عاقبت و سرنوشت انسان با اعمال و رفتار خودش رقم ميخورد و ترسيم ميشود. اين طبيعي است كه همه انسان ها نسبت به آيندة و سرنوشت خود حساساند، منتهي برخي افراد آن قدر به گناه آلوده شده و نسبت به آيندة خود نااميد هستند كه هيچ تلاشي در جهت اصلاح خود و ترسيم آيندة روشن براي خود، انجام نميدهند، امّا عده ديگر با وجود آن كه نسبت به آيندة خود حساساند و خوف و ترسي در دلشان وجود دارد، به لطف و رحمت الهي نيز اميدوار هستند. از نامه شما پيدا است كه شما جزء دسته دوّم هستيد، يعني بعضي مواقع احساس رضايت و خوشحالي داريد و فكر ميكنيد كه به وظيفة خود عمل كردهايد، امّا برخي مواقع نيز تنبلي و كسالت باعث ميشود كه نتوانيد به طور شايسته وظايف خويش را انجام دهيد، لذا احساس ترس و گناه در شما به وجود ميآيد.
اگر درست برنامه ريزي كنيد و اين دو نوع احساس (احساس رضايت و خوشحالي و احساس ترس و نگراني) را به صورت مطلوب در خويش پرورش دهيد، به خوف و رجاء كه دو اصل از اصول اخلاقي ميباشد، منتهي خواهد شد، اينك توجه شما را به راهكارهايي كه برايتان مفيد باشد، جلب ميكنم:
1. سعي كنيد علت اين كه بعضي مواقع نماز را با خشوع و حضور قلب نميخوانيد شناسايي كنيد. چه عاملي باعث ميشود كه در برخي مواقع نتوانيد رابطه صميمي با خداوند داشته باشيد؟ عوامل مختلف ميتواند در اين مسأله نقش داشته باشد. عامل محيطي،شناختي، عاطفي و رواني، مشكلات و گرفتاريهاي زندگي هر كدام ميتواند در ايجاد روحيه كسالت و تنبلي در انسان نقش داشته باشد. اگر در اين گونه مواقع نميتوانيد نماز با حضور قلب بخوانيد، سعي كنيد عوامل مزاحم را برطرف نموده و با تمرين و ممارست حضور قلب را در خويش ايجاد نماييد. مطالعه در مورد اهميت و جايگاه نماز توجه به اين كه نماز ارتباط با خدا است و… ميتواند شما را فعالتر كند. از همه مهمتر اين كه در اين گونه مواقع ميتوانيد تجربههاي پيشين خود را كه موفق به خواندن نماز با حضور قلب شدهايد و در نتيجه احساس آرامش و رضايت خاطر نمودهايد، به ياد آوريد، اين باعث ميشود كه بار ديگر در آن حال و هوا و فضاي معنوي قرار گرفته و ارتباط معنوي با خدا برقرار سازيد.
البته توجه به اين نكته نيز بسيار مهم است كه نماز خود عامل پويايي و حركت و نشاط ميباشد، اين نوع نگرش باعث ميشود كه در چنين موفقيتهايي به نماز پرداخته و آرامش رواني خود را در نماز و ارتباط معنوي با خدا، جست وجو كنيد.
2. بعد از اين كه عامل اصلي كسالت و تنبلي خود را در نماز شناسايي نموده و با رعايت نكات ياد شده، در رفع آن اقدام نموديد، سعي كنيد با تمرين و ممارست حالتي در خويش ايجاد كنيد كه هميشه نماز با خشوع و حضور قلب بخوانيد. در اين خصوص ميتوانيد به اين كتابها مراجعه نماييد:
الف. عزيز الله محمدي، نماز معراج خاكيان، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اوّل، 1377.
ب. محمد بديعي، حضور قلب در نماز، انتشارات تشيع، چاپ اوّل، 1377.
