حبیب بن مظاهر(مظهر[1])، (مطهر)[2] بن رئاب(ریاب) بن اشتر[3] اسدی،فقعسی[4] که در برخی منابع – شاید به اشتباه – نام وی را حتیت بن مظهّر ذکر کردهاند،[5] یکی از برجستهترین شهداى کربلا است که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید،[6]
همراهی با پیشوایان
برخی از گزارشهای تاریخی او را از اصحاب پیامبر(ص) برشمردهاند؛[7] گزارشهایی نیز بیانگر آن است که حبیب زمان حضرتشان را درک کرد، اما با ایشان ملاقات نداشت.[8]
به هر حال، وی از اصحاب خاص امام علی(ع)،[9] و از راویان سخنان آنحضرت(ع) بود؛[10] لذا امام(ع) علم «منایا و بلایا» (آنچه بعدها اتفاق خواهد افتاد) را به او آموخت.[11] گفتوگوى او با میثم تمّار سالها قبل از عاشورا و هنگام عبور از مجلس بنیاسد که هر یک نحوه شهادت دیگرى را پیشگویى میکردند و مایهی شگفتى حاضران شده بودند، معروف است.[12] وی از اصحاب امام حسن(ع)[13] و امام حسین(ع) هم بود.[14]
نقل روایت
کتابهای حدیثی روایاتی را از حبیب ذکر کردهاند. به عنوان مثال در روایتی حبیب از امام حسین(ع) پرسید، قبل از آنکه خداوند آدم(ع) را بیافریند شما چه بودید؟ امام(ع) فرمود: ما شبحهاى نورى بودیم که اطراف عرش خدا دور میزدیم و به فرشتگان تسبیح (سبحان الله) گفتن و تهلیل (لا اله الا الله) و تحمید (الحمد لله) را تعلیم میدادیم.[15]
نقش حبیب در کوفه
بعد از رسیدن یزید به حکومت، بزرگان کوفه؛ مانند سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد و حبیب بن مظاهر به امام حسین(ع) نامه نوشتند و حضرتشان را به کوفه دعوت نمودند.[16] امام(ع) نیز برای حبیب و برخی از بزرگان کوفه نامه نوشت و آنها را به حمایت از خود دعوت کرد.[17] با ورود مسلم بن عقیل به کوفه، حبیب با او بیعت نمود و به دنبال بیعت وی مردم نیز با مسلم بیعت نمودند.[18]
نقش حبیب در کربلا
بعد از ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه و به شهادت رسیدن مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عقبنشینی بیشتر کوفیان، و بعد ورود امام حسین(ع) به سرزمین کربلا، حبیب بن مظاهر دست از حمایت مولایش برنداشت، بلکه خود را به کربلا رسانده و در رکاب امامش وفاداری خویش را ثابت نمود.
حبیب به جهت داشتن سن و سال بالا و تجربیات فراوان در سپاه امام حسین نقش محوری داشت:
- از آنجا که وی از بزرگان قبیله بنی اسد بود، با اجازه امام(ع) شبانه به سمت گروهی از قبیلهی خود رفت و آنان را به دفاع از حضرتشان فراخواند و آنها نیز قبول نمودند. این خبر به عمر بن سعد رسید و وی ازرق بن حرب صیداوی با چهار هزار نفر به سمت آنها فرستاد و آنان را پراکنده ساخت. حبیب نیز به نزد امام(ع) بازگشت.[19]
- غروب روز تاسوعا وقتی شیپور جنگ توسط سپاه عمر بن سعد نواخته شد، حبیب به همراه گروهی از یاران، ابوالفضل(ع) را یاری دادند تا از سپاه اموی امان بگیرند.[20] در این جریان حبیب با کلام خویش از امام(ع) دفاع کرد، اما مورد هجوم عروة بن قیس قرار گرفت.[21] در همین ماجرا سپاه اموی به او پیشنهاد مالی و نیز تأمین امنیتش را دادند، اما وی قبول نکرد.[22]
- در برخی از کتابهای متأخر آمده است شب عاشورا هلال بن نافع به حبیب گفت حضرت زینب(س) نگران است که یاران امام(ع) بیعت خود با آنحضرت(ع) را بشکنند و امام(ع) را تنها بگذارند؛ لذا حبیب به همراه اصحاب، کنار خیمهی حضرت زینب(س) رفتند و وفاداری خود را اظهار نمودند.[23]
البته این گزارش را در منابع کهن نیافتیم.
