانقدر رياض السالكين(شرح صحيفه سجاديه عليه السلام) 10. شيخ حرّ عاملى 11. ملا سيما، محمد بن اسماعيل فسايى شيرازى 12. محمد بن حسن، فاضل هندى و…
تأليفات
علامه مجلسى عمرى بسيار پر بركت داشت. او در عمر 73 ساله خويش بيش از يکصد كتاب به زبان فارسى و عربى نوشت كه تنها يک عنوان آن بحار الأنوار است با 110 جلد و عنوان ديگر مرآة العقول با 26 جلد.
حدود 40 كتاب نيز به ايشان نسبت داده شده است.
اولين تأليف علامه را كتاب«الأوزان و المقادير» يا «ميزان المقادير» دانستهاند كه در سال1063 تأليف شده. آخرين تأليف ايشان هم كتاب «حق اليقين» است مربوط به سال 1109 هجرى، يعنى يک سال قبل از وفات ايشان.
برخى كتب علامه عبارتاند از:
1. بحار الأنوار، كه يک مجموعه بزرگ روايى و تاريخى است و در ضمن آن تفسير بسيارى از آيات قرآن كريم هم آمده است.
2. مرآة العقول، شرح كافى ثقة الاسلام كلينى است در 26 جلد.
3. ملاذ الأخيار، شرح تهذيب شيخ طوسى است در 16 جلد.
4. الفرائد الطريفة، شرح صحيفه سجاديه عليه السلام است.
5. شرح أربعين حديث، كه از بهترين كتب در اين موضوع مىباشد.
6. حق اليقين، در اعتقادات است و به زبان فارسى نوشته شده. علامه چندين كتاب كلامى ديگر نيز دارد.
7. زاد المعاد، در اعمال و ادعيه ماهها
8. تحفة الزائر، در زيارات
9. عين الحياة، شامل مواعظ و حكم برگرفته از آيات و روايات معصومين(ع)
10. صراط النجاة
11. حلية المتقين، در آداب و مستحبات روزانه و در طول زندگى
12. حياة القلوب در تاريخ پيامبران و ائمه عليهم السلام در سه جلد
13. مشكاة الأنوار، كه مختصر حيات القلوب است
14. جلاء العيون در تاريخ و مصائب اهل بيت عليهم السلام
15. توقيعات امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف همراه با ترجمه آنها.
16. كتب فراوانى به عنوان ترجمه احاديث خاص مانند ترجمه توحيد مفضل و…
نكته قابل توجه در آثار علامه مجلسى آن است كه ايشان اكثر عناوين كتبش را كتابهاى فارسى تشكيل مىدهد و اين نكته توجه علامه را به هدايت جامعه خويش كه فارسى زبان بودند به خوبى نشان مىدهد.( گرچه كتب عمده و منبع، همچون بحار الأنوار و مرآة العقول عربى هستند).
وفات
علامه مجلسى پس از 73 سال عمر با برکت، در شب 27 رمضان سال 1110 هجرى در شهر اصفهان دیده از جهان فرو بست و به سرای باقی شتافت.[3]
[3]. ر ک: امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 9، ص 182 – 184، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1406ق؛ حسینی جلالی، سید محمد حسین، فهرس التراث، ج 2، ص 23 – 27، قم، انتشارات دلیل ما، 1422ق؛ سبحانی، جعفر، موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 350 – 354، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، 1418ق.