3. وقتي با تمرين و ممارست توانستيد نماز با خضوع و حضور قلب را در خودبه صورت دايمي تقويت كنيد، در اين حالت هم سعي كنيد كه مقداري نسبت به آيندة خود حساس باشيد و ترس در شما وجود داشته باشد. اين مطلب اشاره به دو اصل اخلاقي تحت عنوان خوف و رجاء دارد كه در آيات و روايات بر آن تأكيد شده است. يعني انسان مؤمن بايد سعي كند كه اعمال و وظايف خويش را به صورت صحيح و مطلوب و با خضوع و خشوع انجام دهد، ولي نبايد بيش از حدّ احساس رضايت داشته باشد و فكر كند كه با انجام اين اعمال بهشت خداوند را از آن خود كرده است، بلكه باز هم بايد ترس و خوف از عذاب الهي و عاقبت و آيندة خود داشته باشد.
خلاصه آن كه در بينش توحيدي انسان مؤمن بايد همزمان هم خوف داشته باشد و هم رجاء؛ خوف از عاقبت سوء خويش و اين كه خداوند او را براي اعمال بدش مورد عذاب قرار دهد و رجاء و اميد به لطف خداوند. اين دو ويژگي بايد به صورت همزمان و در عين حال بايد هر دو مساوي باشد.
آن چه از نامه شما استفاده ميشود اين است كه اين دو ويژگي در شما به صورت متعادل وجود ندارد. يعني در برخي مواقع حالت افراطي رجاء و احساس رضايت در شما وجود دارد و در مواقع ديگر ترس و نگراني تمام وجود شما را فرا ميگيرد. بكوشيد كه همزمان اين دو حالت را داشته باشيد. امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «انّه ليس من عبدٍ مؤمنٍ الّا و في قلبه نورانِ: نورٌ خيفةٍ و نور رجاءٍ، لو وزن هذا لم يزدعلي هذا ولو وزِنَ هذا لم يزدُ علي هذا»[1]؛ هيچ بندة مؤمني نيست جز آن كه در دل او دو نور وجود داشته باشد. يكي نور خوف و هراس و ديگري نور رجاء كه كاملاً با هم مساوياند. در برخي آيات نيز خوف و رجاء دركنار هم و با هم آمدهاند. مانند: «يدعون ربّهم خوفاً و طمعاً»[2]؛ (مؤمنان پروردگارشان را با ترس و اميد ميخوانند.)
4. چهارمين نكته در پاسخ به سؤال ياد شده مربوط به اين قسمت از سؤال است كه فرمودهايد: «هميشه ميگويم خدايا اگر عاقبت من بد باشد چه كنم؟» عاقبت انسان در چيزي نيست كه از قبل و بدون توجه به اعمال و رفتار انسان تعيين شده باشد، انسان با اعمال و رفتار خود آيندهاش را ميسازد. بنابراين تعيين سرنوشت و عاقبت شما به دست خودتان است، ميتوانيد با انجام اعمال شايسته و نيكو عاقبت مطلوب و خوب براي خود بسازيد، وجود داشتن اين دغدغه خاطر نسبت به آينده و عاقبت زندگي، بسيار مطلوب است، امّا نه در حد يك سؤال ذهني كه هميشه انسان را رنج بدهد، و هيچ نمود رفتاري نداشته باشد، بلكه سعي كنيد در رفتار خويش نيز اين دغدغه را داشته باشيد كه اعمال خوب و مورد رضايت خداوند انجام دهيد تا آينده و عاقبت شما نيز خوب باشد. حتي اگر در گذشته به عللي نتوانستهايد وظايف خويش را به صورت شايسته انجام دهيد، باز هم ميتوانيد با انجام اعمال خوب آنها را جبران كنيد ونقايص و كمبودهاي خويش را تصحيح نماييد. خداوند به مؤمنان بشارت داده است كه: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ»[3]؛ كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادند، گناهان آنان را ميپوشانيم (ميبخشيم) و آنان را به بهترين اعمالي كه انجام ميدادند، پاداش ميدهيم.
5 . دوستان معنوي و متعادل براي خود گزينش کنيد.
6. با علما اخلاق و آثار آنها انس داشته باشيد.
7 . اگر عمل بدي داشته ايد توبه فوري کنيد و بدانيد که خدا توبه پذير است
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مصطفي جعفر طياري، عمل در ترازوي حق، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ اوّل، 1380.
2. محمدتقي مصباح يزدي، به سوي خودسازي، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، چاپ اوّل، 1380.
پي نوشت ها:
[1] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، مكتبة الاسلاميه، ج 2، ص 57.
[2] . سجده/16.
[3] . عنكبوت/7.