- فرماندهی سمت چپ سپاه امام در روز عاشورا بر عهده حبیب بود.[24]
- بعد از خطبهی امام حسین(ع) در روز عاشورا، شمر گفت اگر بدانم که تو چه میگویى، خدا را با شک و تردید عبادت کردهام! حبیب در پاسخ به او گفت: به خدا سوگند من چنان میبینم که تو با هفتاد شک و تردید خدا را عبادت میکنى و من گواهم اینکه میگویى نمیدانم چه میگوید درست میگویی؛ زیرا قلب تو سیاه و مهر شده است.[25]
- حبیب نه تنها با جان، بلکه بارها با زبان خود از امام(ع) دفاع نمود؛ و به عنوان نمونه، هنگامی که ابن حصین به امام(ع) گفت که نماز تو قبول نمیشود، حبیب به او گفت: آیا نماز امام(ع) قبول نمیشود و نماز تو که شراب مینوشی پذیرفته خواهد شد؟![26]
شهادت حبیب بن مظاهر
در روز عاشورا حبیب بعد از زهیر بن قین به میدان رفت[27] و اینگونه رجز میخواند:
إِنِّی حَبِیبٌ وَ أَبِی مُظَاهِرٍ * فَارِسُ هَیجَاءَ وَ حَرْبٍ تَسْعُرُ
وَ أَنْتُمُ عِنْدَ الْعَدِیدِ أَکثَرُ * وَ نَحْنُ أَعْلَى حُجَّةً وَ أَقْهَر؛[28]
من حبیبم و پدرم مظاهر بود. من شهسوار کارزارى هستم که آتش آن شعلهور شود. شما از نظر تعداد بیشترید، ولى ما از لحاظ حجت و دلیل عالیتر و ظاهرتریم. شما در موقع وفادارى بیوفایید، ولى ما باوفا و براى حق صبورتریم. من از شما بالاتر و عذر ما براى جنگ مواجهتر است.
حبیب در میدان نبرد، جنگ سختى کرد. سرانجام مردى از بنی تمیم بر او حمله کرد و نیزهاى به وى زد، وقتى خواست برخیزد حصین بن نمیر با شمشیر ضربتى بر سرش زد و ایشان را از پاى درآورد، آنگاه آن مرد تمیمى سر مبارکش را از تنش جدا نمود.[29] البته بر اساس گزارش دیگری بدیل بن صریم غفقانی او را به شهادت رساند[30] و سر مبارکش را به گردن اسب خود آویزان نمود.[31]
اگرچه حبیب بن مظاهر، عاشق شهادت بود،[32] اما شهادت او بر امام(ع) بسیار سخت بود؛ لذا زمانی که حبیب به شهادت رسید، امام حسین(ع) در هم شکست و فرمود: جان خود و یارانم را به حساب خدا میگذارم.[33]
در زیارتنامهی ناحیه اینگونه از ایشان تجلیل شده است: «السَّلَامُ عَلَى حَبِیبِ بْنِ مُظَاهِرٍ الْأَسَدِی».[34]
حبیب بن مظاهر به همراه سایر شهدا در کنار امام حسین(ع) دفن شد،[35] و اکنون دارای ضریح مستقلی از آنحضرت(ع) و دیگر یاران ایشان میباشد.[36]
[1]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 7، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[2]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 59، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[3]. ابن حزم اندلسی، ابو محمد علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص 170، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اوّل، 1418ق.
[4]. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج 1، ص 286، قم، انوار الهدی، چاپ دوم، 1423ق.
[5]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج 2، ص 142، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[6]. امام حسین (ع) و حبیب بن مظاهر )»، 8472.
[7]. محلی، حمید بن احمد، الحدائق الوردیة فی مناقب الأئمة الزیدیة، مصحح، محطوری، مرتضی بن زید، ج 1، ص 210، صنعا، مکتبة بدر، چاپ اول، 1423ق.
[8]. الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 2، ص 142.
[9]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علیپناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 14، ص 463، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
[10]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، الابواب(رجال طوسی)، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 60، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1427ق.
[11]. روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج 14، ص 463.
[12]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، ص 78، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[13]. برقی، احمد بن محمد بن خالد، الطبقات(رجال البرقی)، ص 7، دانشگاه تهران، 1383ق.
[14]. الابواب(رجال طوسی)، ص 100.
[15]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 23، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش؛ «سجده نکردن امامان(ع) بر حضرت آدم(ع)»، 91053؛ «خلق شدن ملائکه از نور امامان، گریه کردن ملائکه بر امام حسین (ع)»، 7484؛ «امتحان امامان(ع)»، 9088.
[16]. محمد بن جریر طبرى، تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 352، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387 ق.
[17]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 37، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[18]. مقتل الحسین(ع)، ج1،ص286.
[19]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 90 – 91، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
[20]. تاریخ الأمم و الملوک، ج 5، ص 416.
[21]. الفتوح، ج 5، ص 98.
[22]. اختیار معرفة الرجال، ص 79.
[23]. سماوی، شیخ محمد بن طاهر، ابصار العین فی أنصار الحسین(ع)، ص 59، قم، دانشگاه شهید محلاتی، چاپ اول، 1419ق.
[24]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 95.
.[25]ابو مخنف کوفی، لوط بن یحیی، وقعة الطف، محقق، مصحح، یوسفی غروی، محمد هادی، ص 208، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، 1417ق.
[26]. ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 65، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ سوم، 1406ق.
[27]. شیخ صدوق، امالی، ص 160، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[28]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 103، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[29]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 45، ص 26، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[30]. تسمیة من قتل مع الحسین(ع)، ص 152.
[31]. مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 103.
[32]. بحار الأنوار، ج 45، ص 93.
[33]. وقعة الطف، ص 231.
[34]. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق، مصحح، قیومی اصفهانی، جواد، ص 493، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1419ق.
[35]. الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 114.
[36]. «جدا بودن قبر حبیب بن مظاهر»، 95354؛ «زنده شدن حبیب بن مظاهر با دعای امام حسین»، 111287.